تاکنون بریتانیک!
...
در مورد وبلاگ «خاطرات یک حلزون» یادآور میشویم که انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی، نخست وزیری، ترور چمران، و ... موج ترورها پس از اخراج بنیصدر، به دلیل شکست طرح تجزیة ایران صورت گرفت. در واقع تغییر سیاست ایالات متحد، کنار رفتن گروه بنیصدر و جناح بهشتی، مخالف دروغین بنیصدر را الزامی کرده بود. در این راستا دارودستة بهشتی وجودشان دیگر لازم نبود، منفجر شدند! و قرار بر این شد که بنیصدر نیز به همراه رجوی به شهدای مظلوم و قهرمانان «مخالف» تبدیل شوند، تا هر زمان که سازمان ناتو مصلحت دانست این یا آن را به عنوان جایگزین حکومت اسلامی در تهران تخلیه کند، چرا که هر دو همه چیز را در «اسلام» و «قرآن» رؤیت میکنند.
ترور شاپور بختیار نیز در راستای همین «بازسازی» ساختار سیاسی استعمار انجام پذیرفت. با پایان گرفتن «جنگ تفریحی» با عراق، طرح کودتا و براندازی در ایران همچنان در دستورکار قرار داشت و همچون امروز، خارج از اسلام، استعمار هیچ گزینهای را برای ملت ایران نمیپذیرفت. در نتیجه حضور شاپور بختیار نیز برای اربابان حکومت اسلامی دردسرساز شده بود. همچنانکه میبینیم با ترور شاپور بختیار، بازماندگان گروه بختیار به دارودستة «احترام به ادیان» تبدیل شده و تبلیغات استعماری بجای لائیسیته نشسته. در نتیجه به هممیهنان گرامی یادآور میشویم که لائیسیته بر خلاف «سلطنت» و «امامت» موروثی نیست، و بر خلاف بیماریهای واگیردار در اثر همنشینی و دوستی «منتقل» نمیشود! حال بپردازیم به وبلاگ امروز.
حضور الیزابت دوم در مسجد ترکیه و بالا بردن جام شامپانی توسط خیرالنساء با رعایت حجاب اسلامی، بجای اینکه تنور استعمار کلمبستان را در ترکیه گرم کند، ملت ترکیه را از نعمت یک کودتای «ملی ـ مذهبی» محروم کرد، و نفوذ احکام توحش را به درون کشور انگلستان افزایش داد. اکنون برای حفظ خلیج فارس، و به ویژه برای ممانعت از احداث خط لولة صلح، ناخداکلمب میباید حجاب خود را حسابی رعایت کند! بله، این خط لولة صلح منافع ناخداکلمب را سخت تهدید میکند و هر بار به ناچار «نژاد حسینیان» را از قفس بیرون میآورند، تا به این و آن قرارداد پریده، به پارس کردن مشغول شود. چون همانطورکه گفتیم صلح در منطقه، منافع سازمان ناتو و ریزهخواران این سازمان جنایتکار را تهدید میکند. در نتیجه حکومت اسلامی جمکران و دولت پوشالی پاکستان تمام کوشش خود را برای انسداد این طرح به کار میبرند. و نژاد حسینیان هم هر روز چند میلیون دلار بر خسارت «ما» از احداث خط لولة صلح میافزاید! چون اگر تجارت برده، قاچاق اسلحه و قاچاق مواد مخدر در مرز ایران و پاکستان متوقف شود، نان محتشمیپورها، نژادحسینیانها و میرحسین موسویها آجر میشود. چرا که برای تغذیة این کفتارها باید ثروتهای ملی در راه جنگ و تحریم مصرف شود، تا میرحسین موسوی نگران کودکان بیخانمان تهران نباشد. بله، این خط لولة صلح بزودی الیزابت دوم را با تاج و مقنعه در انظار عمومی ظاهر خواهد کرد.
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پردة عصمت برون آرد زلیخا را
پس از اسقف «روان ویلیامز» که خواهان اعمال قوانین اسلامی بر خانوادههای مسلمان ساکن انگلستان شده بود، نوبت به قاضیالقضات کلمبستان، عالیجناب «لرد نیکولا آدیسون فیلیپس آو ماتراویرس» رسید تا از اجرای احکام «شریعت» در سیستم قضائی انگلستان حمایت فرمایند، باشد که قاضیالقضات که از خاندان «فیلیپس» برخاستهاند، با این القاب اشرافی وزنهای شوند که بتواند پیشنهاد اسقف «ویلیامز» را اجرائی کند. البته به مصداق مثل معروف «مرگ خوب است، اما برای همسایه»، سخنان عالیجناب «فیلیپس» تنها شامل مسلمانان ساکن جزیرة رویائی انگلستان خواهد شد و دیگران، محروم از این «نعمت الهی» باید زندگی را در سایة همان قوانین «کفر» سپری کنند، و از اینکه مسلمان نیستند، اشک حسرت بریزند!
