تام و علی!

«آمریکا دشمن اسلام است؛  سرنوشت کشور به برجام گره نخورده و ... و اگر آمریکا به ایران  تعرض کند،   به سرنوشت صدام حسین دچار می‌شود!»  

سرانجام  پس از انتشار خبر شلیک 4 موشک قاره‌پیمای بولاوا توسط ارتش روسیه،   کنگرة‌آمریکا از خواب غفلت برخاست و به پنتاگون ـ ارباب رئیس‌جمهور آمریکا ـ  تفهیم کردکه تهاجم نظامی به کشور ایران بدون مجوز کنگره امکانپذیر نیست!   به این ترتیب،  نخستین سخنرانی به اصطلاح «دکترینال» وزیر امورخارجة‌ ایالات متحد در محفل «هریتیج» فقط 48 ساعت سر پا ماند!   اینچنین بود که حضرت مایک پمپئو در برابر کنگره رسماً اعلام فرمودند،  «هدف آمریکا در ایران،  تغییر رژیم نیست!» خلاصه «پمپئو»،   هم روی جبرئیل و مرلین مونرو را زمین انداخت،   هم دل نتانیاهو و علی روضه‌خوان را شکست و ... و این است  الزامات جهان «پسا بولاوا!»  در حالیکه پیش از شلیک 4 بولاوا،  جهان شدیداً به کام آمریکا و کنیزمطبخی‌اش شده بود!    

همانطور که انتظار می‌رفت نخستین سخنرانی به اصطلاح «دکترینال» وزیر امورخارجة‌ ایالات متحد در محفل «هریتیج» سخت به مذاق بنیامین نتانیاهو و فدائیان اسلام شیرین آمده بود،  ‌ البته به صور مختلف و متضاد!

نخست وزیر اسرائیل به ملت ایران اطمینان داد که «آمریکا با مردم ایران دشمنی ندارد؛‌ مخالف حکومت ملایان است!»  و با توجه به اینکه نخست‌وزیر اسرائیل،  برای «توجیه» انتقال غیرقانونی سفارت آمریکا به اورشلیم،‌   به بی‌بی‌گوزک‌های تورات متوسل شده بود،  به نظر می‌رسد بیانات ایشان در مورد «دشمنی آمریکا با حکومت جمکران» نیز مانند عبارت «اورشلیم، پایتخت قوم یهود»،   650 بار در تورات تکرار شده باشد!  چرا که در عرصة واقعیت،‌  حکومت اسلامی دست‌نشاندة‌ آمریکاست و بدون حمایت واشنگتن یک‌ساعت هم دوام نمی‌آورد.  ولی خوب نخست‌وزیر اسرائیل نیز مانند دیگر اعضای محفل جنایت‌کار «احترام به ادیان»،  بی‌بی‌گوزک‌پرست است و با عرصة واقعیت کاری ندارد!  به همین دلیل حضور کشیش‌های یهودستیز در «جشن» انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم را نادیده گرفته ـ‌ منبع،‌ تایمز اسرائیل، مورخ 15 مه 2018  ـ  و در برابر دوربین‌ها لبخند می‌زد!   البته نخست‌وزیر اسرائیل از نخستین سخنرانی وزیر امور خارجة ایالات متحد نیز ابراز رضایت کرده بود،   ولی همانطور که در وبلاگ «یورو ویژن توحیدی» گفتیم،  این ابراز رضایت‌ها بیشتر «رسانه‌ای» می‌باید تلقی شود.   ‌همانطورکه واکنش حکومت ملایان و مخالف‌نمایانش نیز به بیانات مشعشع وزیر امورخارجة آمریکا رسانه‌ای و «مطلوب» بود.  خلاصه بگوئیم «پیام» مایک پمپئو،   «پاسخ مطلوب» حاکمیت ایالات متحد ـ  ارعاب،  عادی‌سازی خشونت وگسترش حماقت ـ  را در داخل و خارج مرزهای ایران در پی آورد!

