شنبه، تیر ۰۱، ۱۳۹۸

گلوبال هاوک و 150 شیعی!



همانطور که انتظار می‌رفت،   سفر نخست‌وزیر ژاپن به ایران به تثبیت و تقویت تروریسم در کشورهای مسلمان‌نشین منجر شد!   محمد مرسی،   عضو تشکل تروریست اخوان‌المسلمین در پایان جلسة دادگاه جان سپرد و از قطر تا ترکیه و الجزایر برای «قهرمان شهید» ماتم گرفتند!   در ایران هم تشکل تروریست پاسداران انقلاب اسلامی تبدیل شد به «قهرمان بومی« و پاسدار کشور ایران: 

«[...]‌ پهپاد "ام کیو4 سی" که با موشک سپاه پاسداران ایران سرنگون شد گران‌قیمت‌ترین و بزرگترین پهپاد نظامی جهان است [...]»
منبع: رادیوفردا،‌  مورخ 21 ژوئن 2019 
   
یک هفته پس از تهاجم به دو نفتکش‌در دریای عمان ـ ‌13 ژوئن سالجاری ـ  یک فروند «گلوبال هاوک»،   بزرگ‌ترین و گرانقیمت‌ترین هواپیمای بدون سرنشین ایالات‌متحد سرنگون شد و شیعی‌ها که عملیات خرابکارانة‌ 13 ژوئن را بدون آنکه محکوم کنند،   به «گروه ب» منتسب می‌کردند،  با شوق و ذوق مسئولیت سرنگونی «گلوبال هاوک» را پذیرا شده،   حسابی برای ارباب یانکی‌شان خط‌ونشان کشیدند و هارت و پورت کردند!   اینچنین بود که دونالد ترامپ،  رئیس‌جمهور ایالات متحد انسان‌دوست از آب درآمد و از صدور فرمان حمله به اهداف نظامی در ایران منصرف شد:

«[...] رئیس جمهوری آمریکا گفته است،  در واکنش به سرنگون شدن پهپاد آمریکایی، وی دستور حمله به سه موضع مختلف در ایران را صادر کرد،  اما وقتی شنید که در این حملات 150 نفر کشته می‌شوند،  این حمله را متوقف کرد[...]»
منبع: رادیوفردا،  مورخ 21 ژوئن 2019 

به به! چه بچة‌ خوب و مهربانی شده این کازینونژاد!   چرا این مواضع «انساندوستانه» را در مورد سوریه اتخاذ نمی‌کند؟!   مگر ارزش زندگی مردم سوریه از زندگی 150 شیعی کمتر است؟!  مسلماً پاسخ به این پرسش نمی‌تواند مثبت باشد.  انساندوستی رسانه‌ای و گزینشی دونالد ترامپ ریشه در مسائلی داردکه نوابغ و کارشناسان و مفسران و تحلیلگران گوش به فرمان کدخدای دهکدة جهانی در موردشان سکوت می‌کنند باشد تا گوسفندالله بتواند آزادانه «بع، بع» کند! 

خلاصه بگوئیم،   برای واشنگتن،   «شیعی» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.  سابقة 200 سالة‌ خودفروشی و وطن‌فروشی شیعی‌ها به کنار،   واژة «شیعی» ترکیبی است از «شایعه، یاوه، عاطل، یکجانبه‌گرائی»؛  واژگان محبوب آنگلوساکسون‌ها و کارساز گله‌سازی و تحمیق!   باری گذشته از خدمات آهسته و پیوستة‌ شیعی‌ها به استعمار،   به استنباط ما اعلام مواضع رهبران چین و روسیه در نشست شانگهای ـ این نشست در بلند‌گوهای شیعی انعکاس چندانی نیافت ـ  و به ویژه هشدار رسمی ولادیمیر پوتین در مورد پیامد‌های منطقه‌ای تهاجم نظامی به ایران باعث فوران احساسات انساندوستانة رئیس‌جمهور ایالات متحد و صلح‌طلبی دمکرات‌های آمریکا شده!   به عبارت دیگر،  با سبک و سنگین کردن مسائل گویا یانکی‌ها گزینة تثبیت و تقویت تروریسم را به گزینة تهاجم نظامی ترجیح دادند!    

