شنبه، تیر ۰۷، ۱۳۹۳

فوتبال فرزانه!




آنگلوساکسون‌ها که طی سدة اخیر برای سازمان دادن به کودتا به مجموعة مسئولیت‌گریز و نظم‌ستیز «لات و آخوند» متوسل می‌شدند،  ‌ در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر موفق شدند با نفرت فروشی ـ  تکیه بر روضه و زوزه و زندانی سیاسی و شهید و غیره ـ  اجماع خیابانی» ایجاد کرده،   دولت خیابانی شیخ را بجای دولت قانونی شاپور بختیار بنشانند.   اینک که ابزار جادوئی‌ کودتا فرسایش یافته و بساط روضه وزوزه هم دیگر خریداری ندارد، شیپورهای آتلانتیسم برای تکرار دورباطل «شیخ وشاه»،   مسابقات جام جهانی فوتبال را به ابزار ایجاد «اجماع خیابانی» تبدیل کرده‌اند.  برای دستیابی به این اجماع خیابانی،  ‌کافی است مسابقات جام جهانی را از جایگاه واقعی اجتماعی‌اش خارج کنیم و آن را در عرصة تعلقات و تعصبات «اکثریت» قرار دهیم!

اعضای اتحادیة اروپا،‌   به استثناء بریتانیا و مجارستان،   «ژان کلود یونکر» را به ریاست کمیسیون اروپا برگزیدند!   به این ترتیب،   در صورت موافقت پارلمان اروپا با ریاست  «یونکر» ـ  این فرد در پی افشای ارتباط‌اش با شبکة تروریستی «گلادیو» ناچار شده بود از نخست وزیری ابدمدت لوکزامبورگ استعفا دهد ـ   بریتانیا تلاش خواهد کرد تا با حفظ امتیازات و منافع اقتصادی‌اش،  ظاهراً از  اتحادیة اروپا خارج شده،  آلمان و فرانسه را،   البته تحت نظارت آمریکا،  به عنوان حافظان منافع لندن در اتحادیة کذا جاسازی کند!   ولی این رویای شیرین لندن،   با توجه به شکافی که در هیئت حاکمة  ایالات‌متحد به وجود آمده،   امکان دارد به کابوس تبدیل شود!

شکاف ایجاد شده در هیئت حاکمة ایالات‌متحد که پیشتر جنبة نمایشی و ایدئولوژیک داشت،   اینک ابعاد «مادی» به خود گرفته و انتشار اعتراض ریاست اتاق بازرگانی آمریکا به تحریم روسیه  ـ   نیویورک تایمز،  مورخ 24 ژوئن 2014  ـ  آنهم همزمان با امضاء قرارداد «روسیه ـ اطریش» جهت احداث خط لولة «ساوت ستریم» نشان می‌دهد که تحریم‌های یکجانبة کاخ سفید بر علیه روسیه در واقع به انزوای باراک اوباما منجر شده!   به عبارت دیگر،   برخلاف گذشته‌های خوب و نورانی و شیرین که با کودتای میرپنج شیرین‌تر هم شد،‌   کاخ سفید دیگر نمی‌تواند دست در دست لندن از طریق یکجانبه‌گرائی و فتوی‌سالاری به باج‌گیری و مفت‌خوری ادامه دهد!   و این است حکمت حذف دلائل مادی جنگ اول جهانی،  توسط بوق تبلیغاتی وزارت امور خارجة بریتانیا!

بنگاه پوچ‌پراکنی بی‌بی‌سی،  که پیشتر مسابقة فوتبال ایدئولوژیک ساخته بود،  امروز ـ  28 ژوئن 2014 ـ  موفق شد «معنویت» جنگ جهانی اول را هم به اثبات «شکمی» برساند!  خلاصه،   لازم آمده تا همة شوت‌وپرت‌ها یک دروغ شاخدار را باور کنند و آن اینکه جنگ جهانی اول به دلیل «شهادت» فرانسوا فردیناند به راه افتاد،   نه به دلایل اختلاف امپراتوری‌های اروپا بر سر مواد خام،   شاهرگ‌های ارتباطی و غیره!   حداقل بی‌بی‌سی چنین ادعائی دارد:

«28 ژوئن 1914؛  روزی که دنیا را تغییر داد»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 28 ژوئن 2014  

بله،   صد سال پیش در چنین روزی ـ  28 ژوئن 1914 ـ  ولیعهد اطریش در سارایوو به قتل رسید،   و این ترور طلائی برای تفاله‌های قبیلة قوادخلیل‌الله که جز «تخریب» هیچ سیاستی نشناخته و نمی‌شناسند،   بهترین ابزار «اقلیت‌زدائی» شد!   به همین دلیل اعلان جنگ «شادی مردم» در خیابان‌های اروپا را در پی آورده بود:

«[...] وقتی که در ماه اوت 1914 میلادی جنگ اعلام شد،   میلیون‌ها تن از مردم شادمان در خیابان‌های شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند [...]»
منبع:  ویکی‌پدیا 

جالب است که ابراز احساسات خیابانی «مردم»،  به ویژه طی سدة اخیر،  همواره به رونق دکان آنگلوساکسون‌ها منجر شده.   از اینرو حکومت زال‌ممد از سه سال پیش،  یعنی همزمان با اجرائی شدن توطئة «بهار عرب»،   طرح ابله‌نواز «نشاط معنوی» را به صحنه آورد،   به این امید که یک جهان اسلام یکدست به راه خواهد افتاد و نان دولت اسرائیل در روغن فراوان شناور خواهد شد:

«[...] معاون فرهنگی سازمان اوقاف گفت:  طرح تابستانی نشاط معنوی از 5 تیرماه در 751 امامزادة کشور آغاز می‌شود [...]»
منبع:  مردم‌سالاری،   مورخ 14 ژوئن 2011

ولی افسوس و صدافسوس و هزار افسوس که در آخرین جمعة ماه ژوئن،   همزمان با اعلام آمادگی وزیر امورخارجة اسرائیل برای همکاری با کشورهای اسلامی «میانه‌رو» در زمینة مبارزه با تروریسم ـ  سایت نووستی،  مورخ 27 ژوئن 2014 ـ   پلیس ایتالیا «بهار عرب» را در ‌دریای مدیترانه به «شهادت» رساند!   در این خجسته روز،   بیش از 42 تن حشیش توسط پلیس ایتالیا توقیف شد.  و به گزارش سایت لوموند،   مورخ 27 ژوئن سالجاری،  این محمولة حشیش که بیش از یکصد میلیون یورو ارزش دارد،   در مسیر دریائی «تونس ـ ایتالیا» کشف شده!   ولی به استنباط ما،   کشف 42 تن حشیش در واقع تداوم «منطقی» عملیاتی است که با همکاری پلیس آمریکا و اروپا آغاز شده بود.   این عملیات مشترک،   به گزارش صدای روسیه،  مورخ 23 ژوئن سالجاری چند روز پیش نیز در یونان به توقیف بیش از 2 تن هروئین انجامید!   خلاصه،   با نیم نگاهی به عناوین اخبار سایت بی‌بی‌سی‌ پیرامون سابقة‌ صد سالة مبارزات پلیس آمریکا با مافیای ایتالیا؛   عملیات اخیر پلیس ایتالیا؛  و به ویژه ژست‌های آبدوغ خیاری واتیکان؛  و همچنین با در نظر گرفتن شکست کلان ستراتژیک غرب در سوریه،   باید بگوئیم حضرات ناچار شده‌اند حساب خود را از شبکة سنتی مافیا،   پایه و اساس فتوی‌سالاری جدا کنند و در سنگر برنده بنشینند!   ولی در عرصة واقعیت،   حداقل با توجه به آنچه در اتحادیة اروپا می‌گذرد ـ   رسمیت یافتن روسپی‌خانه‌داری و درآمدهای ناشی از برده‌داری و قاچاق مواد مخدر و همچنین عدم مجازات کشیش‌های پدوفیل ـ  مشکل می‌توان پذیرفت که حضرات با مافیا مبارزه ‌کنند!

