پنجشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۳

زال‌ممد ثالث!





شاید گزافه به نظر آید،   ولی سه‌شنبه 26 اوت 2014،  چهرة ‌جهان تغییر یافت.    همزمان با نشست مینسک،  اسرائیل و فلسطین با پیشنهاد مصر برای «آتش بس‌دائم» موافقت کردند.  به این ترتیب سرزمین فراعنه در جایگاه داور منطقه‌ای نشست و دو مرکز تروریسم جهانی ـ ترکیه و جمکران ـ  در انزوا اوفتادند،  و ... و از همه مهم‌تر، حماس تحت قیمومت دولت فلسطین قرار گرفت و «جایگاه برتر» اسرائیل هم بر باد رفت!    

به عبارت دیگر،   سه اهرم اصلی تروریسم و یکجانبه‌گرائی نژادپرستان ضدلائیسیته در منطقه ابتر شد!   خلاصه اگر روز سه شنبه لندن و واشنگتن زبان‌شان بند آمده بود و‌ مرض هاری «فوگ راسموسن» و سرداران جمکران تشدید شده بود،  جای تعجب ندارد!   تزلزل سنگر تروریسم آنگلوساکسون در منطقه،  ‌ سگ‌های وفادار استعمار را به هراس افکنده،   و به همین دلیل نیز بساط «غبارروبی» از نشیمنگاه عموسام رونق فراوان گرفته.   سازمان ملل،   همصدا با اعضای ناتو دولت قانونی سوریه را با تشکل تروریست داعش در ترادف قرار داده و در واقع «لائیسیته» را هدف گرفته. ‌

به گزارش فیگارو،   مورخ 28 اوت 2014،‌  فرانسوا اولاند،   رئیس جمهور فرانسه،  بشار اسد را پشتیبان تروریست‌های «جهادی» خوانده!   جالب اینجاست که همزمان،  وزیر امور خارجه فرانسه خواهان همکاری با ایران و کشورهای منطقه برای مبارزه با تروریسم شده!  ولی تناقض و تزلزل به این مختصر محدود نمی‌شود.   علیرغم تأکید سازمان «او. اس. سی. ئی» بر عدم حضور سربازان روسیه در خاک اوکراین ـ   فرانس پرس،  ‌مورخ 28 اوت سالجاری ـ  سایت فیگارو،  به نقل از یک مقام بلند پایة ناتو که البته نام و نشان هم ندارد،‌   از حضور یک‌هزار سرباز روس در اوکراین «خبر» می‌دهد!   بله،   هوا بس ناجوانمردانه «پس» است،  در نتیجه رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه ناچار شده هم‌صدا با آن مقام بلند پایه و بی‌نام و نشان ناتو،  به غبار روبی نشیمنگاه عموسام بنشیند.  و این است یکی از پیامدهای منطقی توافق «فلسطین ـ اسرائیل» برای آتش بس دائم.  آتش‌بسی که برق از چشم کاخ سفید و بین‌الملل اسطوره فروشان پرانده.   به همین دلیل یانکی‌ها ضمن از سرگیری نبرد دریائی با موتور لنج ماهیگیران ایرانی،   برای گسترش پروپاگاند روس‌ستیز،  خواهر متهم انفجارهای بوستون، تسارنایف را به تروریسم متهم کرده‌اند،   و سازمان ملل نیز هم‌صدا با یانکی‌ها و دیگر اعضای ناتو،  دولت سوریه را با گروه داعش در ترادف یافته،‌  و اعلامیه جهانی حقوق بشر را نیز با دین اسلام طاق زده.  خلاصه این روزها در آستانة نشست اعضای ناتوـ   4 سپتامبر آینده ـ‌ کپل عموسام را حسابی برق انداخته‌اند!   و از آنجا که حکومت زال‌ممد هم از مقربان درگاه عموسام است،   ساواک جمکران نیز جنازة مهدی اخوان ثالث را به ابزار غبارروبی نشیمنگاه علی‌خامنه‌ای تبدیل کرده.    
      
