شنبه، دی ۱۲، ۱۳۹۴

جمبولیه!




یک روز پس از انتشار خبر بازگشائی سفارت عربستان در بغداد، ‌ حکومت سعودی 47 نفر،   از جمله «شیخ نمر» شیعی را به جرم «تروریسم» اعدام کرد،   و حکومت ملایان که در وحشی‌گری گوی سبقت از عربستان ربوده،  به این مناسبت زبان به نکوهش و تهدید «آل‌سعود» گشود.   از عربده جوئی ملایان ودیگر اوباش غیرمسئول فاکتور می‌گیریم و به  اظهارات «جابرانصاری»،  سخنگوی وزارت امور خارجة زال‌ممد که در «سپوتنیک» انعکاس یافته،   اکتفا می‌کنیم:

«[...] دولت عربستان در حالی که از جریانات تروریستی در منطقه و جهان حمایت می‌کند،  با منتقدان داخلی خود با زبان اعدام و سرکوب سخن می‌گوید [...] ‌دولت عربستان تاوان سختی بابت پیگیری این سیاست خواهد پرداخت[...]»
منبع:  سپوتنیک،‌   مورخ 2 ژانویه 2016

البته حکومت زال‌ممد که خودش نویسنده و مترجم و وبلاگ‌نویس را به قتل می‌رساند،   آنقدرها نگران شیخ نمر و شیعیان عربستان نبوده و نیست؛  ‌ از شکست طرح اربابان آمریکائی‌اش در عراق به هراس افتاده.    طرحی که با تهاجم صدام حسین به کویت آغاز شد و به قطع روابط ریاض و بغداد انجامید.   شاهد بودیم که،   طی لشکرکشی صدام حسین به کویت،   موضوع تجزیة عراق به 3 گنداب «شیعی، ‌ سنی و کرد»،   ‌‌رسماً از سوی مقامات اروپای غربی مطرح شد،   ولی به دلائلی که از دسترس ما خارج است،‌   اینان نتوانستند طرح طلائی خود را به اجرا درآورند.   در نتیجه،   به ابتکار لندن و واشنگتن،  ‌ و البته با همراهی محفل یلتسین «راحل»،   «منطقة ‌پرواز ممنوع و تحریم اقتصادی» را بر ملت عراق تحمیل کردند.   در دوران نکبت‌بار ریاست جمهوری بیل کلینتون،  بمباران توسط نیروی هوائی آمریکا  به روزمرة ساکنان عراق تبدیل شده بود.    سپس آنگلوساکسون‌ها سناریوی  «سلاح‌های کشتار جمعی» صدام حسین را به صحنه آوردند تا سیاست اصلی‌شان،‌   یعنی «راهزنی و تاراج مسلحانه» و تبدیل عراق به 3 چاهک «یکدست» را به مورد اجرا بگذارند.  ولی این سناریو علیرغم همکاری‌های اروپا و دولت‌های دست‌نشانده در عراق و منطقه،‌   سال‌ها در جا زد و نتوانست از آب و گل درآید.   تا اینکه در پی آزادی «رمادی» ـ  همزمان با سفر رجب اردوغان به ریاض ـ  و با گشایش سفارت عربستان در بغداد،   طرح تجزیة عراق نیز رسماً به سطل زباله افتاد.

این است دلیل اعدام 47 نفر به جرم «تروریسم» در عربستان!   در واقع،   به دلیل تضعیف سیاست استعماری «یک کشور،  ‌یک قوم،   یک مذهب»‌ حاکمیت عربستان ناچار شده،   با «تجزیه‌طلبان و انقلابیون» شیعی و سنی که عمری آنان را زیر بال گرفته و آب و نان می‌داد،   وداع کرده،  جملگی را از دم تیغ بگذراند!  و این سیاست دنباله همان موضع‌گیری‌ای است که اخیراً مائوئیست‌های «پکن» با اخراج خبرنگار نوول اوبسرواتور از چین،   به جرم «پادوئی برای تروریسم» به مورد اجرا درآورده‌اند.