در هر حال،   دسترسی به اسناد و شواهد این مبارزات برای ما امکانپذیر نیست،   ولی با در نظرگرفتن آخرین چشمه از مبارزات «بی‌امان» واتیکان با یکی از کشیش‌های پدوفیل که از قضای روزگار نورچشمی و هم ولایتی گوساله زرین ـ  پاپ لهستانی ـ  هم بوده،  به صراحت می‌توان دریافت که واتیکان همان مسیر صد سال گذشته را ادامه می‌دهد:

«[...] ژوزف وسلوفسکی،   سفیر ژان پل دو در جمهوری دومینیکن درپی اتهامات پدوفیلی به خلع لباس محکوم شد[...]»
منبع:  فرانس‌پرس،  ‌مورخ 27 ژوئن 2014      

یادآور شویم،   واتیکان با محاکمة‌ «وسلوفسکی» در جمهوری دومینیکن،  محل ارتکاب جرم مخالفت کرده!   دلیل هم اینکه ژوزف وسلوفسکی از نوچه‌های پاپ لهستانی بوده.   و ارتباط ایندو را سایت انگلیسی‌زبان ویکی‌پدیا در دسترس عموم قرار داده.   باری،   عالیجناب «وسلوفسکی» که مانند بسیاری از همپالکی‌های‌ مکتبی و متعهدشان به کودکان علاقه خاصی داشته‌اند،   پس از محاکمه خلع لباس شده و به گزارش فرانس‌پرس،   از این پس می‌توانند در بخش «لائیک» واتیکان فعالیت کنند!   از این نام‌گزاری موهن،   می‌توان به ژرفای نفرت پیروان قواد خلیل‌الله از لائیسیته،   انسان‌محوری و روابط دمکراتیک،   و خصوصاً به شیفتگی پاترنوس به «معنویات» و ایدئولوژی و فتوی و شعار پوچ پی‌ برد!   پس از «مدرنیته»،  ‌تمام موفقیت‌های «پاترنوس» در تاراج ملت‌ها در گرو گسترش همین شعارهای پوچ بوده.   بدون این ابزار جادوئی امکان تحمیل «سیاست» بر عرصة اجتماعی،  ‌یعنی بسیج «مردم» بر محور هیچ جهت گسترش خشونت وجود ندارد.   و به همین دلیل است که رادیوفردا می‌کوشد  محمد مصدق را «ضدخشونت» معرفی کند!  چرا که،    مصدق با شعار پوچ استقلال و حفظ منافع ملی در واقع زمینه‌ساز تحمیل تحریم‌های اقتصادی و کودتا بر ملت ایران شد.   البته رادیوفردا برای طرح اثبات ادعای پوچ‌اش از «دمب» خود،  یعنی‌ رامین جهانبگلو استفاده کرده،   تا ایشان ضمن تکرار مطالبات سازمان سیا در باب اسلام رحمانی و مزخرفات مشابه،  یک برچسب «خشونت‌پرست» هم بر پیشانی کارل مارکس الصاق کنند:

«[...] من مصدق را به عنوان [...] یک شخصیت خشونت‌پرهیز در سیاست معاصر ایران معرفی کرده‌ام [...]‌ یکی از انتقادها به [...] اسلام [...] هست که اسلام یک دین خشن است و از تویش شخصیت‌های خشونت‌پرهیز در نمی‌آیند [...] جواب من این بوده که [...] ‌همکاران نزدیک گاندی [...] هر دو خشونت‌پرهیز بودند[...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 3 تیرماه سالجاری  

یادآور شویم طی دوران نکبت‌بار صدارت مصدق بود که مدارس ابتدائی مختلط ممنوع شد،‌ چرا که وزیر «فرهنگ» دولت مصدق با اختلاط کودکان مخالف بود!   در هر حال،   در ادامة مصاحبه،‌ رامین جهانبگلو در مورد یکی از آثارش به زبان انگلیسی «مقدمه‌ای بر عدم خشونت»،  توضیح می‌دهد که در این اثر «تاریخی ـ فلسفی» علاوه بر عدم خشونت ادیان،  به مخالفت مارکس با «عدم خشونت» هم پرداخته:  

«[...] این یک کتابی است که به ویژه به صورت تاریخی نوشته شده و فلسفی.   من از اولین مکاتب و اولین ادیانی که به این موضوع خشونت پرهیزی [...] پرداخته‌اند مثل [...] ادیان شرقی [...] شروع می‌کنم [...] و البته یک فصلی هم در مورد منتقدان عدم خشونت مثل مارکس[...] و دیگران هم دارم[...]»
 همان منبع
همچنانکه می‌بینیم،   سازمان سیا بالاخره پس از اینهمه «صغراکبری‌های» ایدئولوژیک حرف آخرش را از حلقوم نوچة خوب و فرمانبر و پارسای خود یعنی رامین جهانبگلو بیرون کشید؛   «مارکس خشونت پرهیز نبوده!»  و بر اساس آنچه پس از انقلاب اکتبر در جهان گذشته،  می‌باید اذعان داشت که جماعت سازمان سیا و نوچه‌های‌اش با بلشویسم و مخالفان بورژوازی و دشمنان دمکراسی هیچ مشکلی ندارند.  بله،  مشکل اینان در واقع با «کارل مارکس» است که همچون دیگر متفکران مدرنیته،   انسان را «محور» بررسی‌های خود قرار داده!   همین محور «مادی» است که کک به تنبان عموسام انداخته،   و نوکران جمکرانی‌اش را چنان به افلاس کشانده که هر روز «تغییر سنگر» می‌دهند!  

به عنوان نمونه علی مطهری که هفتة‌ گذشته ضمن عربده‌جوئی بر علیه بدحجابان،  خواهان حذف این «تعداد قلیل» و غرب زده شده بود،  ‌ روز جمعه مدافع آزادی بیان از آب درآمده،   و کشف کرده که حذف مخالفان سیاسی حتی در دوران خمینی هم «اشتباه» بوده:

«[...] رویه حذف مخالفین چه در زمان حضرت امام [...] و چه پس از آن اشتباه بوده [...]»
منبع:  ایسنا،‌  مورخ 6 تیرماه سالجاری،  کد خبر: 93040603470

نیازی نیست که بگوئیم در قاموس تولة آخوند مطهری،  واژة «مخالفین» به امثال آخوند منتظری،  شیخ کروبی و میرحسین موسوی محدود می‌شود!   به عبارت دیگر،   تروریست‌های جمکران،  با غوغا و هیاهو قصد دارند هم‌آخوری‌های‌شان را به زور در جایگاه «مخالف» بنشانند،   تا سنگر مخالفت با این حکومت قرون وسطائی به دست طرفداران لائیسیته نیفتد.   بی‌دلیل نیست که اظهارات ابلهانة علی مطهری با مصاحبة رامین جهانبگلو هم‌سوئی نشان می‌دهد.   عموسام و جیره‌خواران‌اش از نظم لائیک هراس دارند،‌  چرا که انسان محوری راه تاراج و سرکوب‌شان را مسدود می‌کند.   به همین دلیل است که همزمان با هیاهوی بوق‌های لجنزار سکون پیرامون برگزاری مراسم بزرگداشت «ترور» ـ  پرده برداری از مجسمة گاوریلو پرینسیپ در سارایوو ـ   ‌رادیوفردا از راهپیمائی «ده‌ها هزار تن» از مجاهدین خلق در فرانسه برای‌مان قصه می‌گوید!  دراکولا از آفتاب گریزان بوده،  از اینرو تصویرش در آینه منعکس نمی‌شد!   این نوع راهپیمائی‌های میلیونی هم مانند تصویر دراکولا فقط در آینة سازمان سیا «انعکاس» پیدا می‌کند!   این شیپورهای سازمان سیاست که راهپیمائی «ده‌ها هزار نفری» مجاهدین را ‌همچون دیگر تظاهرات «مردمی» در کشورهای بهارعرب در بوق می‌اندازد تا هدف مطلوب یعنی جایگزین کردن شغال با دمش به اطلاع عموم برسد!   

