شنبه، دی ۰۶، ۱۳۹۹

به مناسبت روزجهانی حقوق بشر!

 

 

به مناسبت جشن‌های کریسمس،   مقامات دولتی حکومت شیعی از جایگاه «دولت جهانی» به مسیحیان جهان تبریک گفتند!   اینان با یک چرخش زبان مسیحیان ارتدوکس را در داخل و خارج مرزها «حذف» کرده،   کاتولیک‌ها را بجای‌شان نشاندند!   بله،‌  تبریک گفتن شیعی‌جماعت هم «گزینشی» و نسبی و ایدئولوژیک و تهاجمی شده.  چرا که‌ برخلاف کلیسای کاتولیک که با آلمان نازی همراه و همکار و هم‌پیمان بود،   کلیسای ارتدکس با نازی‌ها جنگید؛  پیروز هم شد!   همین پیروزی بر جبهة برتری‌طلبان غرب،   دلیل نفرت تخم و ترکة اسمعیل و اسحاق از مسیحیان ارتدوکس‌ است.  و همین نفرت از ارتدوکس‌هاست،  دلیل شیفتگی غربی‌جماعت به آخوند‌های ایران‌ستیز.  

 

از اینرو پس از انتشار خبر اعدام روح‌الله زم،  ‌ دولت سوئد برای تطهیر حکومت آخوند و ارائة تصویر« مخالف استبداد» از آخوند منتظری وارد میدان شد،  و از قضای روزگار،‌ آخوند دیگری به نام امجد هم در مقام «مخالف استبداد» سر از فاضلاب سازمان سیا بر آورد.  ایشان نیز فقط به اعدام روح‌الله زم ـ  هوادار جنبش سبز ـ  اعتراض فرموده‌اند!  یادمان نرفته که منتظری جنایتکار هم،  به ادعای شیپورهای استعمار،  فقط به اعدام زندانیان،  آنهم در سال 1367 اعتراض کرده بود.   به عبارت دیگر،‌  تحمیل ابتذال و خشونت اسلام بر ملت ایران از منظر این مدعیان حمایت از حقوق‌بشر هیچ اشکالی ندارد؛   فقط اعدام بعضی‌ها «نقض حقوق بشر» شاخته می‌شود!  غربی‌ها هم در راه کسب مشروعیت برای این حکومت سرکوبگر دینی،  با زدن نعل‌وارونه از آخوندهای «خوب» حمایت می‌کنند.  خلاصه،  گسترش نظریة فاشیسم دینی هرگز از دستورکار سیاست‌های بین‌المللی در ایران خارج نشده و نمی‌شود.

 

در عمل،  کسب مشروعیت برای حکومت شیعی‌ها،  تأئید یک ایدئولوژی «بیخ‌دیواری» و خیابانی است که طی سدة‌ اخیر،  جهت تأمین منافع استعمار ـ ‌ سرکوب سازمان یافته فرهنگی،  اقتصادی و اجتماعی ایرانیان  ـ  از فاضلاب یک دین قرون‌وسطائی استخراج و سرهم‌بندی شده.  در این نگرش انسان‌ستیز،   آخوند پدوفیل و برده فروش در جایگاه برتر «ناظر بر تدوین و اجرای قوانین» نشسته! ‌

        

حکومت ملایان که با حمایت لندن و واشنگتن در ایران مستقر شده،  ‌42 سال است که اعتقادات و رسم و رسوم بادیه‌نشینان عرب قرن هفتم میلادی را به زور سرنیزه به عنوان «فرهنگ» به ملت ایران تحمیل می‌کند.   ولی آتلانتیست‌ها،   و به ویژه دکانداران حقوق بشر سازمان ملل،  این حکومت را فقط به دلیل «حبس و اعدام» بعضی افراد به نقض حقوق انسانی متهم ‌کرده‌اند!  و هدف از این نمایش مهوع حقنه کردن چند دروغ شاخدار به جهانیان است.