در تاریخ 25 دسامبر 2015،   زمانی که چلیپاپرستان کاتولیک و پروتستان زیر درخت کاج به جمع کردن هدایای پاپانوئل مشغول بودند،   «پاپا پکن» هم هدیة ویژة خبرنگار نوول‌اوبسرواتور  ـ حکم اخراج ـ  را زیر درخت کاج گذاشت!   گویا زمینة‌ تخصصی این خبرنگار «زبده» تحقیق در بارة  «زندگی مسلمانان» چین بوده،   و به همین دلیل وزارت امورخارجه چین این حضرت را «پادوی تروریسم» خوانده.   در واقع «تحقیقات» خبرنگاران غرب در مورد زندگی اقلیت‌ مسلمان چین یک هدف مشخص را دنبال می‌کند.   هدف این است که «مسلمین بتوانند در خیابان‌های پکن» نماز بخوانند،  حجاب بر سر زنان بیاندازند،  به مشروب‌فروشی‌ها حمله کنند،  و ... و خلاصه همان لات‌بازی‌ای را در چین به راه اندازند،  که یانکی‌ها در ایران و عربستان حاکم کرده‌اند‌.  به این ترتیب چین نیز تبدیل می‌شود به یک «طویلة اسلام» خوب و قابل بهره‌برداری از سوی «طرفداران حقوق بشر نسبی!»  

بدیهی است که اگر چنین سیاست «خردمندانه‌ای» از سوی دولت چین مورد اعتراض قرار گیرد،  لازم خواهد آمد که مسلمانان چین یک «کشور مستقل» داشته باشند،  از چین جدا شوند تا هر قدر که دل‌شان می‌خواهد در خیابان‌ها نماز بخوانند!   

حال اگر به منطقه مسلمان‌نشین اویغور روی نقشة چین نیم نگاهی بیاندازیم،  ‌ به فواید  «تحقیقات» نوول ابسرواتور پیرامون وضعیت مسلمانان چین بهتر پی می‌بریم.   بله،   این مناطق در مرزهای غربی چین و در مجاورت افغانستان و تاجیکستان قرار گرفته‌،   و در دوران جنگ سرد،‌  مائوئیست‌ها و آمریکائی‌ها «طالبان و مجاهدان» را در این مناطق «آموزش نظامی» می‌دادند،  تا «استقلال» افغانستان،   یعنی «تخریب زیرساخت‌ها،   سرکوب زنان و اقلیت‌ها،  و ... و خلاصه قرار دادن اینکشور تحت قیمومت غرب» به بهترین وجه تأمین شود، که شد. بخشی از این «استقلال» را نیز در قالب جنگ داخلی به تاجیکستان هم صادرکردند!     

حال نیم نگاهی به تاجیکستان بیاندازیم!  دولت اینکشور که اخیراً بالاجبار برگزاری ‌جشن‌های کریسمس کلیسای رم را در اینکشور ممنوع اعلام کرده بود ـ  شاید جشن‌های کلیسای ارتدوکس آزاد اعلام شود ـ  ‌با جمکرانیان به اشکال برخورده.   بله،  در گیرودار افتتاح دکان «وحدت اسلامی» توسط حسن فوتبال و شرکاء،   رهبر تروریست‌های اسلامگرای تاجیک سر از بیت علی خامنه‌ای به در آورد،  و دولت تاجیکستان نیز استقبال حکومت اسلامی از این فرد را شدیداً مورد انتقاد قرار داد ـ   بی‌بی‌سی،   مورخ 29 دسامبر 2015.   دقیقاً در همین مقطع بود که آنگلوساکسون‌ها جهت کمک به حکومت زال‌ممد،  شایعة مضحک «اصابت موشک سپاه پاسداران به نزدیکی ناو هری ترومن» را در بوق انداختند!    پاسداران زال‌ممد هم به مصداق «سکوت علامت رضاست»،   خفقان گرفتند تا جنجال شایعة رسانه‌های ارباب و زوزة تکراری حسن فوتبال در مورد «حماسة 9 دی» افکار عمومی را از پایان انتقال ذخائر اورانیوم به قزاقستان ـ  رادیو فردا،  مورخ 9 دیماه سالجاری ـ  و تحولات کلیدی دیگر منحرف کند.

