جمعه، تیر ۱۲، ۱۳۹۴

از لئونیداس تا تسیپراس!




در تاریخ 18 مارس سالجاری،   عملیات تروریستی در کشور تونس «نتیجة مطلوب» را به بار آورد و «کدخدا» توانست مذاکرات هسته‌ای را به بهانة مضحک ‌مرگ مادر حسن روحانی قطع کند!   ولی اینبار عملیات تروریستی در تونس،   برخلاف انتظار آمران‌اش نتیجة عکس داد،  و حضرت جان کری به ناچار دکان «احترام به رمدان‌» را تعطیل کرد،   و «یوکی آمانو» را به تهران فرستاد!   اینچنین بود که حکومت جمکران،  چاهک اسلامی سازمان سیا،   در عرصة توحش و ابتذال به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یافت.

رهبر چاهک ـ  علی خامنه‌ای ـ  بالای منبر رفت و برای شعرا «تعیین تکلیف» نمود که باید بر «علیه باطل» شعر بسرایند؛  جنگ زرگری پاسدار شریعتمداری با یکی از نوچه‌های‌اش،  پائین‌تنة همجنسگرایان را به معیار سنجش «شأن ملت ایران» تبدیل نمود و  مشخص کرد که «ازدواج همجنس‌گرایان در شأن ملت ایران نیست!»   حال آنکه حکومت اسلامی در ادامة سیاست‌های محمد مصدق،   یعنی «زنانه ـ مردانه» کردن جامعة‌ ایران در عمل به تشویق هم‌جنس‌گرائی و هم‌جنس‌دوستی نشسته!

پیشتر در اینمورد به تفصیل گفته‌ایم؛   گرایش جنسی «صددرصد» وجود ندارد،   و شرایط و تبلیغات می‌تواند زمینه‌ساز گرایش جنسی «متعارف» یا «غیرمتعارف» شود.   و شاهدیم که طی 36 سال اخیر،   حکومت اسلامی همانطور که با شعار «مرگ بر آمریکا و اسرائیل»،  زمینة تاخت و تاز اینان را در داخل و خارج از مرزهای ایران فراهم آورد،   با شعار «حمایت از بنیاد خانواده» نیز در مسیر ضداجتماعی «تشویق به همجنس‌دوستی» گام برداشته. 

از سوی دیگر،   اربابان‌ این حکومت نیز با شعار حمایت «از همجنسگرایان»،   در عمل راه‌ را برای گسترش سیاست‌های «ضداجتماعی» هموار می‌کنند.   به عنوان نمونه،  به محض انتشار خبر قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در ایالات متحد،   موضوع قانونی شدن تعدد زوجات مطرح ‌شد!  



خلاصه هدف آنگلوساکسون‌ها از سیاسی کردن «ازدواج» به عنوان «حقوق هم‌جنس‌گرایان»،   در واقع عادی‌سازی «تعدد زوجات»،   پدوفیلی و دیگر روابط دوران عصرحجر است!   «همجنس‌گرایان» در این میانه تبدیل شده‌اند به ابزار پیش‌برد یک  مجموعه سیاست‌های ضداجتماعی.  و جالب اینجاست که در شیپورهای غرب،  ضدیت با اجتماع،   به نحوی از انحاء نشان «پیشرفت و ترقی» معرفی می‌شود،   و به همین دلیل نیز گلة‌ پاسداران فقر فرهنگی در داخل و خارج مرزهای کشور به دو قطب کاذب تقسیم شده،   با پائین‌تنة‌ همجنسگرایان معرکه گرفته‌اند!

کیهان و شرکاء در سنگر مخالفت با ازدواج همجنسگرایان به «نبرد» مشغول‌اند،   و برادران فرامرزی‌شان برای این «ازدواج» سینه می‌زنند.   بله،   زمانیکه در هزارة سوم تعدد زوجات،  ‌ازدواج با کودکان و ... و برده فروشی به عنوان «سنت» پیامبر،   بر جامعه ایران تحمیل می‌شود،   مسلم است که «تخریب انسان» و «پس‌روی» تبدیل خواهد شد به «ارزش!»  و هیچ تعجبی ندارد که بوق‌های استعمار غرب از تبلیغ برای تروریسم اسلام سیاسی،  یعنی آخوند مترقی و اسلام رحمانی و غیره دست بر ندارند.   چرا که اسلام سیاسی،   یعنی «سلب مسئولیت» از دولت.   و این سلب مسئولیت را از طریق پیوند روایات و موهومات صحرای عربستان و کربلا با شرایط واقعی و کنونی به وجود می‌آورند.   

