سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۱

سافت و سوسیالیست!



«[...]‌تمام فلسفة اسلام روی نجاسات بنا شده اگر پائین تنه را از آن بگیرند اسلام رویهم می‌غلتد و دیگر مفهومی ندارد[...]‌ یکدسته [...] برای تأئید حرص و آز و شهوت و خودپسندی و جاه‌طلبی خودشان[...] دنیای نامرئی و خدای قهاری تصور کرده‌اند که همان تمایلات پست آن‌ها را دارد[...]»
منبع:  توپ مرواری

بحران سیاسی در یونان،  ائتلاف حزب کادیما با لیکود در اسرائیل،   و ... و از همه مهم‌تر عقب‌نشینی اتحادیة اروپا از پروژة «ریاضت اقتصادی» نشان از خرد شدن سه پایة استعماری «آلمان ـ‌ فرانسه ـ اسرائیل» دارد!   در واقع سقوط سرکوزی،  همان سقوط ویشی‌ست‌های متحد هیتلر است،   منتهی اینبار یک سوسیالیست به صورت خیلی «سافت»،‌  نقش «دوگل» را ایفا می‌کند!  مسلم بدانیم که تغییر در فرانسه،  نه تنها دولت هیتلر مؤنث،   که همپالکی‌های‌ فاشیست‌اش را در سراسر آمریکا و اروپا متزلزل خواهد کرد و به طریق اولی حکومت‌های توحش‌پرور منطقه،  از قماش حکومت جمکران از پیامد این تزلزل در امان نخواهند بود.   به همین دلیل هفته نامة «اکونومیست» که پیشتر به شاخ و شانه کشیدن برای جناح چپ فرانسه مشغول بود و تغییر سیاست اقتصادی در این کشور را با فروپاشی در ترادف قرار می‌داد،   اکنون باد در بادبان پارة حکومت اسلامی و رهبر مفلس آن انداخته،   از «مدیریت غیرمتعارف» خامنه‌ای و اعتقاد تل موهوم «مردم فرودست» به این حکومت،‌  برای‌مان بی‌بی‌گوزک می‌بافد و ... و از آنجا که «وصف‌العیش،  نصف‌العیش»،   این بی‌بی‌گوزک‌های «مید.  این.  یو. کی» چنان به مذاق پاسدار شریعتمداری خوش آمده که خبر ویژة کیهان،   مورخ 18 اردیبهشت‌ماه 1391 را به نقل آن‌ها اختصاص داده:

«[...] آیت‌الله خامنه‌اي [...] به روشي غيرمتعارف اما كارساز بحران‌ها را مديريت مي‌كند[...‌] جمهوري اسلامي بر خلاف رژيم‌هاي ديگر منطقه كه اعتقادي به مذهب ندارند،  بر پاية اعتقادات ديني مردم [...] شكل گرفته و همچنان از اين حمايت مردمي بهره‌مند است[...]»

بله،  «دیگر رژیم‌های منطقه» که به مذهب اعتقاد ندارند همان دولت روسیه است که اکونومیست بدبخت جرأت نمی‌کند از آن نام ببرد.  خلاصه اگر ایرانیان از حکومت مذهبی جمکران گریزان‌اند هیچ اهمیتی ندارد؛   کارفرمایان اکونومیست برای تأمین منافع‌شان نه تنها به این حکومت «نظم‌شکن» و «ایران‌ستیز» نیاز دارند که خیلی هم از این‌ جانوران وحشی خوششان می‌آید.   هم‌اینان بودند که جهت گسترش فقر و بیکاری در اروپا از زوج «مرکل ـ ‌ سرکوزی» حمایت می‌کردند.   چرا که رشد فاشیسم در بستر فقر و فرودستی به بهترین وجه امکانپذیر می‌شود.   فرصت‌طلبی «سنتی» حزب کمونیست فرانسه به کنار،‌   بی‌دلیل نبود که پس از 5 سال حکومت پلیسی گروه نیکولا سرکوزی،  آراء رهبر ویشی‌ست‌ها در دور اول انتخابات ریاست جمهوری نسبت به گذشته افزایش هم نشان می‌داد!   بله،  ‌ ریاضت اقتصادی توأم با سرکوب سیاسی و پلیسی به تدریج نتایج مطلوب را به بار آورده بود و محفل نیکولا سرکوزی می‌پنداشت که می‌تواند رسماً در استخر فاشیسم شنا کرده،    با «جبهة‌ملی» و فاشیست‌ها دولت تشکیل دهد.   اینچنین بود که روز جهانی کارگر،   نیکولا سرکوزی،‌  طرفداران‌اش را به میدان کنکورد پاریس آورد و بعضی‌ها ادعا کردند که 200 هزار تن در این «تظاهرات» حضور به هم رسانده بودند!