 

نخست اینکه دشمنان لائیسیته و روابط حقوقی ـ  آنگلوساکسون‌ها ـ که طی سدة اخیر و به ویژه پس از پایان جنگ اول جهانی،   از قیمومت آخوند پدوفیل و برده فروش بر ملت ایران حمایت کرده‌اند،   مدافعان حقوق بشراند!   دیگر آنکه حکومت ضدحقوقی آخوند که انسان را با «کفر» و جرم را با «گناه» در ترادف گذاشته؛   رقص و شراب و جشن و جامعة‌ مختلط را در رده منهیات قرار داده؛   پدوفیلی و برده فروشی و جنایت و تجاوز را در مقام «هنجار اجتماعی» نشانده،   و ... می‌تواند پای در مقولة «حقوق بشر» هم بگذارد! ‌ به عبارت دیگر،  آنگلوساکسون‌ها در چارچوب منافع ضدانسانی‌شان به تمامی اوباش در جهان پیام می‌فرستند که،   مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 میلادی در سازمان ملل به تصویب رسیده،   هیچ تضادی با رسم و رسوم بادیه نشینان سامی قرن هفتم میلادی ندارد!  

 

این پروپاگاند مهوع با ریاست‌جمهوری جیمی کارتر و خوشرقصی‌ چماقدار و چپ‌نما برای اربابان آمریکائی‌شان در ایران به اوج خود رسید.  کار بجائی کشید که نهایت امر صیغة دستگاه کندی،   روح‌الله خمینی را به سلطنت رساند.  باشد تا ایشان در راه مصدق ـ  تفکیک جنسیتی،  تحمیل تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران،   و به ویژه تبدیل ایران به سپر بلای لندن در برابر مسکو ـ  دست به اقدامات «انقلابی» بزنند؛  نتیجه هم در برابر ماست!   

 

چرا راه دور برویم.   طی 10 سال اخیر،  حکومت ملایان برای تأمین منافع ترکیه، ‌ از تکمیل راه‌آهن «رشت ـ آستارا» به بهانه‌های مختلف خودداری می‌کند.  و زمانی که جهادی‌های ترک و سوری با سلاح و تجهیزات اسرائیل و بمب‌های فسفر به کشتار ارامنه مشغول بودند،   همین حکومت رسماً و در مجامع بین‌المللی از جهادی‌ها حمایت می‌کرد!  البته شیعی‌ها در برابر ارائة این دست خدمات «جنسی ـ  ایدئولوژیک» به مناسبت روز جهانی حقوق بشر،  یک آروغ دوپیازة ایدئولوژیک خوب از رجب اردوغان کادو گرفتند!   سلطان رجب که به عراق و سوریه و لییبی تجاوز کرده و از اشغال نظامی و تقسیم کشور قبرس حمایت می‌کند،   در باکو،  چند قطره «آراس، آراس» سرکشید و... و اینچنین بودکه مم‌جواد ظریف و نمایندگان مجلسک و ملیجک‌های رهبر و ... حسابی «شارژ» شده،   بیانیه های «ملی و میهنی» صدوریدند؛  سفیر ترکیه را احضار کردند و ... و ارسلان رضائی را در ترکیه کشتند.    «جونم براتون بگه»،  ‌ از وقتی ریچارد مور،  سفیر سابق انگلستان در ترکیه،  ریاست MI6 را برعهده گرفته،   عملیات تروریستی در قفقاز،‌  قتل مخالفان ایرانی آخوندیسم در ترکیه،  و بسیج گلة شیعی پیرامون «تعلقات بومی» با نوسانات آروغ‌های رجب اردوغان تنظیم می‌شود!     