در هر حال،   افسوس که والری ژیسکار در کاخ الیزه نیست،   و دولت فرانسه هم ناچار شده این راهپیمائی فرضی و این جمعیت «میلیونی» را محکوم کند!   بد نیست،   به مسئول محترم رادیوفردا یادآوری کنیم که علاوه بر قرارداد زرین چین و روسیه،   و همچنین قرارداد اخیر «روسیه ـ اتریش»،   شرکت بریتیش پترولیوم هم یک قرارداد با شرکت «روس‌نفت» امضا کرده ـ   صدای روسیه،  مورخ 27 ژوئن 2014 ـ   و خلاصه با مجاهدین و بی‌مجاهدین دوران طلائی تحریم و جنگ‌سرد دیگر به پایان رسیده.   در نتیجه دولت فرانسه حتی اگر بخواهد نیز نخواهد توانست سیاست دوران جنگ‌سرد را ادامه دهد.  ولی شرایط نوین در ارادة «آهنین» وزارت امور خارجه بریتانیا جهت گسترش حماقت و خشونت هیچ تزلزلی ایجاد نکرده.  و «معنویت» یافتن جنگ جهانی اول شاهدی است بر این مدعا.

حال ببینیم چگونه می‌توان به جنگ جهانی اول ابعاد ایدئولوژیک و خصوصاً «معنوی» بخشید.   کافی است با قطع ریشه‌های مادی این جنگ،‌   آن را از جایگاه واقعی اجتماعی‌اش خارج کنیم.   همان کاری که بی‌بی‌سی با مسابقات جام جهانی فوتبال انجام می‌دهد!   به این ترتیب جنگ جهانی هم مانند مسابقة فوتبال «خانوادگی» می‌شود،  ‌ و در چارچوب «تعلقات» قرار می‌گیرد!

جالب اینکه،  در هم‌سوئی با وزارت امور خارجه بریتانیا،  حکومت ملایان جمکران و مخالف‌نمایان‌اش هم توانستند با خارج کردن مسابقات جام جهانی فوتبال از زمینة‌ واقعی‌اش «شادی و مسابقة ورزشی» را به ابزار سرکوب ایدئولوژیک تبدیل کنند.  این روند پوچ‌سازی با انتشار گزارش ابلهانة بی‌بی‌سی در مورد «شادی» مردم و مقامات جمکران از «شکست تیم ملی» در برابر آرژانتین آغاز شد.  و در ابتدای امر با یک «توجیه» شبه‌روانشناسانه ـ   نیاز مردم به شادی ـ  آن را آراستند،   و در گام بعد،  ‌ پس از شکست از بوسنی و حذف تیم ملی ایران از مسابقات مذکور،‌   این شادی ابعاد «عقیدتی» گرفت و خلاصه معلوم شد بدون «ایمان و اعتقاد» نمی‌توان در فوتبال پیروز شد:

«[...] شاید ما،  خبرنگارها هم به این تیم باور نداشتیم [...] ما [...] در برزیل بودیم [...] به توانائی این تیم ایمان نداشتیم [...] اگر داشتیم ساعتی قبل از بازی برابر بوسنی [...] چمدان‌هایمان را نمی‌بستیم و منتظر معجزة کی‌روش و فوتبال [...] می‌ماندیم [...] کسی به این تیم باور نداشت تا بزرگترین افتخار فوتبال ایران برای همیشه آن بازی درخشان برابر آرژانتین و ستاره‌هایش باشد [...] روزی که دنیا به فوتبال ایران احترام گذاشت[...]»
منبع:  ‌ایسنا،  مورخ 26 ژوئن 2014،  کدخبر:  93040502953   

بله،  قصة امام حسین است و کربلا؛    با این تفاوت که نقش حسین مظلوم و آن 72 تن را به ترتیب تیم ملی فوتبال و «مردم» ایفا می‌کنند و «داور» مسابقه تبدیل شده به «دشمن» و ملت ایران هم در جایگاه دستگاه ظلم و ستم معاویه و یزید و مردم کوفه و غیره قرار گرفته!  بله،  داور «صرب» دشمنی کرد،  ‌پنالی را نگرفت،   به آرژانتین باختیم و خیلی هم شادی کردیم! در مسابقة بعدی آنحضرت را «باور» نکردند؛  گل خورد و شهید شد و کار به وداع تلخ کشید! اگر خبرنگارها به این تیم «باور» داشتند،   تیم فوتبال ایران برنده می‌شد و حکومت زال‌ممد هم می‌توانست «مردم» را دوباره برای «شادی» به خیابان‌ها هی ‌کند!   برای این جماعت آنچه اهمیت دارد این است که اوباش خیابان‌ها را اشغال کنند.   مهم نیست لشکرکشی خیابانی با چه انگیزه‌ای صورت می‌گیرد؛   اصل و اساس،   تاخت و تاز جمع هیجان‌زده در فضاهای شهری است!   چرا که،   به این ترتیب می‌توان فضای اجتماعی را به فضای خانوادگی تبدیل کرد!   و هر کجا خانواده باشد،  ‌ الزاماً یک «پدر» هم سر و کله‌اش پیدا می‌شود،   تاجدار یا عمامه‌دار چه تفاوتی دارد؛  عملکرد تاج و عمامه یکسان است؛   به سرکوب انسان سازمان می‌دهد.   

ولی فراموش نکنیم،  براندازی به «اجماع خیابانی» نیاز دارد،   و این اجماع را،   هم شیخ و هم شاه می‌توانند با معنوی کردن «فوتبال» ایجاد کنند.   ای کسانیکه نمی‌دانید؛  بدانید که عبارت مسخرة «رهبر فرزانه»،   نه در دوران حکومت جمکران که به مناسبت 25 امین سالگرد سلطنت پهلوی دوم ساخته و پرداخته شده بود:

ای رهبر فرزانة وطن بر کشتی ایران تو ناخدا
ربع قرن اگر شاها،  شهریار ایرانی
برقلوب این ملت،   تا ابد تو سلطانی!                 

خلاصه اگر به همین ترتیب دامنه حماقت و خشونت گسترش یابد،  کار به «فوتبال فرزانه» می‌کشد!  یادآور شویم در گیرودار «اثبات» شکمی «بی‌ایمانی به تیم ایران» در سایت ایسنا،  سایت نووستی،  مورخ 26 ژوئن 2014 از ورود ناوگان جنگی روسیه به کانال مانش خبر داد!

حال باید دید این کفار روس‌ که به ناوگان‌شان هم ایمان ندارند،  چگونه در کانال مانش به انگلستان پنالتی زده‌اند؟

چهارشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۹۳

شیخ و شغال!