روزنامة لوموند مورخ 4 ژوئیه 2008، که این خبر بهجتاثر را انتشار داده به نقل از عالیجناب فیلیپس مینویسد، « هیچ دلیلی ندارد که از احکام شریعت اسلامی و یا احکام هر دین دیگری برای حل اختلافات استفاده نشود!» این سخنان گهربار در مرکز اسلامی شرق لندن ایراد شد، و بلافاصله ترجمة شکسته بستة آن نیز در بنگاه خبرپراکنی بیبیسی انتشار یافت. تا همگان بدانند، «سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن» از مستعمرات کلمبستان به داخل خاک مقدس این امپراطوری نفوذ کرده. روزنامة لوموند مینویسد، لرد فیلیپس در سخنرانی خود تأکید کرد که استفاده از احکام اسلامی فقط برای حل اختلافات میتواند مورد استفاده قرار گیرد، ولی «مجازات جرم» فقط بر اساس قوانین انگلستان تعیین خواهد شد. به عبارت دیگر، استفاده از این احکام جنبة «قانونی» ندارد، ولی دولت انگلستان آنها را «مجاز» میشمارد!
سادهتر بگوئیم هنوز اسقف روان ویلیامز، و لرد فیلیپس، خواهان اجرای حکم سنگسار، قطع دست و در آوردن چشم در هاید پارک نشدهاند، چون اجرای اینگونه احکام بر عهدة حکومت جمکران، دولت پاکستان و پادشاه صحرای عربستان محول شده. همانطورکه نصیب ملت ایران از نفت و گاز، جنگ و کودتا و «انقلاب» شکوهمند است، ولی ارز حاصل از چپاول نفت نصیب کلمبستان میشود. نفت هم عین اسلام است، منافعش به جیب استعمار غرب سرازیر میشود، نکبت و ادبارش هم در قالب فدائیان اسلام، جبهة ملی، محمد مصدق و نهضت آزادی و امام سیزدهم نصیب ملت ایران!
البته اهالی کلمبستان نگران نباشند، بزودی احکام مترقی اسلام میتواند از سوی حاکمیت انگلستان جنبة قانونی یافته و اجباراً بر همة مسلمین مقیم کلمبستان تحمیل شود. چون لرد فیلیپس در سخنرانی خود تأکید کردهاند، «کسانیکه در انگلستان سکونت دارند باید تابع قوانین دولت انگلستان باشند»، ولی ایشان یک «تاکنون» پیش پا افتاده نیز به این سخنان افزودهاند تا هر کس سروکار با حقوق و قوانین دارد بداند و آگاه باشد که دلیلی ندارد قوانینی که «تاکنون» جاری بوده، «از این پس» نیز جریان داشته باشد. به عبارت دیگر بزودی شاهد شکل گرفتن دادگاههای ویژة مسلمانان در کلمبستان خواهیم بود. چرا که به گفتة روزنامة لوموند، «تاکنون» 10 «دادگاه اسلامی» در انگلستان فعالیت دارند که اختلافات فامیلی را حل و فصل میکنند، و مراجعه به آنها اجباری نیست. ولی همانطورکه لرد فیلیپس تأکید کردهاند، «تاکنون» اینچنین بوده! بهتر بگوئیم، «بعد از این» میتواند چنین نباشد.
اما برای حفظ ظاهر، در واکنش به سخنان لرد فیلیپس، یکی از سخنگویان گوردون براون، نخست وزیر انگلستان، فرمودهاند که «قانون بریتانیا» باید بر ارزشهای «بریتانیک» استوار باشد! قوانینی که به تصویب پارلمان بریتانیا میرسد. ولی روزنامة لوموند مینویسد، گوردون براون در ماه مارس 2007، به عنوان وزیر دارائی، استراتژی «توسعة مالی اسلامی» را برای جذب سرمایههائی که طبق احکام قرآنی فعالیت دارند پیشنهاد کرده بود! سرمایههائی که به دلیل چپاول استعمار انگلستان در کشورهای مسلمان نشین نرخ رشد سالانهشان به 15 درصد بالغ میشود!