پس از انتشار خبر توافق تلخ و جانگداز آتش‌بس دائم ،   آخوند علی سعیدی از فروپاشی «تمدن» صدر اسلام خبر داد ـ اطلاعات نت،   مورخ 28 اوت سالجاری ـ  و اینچنین بود که علی خامنه‌ای برای سرپا ماندن به جنازة‌ مهدی اخوان ثالث،  ‌شاعر معاصرآویزان شد.  خبر رسید که شاعر از اسفندماه سال 1341 خورشیدی به حضرت آیت‌الله خیلی ارادت داشته!   بله،   تا زمانی که اخوان ثالث در قید حیات بود،  «خبر تاریخی» ارادت فرضی وی به زال‌ممد منتشر نمی‌شد،  چرا که ممکن بود این «خبر موثق» تکذیب شود و مقام معظم بیش از این‌ها رسوا شوند!  ولی اینک که اخوان ثالث نمی‌تواند واکنشی نشان دهد،   لاشخورها با جنازة او به کاسبی مشغول شده‌اند.   دقیقاً همان شیوه‌ای که «اوپوزیسیون» به رهبری بنی‌صدر در مورد شاپور بختیار اعمال می‌کند تا نفرت‌اش را از دمکراسی و لائیسیته «پوشش» دهد.    

تا زمانی که بختیار به قتل نرسیده بود،   تروریست‌های فدائی اسلام،  و دیگر لوتی و عنترهای سازمان سیا در بلاد فرنگ خفقان گرفته بودند و با بختیار کاری نداشتند!   چرا که تروریسم،   همچون فاشیسم با نظم حقوقی ـ   قرار گرفتن در جایگاه واقعی اجتماعی،  مسئولیت‌پذیری و ‌استدلال ـ  بیگانه است.  ارتباط فاشیست با جامعة بشری،‌   همچون ارتباط قواد خلیل‌الله با همسرش «مبهم و متناقض» است.  ابراهیم در سرزمین فراعنه،   همسرش را در جایگاه خواهر خود نشاند و او را به خودفروشی واداشت و به دلیل همین فساد اخلاق،  ‌ فرعون او را از مصر اخراج کرد.  پیشتر در مورد ابراهیم به عنوان الگوی تروریسم و بربریت اجتماعی به تفصیل توضیح داده‌ایم و نیازی به تکرار مکررات نیست.   پس بازگردیم به نمونه‌های معاصر تروریسم که طی سدة اخیر با حمایت آتلانتیست‌ها در سراسر جهان حکومت تشکیل داده‌اند و این قماش حکومت که در ترکیه و ایران ـ ‌همسایگان روسیه ـ  همچنان پا برجای‌اند،  ‌ به اوکراین هم سرایت کرده!   از ترکیه و اوکراین صرفنظر می‌کنیم و می‌رویم به سراغ حکومت زال‌ممد رایش که رهبری آن را علی خامنه‌ای،   زال‌ممد ثالث برعهده دارد.   

یادآور شویم «زال‌ممد ثالث» جانشین روح‌الله خمینی،  زال‌ممد ثانی است که نخستین جانشین زال‌ممد اول (کبیر) به شمار می‌رفت.   باری امروز خبر رسید که مهدی اخوان ثالث از سال 1341 ـ  آغاز جفتک‌پرانی‌های خمینی ـ   به علی خامنه‌ای ارادت داشته و به مصداق «خط نوشتم که خر کند خنده»،  برای خامنه‌ای چند خط یاداشت «فدایت شوم» نوشته،  و از قضای روزگار این یادداشت فرضی یا واقعی را فارس‌نیوز «سند تاریخی» یافته و آن را منتشر کرده:

«[...] به مناسبت سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث [...]‌دست‌نوشتة‌ وی در دفتر یادداشت آیت‌الله خامنه‌ای انتشار یافت[...] این سند مهم تاریخی که برای اولین بار منتشر شده،  نشان از رابطه عمیقی دارد که بین رهبر معظم انقلاب اسلامی با این شاعر صاحب سبک در سال‌های ابتدائی دهه 40 وجود داشته [...]‌»
منبع:  فارس‌نیوز،  مورخ 28 اوت 2014