در هر حال،   با توجه به مشخصات فنی و نظامی «گلوبال هاوک»،   و به ویژه  با در نظر گرفتن ماهیت وابسته و دست‌نشاندة حکومت شیعی‌ها،   بعید به نظر می‌رسد که «ام.کیو. 4 سی» توسط عنترهای شیعی ایالات متحد سرنگون شده باشد.

و در حال حاضر،   با توجه به ارتباط زیرجلکی واشنگتن با حکومت ملایان،   در مورد سرنگونی «گلوبال هاوک» فقط می‌توان به گمانه‌زنی پرداخت.  و برای پرهیز از اطالة کلام به یک گمانه اکتفا می‌کنیم و آن اینکه «گلوبال هاوک» فقط در رسانه‌ها سقوط کرده و یانکی‌‌ها می‌خواهند با هیاهو و جنجال پیرامون این سقوط رسانه‌ای با یک تیر چندین و چند نشان در ایران و کل منطقه بزنند.  از مترسک ‌شیعی‌شان تصویر قدرقدرت و ضدامپریالیست ارائه دهند تا مترسک بتواند ضمن ایفای نقش ژاندارم منطقه،‌‌   دامنة سرکوب ملت ایران را نیز هر چه بیشتر گسترش دهد.   بی‌دلیل نبود که در آستانه سفر شمخانی به مسکو،   یک «خبر موثق» مبنی برکشف شبکة جاسوسی آمریکا در ایران و دیگر کشورها منتشر شد:            

«[...] علی شمخانی،  دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران [...] گفت ما اطلاعات شبکه کشف‌شده را که در چند کشور دیگر نیز فعال بود در اختیار شرکایمان قرار دادیم که منجر به شناسایی و فروپاشی شبکه افسران اطلاعاتی سیا و دستگیری تعدادی از جاسوسان و مجازات آن‌ها در کشورهای مختلف شد.»
منبع:  یورونیوز،  مورخ 17 ژوئن 2019
 
 به عبارت دیگر،  همه باید این دروغ شاخدار را بپذیرند که آمریکا از حکومت دست نشانده‌اش جاسوسی می‌کند!   البته بی‌بی‌گوزک‌سازی در مورد جاسوسی لوتی از عنتر شیعی‌اش به این مختصر محدود نماند؛  یک روز پس از فوران احساسات انساندوستانة  کازینونژاد و صلح‌طلبی حزب دمکرات آمریکا،  خبر اعدام یک کارمند وزارت دفاع به جرم «جاسوسی و فروش اطلاعات محرمانه به آمریکا» از ایسنا،   بوق شیعی‌ها به بوق حاکمیت بریتانیا نشت کرد.

آورده‌اند که جلال حاجی زوار،  کارمند سازمان هوافضای وزارت دفاع جمکران ‌به جرم جاسوسی برای سازمان سیا و دولت آمریکا تحت تعقیب دادسرای نظامی تهران قرار گرفته و اعدام شده!  جالب اینجاست که این فرد کارمند قراردادی بوده،  و 9 سال پیش،  در سال 1389،   به خدمتش پایان داده‌اند،   بعد هم «تحقیقات» کرده‌اند و در خانة وی اسناد و شواهد جاسوسی یافتند:

«[...] وی درجریان تحقیقات،  صریحاً اتهام جاسوسی برای سازمان سیا را در قبال دریافت پول پذیرفته و اسناد و مدارک و تجهیزات جاسوسی نیز از منزل وی کشف و ضبط شده [...] حکم اعدام این عنصر خائن در محل زندان رجایی شهر به مرحله اجرا گذاشته شد[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 22 ژوئن 2019، به نقل از ایسنا