 

ولی اینبار آروغ سلطان رجب خیلی مقوی بود؛   «ابراز وجود» شیعی‌ها به این مختصر محدود نماند؛  خبر اعدام روح‌الله زم را هم منتشر کردند تا با یک تیر چندین و چند نشان بزنند.  هم با قدرت‌نمائی ـ آدم‌کشی ـ   به دستگاه جوزف بایدن خوشامد گفته باشند،   هم این قتل را به ابزاری در راه تثبیت حکومت آخوند؛‌   تطهیر رهبران جنایتکار جنبش سبز ـ  محمد خاتمی، میرحسین موسوی و کروبی ـ تبدیل کنند،   و از همه مهم‌تر،  اربابان‌شان را در جایگاه دلپذیر مدافع حقوق بشر در ایران بنشانند.  باشد تا این مدافعان رسانه‌ای حقوق بشر بتوانند به شیوة‌ چهار دهة اخیر،   برای سگ‌های دست‌آموزشان معرکة «حقوق بشر» بگیرند!

 

در تاریخ 10 دسامبرسالجاری ـ  سال‌روز جهانی حقوق بشرـ  ارسلان رضائی،  ‌مسئول سایت خرافاتکده در ترکیه توسط پاسداران دلار به قتل می‌رسد.  «جرم» مقتول انتشار مطالبی در مورد خرافات در دین اسلام بود.   نیازی نیست که بگوئیم برای سازمان ملل،  اتحادیه اروپا،  ‌ وزارت امورخارجه ایالات متحد،   الیوت آبرامز و‌ انجمن قلم جرمانی و پارلمان اروپا قتل ارسلان رضائی‌ها فاقد اهمیت است!   البته اعدام روح‌الله زم ـ واقعی یا رسانه‌ای ـ  با قتل ارسلان رضائی تفاوت‌هائی دارد،  چرا که بخشی است از سناریوی سنتی «سفله‌پروری و رهبرسازی» محافل غرب برای ملت ایران!   آنکه در ترکیه،  خرافات این دین قرون‌وسطائی را به سخره می‌گیرد،  می‌باید بمیرد؛  نان غربی‌ها را آجر کرده!   ولی روح‌الله زم که آیت‌الله دوست و کربلاپرست و سربه‌زیر و متأهل است می‌باید تبدیل شود به الگوی شهامت و مقاومت و شجاعت!  چرا که ایشان با یک من ادعا،   در سال 1388 پشت سر میرحسین موسوی،  جلاد دهة 60 ایستاده،‌   پدرش آخوند است و خواهان «جمهوری جهانی شیعه!»   خلاصه پدر و پسر از هر نظر جان می‌دهند برای سیاست‌های استعماری.   از اینرو حکومت ملایان پسر محمدعلی زم را مدتی به صورت رسانه‌ای به زندان ‌انداخت،   بعد هم او را با پاسپورت قانونی از کشور خارج کرد،  و سرانجام این «شخصیت جهانی» را به فرانسه صادر کردند تا در راستای سیاست «تبدیل چماقدار به رهبر اوپوزیسیون» دوباره ‌به ایران بازگردانده شود!

 

اما اینبار نه روح‌الله سبز دستاربند است،  نه شرایط دوران نکبت‌بار جیمی کارتر فراهم!  رئیس‌جمهور فرانسه نمی‌تواند برای روح‌الله «سبز» همان مراسمی را به راه اندازد که والری ژیسکار برای روح‌الله «سیاه» به راه انداخته بود.   روح‌الله سبز مدتی در فرانسه اینوروآنور پرسه می‌زند،  و با افشاگری و انتشار مطالبی که روی خطوط اینترنت در دسترس همگان قرار دارد ـ   ساختن گاز فلفل و کوکتل مولوتوف و...  ـ  نبوغ و استعداد سیاسی،  تشکیلاتی و نظامی‌اش را به اثبات می‌رساند.  از قضای روزگار همزمان با آغاز مبارزات انتخاباتی «ترامپ ـ  بایدن»،  روح الله زم را به دکان آخوند سیستانی در عراق تحویل می‌دهند تا پاسداران دلار که از سال 2016 با سربازان یانکی در این کشور پادگان مشترک دارند ـ  ولتر نت،  مورخ 15 فوریه 2016 ـ  بتوانند در راستای سیاست «تبدیل پیزی‌افندی به رستم صولت» از ایشان «رهبر براندازان و تهدید امنیت ملی و غیره» بسازند و به شیوة‌ رایج،  زمینه را برای «شخصیت‌سازی» فراهم آورند. و آخوند امجد،  روحانی محبوب و مامانی رادیو فردا از درون همین بساط «ظهور» کرده!   

