سه‌شنبه، خرداد ۱۶، ۱۴۰۲

محفل، مسجد، معبد!

 

 

ديدم كه خاك ايزدي زادگاه من

قرباني تهاجم اعراب خانگي ست

اعرابي از سلالة‌ "وقاص" و ديگران

[...]

 ديدم كه در قلمرو "تازي تبارها"

سيماي آفتابي زن در حجاب رفت

[...]

ديدم كه كورچشمي باطل،  زمانه را

بيمار كرد و ديدة‌ ‌بيدار تيره شد

وانگه، خداي‌نامة‌ موزون تازيان

با جلد زرنگار،  به شهنامه چيره شد.

(نادر نادرپور)

 

تاکنون در میعاد مرگ خمینی،  پس از تیز و آروغ تکراری نوه‌اش،  ‌ علی روضه خوان را برای تخلیة‌ فاضلاب 300 سالة‌ کاخ باکینگهام بالای منبر می‌فرستادند،   تا «رهبر کبیر» ضمن ستایش از آن وحشی بیابانی و کوفتن بر طبل توخالی «انقلاب اسلامی و تل موهوم مردم و پیشرفت و استقلال» و ...  از اربابان آنگلو‌ساکسون تصویر دلپذیر «مخالف انقلاب اسلامی» ارائه دهد.   ولی پس از سقوط باخموت سابق،‌   شرایط تغییرکرده است!   پاسداران دلار با ارائه خدمات «جنسی ـ ایدئولوژیک» از ناوگان آمریکا و بریتانیا در خلیج‌فارس تصویر «ناجی» ارائه می‌دهند،   و رضا پهلوی هم به مصداق «کوری بیین عصا کش کور دگر شده» به کمک علی روضه خوان شتافته.

 

پیمبران دروغین را

خبر دهید که تا آتش

به راهِ گلّه برافروزند

چرا که در شب ِ این وادی

چراغِ معجزه خاموش است

وز انتهای افق بانگی

به غیر همهمۀ گرگان

به این دیار نمی‌آید

 

بله روز یکشنبه همزمان با رقص شکم پاسداران دلار در خلیج فارس،   رضا پهلوی در ینگه دنیا،  و علی روضه خوان در تهران بالای منبر پریده،   ایران و ایرانی و تاریخ و فرهنگ‌اش را  به سخره گرفتند.  ایندو گوئی کور باشند و نمی‌بینند که ملت ایران به کدامین سوی می‌شتابد.  فراموش نکرده‌ایم که کور اول،  رضا پهلوی چندی پیش کشور ایران را با «معبد» در ترادف یافته بود و چماقدارانش بلافاصله با هشتگ «ایران معبد ماست» توئیتر را«قرق» کردند!   شاید لازم باشد به شاه‌الله یادآور شویم که «معبد»،   همچون مسجد مکانی است متعلق به عصر حجر،  که در آن «قانون و نگرش منطقی و جرم حقوقی» با «احکام و وحی و گناه» جایگزین شده و خلاصه معبد مانند مسجد، مکانی است جهت عرعر آخوند،  و ابراز بندگی و ذلت و حقارت و انسان‌ستیزی و هیچ ارتباطی با شعارهای محوری «زن،  زندگی، آزادی»  و «آخوند باید گم بشه» ندارد!  

 

باری اعلیحضرت «دور از وطن»،  پس از تبدیل کشور به «معبد»،   در یک جهش واپس‌گرایانه  به سوی توحش و تحجر سر بر دامان ادیان ابراهیمی گذارده و در آن‌ها «تمدن بزرگ» رویت کرده‌اند!   ایشان از اینرو از شرکت‌کنندگان در «کنفرانس اورشلیم پست» تقاضا نمودند به ایرانیان جهت «تغییر رژیم» کمک کنند!  باشد تا ایشان دست در دست شیخک‌های عرب و مردم اسرائیل،   منطقه را به مکانی تبدیل کنند که در خور «تمد‌ن‌های بزرگ‌شان» باشد:

 

«[...] من اینجا هستم تا چشم‌اندازی برای خاورمیانه جدید ارائه دهم که [...] ما،  فرزندان ابراهیم و کوروش را گرد هم می‌آورد تا منطقه خود را به منطقه‌ای که در خور تمدن‌های بزرگ ما باشد تبدیل کنیم.»