از ابوالحسن بنی‌صدر آغاز کنیم که به مناسبت شیرین‌زبانی‌های اخیر واشنگتنی‌ها،  با ارائة یک تحلیل «واژگون» و ابله‌فریب ادعا کرد،  «آمریکا در پی تغییر رژیم نیست، ‌ در پی تضعیف آن است!»  به عبارت دیگر،  پرزیدنت ابوالحسن انتظار دارند ایرانیان بپذیرند که آمریکا می‌خواهد حکومت دست‌نشانده‌اش را تضعیف کند!  ولی تا آنجا که تاریخ معاصر نشان ‌داده،  خواست آمریکا در ارتباط با تشکل‌های دست‌نشانده‌،   نشاندن دیکتاتور «تازه نفس» بجای دیکتاتور فرسوده است.  یعنی همان سیاستی که واشنگتن در دوران ریاست جمهوری کارتر با موفقیت به اجرا درآورد،   و سگ عمامه‌به‌سر را بجای کله‌پز تاجدار نشاند!   ولی خوب بنی‌صدر شهامت قبول واقعیت را ندارد،  در نتیجه آن را «واژگون» جلوه می‌دهد!  

ایشان از یک‌سو حساب آمریکا را با این ««حرف‌ها» از حکومت جمکران جدا ‌نگه می‌دارند و چنین القاء می‌کنند که ملا را آمریکا نیاورده!   از سوی دیگر،  خواست آمریکا را نیز واژگون جلوه داده،  نهایت امر با توسل به ارعاب عوام از «جنگ،  تخریب،  سقوط اقتصادی، و...» به صورت زیرجلکی خلق‌الناس را به شورش فرامی‌خوانند.   به این امید که با شورش و هیاهو و غائله مشکل آمریکای عزیزتر از جان‌شان را حل کرده باشند:

«آمریکا به دنبال سرنگونی نظام نیست،‌ دولت ضعیف می‌خواهد[...] وضعیت خطرناک است؛ اقتصاد کشور د رمعرض نابودی است [...] ‌ملت باید تصمیم بگیرد [...]»  

منبع:  مصاحبة بنی‌صدر،  مورخ 23 مه 2018‌

بله «شرایط مردم خطرناک است؛  فروپاشی اقتصادی نزدیک است؛  و... و ملت باید تصمیم بگیرد!»  این روند ارعاب،  در واقع مکمل وعظ و خطابة بیشرمانة علی خامنه‌ای است که ضمن تبلیغ اسلام،   و تهدید به خروج از برجام،   40 سال سیاست‌ استعماری آمریکا را در کشورمان به کارتون والت دیسنی تشبیه کرده:

«[...]‌ همة اقدامات آمریکا در این 40 سال شکست خورده و مانند گربه‌ معروف داستان تام و جری باز هم شکست خواهد خورد [...] ما در شکست دشمن شک نداریم و هرکس که با معارف اسلامی آشنا باشد این را می‌داند».

منبع: رادیوفردا، مورخ 23 مه 2018 

بدانید که «شکست دشمن» حتمی است!   آنهم بر اساس مبهم‌بافی‌ها،   قصه‌ها و ترهاتی که «معارف اسلامی» خوانده ‌شده!   مسلماً شکست آلمان نازی از ارتش سرخ هم در همین «معارف اسلامی» آمده بود؛   خلاصه اگر هیتلر این ترهات را خوانده بود،  هرگز به پیروی از «پلان ب»  بریتانیا،  ‌ به شوروی حمله نمی‌کرد! چه نشسته‌اید؟!   اگر دولت بریتانیا هم به «معارف اسلامی» مراجعه می‌کرد،  هرگز سناریوی مسمومیت «سرگئی سکریپال و دخترش» را به صحنه نمی‌آورد و شکست نمی‌خورد و ناچار نمی‌شد به بازنشخوار سناریوی مشترک جهادی اوباما و دیوید کامرون روی آورده،  بدون اسناد و شواهد محکمه‌پسند بار دیگر شلیک موشک به هواپیمای مسافربری را به حساب روسیه  بگذارد!  و تازه اول کار معارف اسلامی است.   چرا که اگر دونالد ترامپ هم با این «معارف» آشنا می‌بود،  دیدارش را با رهبر کرة شمالی لغو نمی‌کرد،‌  تا 24 ساعت بعد سینه‌خیز،  با لب‌ولوچة آویزان ناچار شود حرفش را پس بگیرد،   و بگوید ملاقات 12 ژوئن برگزار خواهد ‌شد!  «معارف اسلامی» را دستکم نگیریم،  همچون خود اسلام آنچنان گنگ و مبهم و شکمی و پراهمیت  است که در بیانات رهبر شیعیان جهان پس از غزوات «تام و جری» قرار می‌گیرد!             