 

ولی قضیه ریشه‌دارتر از این حرف‌هاست،  چرا که عملیات پاسداران دلار،  در واقع با بازداشت فردی به نام حمید نوری در سوئد،   و «خودکشی» دختر سفیر ملایان در مسکو همزمان می‌شود؛   فراموش نکنیم جناب سفیر هم از طرفداران «کودتای سبز» بودند!   از قضای روزگار،  در میعاد 21 آذرماه،  خبر «دار زدن» روح‌الله زم ـ  با نام نیما زم و دو تاریخ تولد متفاوت ـ  در رسانه‌ها منتشر می‌شود.   احدی هم نه اعدام روح‌الله سبز را دیده،   نه چشم‌اش به جسد ایشان افتاده!   ولی خوب همین که بوق‌های جمکرانی ادعا ‌کنند روح‌الله زم اعدام شده،  شیعی‌ها‌ و اربابان‌شان به اهداف تعیین شده می‌رسند؛   می‌توانند جسد وی را به ابزار بهره‌برداری سیاسی ـ  قدرت نمائی رسانه‌ای و عادی‌سازی خشونت ـ  تبدیل نمایند. 

 

اروپائی‌ها بلافاصله در اعتراض به این وحشیگری،‌  «همایش اقتصادی سه روزه» با حکومت ملایان را لغو می‌کنند!   جالب اینکه،  برنامة همایش کذا درست پس از اعدام وحید افکاری تنظیم شده بود!  به  عبارت دیگر،  برای این جانوران وحشی و مدعی دفاع از حقوق بشر،  قتل وحید افکاری در زندان وحشیگری نبوده،  ولی اعدام فرضی یا واقعی روح‌الله زم آنقدر مهم می‌شود که می‌تواند مطالبات اقتصادی و مالی‌شان‌ را هم به حاشیه براند!

 

ولی واقعیت جای دیگری است.  چرا که همایش کذا در هر حال نمی‌توانست پیش از نشست گروه 4+1 برگزار شود!   و حکومت ملایان با انتشار خبر اعدام روح‌الله زم در عمل به اربابانش امکان داد تا در جایگاه با شکوه «مدافعان حقوق بشر» لنگر اندازند،  و از این جایگاه حقوقی برای حکومت آخوند پدوفیل و برده فروش نیز کسب وجهه کنند،  باشد تا سگ‌های دست‌آموزشان بتوانند خودی نشان دهند.  ملایان هم سنگ تمام گذاشتند؛  سفرای آلمان و فرانسه را به صورت رسانه‌ای احضار کردند و ... و به بازنشخوار پروپاگاند فرسودة استعمار مشغول شدند:

 

«در ایران قوه قضائیه مستقل است»

منبع:  سایت دیده‌بان ایران،  ‌مورخ 14 دسامبر 2020 خبر:97502 

 