سازمان ناتو که چندی پیش ناچار شد کودتای سال 1980 خود را در کشور ترکیه محکوم کند،   در عراق هم سنگر 23 ساله را از دست داد،   و به این ترتیب حکومت اسلامی و دولت اسرائیل،  ‌ دو فرزند پاترنوس در ماتم «یوتوپیا» ماندند.     

سایت بی‌بی‌سی،   مورخ 22 ژوئن 2014،  مطلبی منتشر کرده تحت عنوان «ایران و آرژانتین؛ باختی با طعم پیروزی!»   از اینجا می‌باید نتیجه بگیریم که شکست در مسابقة فوتبال،  با عملیات «قهرمانانه» حسین عین در صحرای کربلا هیچ تفاوتی ندارد،   و خلاصه مسابقات جام جهانی نوعی مبارزة «معنوی» می‌باید تلقی شود!   حال آنکه در جوامع بهنجار،   عرصة‌ ورزش ـ حرفه‌ای یا آماتور ـ   هیچ ارتباطی با معنویات و مطلق‌گرائی ندارد!   البته پیوند زدن ورزش و مسابقات ورزشی به عرصة توحش «حق و باطل» و معنویات ابتکار بی‌بی‌سی نیست!   به مصداق «ارث خرس به کفتار می‌رسد»،  وزارت امور خارجه بریتانیا این پیوند شوم را از «تئودوز»،   آخرین امپراتور «رم متحد مسیحی» در قرن چهارم میلادی به ارث برده.   در آن دوران نورانی،   حضرت «تئودوز» به این نتیجة «میمون» رسیدند که «مسابقات المپیک» باید ممنوع شود چرا که ساخته و پرداختة‌ «کفار» یونان باستان است:

«[...] در افسانه‌ها چنین آمده که  1200 سال پیش از میلاد مسیح،  هرکول نخستین قهرمان یونان باستان ‌مسابقات المپیک را برگزار کرد.   این مسابقات که هر 5 سال یکبار برگزار می‌شد،   به گفتة ‌مورخین قدیم،  هزار سال ادامه یافت.   ولی در قرن چهارم میلادی، «تئودوز»،  امپراتور رم مسیحی ادامة این سنت کفر را ممنوع کرد [...] سرانجام در تاریخ 23 ژوئن 1894  میلادی،   بارون پی‌‌یر دوکوبرتن پیشنهاد احیای المپیک را مطرح کرد[...] نخستین مسابقات المپیک در سال 1896 در یونان برگزار شد[...]» 
منبع:  صدای روسیه،  مورخ 23 ژوئن 2104 

ولی در سال  1980 میلادی،   در گیرودار انتصاب پاپ لهستانی و تاخت وتاز«لخ والسا»، خداوند خونخوار ابراهیم گابریل را بر جیمی کارتر نازل کرد تا به او بگوید،   «مسابقات المیپک مسکو حرام است!»   و جیمی کارتر هم بلافاصله حاج روح‌الله را در جریان فرمان الهی قرار داد و اینچنین بود که دولت خیابانی شیخ مهدی بازرگان هم با سلب مسئولیت از خود،‌   یعنی از زبان آن وحشی بیابانی،   مسابقات المپیک مسکو را تحریم کرد و نان واتیکان را در روغن فراوان انداخت.   بله،  روزهای خوبی بود،  آنروزها که گذشت!  و این روزها  روزهای افلاس مطلق‌گرایان است.   اینان که طی این خجسته روزها در سوریه یک شکست «کلان ـ استراتژیک» متحمل شده‌اند،   و بحران‌سازی‌شان برای تجزیة عراق نیز ناکام مانده،   در رسانه‌های‌شان خود را «برنده» و «قدرقدرت» و مخالف مافیا جلوه می‌دهند!  کافی است به رسانه‌های فارسی زبان آتلانتیسم نیم‌نگاهی بیاندازیم تا به ابعاد توهم حضرات بیشتر پی ببریم.   آتلانتیست‌ها که طی پنجاه سال اخیر برای دومین بار پس از دریافت توسری از مسکو ناچار شده‌اند دکان موشک‌های‌شان را از خاک ترکیه برچینند ـ   سایت حریت دیلی،  مورخ 24  ژوئن 2014 ـ   روسیه را «تهدید» هم می‌کنند که اگر به تنشی که غرب در اوکراین ایجاد کرده،  پایان ندهد،   می باید «بهای سنگینی بپردازد»:

«اوباما به پوتین: کاهش ندادن بحران اوکراین بهائی تازه برای مسکو دارد»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 23 ژوئن سالجاری
 
 وارد جزئیات بحران اوکراین نمی‌شویم،   فقط می‌گوئیم،   در اوکراین نیز همان سیاست محفل «دوستان سوریه» فعال شده که ویژگی آن «اقلیت‌زدائی» است.  همان شیوه‌ای که در هزارة دوم با اخراج یهودیان از انگلستان آغاز شد،   و پس از انقلاب صنعتی ادامه یافت و به دو جنگ جهانی انجامید.  اینک شاهدیم که با تکیه بر کودتاهای بهاری ـ  بهار عاظادی جمکران،  جنبش‌سبز و بهارعرب و پیامدهای فجیع آن‌ ـ  50 میلیون آوارة جدید «تولید» شده.   این «خط تولید» خشونت،  به گواهی رخدادهای اخیر سوریه،  عراق و اوکراین همچنان ادامه دارد.    

نیازی نیست‌که بگوئیم در هزارة سوم،   خبرنگاران هم به فهرست قربانیان خشونت مدرن افزوده شده‌اند.   و نمونه‌های یوگسلاوی،  عراق،  سوریه و به ویژه نمونة اوکراین ـ کشته شدن 5 خبرنگار طی حدود شش ماه ـ   در برابر ماست.   خلاصه هر کجا ارتش ناتو حضور دارد،  تهاجم به خبرنگاران سکة رایج می‌شود و جالب اینجاست که این وحشیگری‌ مدرن،  پس از اعلام آتش‌بس «پوروشنکو»،   رئیس جمهور اوکراین ـ  20 ژوئن 2014 ـ  به نحو چشمگیری  افزایش یافته.  چرا که،   صلح،   به ویژه در اوکراین منافع اسطوره‌فروشان،   یا بهتر بگوئیم موش‌های فاضلاب «یوتوپیا» را تهدید می‌کند.  از اینرو،   پس از اعلام آتش‌بس در اوکراین،   موش‌های کذا در سراسر جهان به تکاپو افتادند.   ابتدا گاوچران‌ها رهبران جنوب و شرق اوکراین را مورد تحریم اقتصادی قرار دادند ـ سایت صدای روسیه،  مورخ 20 ژوئن 2014 ـ  سپس کولومویسکی،   چماق تکفیر آتش‌بس اعلام شده از سوی پوروشنکو را به دست گرفت و فتوی صدورید که باید کار تجزیه‌طلبان را تمام کرد و خلاصه مذاکره با اینان «حرام» است:

«[...] طی سفر ویکتور پوروشنکو به دونباس،‌  ایگور کولومویسکی،  ‌رسماً  اعلام داشت که از فرمان آتش‌بس رئیس جمهور اطاعت نخواهد کرد و نظامیان تحت فرمان او [کولومویسکی] کار تجزیه‌طلبان را علیرغم آتش بس،  تمام خواهند کرد[...]» 
منبع: ‌صدای روسیه،  مورخ 21 ژوئن 2104

