یکشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۹

کنسرسیوم 2 و کدخدا!


 

 

دونالد ترامپ پس از گرایش به بلشویسم ابراهیمی در جایگاه خداوند بخشنده و مهربان نشست.  کدخدا که در کشورش رسماً از مجازات اعدام حمایت می‌کند،  به صورت توئیتری و نیم‌بند،‌ یعنی با توسل به هشتگ آخوندی «اعدام نکنید»،   خواهان توقف حکم اعدام سه نفر از معترضان آبان‌ماه شده!   البته ریاست‌جمهور یانکی‌ها از لغو اعدام  ـ  جنایت رسمی و دولتی ـ سخنی به میان نمی‌آورد،‌  چرا که در کنار «تجاوز و تاراج و تخریب»،  آدم‌کشی نیز یکی از ارکان توحید است،   و مخالفت با جنایت به معنای مخالفت با «توحید»،  یعنی مخالفت با تروریسم خواهد شد.   و مسلم است که کدخدا،  لجنزار سکون را محکوم نخواهد کرد!   چرا که،  این نوع مخالفت‌ها علاوه بر دکان آخوند،  دکان آنگلوساکسون‌ها و کارگران مفتخر و واژگون‌نمایشان،  یعنی مائوئیست‌ها را نیز تهدید می‌کند!

 

می‌دانیم که در چارچوب «کنسرسیوم ـ 2» قرار شده ایران در طویلة مک‌کارتیسم از موضع والائی برخوردار شود؛  البته اینبار به کمک کمونیسم قرون وسطائی چین!   دقیقاً به همین دلیل بود که هند از طرح راه‌آهن «چا‌بهار ـ زاهدان» کنار گذاشته شد.  چرا که شرکت هند در این طرح در چارچوب پروژة «شمال ـ جنوب» پیشنهادی مسکو بود!  پس نیازی نیست‌که بگوئیم جایگزین کردن دمکراسی هند با دیکتاتوری چین،  از مطالبات محافل برتری‌طلب غرب باید باشد!   این جایگزینی شوم، که ارتباط ایران را با دمکراسی هند قطع می‌کند و ملت ایران را تحت قیمومت دیکتاتوری چین قرار می‌دهد،  بدون تحریم‌های اقتصادی ‌آمریکا و صحنه‌پردازی‌های مسخرة کاخ‌سفید در «مبارزه با آخوند‌ها» امکانپذیر نمی‌شد!  شیعی‌ها بندر چابهار را به چینی‌ها اجاره داده‌اند و عملاً حضور هند را در این منطقه غیرممکن کرده‌اند و اینک،  به سنت رایج حسینی‌شان،  درجایگاه «مظلوم» نشسته،  انگشت اتهام را به سوی هند گرفته‌اند!

 

بله در واقع حاکمیت آمریکا با تحریم اقتصادی هند،  و تأئید زیرجلکی و موذیانة روابط اقتصادی مائوئیست‌ها با  حکومت ملایان،  عملاً زمینة گسترش نفوذ چین را در کشورمان فراهم آورده؛   هدف‌اش هم از روز روشن‌تر است.  مهار مسکو از طریق تقویت محور سنتو،  و به ویژه تحکیم محور روس‌ستیز «پکن ـ اسلام‌آباد ـ تهران ـ آنکارا!»  همان محوری که زمینه‌ساز کودتای 22 بهمن و شکل‌گیری القاعده و طالبان در افغانستان شد.  بی‌دلیل نیست که انتشار خبر کنار گذاشتن هند از طرح توسعة اقتصادی چابهار با رسمیت یافتن حضور نظامی شیعی‌ها در سوریه و تهاجم نظامی ارتش باکو به خاک ارمنستان تقارن زمانی نشان می‌دهد!