ولی برخلاف اصول پروپاگاند ابلهانة گوبلز،‌  «واقعیت را با سکوت نمی‌توان پنهان داشت!» واقعیت این است که سیاست آنگلوساکسون‌ها در منطقه تضعیف شده و محفل«شیخ‌وشاه» در ایران،   پیامدهای این تضعیف را می‌باید متحمل شود.   به عبارت دیگر،   دکان کودتای آیرون‌ساید که پس از جنگ اول جهانی با «تقیه و یکجانبه‌گرائی و شعار نه شرقی،  نه غربی» افتتاح شده بود تا ملت ایران را به سپر بلای بریتانیا در برابر روسیه تبدیل کند،   با ورشکستگی چندان فاصله‌ای ندارد!   و این شرایط را نه تنها حکومت زال‌ممد که مخالف نمایان‌اش در داخل و خارج مرزها نیز بخوبی درک کرده‌اند!  به این ترتیب بود که گروهی «فعالان» صادراتی وابسته به ولایت فقیه،  که سال‌های سال مخالف‌نمائی می‌کردند،‌   یک‌باره جاخالی دادند و حکومت زال‌ممد نیز در برابر تحولات غیرقابل اجتناب،  سعی کرد با تکیه بر جنگ زرگری لات و آخوند و جفنگیات و فحاشی،‌   دامنة خشونت و ابتذال را در جامعه گسترش دهد.

جریان از این قرار بودکه یک آخوند «اخته» به نام مولاوردی،   معاون حسن روحانی که از مخالفان سرسخت جامعة مختلط است،‌   برای دفاع از «حقوق زن در اتومبیل» قیام فرمودند!   ‌لات‌های جمکران نیز شروع کردند به هتاکی به «خانم معاون»،   باشد که ایشان بتوانند احکام توحش اسلام شیعی،  از جمله امر به معروف و مرگ پرستی وغیره را با حرافی و وراجی در این «جنگ زرگری» به ارزش بگذارند:

«[...] تأسف‌بارتر آنکه این مطلب[...] به زعم خودشان در دفاع از فریضه امر به معروف و نهی از منکر نگاشته شده [...] امامی که همه ما را به آزاده‌بودن سفارش کرده است،  حتی اگر دین نداشته باشیم و حسینی که برای امر به معروف و اصلاح امور دین جد خود قیام کرد[...]»
منبع:   ایسنا،   مورخ  6 دیماه سالجاری ‌کدخبر:‌94100602894

پس از تبلیغات مولاوردی برای دکان مرگ‌فروشی و پدرپرستی کربلا، ‌ نوبت به «میم عین‌نژاد»،  کنیزالاسلام صادراتی جمکران رسید تا در این بازار ابتذال،   دکانی جهت «افتخارات شخصی» افتتاح کند!   بله،   وقتی لات به زبان ابتذال «زن‌نما» را مورد عتاب و خطاب قرا رمی‌دهد، زن نمای داخلی وظیفه دارد ماتحت پرسوناژ موهوم حسین را صیقل بزند،   و کنیزالاسلام صادراتی می‌باید «افتخار» کند که مورد هتاکی قرار گرفته!   همزمان با انتشار «یکی به دوی توحش‌ها»،   یا بهتر بگوئیم «گفت و شنود» رایج در حکومت زال‌ممد،‌ ‌ قلم‌به‌مزدهای جمکرانی با آخوند مصلحی،  از ساواکی‌های صاحب‌نام مصاحبه‌ای ترتیب دادند تا ایشان ضمن سلب مسئولیت از دولت در مورد چپاول امثال مهدی خاوری‌ها،   به زبان الکن آخوندی «عظمت بریتانیا» را نیز گوشزد کنند.   وزیر اطلاعات حکومت جمکران در دورة احمدی‌نژاد،   در مورد «تظاهرات سال 1388» چنین می‌فرمایند:

«[...] یک زن فاحشه ایرانی که از [انگلیس آمده بود] مأموریتش،   ارتباط برقرار کردن با افراد و پول دادن به آن‌ها در راستای تجمع کردن بود[...]»
منبع:  فارس،‌   مورخ 10 دیماه سالجاری‌کد خبر:‌13941010000629

این است شیوة «استدلال» و این است زبان «وزیر اطلاعات» حکومت زال‌ممد. حکومتی که  برای جهانیان،  یا حداقل برای شیعیان جهان تعیین تکلیف می‌کند،  چون خود را قدرتی جهانی می‌انگارد و برای خویش مأموریت الهی قائل است!   باید به مصلحی بگوئیم،‌  اگر در حکومتی که اینچنین ادعای قدرقدرتی دارد،   به ادعای ایشان «یک زن فاحشه» بتواند از انگلستان بیاید و چند صدهزار تن را به خیابان آورد و تظاهراتی در این مقیاس به راه بیاندازد که دیگر باید فاتحة این حکومت را خواند.   در ثانی،  اگر «در» بر این پاشنه می‌چرخد،   ایشان از کجا اطمینان دارند  که در دوران «انقلاب شکوهمند» اسلامی هم چنین زنانی برای سرنگونی حکومت پهلوی تظاهرات به راه نیانداخته باشند!  مگر انگلستان دست‌اش چلاق است؛  یا فقط همین یکنفر را در چنته دارد؟   البته اغراق نکنیم؛  «زهرا خانوم‌ها» از لندن به تهران نیامده بودند؛   اینان از انواع «دینی ـ بومی» و ساکن وطن اسلامی بودند!   برای تخریب تجمع طرفداران شاپور بختیار در امجدیه عربدة «جاوید شاه» سر می‌دادند،‌   بعد هم برای پائین آوردن مجسمة شاه در میدان 24 اسفند تهران شعار «نه شرقی،  نه غربی» می‌دادند!   همان شعاری که مهرانگیز کار به صورت «غیرمستقیم» در روز آنلاین تکرار می‌کرد:

«[...]باور دارم که امنيت فردي و جمعي مسلمانان در گرو اين است که صاحبان فتوا،  جهان را آن گونه که هست ببينند [...] مي‌خواهم از حق خود براي نهي از منکر استفاده کنم [...] اگر به جهان آنگونه که هست نگريسته شود،   مي توان قدرت فتوا را در خدمت صلح قرار داد[...] فتواي قتل،   يعني همکاري با جنگ افروزان شرقي و غربي [...]»
منبع:  روز،  مورخ 26آذرماه 1385

با نیم نگاهی به «مشق‌سیاه» مهرانگیز کار پیرامون ستایش «فتوی»،   ‌ به سادگی می‌توان به دلایل «تعلیق» فعالیت‌های سایت «روز» پی برد!  چپ‌نمایان «حزب توده» و برادران فاشیست‌شان در «روز آن‌لاین» بخوبی درک کرده‌اند که دیگر دکان آخوندپرستی و «نه شرقی،  نه غربی» کلنل آیرون‌ساید کساد شده!  از اینرو اهالی «روزآن لاین» به بهانة کمبود بودجه فعالیت‌شان را به تعلیق درآوردند،   چپ‌نمایان توده‌ای هم که ساخته و پرداختة‌ لندن هستند،   بلافاصله خودشان را به روسیه چسباندند،   و به شدت از تبلیغات ضدروس حکومت زال‌ممد و وزارت امور خارجه‌اش انتقاد فرمودند ـ   فیس بوک حزب توده،   مورخ 31 دسامبر 2015 .  جالب اینکه،   سایت پیک‌نت نیز که پوتین را مافیائی و شریک یهودیان اسرائیل معرفی می‌کرد،   التماس دعای حزب توده را انتشار داد،  و خلاصه در آستانه سال جدید میلادی،   شاهد فروپاشی اتحاد یکصدسالة چپ‌نمایان و آخوندپرستان هستیم!   و این فروپاشی پیامد منطقی توافق تاریخی 14 ژوئیه است.   توافقی که مهم‌ترین رخداد سال میلادی گذشته بود.     
                  