بله وقتی برای رفع تکلیف به عمه‌جان «نامه» فدایت شوم می‌نویسید،   و یک صفحه را با احوالپرسی و تعارفات و کشکیات سیاه می‌کنید،   بدانید که در حال نگارش یک «سند تاریخی» هستید!   یا وقتی جاعل ساواک پس از مرگ شما،  دست‌خط‌تان را تقلید می‌کند باید همه بدانند که این جعلیات مانند خاطرات جیمی‌کارتر و علم و «اسناد محرمانه» این یا آن سفارتخانه،  یک «سند تاریخی» است.  حداقل در اذهان علیل سازمان سیا و «ام. آی.6» که توهم و  اسطوره را با «تاریخ» در ترادف قرار داده‌اند تا دست‌شان برای چپاول و گسترش تروریسم باز باشد،   «دست نوشته» یعنی «سند تاریخی» و  دروغ و شایعه و ادعای پوچ هم یعنی «واقعیت!»  این است راه و رسم «غبار روبی» نشیمنگاه عموسام!  روشی که فوگ راسموسن همچون اسلاف‌اش در سازمان ناتو در آن مهارت عجیبی یافته.

 از غبارروبی «فوگ راسموسن»،   دبیرکل سازمان ناتو آغازکنیم که به پیروی از چوپان دروغگو «فریاد آی گرگ» سر داده و اروپا را از تهاجم روسیه می‌ترساند به این امید که بودجة ناتو را افزایش دهد و نان نفرت‌فروشان آتلانتیست را در روغن اندازد.   نفرت فروشانی که نه تنها در اوکراین،  سوریه،  غزه و عراق پوزه‌شان خونین و مالین شده،  که در کشور «پرو» هم مال و اموال‌شان را از دست داده‌اند:

«[...]مقامات پلیس پرو با همکاری پلیس ایالات متحد،  سه ‌هزار و سیصد کیلوگرم کوکائین را که داخل محموله زغال سنگ به مقصد بلژیک و اسپانیا،  جاسازی شده بود، کشف و مصادره کردند[...]»
منبع: آسوشیتدپرس،‌  مورخ 27 اوت 2014

از قضای روزگار استعفای دولت فرانسه هم با کشف محمولة کوکائین ـ 25 اوت سالجاری ـ   تقارن زمانی یافت!   بله،   همزمان با 70مین سالگرد آزادی پاریس از چنگ اشغالگران نازی،‌ دولت فرانسه استعفا داد.   «علت» این استعفا در ظاهر،  انتقاد دو وزیر اقتصاد و آموزش و پرورش از سیاست‌های دولت بوده!   ولی به استنباط ما، ‌ با توجه به سفر آنجلامرکل به «کی‌یف» و «ریگا»،   بحران فرانسه،   با تحولات اوکراین نیز ارتباط دارد!   دلیل هم روشن است.   اتحادیه اروپا که پیشتر برای قطع ارتباط اوکراین با روسیه خیز برداشته بود،‌ ‌ به دلایلی ناچار شد در مواضع خود بازنگری کند و با صورتک صلح و آشتی به میدان بیاید.   بی‌‌دلیل نیست که سفر آنجلامرکل به کی‌یف،  با75مین سالگرد توافق استالین ـ  ریبن‌تروپ ـ 23 اوت 1939 ـ  تقارن یافت!  البته به یاد داریم که آلمان نازی توافق مذکور را به صورت یکجانبه نقض کرد و برای تأمین منافع آتلانتیسم،   به روسیه حمله‌ور شد.    

در هرحال به نظر می‌رسد صدراعظم آلمان از پیوستن کی‌یف و ریگا به ارتش ناتو حمایت به عمل نیاورده.  و به همین دلیل «کاترین اشتون»،  کمیسر اتحادیه اروپا در امور خارجه،  با لب و لوچة آویزان راهی «مینسک» شد و برای ساکنان جنوب و شرق اوکراین که به آب و برق دسترسی ندارند،‌   و همچون غیرنظامیان غزه زیر آتش بمب و موشک «پاترنوس» قرار گرفته‌اند،   چندین لیتر اشک تمساح سرازیر کرد!   توگوئی این کاترین اشتون با آن کاترین اشتون که در میعاد کودتای نئونازی‌ها گل ازگلش شکفته بود و چشمانش از شادی برق می‌زد،  هیچ ارتباطی ندارد!   در هر حال،  پس از نشست «مینسک»،   یورونیوز که ارواح شکمش خیلی «حرفه‌ای» و «غیرجانبدار» خبررسانی می‌کند،   مدعی شد،  «نشست مینسک بی‌نتیجه بوده!»   ولی چند ساعت بعد،   همین بوق حرفه‌ای اعلام داشت «طرفین برای ادامة گفتگو به توافق رسیدند و...»  و خلاصه بگوئیم،  شیپورهای تروریسم از دروغ‌پراکنی هیچ ابائی ندارند.   خبرسازی در مورد سوریه،   فقط یک نمونه از پروپاگاند شبکة‌ تروریست‌نواز غرب بود.   شایعه‌پراکنی در مورد سقوط هواپیمای مالزیاایرلاینز ـ 17 ژوئیه 2014 ـ که با زوزة مداوم فوگ راسموسن،‌   و نفس‌‌کش‌طلبی باراک اوباما تقارن یافت و اینک به خفقان فراگیر در مورد محتوی جعبة‌ سیاه هواپیمای مذکور منجر شده در همین راستا می‌باید مورد بررسی قرار گیرد.   و جالب اینجاست که دبیرکل سازمان ملل نیز در همین مسیر «جانبدار» گام برمی‌دارد.  به همین دلیل،  بلافاصله پس از توافق «اسرائیل ـ فلسطین» با آتش بس دائم،  پارس کردن به دولت سوریه در دستور کار سازمان کذا قرار گرفت.   