15 در صد، نرخ رشد سالانه سرمایههائی است که طبق «احکام شریعت» فعالیت دارند! به عبارت دیگر سرمایههائی که از کشورهای نفتخیز مانند ایران چپاول شده از طریق عمال انگلیس در امارات به کلمبستان سرازیر میشود. در حالیکه جمعیت مسلمان ساکن انگلستان حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر است و اکثر آنان حقوقبگیراند نه سرمایهدار! اما، خارج از منافع اقتصادی بنیادها، کانونها و شرکتهای «اسلامی» که با ارز حاصل از تاراج نفت و طبق قوانین قرآنی در لندن «فعال» میشوند، اجرای احکام شریعت در کلمبستان، اهداف «سیاسی ـ اقتصادی» دیگری را نیز دنبال میکند: ویترین سازی!
«ویترین سازی» سیاستی است جهت ایجاد جزیرههای توحش اسلامی در قلب کشورهای چین، روسیه و هند. کشورهائی که مسلمانان در آنها «مهاجر» به شمار نمیروند، و جمعیتشان به مراتب از جمعیت مهاجران کلمبستان بیشتر است، و به همین دلیل میتوانند به ابزار اعمال فشار بر دولتهای مرکزی تبدیل شوند. به عنوان نمونه تعداد مسلمانان در هند از جمعیت کشور پاکستان به مراتب بیشتر است. و یا اینکه، روسیه نه تنها هم مرز چندین کشور مسلمان نشین است که دهها میلیون مسلمان نیز در داخل خاک این کشور زندگی میکنند. و ناخداکلمب میپندارد که با اهداء امتیاز ظاهری به افراطگرایان، از طریق سیرک اسقف ویلیامز و لرد فیلیپس میتواند خارج از خاک خود خواهان رعایت حقوق مسلمانان شود و به این ترتیب اهرمهای افراطگرائی اسلامی را در داخل کشورهائی چون هند و روسیه نیز به دست گیرد.
البته ناخداکلمب از هول هلیم در دیگ افتاده، چون یک نکتة پیش پا افتاده را فراموش کرده و آن اینکه برخلاف قوانین انگلستان که به گفتة لرد فیلیپس «تاکنون» چنین بوده، یک سکه، «تاکنون» دو رو داشته و «از این پس» هم دو رو خواهد داشت. به عبارت دیگر، دولتهای دیگر نیز قادرند از طریق اسلامگرایان برای ناخداکلمب در خاک کلمبستان ایجاد دردسر کنند. ولی عشق با منطق بیگانه است، و حاکمیت انگلستان مانند دیگر اعضای سازمان ناتو دل در گروی فاشیسم دارد و فاشیسم را «جاودان» میخواهد.
چهل سال پیش، در تاریخ اول تیرماه سال 1347، روزنامة خانوادة مسعودیها ـ اطلاعات ـ به نقل از خبرگزاری فرانسه به همة مسلمین مژده داد، هیتلر زنده است و با «اوا براون» در نزدیکی شهر بوگاتا در کلمبیا زندگی میکند! این مژدة شادیبخش را سه نفر که نام آنها فاش نشده به جهانیان دادند. به گفتة این سه ناشناس:
«24 ژوئیه سال 1945، پس از اشغال برلن توسط شورویها هیتلر و اوا براون آلمان را با یک زیردریائی ترک کردند. شش نفر نیز در این سفر همراه آنان بودند. هیتلر و اوا براون سه میلیون دلار پول داشتند و این زیردریائی آنها را به کلمبی [کلمبیا] برد.»
منبع: اطلاعات، مورخ اول تیرماه سالجاری.
بله این یک نمونه از اخبار مهمی بود که روزنامة اطلاعات، شیپور تبلیغاتی حاکمیت انگلستان منتشر میکرد تا همه بدانند هیتلر هم مانند امام زمان «غیبت» کرده، و روزی از همین روزها ظهور خواهد کرد و «عدالت» را در سراسر جهان برقرار میکند. جهت استقرار عدالت، آنحضرت ابتدا حزب عدالت و توسعه را در ترکیه بازگشائی کرده، و سپس با یک ضربة شمشیر مبارک خط لولة صلح را هم تا ابد قطع میکنند.