همچنانکه می‌بینیم بیانات خامنه‌ای بر 3 محور «مبهم» تنظیم شده.   اولی به عرصة منفور عوام ـ  اقدامات آمریکا ـ ارجاع می‌دهد،   دومی به پرسوناژهای محبوب کارتون والت دیسنی ـ تام و جری،  و سومی هم به غیب‌گوئی و توسل به مبهماتی به نام معارف اسلامی!   به عبارت دیگر،  علی خامنه‌ای با یک چرخش زبان تلاش دارد 40 سال جنایت و تاراج سازمان یافتة‌ پیشخدمت‌های آمریکا را از میانة میدان سیاست ایران پاک کند.  زال‌ممد این جنایات را به عرصة سرگرمی‌های تلویزیونی کودکان پیوند ‌می‌دهد تا به حساب خود با یک تیر چندین و چند نشان بزند.  نخست اینکه،  از حکومت طویلة مشروعه تصویر قدرقدرت ارائه ‌دهد،  و در گام بعد از آمریکا تصویر واژگون و دلپذیر «مخالف آخوند» بسازد.   و مهم‌تر از همه اینکه،   سیاست را به تحجر و توحش اسلام وصله ‌کند و ضمن تلطیف جنایات 40 سالة آمریکا،  دست به بازاریابی برای تولیدات «فرهنگی» هولیوود بزند.   بله،   اگر به بیانات این نابغة جهان اسلام دقت کنیم،  به صراحت می‌بینیم زمانیکه سیاست استعمار در ایران به کارتون «تام و جری» تشبیه می‌شود،  دیگر جای گله و شکایت باقی نمی‌ماند؛  ملت ایران باید مثل کودکان بنشیند،   تماشا کند و از آنچه در صحنة سیاست کشور می‌بیند حسابی لذت ببرد!

بله میلیون‌ها ایرانی آواره شده‌اند.  بیش از 15 درصد ایرانیان خارج از کشور زندگی می‌کنند.  30 درصد از جمعیت ایران به افتخار حاشیه‌نشینی در کنار شهرهائی نائل آمده که خود در حال سقوط‌اند؛   حدود 50 درصد جمعیت با «خط فقر» فاصله‌ ندارد؛  ‌ فروش کودکان و زنان تبدیل به «تجارت» عادی و رایج شده؛   ایرانیان برای زنده ‌ماندن اعضای بدن‌شان را می‌فروشند، و ...  و اینهمه برای رهبر طویلة مشروعه نمایه‌ای است از «شکست آمریکا!»  این «شکست» هم که در واقع شکست ملت ایران از حکومت دست‌نشاندة‌ آمریکا می‌باید تلقی شود،  به زعم شیخ علی خیلی «مفرح» است،   چرا که «کارتون تام و جری» را تداعی می‌کند!

البته 7 سال پیش هم علی خامنه‌ای برای ابراز ارادت تلویحی به ارباب،  «تام وجری» را به عرصة سیاست وارد کرده بود؛   هیچ ‌مزاحمتی هم برای‌اش ایجاد نشد.  ‌ ولی اینبار شیرین زبانی علی روضه خوان واکنش غیرمنتظره‌ای در پی آورد؛   ساواک جمکران ناچار شد تیغ سانسور را روی زبان هرزه‌درای «رهبر شیعیان جهان» بگذارد،   و به مقام معظم تفهیم کند که بازاریابی برای هولیوود دیگر کافی است:

«ساعاتی پس از انتشار متن [بیانات خامنه‌ای] در دیدار با سران قوا و مسئولان جمهوری اسلامی، بخش مربوط به تام و جری از سخنان وی در تمام خبرگزاری‌های داخلی کشور حذف شد!  اگر چه هفت‌سال پیش ذکر مثال از تام و جری در رسانه‌های داخل کشور منتشر شد اما این بار ساعتی بعد از انتشار حذف شده و حتی نسخه‌های آنلاین روزنامه‌های صبح پنج شنبه نیز تغییر کردند [...]»