سرانجام سال 2016 میلادی فرا رسید و شیپورهای آتلانتیسم بدون استثناء،   به پشت سر خیره شدند تا به ما بگویند در سال 2015 چه گذشت!    نیازی نیست که بگوئیم بوق‌های آتلانتیست توافق 14 ژوئیه را در ردیف دیگر رخدادهای سیاسی سال گذشته قرار دادند،   و در زمینة علمی نیز،   پیشرفت‌های فضائی را نادیده گرفتند و‌ دلیل هم روشن است.    «زندگی انسان در فضا»،   و توافق 14 ژوئیه با بی‌بی‌گوزک‌های ادیان ابراهیمی که بر روابط یک‌سویه و فتوی آخوند پای می‌فشارد،  و جنایت را به «نام خدا» توجیه می‌کند،   هماهنگی نشان نمی‌دهد!
            
درسته که «جمعه روز وق‌وقه»،   آنهم وق‌وق به سوی مسکو،  ‌ ولی وقتی ناوهواپیما بر «شارل دوگل» در بحرین لنگر انداخته و ناو «هری ترومن» به بهانة «مبارزه با داعش»،   عراق را بمباران می‌کند،‌   «وقوقیه» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود.  ‌ چرا که،‌  در واقع اعلان جنگ به «جمهور» در سراسر جهان است!   بله،‌  شاخک اسلامی آتلانتیسم،  واژة «جمهور» را در ردة «دشمن و مستکبر و...» و دیگر واژگان مبهم ادبیات انسان‌ستیز قرآنی قرار داده،  در نتیجه وقوقیه که معمولاً شیخ را در برابر شاه به ارزش می‌گذاشت،  اینبار جمهور را با کفر و استکبار در ترادف قرار داده و تبدیل شده به «جمبولیه»:

«[...]جمهوریتی که اگر مسئله ولایت در آن معنا نداشت مانند جمهوری‌های مستکبر بود[...]»
منبع:‌   فارس،‌   مورخ اول ژانویه 2016 

تعجبی هم ندارد!   سازمان تبلیغات اسلامی،  ‌ در واقع به «تکرار» تبلیغات سازمان سیا در جمهوری‌های شوروی سابق مشغول است.   تبلیغاتی که تداومی است بر پروپاگاند «روس‌ستیز» نژادپرستان غرب در سراسر جهان.   محور این پروپاگاند انسان‌ستیز،   همچنانکه پیشتر هم به کرات گفته‌ایم،   ایجاد ترادف میان «حق» و «منافع آتلانتیست‌ها» است!   در نتیجه،   هرآنچه تهدید منافع استعماری آتلانتیست‌ها باشد،‌  به صورت خودبخود در ردة‌ «باطل و کفر و... و ناحق و استکباری و غیره» قرار خواهد گرفت.   و برای گسترش چنین تبلیغات مبهم و انسان‌ستیزی،  بهترین ابزار همان «موجود مبهم»،  ‌ یعنی آخوند است که دارای تمام ویژگی‌های استعماری است:  ‌ متجاوز،  ‌ مرزشکن،  دروغگو و ضداجتماعی؛  خلاصه همه چیز هست،  جز آنچه می‌نماید!