یادآور شویم حداکثر ظرفیت این میدان،   اگر بخواهیم خیلی دست و دل‌باز باشیم،  از 40 هزار نفر فراتر نخواهد رفت!   دروغ‌چرا؟  روز پنجم ماه مه 2012،   برای مشاهدة ابعاد نوین میدان کنکورد به محل رفتیم ولی دریافتیم این کنکورد همان کنکورد کوچولوی خودمان است!   در هر حال،   اگر میلیون‌ها فرانسوی هم در میدان کنکورد تجمع کرده بودند هم اهمیتی نداشت؛‌   نتایج انتخابات،  به ویژه در یک دمکراسی،   هرگز در خیابان تعیین نمی‌شود‍!  پس ‌بگذریم و بازگردیم به معجزات پس از دور اول انتخابات فرانسه!

شبکة «بی.‌اف. ام. تی‌وی» از عیال «شتروس‌ـ کان» دعوت کرده بود پوشش خبری دور دوم انتخابات را برعهده‌ گیرد،  ولی باز هم بساط‌شان از نیویورک در هم ریخت!  ابتدا قاضی دادگاه محاکمة «شتروس ـ کان» را به جرم تجاوز به «نفیسا دیالو» تأئید کرد.  بعد هم پروندة درخشان فعالیت‌های ایشان در  هتل «کارلتون» شهر «لیل» مطرح شد و ... و رسانه‌های فرانسه به ما گفتند در میهمانی‌های هتل کارلتون «تجاوز دستجمعی» صورت می‌پذیرفت.  و از آنجا که «شتروس‌ـ کان»،‌  برخلاف مرده‌شویان جمکران نمی‌توانست این عملیات را به «فرهنگ و ارزش‌های دینی» مرتبط کند،   لگدی نثار سرکوزی کرد و بر ملا شدن افتضاح «سوفی‌تل» ‌نیویورک را به حساب او نوشت!   در صورتیکه نیکولا سرکوزی،   مانند «چپ‌نمایان آلمان» به قبیلة‌ «کلارسفلد» ارادت فراوان دارد و از اشغال سرزمین‌های سوریه،   لبنان و فلسطین توسط اسرائیل حمایت می‌کند.   بی‌دلیل نبود که در دور دوم انتخابات،  بیش از 80 درصد فرانسوی‌های ساکن اسرائیل به سرکوزی رأی دادند!   برخلاف توهم اسرائیل‌پرستان،  با شایعه‌پراکنی نمی‌توان وابستگی‌های محفلی سرکوزی به «شتروس ـ ‌کان» را پنهان داشت!

باری،   یک روز پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات،   پس از اینکه سرکوزی «ریشه‌های مسیحی» فرانسه را کشف کرد،   «مارین لوپن»،  رهبر فاشیست‌ها هم رسماً اعلام داشت، ‌ آراء جبهة ملی اعتراضی نیست و ما آمادة همکاری هستیم!   اینجا بود که بعضی‌ها به ناچار ماجرای حمایت مالی قذافی از سرکوزی را فاش کردند.   دلیل هم اینکه یک سیاست نوین به ارائة «تصویر دلپذیر» از فرانسه نیاز دارد و اوج‌گیری روابط نزدیک «سرکوزی ـ  لوپن» این تصویر را مخدوش می‌کند.   پیشتر این دولت ویشی بود که در چنین جایگاهی قرار داشت.   و پس از شکست ارتش آلمان،  برای آراستن ظاهر فرانسه ناچار شدند ژنرال دوگل را از لندن به پاریس بیاورند تا افتضاح ویشیست‌ها را جمع و جور کنند.   از شما چه پنهان،  اینبار هم جهت برچیدن دکان «آلمان ـ فرانسه» یک سوسیالیست را با آراء نه چندان چشمگیر،‌  پیروز این انتخابات معرفی کردند،   به این امید واهی که همان سناریوی پوسیدة پس از جنگ جهانی دوم،‌  در فرانسه و به طریق اولی در ایران به مورد اجرا در آید!   به همین دلیل است که اکونومیست به تحسین توحش و نظم‌شکنی علی خامنه‌ای نشسته.