منبع: سایت پیک ایران،‌  مورخ سوم خردادماه 1397، کد مطلب: 155702 

بله سانسور شیرین‌زبانی مقام معظم جمکران،   آنهم در میعاد تاریخی سوم خردادماه ـ 36مین سالگرد آزادی خرمشهر ـ  نشان ‌داد که برخلاف 7 سال پیش،  یعنی دوران بحران‌سازی‌ احمدی‌نژاد،‌   «هوا پسه!»  خلاصه،   زمینة‌ خودشیرینی برای آمریکا هیچ مناسب نیست!  و هوا «آنقدر پسه» که تشکیلات پاسدارها،   با صدور بیانیه‌ای به مناسبت 36مین سالگرد آزادی خرمشهر ـ  میعاد سوم خردادماه ـ  سرنگونی صدام حسین را به حساب خودش گذاشته و به ارباب هشدار داده که مراقب باشد به سرنوشت صدام حسین دچار نشود:

«[...]‌ سردمداران آمریکا [...] در صورت تعدی و تعرض به ایران اسلامی، سرنوشتی متفاوت از فرجام صدام معدوم نخواهند داشت [...]»

منبع:‌  خبرنامة گویا،  مورخ 24 مه 2018

همه بدانند که صدام حسین را آمریکا سرنگون نکرد؛   پاسدارها سرنگونش کردند!  افسوس که زیگموند فروید فارسی‌زبان نبود،  در غیراینصورت این قماش بیانیه‌ها را حتماً «فانتاسم کنیزمطبخی» می‌نامید.   فانتاسم کنیز مطبخی چیست؟  کنیز خود را با خاتون «شناسائی» می‌کند!  مثلاً خاتون وقتی لباس گل‌گلی می‌پوشد و برای خوشامد «آقا» قر می‌دهد،  کنیزمطبخی هم در کنج مطبخ دودگرفته با شلیته‌وشلوار مندرس‌اش برای دیگ‌ودیگ‌بر قر می‌دهد.   در مورد جمکرانی‌ها عیناً همینطور شده.  به عنوان مثال زمانیکه رئیس‌جمهور آمریکا نفس‌کش می‌طلبد و از توافق 14 ژوئیه 2015  که مورد تأئید شورای امنیت سازمان ملل هم قرار گرفته،  با تکیه بر زرادخانة پنتاگون خارج می‌شود،   مقامات عرعرستان همزمان جیغ‌وفریاد به راه انداخته،  می‌گویند،  «اگر آمریکا از برجام خارج شود،‌  ما هم خارج می‌شویم!»   خلاصه این‌ها هم دل دارند،‌  می‌خواهند مثل خاتون «قر» بدهند!   البته کسی به جمکرانی‌‌ها نمی‌گوید،  «قر شما کجا،  قر خاتون کجا!»        

یورو ویژن توحیدی!

پس آنگاه جبرئیل بر «مایک پمپئو» نازل شد و وی را فرمود،  «بخوان به نام مرلین مونرو که جهان را آفرید!»

سخنرانی مایک پمپئو،   وزیر امور خارجۀ ایالات متحد در «هریتیج کلاب» بر دو محور متضاد یعنی پروپاگاند و واقع‌گرائی استوار شده بود.   در محور پروپاگاند،  وی از حاکمیت آمریکا و مترسک جمکرانی‌اش دو تصویر متخالف ارائه کرد.   در راستای همین پروپاگاند،  آمریکا «طرفدار حقوق کارگران و زنان و مردم ایران» معرفی شده؛  حکومت جمکران هم دزد و سرکوبگر از آب درآمد!   به این ترتیب می‌باید دو دروغ شاخدار را بپذیریم.   

نخست اینکه طی چهار دهة اخیر،  نوکران جمکرانی آمریکا «مستقل» از ارباب و الزامات‌اش دست به تاراج و سرکوب ملت ایران زده‌اند.   و اگر اموال چپاول شدة ایرانیان در بانک‌های آمریکا و انگلستان روی هم تلمبار شده،   و یا توسط امثال خاوری‌ها در کانادا «سرمایه‌گزاری» می‌شود،  سیاستی سازمان‌یافته نبوده!   دیگر آنکه،   دستگاه ترامپ که در داخل خاک آمریکا به شدت متزلزل شده، ‌  امروز در شرایطی است که می‌تواند در خارج مرزها به ویژه در ایران،   سیاستی به مراتب قدرتمندانه‌تر از اسلاف‌اش اعمال کرده،  اهرم سرکوب را از دست ملایان بگیرد.   