بله همانطور که می‌بینیم یک کارمند «قراردادی» سازمان «هوا ـ فضا» در وزارت دفاع  حکومت پوشالی شیعی‌ها برای سازمان سیا جاسوسی می‌کرده است!   به عبارت دیگر،   باید بپذیریم که سازمان سیا به جاسوسی از حکومت دست‌نشاندة خودش نیاز دارد!  در نتیجه چند دروغ شاخدار دیگر را هم باید پذیرفت.   نخست اینکه «گلوبال هاوک» برای تجسس وارد محدودة هوائی کشور ایران شده!  کشوری که حکومتش دست‌نشاندة آمریکاست.   دیگر آنکه نیروی نظامی شیعی‌ها به موشکی مجهز است که می‌تواند جسم پرنده را در ارتفاع 60 هزارپائی هدف قرار دهد!  این همان موشک امام زمان باید باشد که قرار است دنیا را پر از «عدل و داد» کند.  ولی خارج از پروپاگاند،  هیاهوی آمریکا پیرامون سرنگونی «گلوبال هاوک» توسط عنترهای شیعی‌اش می‌تواند بخشی از «دیالوگ» سنتی «واشنگتن ـ مسکو» تلقی شود!   

        

یکشنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۹۸

شینزو و شیعی!




در تاریخ 12 ژوئن سالجاری،‌   همزمان با برگزاری روز ملی روسیه شینزو آبه،  نخست وزیر ژاپن برای یک دیدار دو روزه وارد تهران شد.   ورود نخست وزیر ژاپن به تهران با عرعر رسمی پاسدار لاریجانی بر علیه کنوانسیون وین؛ ‌  زوزة مطبوعاتی جواد ظریف بر علیه اسرائیل،  و صدور بیانیة عوام‌پسند شارلاتان‌های حرفه‌ای محفل «شیخ‌وشاه» تقارن یافت.     

نخست وزیر ژاپن در تاریخ 13 ژوئن به دیدار علی خامنه‌ای شتافت.   همزمان با این دیدار،   دو تانکر در دریای عمان مورد حمله قرار گرفت و وزارت تجارت ژاپن اعلام داشت که محمولة  نفتکش‌ها متعلق به اینکشور بوده.   به این ترتیب،   ژاپن تبدیل شد به «قربانی تهاجم» و محبوب عوام!  مسلماً گوسفندالله نمی‌پذیرد که ژاپن در این تهاجم نقش داشته باشد.   و با توجه به استقبال حکومت ملایان از سفر نخست‌وزیر ژاپن جهت «وساطت میان آمریکا و ایران»،  گوسفندالله اطمینان دارد که شیعی‌‌ها هم در این تهاجم هیچ نقشی نداشته‌اند!   از همه مهم‌تر،   به دلیل اعتراض رسانه‌ای یانکی‌ها به این حملات،   همه می‌باید این دروغ شاخدار را بپذیرند که آمریکا نیز با بحران‌سازی در خلیج فارس مخالف است!

حال آنکه به گواهی تاریخ،  دیپلماسی آمریکا بر محور «بحران‌سازی،  جنگ و تجاوز» استوار شده و باز هم به گواهی تاریخ،   از دوران سلطنت فتحعلی‌شاه قاجار تاکنون،  شیعی‌ها همواره در راه تأمین منافع استعمار دست به بحران‌سازی زده‌اند!   نیازی هم نداریم به گذشتة دور بنگریم،  ‌کافی است عملیات خرابکارانة حکومت انقلابی ملایان در کشور عراق را به یاد آوریم.  به صراحت دیدیم،  به محض آنکه دولت عراق به تحرکات تروریستی شیعی‌های اینکشور واکنش نشان داد،   شیعی‌های «مرزپرگهر» با آگاهی از حملة قریب‌الوقوع عراق،   نیروهای زرهی را از مناطق مرزی خارج کردند؛   غیرنظامیان را در خط مقدم ارتش عراق قرار دادند؛   بعد هم که به اهداف خود دست‌ یافتند،   در سنگر قربانی تجاوز «ارتش بعث» نشستند!  البته اینهمه با اهداء نفت رایگان به ارباب،  و کسب مجوز کشتار و سرکوب مخالفان دیکتاتوری در ایران همزمان شد!  جنگ استعماری‌ای که به این ترتیب به راه افتاد 8 سال ادامه یافت،   و هنوز هم عرعر «ما آغازگر هیچ  جنگی نبوده‌ایم»،  از بوق جمکرانی‌ها‌ به گوش می‌رسد!