بله «استقلال قوة قضائیه» در حکومت بیابانی حاکم بر تهران ـ  حکومتی که روابط حقوقی معاصر را از پایه و اساس نفی می‌کند ـ  حکایت دفاع آتلانتیست‌هاست از حقوق بشر!  حضرات آتلانتیست در کشور سوریه رسماً از تروریست‌ها بر علیه دولت لائیک،  حمایت نظامی و مالی و تبلیغاتی می‌کنند،  همزمان ادعای دفاع از حقوق بشر هم دارند!  جالب اینکه،   در کشور خودشان هم رسماً از اسلام سیاسی ـ تروریسم ـ  حمایت می‌کنند!  به طور مثال،  در آلمان احترام به احکام توحش اسلام،  با «غذای حلال» در مهد کودک‌ها آغاز می‌شود!  و قانون اساسی اطریش هم پس از برگزاری مراسم تعویض صورتک پاشنه‌آهنی‌ها ـ  انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحد ـ در مسیر تمایلات آخوند پدوفیل تفسیر شده!   به این ترتیب «حق الهی» خانواده‌های مسلمان ـ  شستشوی مغزی و تحمیل نمادبردگی بر دختربچه‌های دبستانی ـ  محفوظ می‌ماند!  دولت‌های بریتانیای کبیر و ایالات متحد هم که همه ساله در سازمان ملل با «حقوق بشر» معرکه می‌گیرند،  در کشورهای متبوع‌شان سنت‌های ضدحقوقی دین قرون‌وسطائی اسلام را «محترم» به شمار می‌آورند!   اعتراض اینان به نقض حقوق بشر در ایران،   در واقع چیزی نیست جز عادی‌سازی حکومت آخوند و سرکوب ملت ایران.

 

 روند کار این است که حکومت بیابانی حاکم بر تهران را پارلمان اروپا و کانادا ـ  به نیابت از سوی کاخ باکینگهام ـ در سازمان ملل برای «نقض حقوق بشر» محکوم کنند تا همه بدانند و آگاه باشند که «در کشور ایران، حقوق بشر به صورت مقطعی و آن‌هم فقط به دلیل اعدام برخی افراد نقض می‌شود!»  به عنوان مثال،  با توجه به نمایش روحوضی بازداشت حمید نوری و معرکه‌گیری رادیوفردا،‌  همه می‌باید بپذیرند که پیش از کشتار جمعی زندانیان در سال 1367،   حقوق بشر در ایران رعایت می‌شد!  و تحمیل یک حکومت قرون‌وسطائی بر یک ملت به هیچ عنوان نقض حقوقی انسانی نیست.  

 

خلاصه بوق‌های استعمار تفهیم می‌کنند،  آن روزها که لات‌واوباش تحت نظارت ویلیام سالیوان،  به تظاهرات 8 مارس 1979 هجوم بردند؛   گروه باله و میهمانی مختلط و جشن و رقص و شراب و خلاصه «زندگی انسانی» را «جرم» و مستوجب مجازات شمردند،  حقوق بشر در ایران رعایت می‌شد!   بله،   فقط پس از کشتار سال 67 بود که حقوق‌ بشر نقض شد و آخوند منتظری هم «شجاعانه» به آن اعتراض کردند و از دکان آمریکائی حقوق بشر هم جایزه گرفتند!   یعنی تفکیک جنسیتی،  تحمیل نماد بردگی به زنان،  ‌ تبدیل کودکان به ابزار بهره‌برداری جنسی،  شلاق زدن،  سنگسار و قصاص و قطع دست،  ممنوعیت کنسرت و رقص  و ... و به ویژه رقابت دولت جمکران با کشاورز و تولیدکنندة ایرانی به هیچ عنوان نقض حقوق بشر به حساب نمی‌آید!   فراموش نکنیم که در پروپاگاند نژادپرستان غرب،  فعالیت اقتصادی و فرهنگی و زندگی اجتماعی ایرانیان شامل «حقوق بشر» نمی‌شود!

 

«بشر» مطلوب اینان همان لات‌ها و آخوندهای مفتخور ومتجاوز و مجیزگویانی هستند که یک بند آیات قرآن قرقره می‌کنند،  ‌و‌ تکلم به زبان ارباب‌شان را «افتخار بزرگی» می‌دانند!  کافی است به عکس یادگاری ویلیام سالیوان،  سفیر آمریکا در دوران غائلة 22 بهمن،  با ماشاالله قصاب،  چهرة آشنای «انقلاب اسلامی» نیم نگاهی بیاندازیم،  تا با پایه و اساس «حقوق بشر»،   مطلوب آنگلوساکسون‌ها بیشتر آشنا می‌شویم.