پیامد این قماش سخنرانی‌های تبلیغاتی کاملاً روشن است.   این تبلیغات برای حکومت ملایان فرصتی طلائی فراهم خواهد آورد تا همة مخالفان واقعی‌شان را به عنوان «طرفداران آمریکا» سرکوب کرده،  راه بر مخالف‌نمایان رژیم هموارتر نمایند.  به عبارت دیگر،  دقیقاً پای در همان سیاستی بگذارند که در دوران پهلوی دوم اعمال شد و نتیجه‌اش در برابرمان قرار گرفت؛  آخوند جیره‌خوار غرب در جایگاه «اوپوزیسیون» نشست و با زدن نعل‌وارونه،  برای آمریکا و جنگ افروزی‌های دولت اسرائیل میدان‌داری کرد و از محفل تروریست «کارتر ـ برژینسکی» تصویر طرفدار دمکراسی ارائه داد!   

از اینرو بخش تبلیغاتی سخنرانی مایکل پمپئو ارزش بررسی ندارد؛  به دو دلیل.  نخست اینکه بارها و بارها به محور اصلی پروپاگاند سازمان سیا،   یعنی ارائة تصویر «ضداستبداد» از دین اسلام اشاره کرده‌ایم.   برای سازمان سیا،  اسلام که همچون دیگر ادیان ابراهیمی مشوق برده‌داری و پدوفیلی و زن‌ستیزی است می‌باید به عنوان نگرشی انسانی بر ملت‌ها تحمیل شود.   دلیل دوم اینکه،  دستگاه ترامپ در واقع دو وزیر امور خارجه دارد؛   اینان وجه مشترک‌شان «برتری‌طلبی» و ضدیت با لائیسیته است:  جاردکوشنر،  داماد ترامپ،  و مایک پمپئو!

اولی همچنانکه شاهد بودیم با نفی قطعنامة شورای امنیت سازمان ملل، ‌ در مراسم افتتاح سفارتخانة آمریکا در بیت‌المقدس حضور یافت و «پایان تاریخ» را مورد تأئیدات محفلی قرار داد!   بله،   در سال 1995  ـ  دوران کلینتون و حاکمیت هرج و مرج بر روسیه ـ کنگرة آمریکا از جایگاه کدخدای جهان و با تکیه بر بی‌بی‌گوزک‌های تورات،  «بیت المقدس» را پایتخت اسرائیل شناخت.  و اینک پس از 23 سال ترامپ مأمور اجرای تیز و آروغ کنگره شده.   این سومین طرح بحران‌سازی است که پس از ممنوعیت مهاجرت و خروج از برجام به گردن ترامپ افتاده و شاهد بودیم که دکان «یورو ویژن» هم با اعطای جایزه به بارزیلای، خوانندة اسرائیلی،  به صورت تلویحی از این بی بی‌گوزک‌سالاری حمایت به عمل آورد.  

خلاصه در لجنزار روتچیلد «هنر»،   مانند دیگر فعالیت‌های انسانی «در خدمت» خشونت و ابتذال بی‌بی‌گوزک‌های ادیان ابراهیمی قرار گرفته.   باری،‌  برگزاری «جشن» افتتاحیة سفارت آمریکا در بیت‌المقدس همانطور که شاهد بودیم با تظاهرات اسرائیلی‌های مخالف بی‌بی‌‌گوزک‌سالاری،   و کشتار ده‌ها فلسطینی‌ تقارن زمانی یافت.   تظاهرات مخالفان اسرائیلی به سکوت برگزار شد،   کشتار فلسطینی‌ها هم طبق معمول چند هزار لیتر «اشک تمساح» به همراه آورد.  هر چند این روند وحشیانه از «انساندوستی» آمریکا و استرالیا پرده برداشت؛‌  ایندو کشور «متمدن» با اعزام هیأت مستقل کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل برای تحقیق در مورد فاجعة 14 ماه مه مخالفت کردند!  ولی رخدادهای 14 مه،   دکان دو نبش اسلام‌نوازی و اسرائیل‌پرستی چپ‌نمایان و ویشی‌ست‌های فرانسه را نیز تعطیل کرد!  روزنامة لوموند که در باور عوام «رسانة چپ» شناخته شده،   از تعیین پایتخت بر اساس بی‌بی‌گوزک ابراز رضایت نمود و از اطمینان همه در مورد الحاق اورشلیم به اسرائیل «خبر موثق» داد:  

«لوموند: پس از انتقال سفارتخانه آمریکا به بیت المقدس،  دیگر هیچکس درباره الحاق قطعی این شهر به اسرائیل تردید ندارد.»