 یادآور شویم «کولومویسکی» همچون کودورکووسکی،   آخوندهای واتیکان و ملایان جمکران افتخار عضویت در محفل «برتری‌طلبان» را دارد و به همین دلیل «مذاکره» و هرگونه رابطة‌ حقوقی و متمدنانه را نفی می‌کند.   و جای تعجب نیست که واکنش این جانور وحشی به مطالبات انسانی اقلیت‌های قومی اوکراین منطبق باشد بر واکنش وحشیانة دولت شیخ مهدی بازرگان و جانشینان‌اش به مطالبات زنان،  ترکمن‌ها،  کردها و ... و خلاصه به مطالبات ملت ایران.   مطالباتی که به ویژه پس از کودتای آیرون‌ساید به مطالبات محفل نفرت‌فروش «شیخ‌وشاه» تقلیل یافت.   این محفل که در پی ناکامی کودتاهای بهارعرب در سوریه و به ویژه فروپاشی سنگر «فرقه‌گرائی» در عراق موجودیت خود را در خطر  می‌بیند،   در داخل مرزها برای بازتولید کودتای 1983،   یعنی خلع بنی‌صدر و برقراری سلطنت زوج «خامنه‌ای ـ  میرحسین موسوی» خیز برداشته و ضمن کوفتن برطبل حجاب و بهشت و مزخرفات مشابه،   با تشبیه حسن روحانی به «بنی‌صدر»،‌   نانی هم برای آخوند مطهری به تنور می‌چسباند تا «حق مسلم» لندن از طریق دو قبیلة «مطهری ـ لاریجانی» محفوظ بماند:

«[...] جواد کریمی قدوسی،  نماینده راستگرای مجلس [...] گفت [...] مصباح یزدی از نوادر [...]‌ انقلاب اسلامی [که ]‌ رهبری او را مطهری زمان دانسته [...]  می‌فرماید امروز برخی مسئوولان حرف‌هائی می‌زنند که بنی‌صدر جرأت بیان آن را نداشت[...]»
منبع:  نووستی،  مورخ 25 ژوئن سالجاری،  به نقل از «روزآن‌لاین» 

بله از آنجا که «مقام معظم رهبری» آخوند مصباح را مطهری زمان دانسته،  ‌ همه باید بدانند و آگاه باشند که این جانور وحشی همچون پرسوناژ بی‌بی‌گوزک‌های شیعه «تقدس» دارد،  و حسن فوتبال نیز همچون بنی‌صدر «ضدانقلاب» باید باشد!   ولی اظهارات نمایندة مجلس زال‌ممد،   همچون یاوه‌گوئی‌های دیگر مقامات جمکران در واقع نشان می‌دهد که در یک حکومت فرقه‌گرا از این قماش،   قوة مقننه،   همچون قوای قضائیه و مجریه جز کشک نبوده،  نیست و نخواهد بود.   به عبارت دیگر،   با «نصایح» و فرمایشات الهی و سنت پیامبر و مشورت و مزخرفاتی از این قماش نمی‌توان امور کشور را اداره کرد!   حتی اگر امثال «برنارد لوئیس» در مدح و ستایش چنین حکومت‌ «دمکراتیکی» چند هزار کتاب دیگر هم قلمی کنند تا مسیر تاراج آتلانتیسم،  و در نتیجه «جایگاه برتر» اسرائیل محفوظ بماند،   این قماش حکومت  مفلوک و مضحک باقی می‌ماند!   حال ببینیم محفل «شیخ‌وشاه» در خارج مرزها چه می‌کند.
                
 بخش برون‌مرزی محفل کذا جهت خوشرقصی برای یانکی‌ها،  در صدد به ارزش گذاشتن آخوند شیعه و کاتولیک،  و همچنین کودتای 22 بهمن 1357 برآمده!   برای آشنائی با تحرکات محفل کذا کافی است در «گویا نیوز»،   نیم‌‌نگاهی به مطالب «شاه واقعی و شاه تخیلی»،  و «اسلام تا اسلام» بیاندازیم.  اولی مطالبات ملموس صدر مشروطه ـ  جدائی دین از سیاست و قانون بجای شریعت ـ  را  نادیده گرفته و مدعی شده که تظاهرات با شعار ابلهانة «استقلال،  آزادی،‌ جمهوری اسلامی» که زمینه‌ساز براندازی و کودتای استعماری شد،‌  همان تداوم جنبش مشروطه بوده!   دومی هم «اسلام رحمانی» یکی از مستعمرات سابق فرانسه، کشور سنگال را برای‌مان در ویترین گذاشته و به بهای سنگینی قصد فروش آن را دارد:

«[وزیر دادگستری سنگال گفت] اسلامی که ما بدان معتقديم اسلام تساهل و بردباری است، اسلامی است حافظ حيثيت و کرامت انسان [...]‌ در اسلام حق حيات مقدس است و فرمان خدا بر منع قتل نفس است و در اين ترديدی نيست[...]»
منبع:  گویانیوز،  مورخ 24 ژوئن سالجاری

یادآور شویم فروشندة کالای بنجل «اسلام» کسی نیست جز صبیة عبدالرحمن برومند که به بردگی و زیستن تحت قیمومت «عادت» کرده،   و همانطورکه در وبلاگ «صادستریت،  مورخ 27 اوت 2013 » هم گفتیم ایشان داشتن «پدر» را نشان خوشبختی تلقی می‌کنند! به فرض که به ادعای این فرزند شهید،   «فرمان خدا بر منع قتل نفس باشد»،  خدای کذا هنوز  تعدد زوجات،  حجاب اجباری،  پدرپرستی و برده‌داری و پدوفیلی و تجارت قاچاق را «منع» نکرده‌!   به همین دلیل،   مستعمرات سابق فرانسه همچون مستعمرات سابق آنگلوساکسون‌ها می‌باید «اسلام خوب» را رعایت کنند،   تا راه گسترش تاراج غرب مسدود نشود.   از مطلب دور افتادیم بازگردیم به واکنش همپالکی‌های کولومویسکی به اعلام آتش بس توسط ویکتور پوروشنکو.
 
یک‌روز پس از اعلام آتش بس،    دفتر «راشاتودی» در رام‌الله مورد تهاجم قرار گرفت و شیپورهای ناتو و بوق‌های حکومت جمکران هم این تهاجم را به خفقان برگزار کردند که پرستیژ دولت اسرائیل بر باد نرود.   حال آنکه سایت «ایراس» این خبر را منعکس کرده:             

«[در نخستین ساعات روز شنبه 21 ژوئن سالجاری] ساختمان شبکه راشاتودی در رام‌الله مورد حمله قرار گرفت که بر اثر این امر خسارت زیادی به ساختمان این شبکه وارد شد.  با وجود تلاش‌های [...] مسئولین روسی تاکنون هیچ دلیل رسمی برای حمله به شبکه راشاتودی ارائه نشده است[...]‌»
منبع:  ایراس،‌  مورخ 23 ژوئن 2014  

باری همزمان با تهاجم گروه‌های «خودسر» اسرائیل به ساختمان «راشاتودی»،   جان  کری، وزیر امورخارجه آمریکا پس از قاهره به بغداد رفت و روز بعد ـ  24 ژوئن 2014 ـ  طی دیدار با سران  کردستان عراق،   خواهان «حفظ تمامیت ارضی» اینکشور شد،‌  و رسانه‌های غرب پیرامون چند دروغ شاخدار،   یا بهتر بگوئیم،   چند اسطوره،  یعنی «تمایل آنگلوساکسون‌ها به استقرار دمکراسی در عراق،   و حفظ تمامیت ارضی این کشور» به اجماع رسیدند!