خارج از دروغ‌پراکنی و مهمل بافی،   اکونومیست قانون‌شکنی،  سرکوب و لات‌بازی را رمز موفقیت حکومت اسلامی برشمرده و ادعا می‌کند،   «مردم» هیچ مخالفتی با حکومت توحش ندارند،  چرا که به اسلام معتقدند:

«[...‌] اعتقادات مذهبي مردم باعث شده تا آن‌ها از گروه‌های مخالف جدا شوند [...]‌»     
باید قبول کرد که «اسلام سنج» اکونومیست حرف ندارد!   به عبارت دیگر،  قلم زن اکونومیست در هم‌سوئی با روح‌الله خمینی،   ‌مخالفان حکومت اسلامی را «بی‌دین» می‌خواند. این رسانه در راستای گسترش توحش و نظم‌شکنی، ‌ تعهد رسمی دولت ایران به قرارداد منع گسترش سلاح‌های اتمی را نادیده گرفته،‌   فتوی خامنه‌ای را «ملاک» می‌داند.  جالب اینجاست که برخلاف سنت رایج روحانیت شیعه،   اکونومیست نوعی فتوی اختراع کرده که «تغییرناپذیر» نیز هست،  ‌ یعنی شامل مرور زمان نمی‌شود و هیچ آخوند دیگری،  حتی «آیات عظام مترقی» و محبوب بی‌بی‌سی و رادیوفردا هم نمی‌توانند آن را نقض کنند:  

«[رهبر ایران] بمب اتمی را حرام اعلام كرده [...] اين يك حكم ديني نقض‌ناپذير است. نهادهاي امنيتي آمريكا نيز پذيرفته‌اند كه ايران سرگرم توليد سلاح اتمي نيست [...]»

همة این حکایات «مفرح» روز گذشته در خبر ویژة کیهان منتشر شده بود.  یعنی همزمان با ادای سوگند ولادیمیر پوتین در کاخ کرملین.   یادآور شویم در سایت رسانه‌های معتبر فرانسه،   فیلم این مراسم به صورت «نصفه ـ  نیمه» و به همراه دروغ‌های شاخدار در دسترس مشتاقان قرار گرفت!   مهم‌ترین دروغ‌ این بود که «پوتین به قول خود،   مبنی بر انتخاب فرمانداران توسط مردم وفا نکرد»،   حال آنکه قانون «انتخاب فرمانداران با آراء‌ مردم» مدت‌هاست که به امضاء دیمیتری مدودف رسیده!  در هر حال،   دروغ‌پردازی به رسانه‌های «معتبر» فرانسه محدود نمی‌شود؛   ورق‌پاره‌های جمکران نیز از همین مکتب مقدس پیروی می‌کنند.   به عنوان نمونه،  سایت «مهرنیوز»،  مورخ 5 اردیبهشت‌ماه سالجاری، ‌ از برگزاری مراسم چهارشنبه‌سوری توسط زرتشتیان حکایت‌ها دارد:‌

«تمام تلاشم برای راه‌یابی به یک جمع زرتشتی [...] برای دیدن یک برنامه چهارشنبه‌سوری [...]‌ بی‌نتیجه ماند [...]»  

نمی‌دانستیم  زرتشتی‌ها،  با احترامی که برای آتش‌  قائل‌اند،  چهارشنبه‌سوری از روی آتش می‌پرند و شاید چهارشنبه سوری جشن زرتشتی‌هاست،  در نتیجه،  مسلمین در آن شرکت نخواهند کرد!   جالب اینجاست که این مزخرفات را گروه «فرهنگ و ادب» مهرنیوز منتشر می‌کند،‌   و در کمال حماقت ادعا دارد،   یزدی‌ها هیچ مشکلی با تازیان تاراجگر نداشته‌اند،   چرا که خوی‌شان «زرتشتی» است!   از مطلب دور افتادیم، ‌ بازگردیم به سقوط «سافت» هیتلر در فرانسه،  که در کیهان،   تشرف اکونومیست به دین مبین را در پی آورد و از همه مهم‌تر تلویزیون بی‌بی‌سی را به این صرافت انداخت که می‌توان برای بزک کردن چهرة کریه جنبش سبز و حزب رستاخیز و اسرائیل،   کل این مجموعه را به شاپور بختیار پیوند زد!