منبع:  کیهان لندن،  ‌مورخ 5 ژوئن سالجاری 

 

البته همکاری ایران با اعراب و اسرائیل برای منطقه بسیار پیشنهاد خوبی است،   ولی لازم به یادآوری است که از یک‌سو،   تمدن‌های بزرگ منطقه جملگی پیش‌اسلامی بوده‌اند،  عظمت‌شان نیز کوچک‌ترین ارتباطی با تحجر و توحش اقوام سامی ـ  تخم و ترکۀ اسحاق و اسمعیل ـ نداشته!   در ثانی،  آنچه امروز اسرائیل خوانده می‌شود،  علیرغم تلاش‌های دولت جدید نتانیاهو،  همچنان تنها دمکراسی منطقه است.   دلیل هم اینکه اسرائیل در هر حال ریشه‌ای اروپائی و برخاسته از مدرنیتۀ اروپا دارد!  خلاصه باد انداختن اعلیحضرت در بادبان توحش و تحجر «فرزندان ابراهیم»،  خیانت علنی به مسیر سیاسی‌ای است که می‌باید جهت برقراری یک دمکراسی لائیک در ایران اتخاذ شود!  

       

جونم براتون بگه،   اگر پس از پایان جنگ جهانی دوم،   فدائیان اسلام‌ برای سرکوب و تاراج ملت ایران بر طبل توخالی «تمدن اسلامی» ‌می‌کوبیدند،  اینک اتاق فکرسازمان سیا برای‌مان نسخۀ «تمدن ابراهیمی» نوشته،   و جهت حقنه کردن این کشف بزرگ «علمی»،  آن را در جیب رضا پهلوی چپانده!   ناگفته نماند که بدون بهره‌گرفتن از کمک‌های «بابا» پرویز ثابتی،  پدر معنوی صیغة‌ کندی‌ها ـ مقصود همان روح‌الله خمینی است ـ  سازمان کذا هرگز موفق نمی‌شد پدیدۀ نامعلوم و مبهمی به نام «تمدن ابراهیمی» کشف کند!  می‌گویند بابا پرویز طی یک جلسة احضار ارواح،   در زمینه «تمدن ابراهیمی» با روح‌الله خمینی و باقر پرهام و حاج اسمال خوئی حسابی مشورت‌کرده،‌  نتایج را نیز در اختیار سازمان سیا قرار داده.  ظاهراً  اعلیحضرت «دور از وطن» مأموریت‌شان بازاریابی برای این «کالای جدید» سازمان کذاست.     

 

حال چه بهتر که ببینیم «تمدن فرزندان ابراهیم» چه معجونی می‌تواند باشد؟!   خارج از بی‌بی‌گوزک‌های تورات،  و انجیل و قرآن،  و خصوصاً به دور از عصای موسی و فیلم‌های صدمن‌یک قاز هولیوودی نظیر ده فرمان،   تمدن کذا چیزی نیست جز همان توحش توحیدی!  این «تمدن بزرگ» علاوه بر سنگسار و قصاص و برده‌فروشی و تعدد زوجات و ختنه و دیگر احکام دین مبین اسلام،   «قوادی» را نیز به ارزش گذارده که میراث ابراهیم قواد‌الله است!  مشتاقان جهت آشنائی بیشتر با «ارزش‌های قوادی» می‌توانند به مجموعه وبلاگ‌های ناهید رکسان در مورد قواد خلیل‌الله مراجعه کنند،  تا ما هم بپردازیم به «کور دگر!»