خلاصه،   ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید!   بدانید و آگاه باشید که «ما»،   یعنی ارتش آدمخوار ناتو،  برای تاراج نفت و تجزیة عراق اینکشور را مورد تهاجم قرار نداده‌ایم؛   نیت‌مان «خیر» بوده.  به همین دلیل «همه» می‌باید سه دروغ شاخدارتر دیگر ما را هم بپذیرند.  نخست اینکه،  اسرائیل و حکومت اسلامی جمکران در آشوب‌های عراق هیچ دخالتی ندارند.    دیگر آنکه آمریکا در قبال جنایات 11 سال اخیر در کشور عراق هیچ مسئولیتی ندارد،‌  و ... و از همه مهم‌تر اینکه بحران نظامی اخیر عراق «تقصیر» شخص نوری المالکی است که «فرقه‌گرائی» کرده و آخوند سیستانی هم به او «تذکر» داده‌اند که «اشتباهات گذشته» را اصلاح کند و دولت آشتی ملی تشکیل دهد!    اگر باور نمی‌کنید از بارزانی بپرسید که همچون دم شغال به خود شغال وفادار مانده،   «حق‌گو» و «حق‌پرست» و حق‌شناس است،   و جای دوست و دشمن را خیلی خوب نشان می‌دهد،   و به ویژه از پرستیژ شغال هم مراقبت می‌کند!   به عنوان مثال بارزانی هرگز نمی‌گوید که به پیروی از میرحسین موسوی جلاد،   نفت کردستان را به نصف بهای بازار به اسرائیل «اهداء» کرده!   و به همین دلیل رادیوفردا هم علیرغم انتشار خبر «رویترز»،   و بدون توجه به  انتشار ترجمة فارسی مقالة جنجالی «جهادطلبی و صنایع نفتی» در ولترنت،   مورخ 23 ژوئن سالجاری،   تلاش کرد،  با نشر جفنگیات «پرستیژ» قبیلة بارزانی را حفظ کند:      

«دولت اقلیم کردستان عراق فروش نفت به اسرائیل را تکذیب کرد»   
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 24 ژوئن 2014  

هر چند دیگر اهمیتی نداردکه پیشتر درکردستان عراق چه‌ها گذشته!   چرا که در پی دیدار  جان‌کری با بارزانی،   وزیر امورخارجه آمریکا برای شرکت در نشست ناتو به بروکسل رفت و به فاصلة چند ساعت خبر رسید که ایران هواپیماهای جنگی عراق را پس از 23 سال به این کشور  باز گردانده:

«[به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه] قاسم عطا،  سخنگوی دفتر فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق گفت،‌   ایران 130 هواپیمای جنگی [مسلح به مهمات را] به  عراق بازگرداند[...] بعد از پایان حمله آمریکا به عراق در سال 1991،   دولت‌های صدام و دیگر سران این کشور خواهان پس گرفتن این هواپیماها شدند اما ایران از این اقدام امتناع می‌کرد[...]»
منبع:  نووستی،  مورخ 25 ژوئن 2014  

خبر فوق که همچون خبر برچیدن موشک‌های پاتریوت در خاک ترکیه از سوی شبکة خبرسازی غرب به سکوت برگزار شده،  بی‌نهایت مهم است!   چرا که بازگرداندن جنگنده‌های عراق به این کشور به این معناست  که مستشاران نظامی روسیه به عراق باز می‌گردند،   در نتیجه نیروی هوائی عراق تحت قیمومت ارتش ناتو قرار نخواهد گرفت!  به این ترتیب،   دوران تاخت و تاز دو حکومت فرقه‌گرای اسرائیل و ایران که پس از جنگ دوم جهانی نقش دو بازوی ارتش ناتو را ایفا ‌کرده‌اند به پایان می‌‌رسد!

    

یکشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۹۳

داعش و کاهش!




در تاریخ 22 ژوئن 1941،   یعنی حدود دو دهه پس از کودتای آتلانتیسم در ایران ـ  21 فوریه 1921 ـ   نخستین جنگ مدرن بر ضد لائیسیته با تهاجم ارتش آلمان نازی به خاک شوروی آغاز شد.   ولی علیرغم تسلیم بی‌قید و شرط آلمان نازی،    جنگ با لائیسیته به پایان نرسید!   آتلانتیسم از طریق اسرائیل و حکومت‌های اسلامی،  به ویژه حکومت «مردمی» جمکران،   همچنان به جنگ با لائیسیته ادامه می‌دهد.

در میعادهای تاریخی پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی،  وغ‌وغ‌ساهاب‌های محافل ضدلائیسیته در مورد پیشرفت‌های نظامی حکومت اسلامی هیاهو به راه می‌اندازند،   حال آنکه در میعاد تهاجم هیتلر به خاک شوروی ـ  22 ژوئن 1941 ـ پس‌رفت‌های حکومت جمکران مورد توجه ویژة اینان قرار می‌گیرد.   از اینرو سایت بی‌بی‌سی پس از انتشار خبر «شادی مقامات و مردم ایران» از شکست تیم ملی فوتبال در برابر آرژانتین،   تصویب دو فوریت «طرح حمایت از امر به معروف و نهی از منکر در مجلس جمکران» را در بوق گذارد و سایت ایسنا هم تصاویر «شادی مردم» را منتشر کرد:

«شادی مردم پس از دیدار فوتبال ایران و آرژانتین»
منبع: ‌ایسنا،  مورخ 22 ژوئن 2014     

بله،   «مردم» همچنانکه می‌بینیم از نتیجة مسابقه فوتبال،  یعنی شکست تیم ایران در برابر آرژانتین «شاد» شده‌اند.   حال آنکه در جوامع بهنجار،  هیچکس برای «شکست» شادی نمی‌کند!   واکنش ناهنجار «مردم» به مسابقة «ایران ـ آرژانتین» بخوبی نشان می‌دهد که «قرار گرفتن آخوند در کنار مردم» بی‌حکمت نیست!      

باری در میعادهای پیروزی ارتش سرخ بر ارتش به اصطلاح «شکست‌ناپذیر» رایش،   شیپورهای ناتو معمولاً پیشرفت‌های نظامی حکومت اسلامی را در بوق می‌گذاشتند تا دولت اسرائیل بتواند با جنجال پیرامون تهدیدهای موشکی و هسته‌ای ملایان جمکران،   مذاکرات صلح را به تعویق اندازد.  ولی پس از مذاکرات دوجانبة‌ یانکی‌ها با نوکران جمکرانی‌شان در ژنو ـ 9  ژوئن 2013 ـ  امکانات‌ دولت اسرائیل نیز کاهش یافت.  در نتیجه،   برای جبران این کاهش به «داعش» متوسل شدند تا با یک تیر چندین و چند نشان بزنند.   هم با کوفتن بر طبل «شیعه و سنی و کرد»،   ‌اقلیت‌های غیرمسلمان عراق را در بیانیه‌های رسمی و صلح‌دوستانه‌شان حذف کنند.  و هم از آخوند شیعی‌مسلک،‌  که همان نماد توحش مدرن است،   تصویر دلپذیر و «صلح دوست» ارائه دهند و خصوصاً بهره‌برداری اسرائیل از این جنگ را پنهان دارند.   ولی به دلائلی این سناریو ناکام ماند و برای جبران این ناکامی غربی‌ها ناچار شدند آمریکا و عربستان را «مخالف فرقه‌گرائی» معرفی کنند و پتة اسرائیل،  ترکیه،  دولت خودمختار کردستان و حکومت ملایان در کشور عراق را بر آب اندازند!