باری به ادعای رسانه‌ها،   در تاریخ 13 ژوئن نخست‌وزیر ژاپن به دیدار علی خامنه‌ای شتافت تا «پیام» دونالد ترامپ را به وی برساند!  و باز هم به ادعای همین رسانه‌ها،   علی خامنه‌ای خطاب به نخست‌وزیر ژاپن می‌گوید،  «من به پیام ترامپ پاسخ نمی‌دهم،  ولی مطالبی را برای شما می‌گویم»  و بعد هم به شیوة رایج شیعی‌ها برای «ذکر مصیبت» بالای منبر می‌رود تا ضمن  بازنشخوار تبلیغات فرسودة سازمان سیا از قماش «آمریکا دشمن اسلام است،  و 40 سال است می‌خواهد رژیم اسلامی را سرنگون کند و ...»  ضمن ارائة تصویر «مظلوم» از توحش و خشونت اسلام،   از ارباب نیز تصویر «مخالف خشونت» ارائه دهد.   مسلم است که گوسفندالله ادعاهای علی خامنه‌ای را باور می‌کند.  و همین باور عوام است که زمینة مساعد جهت پروسة «شیطان‌سازی» و «کی بود، کی بود» و گسترش ابهام و سلب مسئولیت از جنایت‌کار را فراهم خواهد آورد. 

موضع‌گیری عنترهای شیعی روشن است.  همانطور که دیدیم،  ‌پس از انتشار خبر تهاجم به نفتکش‌ها،  عنترهای شیعی برای نسبی کردن خشونت در سنگر ابهام لنگر انداختند!  اینان بجای محکوم کردن قاطعانة تهاجم،   آن را «مشکوک» ارزیابی نمودند!  خلاصه طبق معمول کاری کردند تا مشخص نباشد،  عنتر شیعی با تهاجم مخالف‌ است یا موافق!  به این ترتیب لوتی توانست در سنگر صراحت لنگر اندازد و ارزیابی‌های مطلوب‌اش را به گوش جهانیان برساند.  لوتی‌ یانکی در این مورد صریح و روشن بود،   بلافاصله تشخیص داد که تهاجم به نفتکش‌ها کار عنتر شیعی‌اش بوده.   وزیر امورخارجة بریتانیا نیز سریعاً جهت سلب مسئولیت از واشنگتن،   بالای منبر رفت و چوبداران ریشوی یانکی‌ها را به عنوان مسئول تهاجم به جهانیان معرفی کرد:‌

«سپاه پاسداران عامل حملات به دو نفتکش در دریای عمان است و هیچ عامل دولتی دیگری را نمی‌توان مسئول دانست.»
منبع:  رادیو فردا، ‌ مورخ 15 ژوئن 2019  

ولی بیانات پرگهر «جرمی هانت» یک اشکال عمده دارد و آن اینکه «عامل تهاجم» که ایشان معرفی می‌کنند به هیچ عنوان مستقل و صاحب اختیار نیست؛‌  تشکلی است استعماری،‌ ساخته و پرداختة آمریکا و طی 4 دهة اخیر در عراق،   افغانستان،   بوسنی و خصوصاً در سوریه به عنوان چوبدست ارتش آمریکا عمل کرده.  مسلماً اگر چنین تشکلی «عامل» تهاجم به نفتکش‌ها باشد،  «آمر تهاجم» نیز آمریکاست!   و اهداف این تهاجم هم همان اهداف سنتی آمریکا خواهد بود:   بحران سازی،   ارعاب ملت ایران،  یا بهتر بگوئیم تحکیم پایه‌های حکومت آخوند!  چراکه آخوند،   نورچشم استعمار است؛  «بحران» می‌سازد تا منافع غرب تامین شود و در ازاء ارائة این خدمات است که نان می‌خورد.   