 

پیش از ادامة مطلب یادآور شویم،  هدف از تحریم‌های «سزار»،  قرار دادن دولت لائیک سوریه تحت قیمومت کنیزمطبخی وفادارآمریکا بود!   به این ترتیب در میانمدت،  و در راستای طرح استعماری ایجاد «هلال شیعی»،  کشور سوریه می‌بایست با لائیسیته وداع کرده،  تبدیل شود به لجنزار شیعی و البته تحت قیمومت مرداب مائوئیست‌ها!   بعد هم مسلماً نوبت به لبنان خواهد ‌رسید و ... و شاید یهودستیزان غرب با حذف تنها دمکراسی منطقه ـ اسرائیل ـ  بتوانند یک اتحاد جماهیر نوکری،  مجهز به سلاح هسته‌ای نیز برپا کنند تا «عظمت امپراتوری عثمانی» را بازگردانند!   و از آنجا که استعمار غرب به نیابت از عرب سوسمارخور قرن هفتم میلادی،  «قانون اساسی» ترک و عرب و عجم را برای ملت‌ها تنظیم کرده،  پدوفیلی، ‌برده‌‌فروشی،‌ کنیز و غلام نوازی،  سنگسار و شلاق و قصاص «رسمیت قانونی» خواهد یافت و ... و فقط در چارچوب چنین طرح ضدانسانی‌ای است که می‌توان تحرکات سفارت آمریکا در مسکو،  جفتک‌پرانی اخوان‌المسلمین به کلیسای سنت‌سوفی،  آتش زدن کلیسای مریم در همدان،  و تجاوز به خاک ارمنستان را مورد بررسی قرار داد!

 

ناگفته نماند که علاوه بر بی‌بی‌سی،  شیپور نژادپرستان لندن،  دو یابوی ترک‌ و عجم گاری ‌شکسته‌ بریتانیا،   اولی آشکارا،   و دومی به صورت زیرجلکی و خصوصاً «مردمی» از این تجاوز حمایت  به عمل آورده‌اند.   و بوق رسمی مائوئیست هم به مصداق «سکوت علامت رضاست»،   تلویحاً از متجاوز حمایت می‌کند.    

 

باری در تاریخ 17 ژوئیه سالجاری ـ  هفتاد و پنجمین سالگرد برگزاری کنفرانس پوتسدام ـ  رجب اردوغان و وزیر دفاعش،  رسماً در کنار متجاوز،  یعنی دولت باکو قرارگرفتند ـ  منبع:  بی‌بی‌سی، مورخ 18 ژوئیه سالجاری.   حکومت ملایان هم لات‌واوباش ساواک را با شعار «مرگ بر ایروان» به خیابان‌ها هی کرد،  بعد هم مدعی شد،  «مردم شعار هنجارشکن می‌دادند!»  بله،   در کشوری که به دلیل تاراج بی‌وقفة کارگزاران سنتی استعمار ـ‌‌ شیعی‌ها ـ  فقر بیداد می‌کند،  روسپی‌های سیاسی را به اسم «مردم» با شعار «مرگ بر ایروان» به خیابان آورده بودند؛  ولی این «مردم» کجا،  و ملت گرسنه و سرکوب‌شدة ایران کجا؟!  مسلم بدانیم این جماعت خیابانی به برکت طرح استعماری «کنسرسیوم 2» و گسترش نفوذ دیکتاتوری چین در ایران،  پروارتر از این‌ها هم خواهند شد!

     

و اما آمریکا برای لاپوشانی این سیاست مزورانه،   به صورت رسانه‌ای دست به تهدید چین زده!   مائوئیست‌ها هم بیکار ننشسته‌اند،  به صورت رسانه‌ای و در عرصة پوچیات به کارفرمای‌شان پارس می‌کنند،  و‌ از خود تصویر قربانی «ظلم و ستم» آمریکا ارائه می‌دهند:

 

«[سیاست]‌ ایالات متحده [...] در قبال چین ، مک‌کارتیسم بدنام و ذهنیت کهنه دوره جنگ سرد را احیا کرده [...]‌آمریكا عقل، هرگونه اخلاقیات و اعتماد را از دست داده [...]»

منبع: سپوتنیک فارسی، ‌مورخ 18 ژوئیه سالجاری،   به نقل از وب سایت وزارت امورخارجه چین

 

یاد آور شویم پیشتر،  بوق رسمی چینی‌ها،  خود را قربانی اتحاد «ترامپ ـ پوتین» جلوه داده بود:

 

«آمریکا چین را حریف اول خود می‌داند[...] استراتژی سیاست خارجی واشنگتن تغییر کرده و هدف ترامپ از برقراری دوستی با روسیه این است که با متحد کردن روسیه،  چین را مهار کند [...]»