اینچنین بود که کاشف به عمل آمد،   علیرغم هارت‌وپورت دولت آمریکا برای «خریداران نفت کردستان عراق»،‌   این دولت ترکیه است که نفت کردستان را به اسرائیل می‌فروشد‌:   

«[...] رویترز گزارش داد [تخلیه] محمولة نفتکش حامل نفت استخراج شده زیر نظارت کردستان عراق [...] روز جمعه،   از طریق خط لوله بندر اشکلون [اسرائیل] آغاز شد [...]  به گزارش رویترز، ترکیه در اجرای این طرح با اسرائیل مشارکت دارد [...] زیرا نفت فروخته شده از سوی اقلیم کرد از خط لوله میان عراق به ترکیه انتقال می‌یابد و از آنجا با نفت‌کش برای خریداران فرستاده می‌شود[...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ 31 خردادماه سالجاری   
   
به عبارت دیگر،   تاراج رسمی نفت عراق برای آتلانتیسم کفایت نمی‌کند،   می‌بایست یک دکان «مستقل» هم باز می‌شد تا چپاول عراق گسترش یابد،   و در این راه دولت «اسلامی» رجب اردوغان «مأموریت الهی» خود را برعهده گرفت.   چرا که،   «دولت‌ اسلامی» در هر حال بر «باورهای جمع» و «ارزش‌های اکثریت» تکیه دارد و از اینرو با نظم حقوقی انسان‌محورـ  روابط دمکراتیک ـ  بیگانه خواهد بود.   در نتیجه،  خوش‌خدمتی اسلامگرایان ترکیه برای دولت اسرائیل هیچ تعجبی ندارد.   تعجب‌آور تضاد آشکار عملکرد دولت اردوغان است با ادعاهای دهان پرکن «استقلال و منافع‌ملی»،  و ... و شعارهای مردم‌فریبی از این قماش.   و این تضاد در حکومت جمکران چشمگیرتر نیز می‌شود.   چرا که در این حکومت جز آخوند و «تل موهوم مردم»،  که هر دو در لجنزار «نگرانی و اعتقاد» شناورند،   و برای «حق» ـ  حق الهی،  حق مظلوم،  و در واقع برای «حق آنگلوساکسون‌ها» ـ  له‌له می‌زنند،   هیچ نخواهیم یافت:
    
«[...] وقتی که  7 نفر از اعضای شورای نگهبان می‌آیند و به نفع ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد بیانیه می‌دهند،  آیا انتظار دارند وقتی نتیجه انتخابات را تأئید کردند همه قانع شوند؟  بخشی از جامعه قانع شد ولی بخشی دیگر نیز قانع نشد.   ما اصلاح‌طلبان واقعاً نگران این فضا هستیم[...]»
منبع:  پیک نت،  مورخ 22 ژوئن 2014         

همچنانکه می‌بینیم گلة اصلاح‌طلب از اینکه 35 سال است آزادی بیان در جامعه ایران قربانی مصلحت آخوند و اوباش‌و روابط استعماری و نفت‌خواری آتلانتیسم ‌شده هیچ شکایتی ندارد! «نگرانی» حضرات این است که بیانیة شورای نگهبان حکومت توحش یک «بخش از جامعه» را قانع نکرده!   از اینجا می‌باید نتیجه بگیریم که وقتی در حکومت زال‌ممد «انتخابات» برگزار می‌شود،  نتایج رسمی آن می‌باید «همه» را قانع کند،  در غیراینصورت آن «بخش از جامعه» که قانع نشده،  حق دارد از طریق لشکرکشی خیابانی،  دکان تولید شهید افتتاح کرده،   برای خود «سنگر حق» بسازد!   نیازی نیست که بگوئیم این «مردم‌محوری» همان شیوه‌ای است که دارودستة هیتلر با حمایت لندن طی دهة 1930 در کشور آلمان به کار گرفته بودند،  و دیدیم که نتیجة مطلوب هم به دست ‌آوردند!    به همین دلیل نه تنها دارودستة ممدگوبلز اردکانی که استادشان،  پروفسور «برنارد لوئیس» هم به تداوم این «روند ضدانسانی» اصرار دارند!

بله «اصلاح‌طلبان» جمکران در انسان‌ستیزی و خشونت و شارلاتانیسم به گردپای امثال پروفسور «لوئیس» هم نمی‌رسند.   این «پروفسور» سرشناس کتابی قلمی کرده‌اند،   تحت عنوان «کار از کجا خراب شد» تا چند دروغ شاخدار را به مخاطب حقنه کنند.   نخست اینکه،  اگر سلطان با دیگران «مشورت» کند،  «دمکرات» شمرده می‌شود!   پروفسور کذا بر اساس این ادعای پوچ به این نتیجه رسیده‌اند که خلیفة‌ عثمانی و محمدصاد،   پیامبر مسلمانان هم دمکرات بوده‌اند،  و ... و از همه جالب‌تر اینکه،   هیتلر با «انتخابات» به قدرت رسید،   نه با حمایت آنگلوساکسون‌ها!   خلاصه‌ای از اثر «پربار و پرمغز» پروفسور «لوئیس» در سایت اطلاعات‌نت،  مورخ 22 ژوئن 2014  منتشر شده،   و مشتاقان می‌توانند با مطالعة آن به ابعاد شارلاتانیسم ایشان بیشتر و بهتر پی ‌ببرند.   فقط یادآور شویم تقسیم ایران به چندین یوتوپیا از اظهارات «علمی» همین قماش جانوران وحشی است که افتخار عضویت در لجنزار بیلدربرگ را هم دارند و به همین دلیل برای نابودی ایران «راه حل» ارائه می‌کنند:  

«[پروفسور لوئیس طی سخنرانی] در دانشگاه تل‌آویو [خاطر نشان کرد] در دو هزار سال گذشته هیچ کشورگشا یا نیروی خارجی‌ای نتوانسته‌است بر زبان و فرهنگ ایرانی اثرات بنیادی بگذارد [...]  این یکی از نشانه‌های فرهنگ برتر است [...] در کنفرانس بیلدربرگ [ وی] نتیجه می‌گیرد [...]  تنها راه رویاروئی با چنین فرهنگی نابود ساختن آن است و پیشنهاد می‌کند که ایران را به قطعات قومی گوناگون بشکنند [...] پروژه‌های کردستان بزرگ،  پشتونستان بزرگ و آذربایجان بزرگ [...]»
منبع:  ویکی‌پدیا

با توجه به اظهارات «لوئیس» می‌توان دریافت که دلالی دولت اسلامی ترکیه برای اسرائیل از طریق چپاول نفت کردستان عراق در واقع بخشی است از برنامة محفل بیلدربرگ که آخرین  نشست خود را  ـ  27 مه تا اول ژوئن 2014  ـ   در کشور دانمارک برگزار کرد.   یادآور شویم در این نشست علاوه بر یانکی‌ها و متحدان‌شان در اسرائیل و اروپا،  «نیلوفر گل» از کشور ترکیه،  «لی‌یو هی»،   وزیر مرکز امور اقتصادی و مالی چین،   و همچنین «ناتالی نوگه‌رد»،   از عیالات قواد خلیل‌الله ـ  سردبیر مستعفی روزنامة لوموند ـ  هم حضور داشتند!   باری،   گویا نشست اخیر  بیلدربرگ،‌   علیرغم تمام جنایاتی که طی سه هفتة اخیر در اوکراین،  سوریه و عراق سازمان یافت،   چندان هم امیدوار کننده نبوده!   چرا که،   صدراعظم آلمان و پادشاه و ملکه هلند ناچار شدند به فوتبالیست‌های‌شان در برزیل دخیل ببندند،   و لندن هم ضمن هی کردن نوکران ترک و قطری‌اش به پاریس،   جبهة کاذبی در برابر مواضع خود در کشور فرانسه «افتتاح» کرد!