البته برای دریافت این مسائل روشن‌تر از روز،   نیازی به بلبل زبانی‌های جرمی هانت نداشتیم، ‌ کافی است از سابقة خوشخدمتی محفل «شیخ‌وشاه» برای لندن و واشنگتن و حمایت بی‌قید و شرط اینان از تروریسم ـ  اسلام سیاسی ـ آگاه باشیم،  تا تحولات را در جایگاه واقعی‌شان بررسی نمائیم.

تهاجم به تانکرهای نفتی زمانی صورت گرفت که علیرغم «کودتای دلار» در ایران،  نرخ دلار در بازارآزاد سیر نزولی طی می‌کرد،   و حتی از نرخ دلار در بانک مرکزی هم پائین‌تر اوفتاده بود!   در بازار جهانی نیز بهای نفت سیر نزولی داشت و محافل نفت‌خوار از جمله شرکت‌های نفتی آمریکا ماتم «آخر ماه» گرفته بودند!  تهاجم به نفتکش‌ها همة این مشکلات را حل کرد؛‌   بهای دلار در بازار آزاد،  و بهای نفت در بازارهای جهانی افزایش چشمگیر یافت.   و مسلماً ناامنی دست‌ساز در آب‌های منطقه به بیمة لویدز و همکاران‌اش امکان خواهد داد تا با افزایش نرخ بیمه نفتکش‌ها،  درآمد کشورهای مصرف‌کنندة نفت را افزایش داده،  با ارسال تفنگدار و رزمناو و غیره، تولید کنندگان نفت را باز هم بیشتر بچاپند!  خلاصه تهاجم به نفتکش‌ها به افزایش حضور نظامی و منافع مادی اردوگاه غرب منجر ‌شد،  و نیازی نیست که بگوئیم افزایش منافع مادی غرب معنائی جز افزایش قدرت آخوند در ایران ندارد.   دردسرتان ندهم، آخوندها این امکانات را برای لندن و واشنگتن فراهم می‌کنند،  شبکة تبلیغاتی غرب هم فوت در آستین‌شان می‌کند و از نانخورهای سنتی استعمار تصویر «ضدامپریالیست» ارائه می‌دهد.

همانطور که در وبلاگ «نفت،‌  نگار، نرماندی» هم اشاره شد،  41 سال پیش سفر نخست‌وزیر وقت ژاپن به ایران،  در راستای حمایت از سیاست محفل «کارترـ برژینسکی»،  یعنی «تثبیت تروریسم» درکشورمان صورت گرفت.   اینبار نیز سفر دو روزة نخست‌وزیر ژاپن به ایران جز تداوم همین سیاست بحران‌سازی هیچ هدف دیگری دنبال نمی‌کند!   و از آنجا که ورود نخست وزیر ژاپن به تهران با اهداء جایزة بنیاد جرج بوش به جیمی کارتر تقارن زمانی یافته، می‌توان علاوه بر شناسائی عاملان و آمران تهاجم به تانکرهای نفتی،   رد پای ژاپن را نیز در این عملیات بحران‌سازی مشاهده کرد! 

شاید دخالت ژاپن در این تهاجم غیرقابل قبول بنماید،   ولی با توجه به سود سرشار بحران برای ژاپن و دیگر جنگ‌فروشان به سادگی می‌توان پذیرفت که توکیو نیز برای تضمین منافع درازمدت‌اش در ایران،  «خودزنی» مختصری کرده تا زیر پای حکومت آخوند شیعی را محکم کند.   البته شرایط جهانی با 41 سال پیش بسیار متفاوت است؛   دیکتاتوری کارگری فروریخته؛  کودتای ارتش ناتو در ترکیه ناکام مانده؛   و از همه مهم‌تر جبهة آتلانتیسم و پادوهای مسلمانش در سوریه از روسیه شکست خورده‌اند.  در نتیجه تکرار سیاست گذشته در شرایط متفاوت مسلماً نتیجة یکسانی به همراه نخواهد آورد!   عنترهای شیعی دو قرن سابقه «خوش‌رقصی» برای لندن و واشنگتن دارند،  ولی اینبار ممکن است خوش‌رقصی‌شان به ضرر لوتی تمام شود!‌