اینچنین بود که از قضای روزگار تروریست‌ها در گذرگاه بلندی‌های جولان مستقر شدند و ارتش اسرائیل مواضع ارتش سوریه را مورد تهاجم قرار داد و یانکی‌ها یک‌بار دیگر در سه جایگاه «دادستان کل جهان،‌  قاضی و مأمور اجرای حکم» نشستند و به دولت سوریه فرمودند:  «برای مبارزه با تروریسم از هیچکس اجازه نمی‌گیریم!»

بله گاوچران‌ها همچون قواد خلیل‌الله و نوکران جمکرانی‌شان برای خود «مأموریت جهانی» قائل‌اند،   از اینرو «ساختار دولت» را در کشورهای دیگر به رسمیت نمی‌شناسند.  و هر کجا مواضع‌شان تضعیف می‌شود،  دامنة عربده‌جوئی و مرز‌شکنی‌شان افزایش می‌یابد.  و دیدیم که همزمان با نشست به اصطلاح بی‌نتیجة مینسک و توافق آتش‌بس دائم در غزه،‌   هل‌من‌مبارزطلبی‌های گاوچران‌ها شدت گرفت.   «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید هم‌صدا با جنیفر ساکی،   سخنگوی وزارت امورخارجه آشکارا موجودیت دولت سوریه را به زیر سئوال بردند:  
    
«[...]جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید اعلام داشت،  واشنگتن رژیم اسد را [...] به رسمیت نمی‌شناسد[...]‌ جن ساکی،  نیز تأکید کرد:  هر زمان  پای منافع آمریکا به میان آید،  ما از رژیم سوریه درخواست مجوز نمی‌کنیم[...]»
منبع: فرانس‌پرس،‌  مورخ 26 اوت  2014

«تروریسم‌» بر همین برخورد وحشیانه ـ  غیرمسئولانه ـ تکیه دارد.  بی‌دلیل نیست که لات و لوت‌های آتلانتیست طی سدة اخیر برای نشاندن آخوند در جایگاه‌ برتر «تدوین و نظارت بر اجرای قوانین» به ویژه در کشور ایران از هیچ جنایتی فروگزار نکرده‌اند و ... و اینک که در غزه و اسرائیل به افلاس افتاده‌اند،  تروریسم و فتوی‌سالاری یا تکرار مسیر بزرگان را در بسته بندی «لیبرال ـ مسلمان» به فروش گذاشته‌اند ـ گویانیوز،  مورخ 4 شهریورماه سالجاری.   همزمان «احمد شهید»،   فرستادة‌ ویژة سازمان ملل در امور حقوق بشر هم به کمک‌ این حضرات آمده و ادعا می‌کند،  ‌ اسلام با دمکراسی هیچ تضادی ندارد!   