منبع:  رادیو فرانس انترناسیونال،  ‌مورخ 15 مه 2018  

بله بوق چپ‌نمایان فرانسه‌،   مانند خداوند خونخوار ابراهیم از ذهن و ضمیر همه آگاه است، و در این مورد نیز «هیچکس» نباید تردید داشته باشد!   در غیر اینصورت،  برچسب «یهودستیز» بر پیشانی‌اش الصاق خواهد شد و مانند کاریکاتوریست «زو دویچه» که به ساحت مقدس بینامین نتانیاهو و بساط مفتضح «یورو ویژن» جسارت کرده بود،   مورد تکفیر حکومت جرمانی و جهانیان قرار خواهد گرفت!   

حال نگاهی بیاندازیم به مواضع ویشی‌ست‌های نازنازی در مورد رخدادهای 14 مه.   مارین لوپن،   رهبر فاشیست‌ها و راست‌افراطی فرانسه کشتار فلسطینی‌ها را به عنوان دفاع ارتش اسرائیل از مرزهایش مورد تأئید قرار داد!  و به این ترتیب سفارت ملایان جمکران که همواره به «جبهة ملی» فرانسه پول توجیبی می‌دهد،   دیگر نمی‌تواند از حمایت سیاسی اینان،  حتی در حد رسانه‌ای نیز برخوردار شود.   در این مقطع است که می‌رسیم به محور واقع‌گرایانة سخنرانی مایک پمپئو!

در این مقطع،  وزیر امورخارجة ایالات متحد با تکرار مواضع کرملین ـ  لزوم خروج نظامیان خارجی از سوریه ـ   یک «شات‌آپ» جانانه،  هر چند اجباری به لندن تحویل می‌دهد.  به یاد داریم که پس از دیدار بشار اسد با ولادیمیر پوتین،  موضوع خروج نظامیان خارجی از سوریه مطرح شد و بوق نژادپرستان بریتانیا سخنگوی وزارت امور خارجة‌ ملایان را بالای منبر فرستاد تا دم از «استقلال» زده،   در واقع از سیاست مسجد‌سازی کاخ باکینگهام دفاع به عمل آورد:

«[...]‌ سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفته "کسی نمی‌تواند ما را مجبور به کاری کند [...] آن‌هائی باید از سوریه خارج شوند که بدون اجازة دولت سوریه به سرزمین و قلمروی اینکشور وارد شده‌اند و تمامیت ارضی این سرزمین را نقض کرده‌اند"»

منبع:  بی‌بی‌سی،   مورخ 21 مه 2018

سخنگوی کذا فراموش کرد که بگوید،  «همانطور که علیاحضرت ملکة انگلستان فرموده‌اند ما مستقل‌ایم!»  ولی به استنباط ما،  سخنرانی وزیر امورخارجة ایالات متحد در مورد خروج نیروهای نظامی جمکرانی از سوریه،   تداوم منطقی مواضع ترامپ در مورد برجام است!   همانطور که در میعاد تاریخی 8 مه،   دونالد ترامپ به رعایای اروپائی‌اش یادآوری کرد که رئیس همچنان آمریکاست،‌   مایک پمپئو نیز در سخنرانی اخیر خود در هریتج‌کلاب،  این نکتة پیش‌پاافتاده را به لندن،  رئیس اتحادیه اروپا گوشزد کرده:                  

«[...] ایران باید همه نیروهای تحت‌امرش را از سوریه عقب بکشد[...]»

منبع:   بی‌بی‌سی،  مورخ 21 مه سالجاری  

البته در ظاهر بنیامین نتانیاهو از سخنرانی مایک پمپئو سخت ابراز خرسندی کرده و در برابر خبرنگاران با دمش گردوهای فراوان  شکسته.  ولی یک اصل اساسی را نمی‌توان نادیده گرفت.  روند تحولات خاورمیانه طی 40 سال گذشته به صراحت نشان می‌دهد که تضعیف جایگاه حکومت جمکران،  نهایت امر به تضعیف جایگاه اسرائیل منجر خواهد شد.  هر چه باشد،   طی 4 دهة اخیر بدون جفتک‌پرانی‌های حکومت جمکران،   تاخت و تاز ارتش اسرائیل در منطقه تا به این حد امکانپذیر نمی‌شد.