منبع: خبرگزاری رسمی چین، مورخ 29 ژوئن 2020  

 

 بله سرمایه‌داری آمریکا، کارگران مائوئیست‌اش را حریف اول خود می‌داند،  مسلماً همانطور که 41سال است مترسک شیعی‌اش را تهدیدی برای خود می‌بیند!  ولی اگر از عرصة مظلوم‌نمائی و روضه و زوزة مزورانه و آخوندی مائوئیست‌ها و تبلیغات روس‌ستیزشان خارج شده،  پای به عرصه واقعیات مادی بگذاریم،   خواهیم دید که روابط اقتصادی ایالات متحد با چین،  به هیچ عنوان کاهش نیافته،  بلکه به صراحت افزایش هم نشان می‌دهد!

 

در عرصة واقعیت،   و نه  در صحرای کربلای جنگ زرگری «یانکی ـ مائوئیست»،  طی چهار ماه اول سالجاری،  نه تنها سرمایه‌گزاری ایالات‌متحد و رعایای اروپائی‌اش در بلاد مائوئیست‌ها حدود 400 میلیارد دلار افزایش یافته ـ  از 2400 میلیارد دلار به 2800 میلیارد دلار رسیده ـ ، که صادرات چین به ایالات متحد نیز افزایش چشم‌گیر نشان می‌دهد!   به عبارت دیگر،   وزارت امور خارجة چین،   واژگون نمائی می‌کند؛   پای جای پای حکومت شیعی‌ها گذارده!

 

حکومتی که آمریکا با شهربانی و ساواک و ارتش شاهنشاهی در ایران مستقر کرده،‌ 41 سال است با شعار مبارزه با آمریکا جیب ملت را می‌زند،  حال آنکه در عرصة واقعیت،  از طریق سرکوب و تاراج ملت ایران به گسترش منافع آمریکا و رعایای‌اش مشغول است!   رقابت سازمان‌یافتة دولت جمکران با تولیدکنندة ایرانی به کنار،  کافی است نیم نگاهی به کودتاهای دلار و بنزین،  دو کودتای مکمل،  بیاندازیم که طی دو سال اخیر قدرت خرید ایرانیان را به صورت سرسام‌آور کاهش داده.  اینهمه تا آخوند بتواند ضمن گسترش فقر،‌   بیش از پیش کاسبی کند!

 

جریان از این قرار است که حکومت ملایان در خارج از مرزها،   به صورت سازمان یافته و سنتی بنزین قاچاق می‌فروشد‌ و دلار دریافت می‌کند.  سپس از طریق تبدیل دلارهای بنزین به ریال،  نقدینگی لجام گسیخته‌ای را که از طریق انتشار اسکناس بدون پشتوانه ایجاد کرده جمع می‌کند.   پیامد این عملیات ایجاد تورم کمرشکن و افزایش فقر طبقه متوسط و فرودست و پروار شدن طیف حکومتی است.   به عبارت دیگر افزایش بهای دلار و بنزین به معنای گسترش فقر ایرانیان و افزایش درآمد حکومت ملایان است!  سال گذشته،  پس از کودتای بنزین،‌   زمانیکه حکومت ملایان نرخ دلار را به 13 هزار تومان رسانده بود،  دولت شیعی‌ها از قاچاق روزانه 20 تا 40 میلیون لیتر بنزین به خود می‌بالید: ‌   

 

«[...] پایگاه اطلاع رسانی دولت [...] میزان قاچاق سوخت به خارج از ایران را 2۰ تا ۴۰ میلیون لیتر در روز اعلام کرده بود [...]»

منبع: رادیوفردا،  مورخ  13 تیرماه 1398

 

و اینک که رسمیت یافتن قرارداد استعماری کنسرسیوم 2،‌   نرخ دلار را به 26 هزار تومان رسانده و کشور ایران را به حیاط خلوت پادوهای مائوئیست آمریکا تبدیل کرده،  مسلماً درآمد کنیزمطبخی ایالات‌متحد افزایش یافته،   و می‌تواند بهتر و بیشتر به صاحب قلاده‌اش «خدمت» کند!   با این وجود،  شاهد بوده‌ایم که پس از بازگشت روسیه به مراودات بین‌المللی،   طرح‌های ضدانسانی واشنگتن در منطقه جملگی با شکست روبرو شده.  اینبار باید دید در آستانة‌ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا،  دونالد ترامپ موفق خواهد شد طرح‌جدیدش ـ  کنسرسیوم 2 ـ  را به مرحلة اجرا در آورد یا این طرح نیز به سرنوشت بهارعرب و جنبش‌سبز دچار می‌شود.