اعضای جبهة کاذب وظیفه دارند در تقابل با مواضع دیوید کامرون،   برای ریاست کمیسیون اروپا از نامزدی «ژان کلود یونکر» حمایت کنند!   جالب اینجاست که علاوه بر نخست‌وزیر دانمارک،   پادوی سنتی لندن،   «رنزی نژاد»،   نخست‌وزیر ایتالیا هم که پیشتر با ریاست یونکر رسماً مخالفت کرده بود،   در صف حامیان یونکر نشسته!   سایت ایریب بدون اشاره به اهمیت جبهة کذا،   فقط «خبر» توافق اعضای آن را منتشر کرده:

«[...] صدراعظم اتریش و نخست‌وزیران بلژیک،  دانمارک،  ایتالیا،  رومانی،  اسلواکی و چک [...] در مورد سپردن ریاست کمیسیون اروپا به ژان کلود یونکر به توافق دست یافتند[...]»
‌منبع:  ایریب،  ‌مورخ 22 ژوئن سالجاری‌

یادآور شویم یک روز پیش از حصول توافق کذا، ‌ یعنی روز جمعه 30 خردادماه سالجاری،      رجب اردوغان و شیخ قطر هم در پاریس «فرقه‌گرائی» را در عراق محکوم کرده بودند!   سپس باراک اوباما و فرانسوا اولاند دست به کار شده،  و با صدور یک بیانیة مشترک مخالفت‌شان را با فرقه‌گرائی در عراق اعلام داشتند!   و همزمان با تغییر سنگر یانکی‌ها، سازمان همکاری‌های اسلامی که مقر آن در عربستان است به نوبة خود با صدور یک بیانیه رسمی فرقه‌گرائی را محکوم کرد!   خلاصه به استثناء بریتانیا،   کل محفل «دوستان سوریه» از قطر و عربستان گرفته تا واشنگتن تغییر سنگر داده‌اند!   و به این ترتیب،  گذشته از اسرائیل،  حکومت زال‌ممد و مخالف نمایان‌اش نیز در چاهک نفی ـ  نفی جنسی‌ات،  منافع‌ملی و ... و خلاصه «نفی دمکراسی» و مقررات بین‌المللی ـ  تنها مانده‌اند.   پس حکومت زال‌ممد را رها می‌کنیم تا دست در دست «مردم» برای شکست تیم فوتبال ایران شادی کرده و جشن‌وسرور به راه اندازند،   و می‌رویم به سراغ رسوائی اسرائیل،  کردستان عراق و شیعی‌مسلکان مسلح مقتدی صدر! 

آنچه خبرسازان به سکوت برگزار می‌کنند این است که طرفداران مقتدی صدر بجای رویاروئی با گروه «داعش»،‌   به قدرت‌نمائی مسلحانه در خیابان‌های بغداد مشغول شده‌اند،   و در واقع از ترس «داعش» در پایتخت پناه گرفته‌اند!   ولی  وق‌وق‌ساهاب‌های ناتو نتوانستند رسوائی دیگران را به سکوت برگزار کنند در نتیجه ارتباط دولت کردستان با رهبران مجاهدین خلق و از همه مهم‌تر،   ساخت‌وساز اسرائیل در بلندی های جولان افشا شد.  در پی انتشار خبر مرگ یک نوجوان اسرائیلی در بلندی‌های جولان،   خبرگزاری‌ها به ناچار برنامة‌ دیوارسازی اسرائیل را در این منطقة اشغالی آشکار کردند.   گزارش بنائی اسرائیل در بلندی‌های جولان را سایت  فرانس‌پرس،  مورخ 22 ژوئن 2014  منتشر کرده.   و جالب اینجاست که همزمان با سالگرد تهاجم ارتش آلمان نازی به شوروی،   ارتش اسرائیل به تلافی شلیک نیروهای سوری به اشغالگران جولان،   سوریه را مورد تهاجم قرار داد!

بله ارتش اسرائیل همچون سپاه پاسداران و گلة اصلاح‌طلبان از خط گوبلز پیروی می‌کند.   اسرائیل «حق» دارد غیراسرائیلی‌ها را نابود کند،   همانطور که نابودی ایرانیان نیز حق مسلم حکومت شیعی‌مسلک جمکران است.   اسرائیل «حق» دارد بلندی‌های جولان را اشغال کند،  در آن دیوار بکشد،  ولی سوریه برای باز پس گرفتن بخشی از خاک خود حق ندارد هیچ واکنشی نشان دهد!   این همان سیاستی است که سازمان ناتو در تقابل با مسکو اعمال کرده و نمونه‌های آن را در ایران،   عراق،  کشورهای بهارزدة عرب،   و اخیراً در  اوکراین به صراحت دیده‌ایم.   ولی با توجه به دستگیری رئیس «یونیون بانک سوئیس» شعبة  بلژیک ـ منبع: سایت لوپوان،  مورخ 19 ژوئن  2014  ـ  و تغییر سنگر ناگهانی «محفل دوستان روسیه»،  و همچنین پیشنهاد اخیر رئیس‌جمهور اوکراین برای مذاکره با جدائی‌طلبان اینکشور به نظر می‌رسد،   سازمان آدمخوار ناتو که موفق شده پس از پایان جنگ جهانی دوم،  بیش از 50 میلیون نفر «آواره» تولید کند،  امروز جز عقب‌نشینی چاره‌ای نخواهد داشت.   

ولی به مصداق شاه می‌بخشد،   شیخ علی‌خان نمی‌بخشد،‌  مقام معظم حکومت جمکران که در سال 2003 ،‌  از آنجا که دولت وقت عراق لائیک بود،  تهاجم وحشیانة‌ آتلانتیسم به اینکشور را به سکوت برگزار کردند،  امروز به بهانة مخالفت با دخالت بیگانگان در عراق،   تلویحاً خواهان حفظ خرتوخر موجود در اینکشور شده‌اند:  
                         
«[...] آنچه که در عراق روی داده است،  جنگ شیعه و سنی نیست [...] نظام سلطه با استفاده از پس مانده های رژیم صدام [...] تلاش برای بر هم زدن ثبات و آرامش عراق و تهدید تمامیت ارضی این کشور دارد [...] دعوای اصلی در عراق میان کسانی است که می‌خواهند عراق به اردوگاه آمریکا ملحق شود و کسانی که خواهان استقلال عراق هستند[...]»
منبع:‌ ایسنا،‌  مورخ 22 ژوئن 2014،  کدخبر: 93040100397

رهبر حکومت زال‌ممد که مانند همه آخوندها دست به افاضات‌شان «راحت» است ،  گویا فراموشی گرفته و دو واقعیت تلخ را از یاد برده‌اند!   نخست اینکه،   رئیس دولت عراق که هر از گاه برای بوسیدن روی ماه مقام معظم با کراوات قرمز به بیت‌رهبری می‌آیند،  خودشان دست‌نشاندة ارتش آمریکا هستند.   دیگر آنکه خریداران نفت ‌عراق نیز بر اساس همان حساب‌های «ببین و نپرس» می‌باید بهای نفت خریداری شده را به حساب شرکت آمریکائی «سومو» واریز کنند!  با توجه به پرش حسن روحانی به آغوش دولت ترکیه ـ  دولتی که حامی تروریسم در سوریه و طرفدار تجزیة عراق است ـ   باید دید علی خامنه‌ای در درگیری‌هائی که بین دولت دست‌نشاندة آمریکا و تروریست‌های دست‌پروردة ناتو در عراق به راه افتاده، کدام گروه «خواهان استقلال» را نشان کرده که اینچنین به وق‌وق افتاده.