بله،   احمد شهید طی مصاحبه با «عصرایران»،   ضمن تجلیل از رعایت حقوق بشر توسط دولت حسن فوتبال به بازنشخوار تبلیغات محفل نوبل که پیشتر از زبان شیرین عبادی پخش می‌شد،   مشغول شده و ادعا می‌کند،‌  «اسلام دین صلح و مداراست»:

«[...]دولت ایران نسبت به برخی خواست‌های داخلی و بین‌المللی[...]اقدامات مثبتی انجام داده [...]مجازات سنگسار را محدود کرده [...]این گام‌ها پایۀ همکاری با زیرساخت‌های بین‌المللی حقوق بشر را تشکیل می‌دهند[...] ‌شفافیت یک وجه حیاتیِ حکمرانی خوب و ارتقای حقوق بشر است و پیش نیاز یک دموکراسی مسئول و پاسخگوست[...] از یک منظر شخصی،  به عنوان مسلمانی که فرائض دینی خود را انجام می‌دهد،  درک من این است که جهانی بودن حقوق بشر کاملا با اسلام سازگار است.   من فکر می‌کنم اسلام دینی بسیار بامدارا است که به طور کلی برای دستیابی به عدالت اجتماعی و صلح تلاش می‌کند. من نمی‌دانم چطور ممکن است که این دین با چشم انداز بین‌المللی و جهانیِ حقوق بشر ناسازگار باشد[...]»
منبع:  گویانیوز،  مورخ 5 شهریورماه سالجاری

گویا احمد شهید به دلیل افلاس یانکی‌ها فراموش کرده که اعلامیة جهانی حقوق بشر «انسان‌محور» است و قرار نیست به حریم خصوصی تعلقات فردی ـ  دینی،  قومی و بومی ـ  پای بگذارد!   در نتیجه،  مسلمان بودن یا نبودن ایشان هیچ ارتباطی با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ندارد.   بله،  گزافه‌گوئی زمانیکه «مدروز» ‌شود،  دیگر افسار عموسام را نمی‌توان گرفت؛  ایشان و سگ‌های‌شان «همه باهم» هرزه مرس می‌شوند و «انقلاب» می‌فرمایند.  در هر حال محض اطلاع احمد شهید بگوئیم،  اعلامیة جهانی حقوق بشر با «توهمات و باورها»،  یعنی با عرصة غیرحقوقی «ابهام» در تضاد قرار می‌گیرد.   روشن‌تر بگوئیم،  از این اعلامیه نمی‌توان برای «غبارروبی» نشیمنگاه عموسام و تئوریزه کردن فاشیسم با شعارهائی از قماش «میزان رأی مردم است» استفاده کرد.  

یادآور شویم،   برخلاف زوزة زال‌ممد ثانی ـ  امام راحل‌شان ـ  «میزان» نمی‌تواند «رأی مردم» باشد.  چرا که،   از یک‌سو واژة میزان مبهم است و چارچوب حقوقی ندارد.  از سوی دیگر،   «جمع» فاقد مسئولیت «حقوقی» است،  در نتیجه «پاسخگو» هم نخواهد بود.   و نهایت امر،   مطالبات سیاسی «مردم»،   ‌الزاماً حقوقی و غیرایدئولوژیک نیست!   تجربة هولناک دستگاه نازیسم شاهدی است بر این مدعا.  مطالبات جمعی را می‌توان به سادگی در مسیر توهمات توده‌ها  ـ جمع ـ قرار داد و دست به «پاکسازی و کشتار» زد.

73 سال پیش به دلیل حمایت پهلوی اول از دستگاه هیتلر ـ  این حمایت با پشتیبانی مستقیم لندن صورت می‌گرفت ـ  در تاریخ سوم شهریورماه 1320،  ارتش سرخ شمال کشورمان را اشغال کرد،  و ارتش بریتانیا هم در جنوب ایران لنگر انداخت.  پس از  22 روز،‌   رضاشاه‌کبیر که همچون زال‌ممد ثانی،  ادعای «استقلال» داشتند،  ‌یواشکی جام زهر سرکشیدند و از کشور گریختند.   پس از پایان جنگ دوم جهانی،  سیاست ایجاد یوتوپیا ـ یک کشور،  یک قوم،  یا  یک مذهب‌ ـ  در منطقه شتاب بیشتری گرفت.  یوتوپیای یهود و شاخک اسلامی‌اش حماس در تاریخ 26 اوت 2014  فروریخت،‌  و امیدواریم که همزمان با سالگرد فرار پهلوی اول ـ 25 شهریور ماه 1320ـ   شاهد فروپاشی دیگر یوتوپیاهای اسلامی نیز باشیم!