 

کور دگر که همان علی‌روضه‌خوان باشد،‌  عصای موسوی در دست،   کشور را با «مسجد ـ روسپی‌خانه» اشتباه گرفته و ایرانیانی را که نمی‌خواهند کشورشان عرصة تعبد و بردگی و خودفروشی و جنایت و مفت‌خوری و مفتگوئی لات و آخوند باشد،  «مزدور بیگانه» می‌خواند. گفتار «کور دگر» به دزدی می‌ماند که برای رد گم کردن «آی دزد» می‌گوید!  وی در ادامۀ هذیانات مالیخولیائی‌اش اوضاع ایران معاصر را با اوضاع موهومی که در قصه‌ها از مدینه در قرن هفتم میلادی سرهم کرده‌اند به قیاس ‌کشیده:

 

«[...] افرادی [...] که به اسلام و انقلاب [...]‌پایبند نیستند [...] معدودی مغرض و تعداد بیشتری افراد غافل و احساساتی و کم‌عمق،  و جمعی هم از اراذل و اوباش،  پیاده نظام این حرکت در داخل کشور بودند [...] ‌اما این‌ها ملت ایران نیستند؛   همچنانکه در مدینه النبی هم عده‌ای بودند که قرآن از آن‌ها به [عنوان] منافقین و شایعه‌پراکنان و ترس و تردید پراکنان یاد می‌کند [...]»

منبع: ایسنا، مورخ 14 خردادماه سالجاری، کدخبر: 1402031409145

 

بله کور دگر در پوچ‌پردازی و دروغگوئی و رد گم کردن و خصوصاً بلاهت همتا ندارد!  این جانور وحشی،  علیرغم حمایت آشکار آمریکا از استقرار حکومت طالبان در افغانستان،  علیرغم افشای اسناد همکاری آمریکا با توحش و تحجر خمینی و شرکاء  ـ  ‌ منبع:  رادیو فردا،  ‌مورخ 5 ژوئن 2023 ـ  همچنان اصرار دارد  ارباب آمریکائی‌اش را «دشمن اسلام و حکومت اسلامی» جلوه دهد!   اینهمه به این امید که شوت‌وپرت‌ها دو دروغ شاخدار را باور کنند. نخست اینکه آمریکا با حکومت اسلامگرایان مخالف است،   و دیگر آنکه،   علی روضه‌خوان به هیچ عنوان مجری سیاست‌های آمریکا در ایران نیست!   بله،  ایشان بر اساس تبلیغات رسانه‌های غرب،  «طرفدار روسیه» هستند! 

 

این دروغ‌های شاخ‌دار که توسط علی روضه خوان و رسانه‌های غرب به صورت شبانه‌روزی تکرار می‌شود،   در واقع موتور محرک سیاهی لشکرآتلانتیسم در داخل و خارج مرزهای ایران شده است!  سیاهی لشکر آتلانتیسم، بر اساس همان سناریوئی که در سال 1357 به صحنه آمد،  وظیفه دارد برای ملت ایران به قول معروف، «گُه عروس کند!»  

 

فراموش نکرده‌ایم سناریوی آمریکائی‌ای را که بر اساس آن،  با هیاهوی فراوان روح‌الله خمینی،  جیره خوار دربار پهلوی را در جایگاه «رهبر انقلاب» نشاندند!   زمینة گسترش سرکوب و تاراج ملت ایران را فراهم آوردند،  کشورمان را به نقطة صفر بازگرداندند،  و...  آمریکا نیز فرصت یافت تا در جایگاه «مخالف» حکومت دست‌نشانده‌اش لنگر اندازد و روزی پنج نوبت برای قربانیان این حکومت‌ اشک تمساح سرازیر کند،   و از خود تصویر «مدافع حقوق بشر» ارائه  دهد.

 

اگر پيام شما حق بود

چرا چو موج زمين خورده

به پاي بوس حقارت رفت؟

اگر کلامِ شما جان داشت

چرا چو کاهِ پراکنده

ز خشمِ باد به غارت رفت؟

چه زود راه فنا پيمود،

رسالتي که رذالت بود!

 

به مناسبت 6 ژوئن،   نود و چهارمین سالگرد تولد نادر نادرپور.‌   شاعری که بر خلاف «شعار سرایان»،   از پوپولیسم و خواست‌های تل‌ موهوم «مردم» فاصله گرفت،  و آفرینش هنری را در خدمت سیاست قرار نداد.