همچنانکه بالاتر گفتیم،  پرروئی محفل سرکوزی،‌  باعث شد قذافی را از قبر بیرون بکشند،   تا به کمک سوسیالیست‌ها،  ‌ بساط هیتلر را در فرانسه برچینند.   در این گیرودار بود که در تاریخ 5 مه 2012،   تلویزیون بی‌بی‌سی در یک برنامة گوساله فریب به ما گفت،  «شاپور بختیار برای کشتن خمینی به اسرائیل روی آورده بود!»   همچنانکه بارها گفته‌ایم،   ملاک ما عملکرد شاپور بختیار طی 37 روز نخست‌وزیری اوست.   بختیار همواره از قانون و نظم قانونی دفاع کرد و به صراحت مخالفت‌اش را با «حکومت نعلین» اعلام داشت.  از نظر ما،  در آن مقطع تاریخی،‌  چنین برخوردی قابل تحسین است.   اگر شاپور بختیار از اسرائیل تقاضا کرده بود که خمینی را سر به نیست کند،   مسلماً مقامات اسلام‌نواز اسرائیل،  ‌ برای تخریب بختیار هم که شده،   از این فرصت طلائی استفاده می‌کردند.   شاید وزارت امور خارجة بریتانیا به دلیل ابتلا به آلزایمر،  و یا تحت فشارهای «مالی»‌ آنچنان دچار بحران شده که رسماً خودش را به خریت زده باشد؛  سقوط بختیار،  و استقرار حکومت توحش در ایران،‌   به تجزیة لبنان و تخریب عراق انجامید و همچنانکه شاهدیم کشورهای مسلمان‌نشین را به طاعون «حکومت اسلامی» مبتلا کرد.  به عبارت دیگر،  بساط حاج روح‌الله برای تأمین منافع اسرائیل به راه افتاده بود.   این روند گسترش توحش 33 سال بعد،‌   به دلیل دخالت روسیه،‌  فقط در سوریه متوقف ماند!   سوریه‌ای که،   در پی جنگ 33 روزه،  ‌ در سپتامبر سال 2007 توسط جنگنده‌های اسرائیل بمباران شد و خفقان حکومت ملایان در برابر یکه‌تازی‌های اسرائیل گویاتر از آن است که به تفسیر نیاز داشته باشد!   در واقع،   ارتباط اسرائیل با حاکمیت ایران،  از الگوی ارتباط توفانی فرانسه با ارتش ناتو پیروی می‌کند و بر محور ابله‌فریب «عشق و نفرت» متمرکز شده.  

در دوران ژنرال دوگل ارتباط عاشقانة فرانسه و ناتو مخدوش شده،   آن حضرت «ظاهراً» عضویت فرانسه در فرماندهی ناتو را به تعلیق در آوردند.   ولی در دوران سرکوزی حاکمیت فرانسه برای بازگشت به فرماندهی ناتو سر‌ودست می‌شکست و ... و اینک برنامة  فرانسوا اولاند خروج از این صورت‌بندی‌ها است.   به عبارت دیگر،   شرایط چنین ایجاب می‌کند که فرانسه در جایگاه «مستقل» بنشیند،‌   البته فقط در رسانه‌ها!   

در واقعیت هیچ استقلالی در کار نیست چرا که فرانسه،  مانند همة کشورهای اروپای غربی،  خراج‌گزار آنگلوساکسون‌هاست.   هدف از «استقلال» رسانه‌ای فرانسه،   حمایت از منافع لندن و آنگلوساکسون‌های آنسوی آتلانتیک در کشورهائی است که این منافع مقدس مورد تهدید قرار گرفته.   حضرات چنین می‌پندارند که «در» همچنان بر همان پاشنة‌ 69 سال پیش خواهد چرخید!   آن زمان که بریتانیا،   پس از اخراج رضاشاه «مستقل»،  ‌ به گسترش همان تشکیلات استعماری مشغول شد و شمشیر کذا را در «کنفرانس تهران» به حضور استالین تقدیم کرد تا ایشان آن را بر فرق خلق‌های شوروی فرود آورند که آوردند!   حضور وزارت امور خارجة مفلس بریتانیا بگوئیم،   بازنویسی تاریخ ایران،   آنهم از زبان مقامات اسرائیل، ‌ افلاس‌تان را درمان نمی‌کند،‌   بلکه ابعاد گستردة‌ این افلاس را می‌نمایاند.   افلاس امپراتوری‌ای که در توهم بازتولید کودتای «شیخ‌وشاه»‌ دست‌وپا می‌زند و می‌کوشد از علی خامنه‌ای مفلوک  تصویر شاهنشاه قدرقدرت  ارایه دهد،   حال آنکه نه استالین در مسکو نشسته،  و نه روزولت در کاخ سفید!   و از همه مهم‌تر،‌ در فرانسه نیز به صورت «سافت» یک دوگل از نوع سوسیالیست ظهور کرده!           
     
«[...‌] خاصیت هر نسل این است که آزمایش نسل گذشته را فراموش بکند [...]‌ به همین علت بشر را وادار می‌کنند همیشه رو به قهقرا برود.   فقط الفاظ فرق می‌کند.  اما دیکتاتور امروز به مراتب خطرناک‌تر از دیکتاتور هزار سال پیش است [...]»
منبع:  توپ مرواری













...









Share