به عنوان نمونه حسن روحانی جهت سلب مسئولیت از دولت‌اش در مذاکرات با گروه 1 + 5،   توافق هسته‌ای را با بی‌بی‌گوزک «صلح امام حسن» در ترادف قرار داده،   و آن را «خواست مردم» می‌نامد!   به این ترتیب،   اگر مشکلاتی پیش آمد،   دولت تف سربالای جمعی،  مسئول پیامدهای توافق هسته‌ای نخواهد بود؛  ‌ تل موهوم «مردم» که پس از نتایج معکوس عملیات تروریستی در تونس،   بلافاصله تومار امضاء کرده‌اند،  می‌باید «پاسخگو» باشند:     

«[حسن روحانی اظهار داشت] وقتی امام حسن متوجه شد که اکثریت مردم خواستار صلح با معاویه هستند نخواست اقدامی خلاف میل مردم انجام داده و بر آنان تحمیل کند[...] و امروز هم رهبران جمهوری اسلامی باید راه و مسیر امام مجتبی را دنبال کنند[...]»
منبع:  رادیوفرانس انترناسیونال،  ‌مورخ 3 ژوئیه 2015

بله،   از آنجا که بر مبنای بی‌بی‌گوزک‌ها،   «امام‌شان» نخواست برخلاف میل «مردم» رفتار کند، پس امروز هم حکومت جمکران باید به «خواست مردم» احترام بگذارد!  بماند که کوفتن این ملای عوام‌فریب بر طبل «مردم»  1400 سال پیش صحرای عربستان چه معنائی می‌تواند داشته باشد!  ولی در عمل،   این مزخرفات شیعی‌مسلکی که گاهی با آن «جنگ حسینی» به راه می‌اندازند و برخی اوقات «صلح حسنی»،  معنا و مفهومی‌ جز عوام‌فریبی ندارد.  واقعیت این است که حکومت جمکران به دلیل فشار سیاست‌های مخالف آمریکا در منطقه،   دیگر نمی‌تواند مانند دوران خمینی با تکیه بر واشنگتن به جفتک‌پرانی و لات‌بازی و عربده‌جوئی ‌ادامه دهد،  و به همین دلیل خشتک حسین را رها کرده و  به تنبان حسن آ‌ویزان شده!  در نتیجه،  در ظاهر برای «خواست مردم» احترام قائل می‌شود؛   و آن را در مسیر مطالبات خود توجیه می‌کند!   

ولی یادمان نرفته  آن روزها که پنتاگون با صورتک هولیوود‌ به کاخ سفید آمده بود و از هولیگان‌ها و مارگارت تاچر حمایت می‌کرد،   آن وحشی بیابانی ـ  روح‌الله خمینی ـ  برای تداوم جنگ استعماری و تأمین منافع آمریکا و اسرائیل در برابر «همة مردم» قرار گرفته بود،   و  می‌گفت،‌ « اگر همه بگویند‌آری،   من می‌گویم نه، ‌ و حق هم با من است!»   و همین جانور وحشی وقتی ناچار شد کاسة زهرمار  سر بکشد،  پاسخگوی جنایات‌اش نبود.   امروز هم که به دلیل حضور روسیه،  چین و هند،   امکان جفتک پرانی بیشتر برای حکومت جمکران وجود ندارد، ‌ عملة فاشیسم اسلامی به خشتک «مردم» دخیل بسته‌اند،  باشد که از خود سلب مسئولیت کنند.  وظیفة «سلب مسئولیت» را هم بر عهدة دولت حسن روحانی گذارده‌اند!  دولتی که تمامی تلاش خود را می‌کند،  تا مسئولیت موضع‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی‌اش را به تل موهومی به نام «مردم» واگذارد.   از اینرو ضمن بازگشت به دکان حسن و حسین و معاویه،   حسن فوتبال سناریوی هندوانه گذاشتن زیر بغل مردم را با شوق و ذوق ادامه می‌دهد،  و همزمان کاسة گدائی به دست گرفته و می‌خواهد با توافق،  یا بدون توافق هسته‌ای،  در هر حال جیب همین مردم را بزند:

«[...] در صورت تحقق یا عدم تحقق توافق اتمی [...]  یک رشته از کارها در کشور باید صورت بپذیرد. یکی از این کارها [...] واگذاری طرح‌های نیمه تمام عمرانی با شرایط آسان و قانونی به مردم است [...] هزاران طرح نیمه تمام عمرانی در کشور وجود دارد که دولت فاقد منابع لازم برای تکمیل آن‌ها است[...]»
همان منبع

بله،  نمی‌دانستیم میلیون‌ها ایرانی که برای تأمین خوراک و پوشاک خود درگیرند،‌  حال می‌باید طرح‌های نیمه‌تمام عمرانی مملکت را به اجراء درآورند!   البته این به اصطلاح طرح‌های «نیمه‌تمام» از کاغذ باطله‌های سازمان برنامه و بودجة دوران آریامهر بیرون کشیده شده.  همان آریامهر که هر چه در این مملکت کرده بود برای آقایان علماء «غیراسلامی و بد» بود.   این طرح‌ها را امثال اکبر سازندگی،  احمدی‌نژاد و اعوان و انصارشان از گنجه‌ها بیرون کشیدند تا بدون اجرائی کردن‌شان،  سیل دلارهای نفتی را به بانک‌های غرب سرازیر کنند.  و  این جماعت هم به سنت رایج در برابر هیچ نهادی «پاسخگو» نبوده و نیستند.  حال کاشف به عمل آمده که برنامة دولت حسن روحانی چیزی نیست جز پیشخدمتی در محضر یانکی‌ها و سر هم کردن همین طرح‌های 40 سال پیش دولت شاهنشاهی توسط «مردم»،   یعنی به اصطلاح بخش خصوصی!   سیاستی که جز ادامة تاراج کشور به نفع بانک‌های غرب هیچ نتیجة دیگری نخواهد داشت.  روزگاری با شعار «دروازه‌های تمدن بزرگ» و حزب رستاخیز،  روی هر آب‌باریکه‌ای با هیاهو سد سکندر می‌بستند؛ سپس شاهد فحاشی و هتاکی  «انقلابیون» به این برنامه‌ها بودیم.  در گام بعد،   از طریق سرداران سازندگی و احمدی‌نژاد،  «بسیجی کوچک ملت ایران»،  همین برنامه‌ها به ابزار «افتخارات» حکومت اسلامی تبدیل شد!‌  اینک هم حسن فوتبال می‌خواهد به بهانة کمبود امکانات دولت،  این‌کارهای پردرآمد را با پول دولت ولی به نام «مردم» به تخم وترکه‌ و اوباش هم قبیله‌ای‌اش واگزار کند!   

روشن تر بگوئیم،   دولت تف و تکفیر برای دنباله‌روی از اتحادیه اروپا،  ‌ و تحمیل ریاضت اقتصادی به ایرانیان خیز برداشته.   هر چند با توجه به شرایط یونان و اوکراین،   معلوم نیست حکومت اسلامی بتواند از سیاست‌های ارباب پیروی کند.   امروز ‌سرنوشت دولت جمکران و اتحادیة اروپا در گرو نتیجة‌ رفراندوم یونان است.   احضار سفیر آمریکا به وزارت امورخارجة آلمان،   آنهم در اعتراض به افشاگری مضحک ویکی لیکس ـ  جاسوسی آمریکا از مقامات آلمان ـ  بی‌حکمت نیست!   

دو سال پیش زمانی که  ادوارد سنودن این جاسوسی را افشا کرد،‌  وزیر امورخارجه بریتانیا گفت،  «به این همکاری افتخار می‌کنیم» و  سفیر آمریکا هم به وزارت امور خارجة آلمان احضار نشد!   کاملاً‌ بر عکس،   دولت ژرمانی به همکاری امنیتی با آمریکا اذعان کرد ـ  وبلاگ «روزنه و رمدان!»   ولی اینبار زمانیکه همان جاسوسی توسط ویکی‌لیکس افشا می‌شود،   و یونان به پروسة باج‌خواهی صندوق بین‌المللی پول پشت می‌‌کند،  ‌ واکنش فرانسه و آلمان به جاسوسی آمریکا خیلی تفاوت دارد.  باید ببینیم چرا؟!   این «تفاوت برخورد» شاهدی است بر نقش تعیین کنندة‌ کشور یونان در تحولاتی که  در قلب اروپا در شرف تکوین است.   یونان باستان،   تجاوز امپراتوری هخامنشی را به شکست کشاند،   به امید آنکه یونان هزارة سوم نیز به تجاوز امپراتوری بانک‌ها پایان دهد.