چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۹۲

تستیکول راحل!

 
پس از مذاکرات ژنو،   وغ‌وغ‌ساهاب‌های ارتش آدمخوار ناتو از طریق «نشخوار گذشته» ـ جست وخیز در  لجنزار توهمات و روایات ـ  فعالیت‌های علمی و فرهنگی،   و به طور کلی «مدرنیته» را به خشونت و توحش و عرفان و بی‌بی‌گوزک‌های کربلا پیوند زدند،   و جمکرانیان نیز خشونت روابط یک‌سویة امامان‌شان را به روابط حقوقی معاصر «وصله» کردند.  در نتیجه،   معلوم شد پیش از اسلام هم خداوند و جبرئیل برای مصائب حسین عین در کربلا روضه می‌خواندند؛  روضه و زوزه و عزاداری برای عین سوم،  یعنی «مبارزه با امپریالیسم»،‌  و ... و از همه مهم‌تر اینکه کشور ایران به حسین عین تعلق دارد!   بله،   کشور ایران می‌تواند به همه تعلق داشته باشد،  بجز به ما ملت،  ‌چرا؟  چون منافع ملت ایران با منافع استعماری آنگلوساکسون‌ها در تضاد قرار گرفته!   
 
و به همین دلیل است که بی‌بی‌سی،  از یک‌سو برای گریبایدوف مرثیه می‌خواند و از «احترام او به فرهنگ ایران» قصة خاله‌سوسکه می‌گوید،‌   و از سوی دیگر میرحسین موسوی را به عنوان «هنرمند» به فروش گذارده،  و توحش و حماقت روح‌الله خمینی را در بسته بندی فریبندة‌ «هنر» به مخاطب حقنه می‌کند.  نهایت امر،   همین بی‌بی‌سی،   خشونت و لات‌بازی «پیوتر پاولنسکی» را با «هنر» در ترادف قرار می‌دهد تا به دوران نورانی تقابل نظامی لندن با تزارها بازگردد.   تقابلی که چند سال پس از سرنگونی تزار،   به جنگ جهانی دوم و پایه‌ریزی ارتش ناتو انجامید!   ارتشی که به گواهی تاریخچة ننگین‌اش از انواع یوتوپیا ـ  حکومت‌های دینی،  بومی و قومی حمایت کرده.   
 
حال که به ارتش آدمخوار ناتو رسیدیم ‌یادآور شویم،  بخش ایتالیائی‌زبان سایت ولترنت،  در تاریخ 6 نوامبر سالجاری مطلبی منتشر کرد،  ‌تحت عنوان «ریشه‌های فاشیستی ارتش ناتو.»   و تصویر توئیئر ناهید رکسان،  مورخ 11نوامبر سالجاری ـ  ملاقات ادوارد هشتم با هیتلر در سال 1937 میلادی ـ  به  همین مطلب تعلق داشت.   در ضمن با پوزش از خوانندگان گرامی یادآور شویم در وبلاگ «گاف و گلستان» تصویر ملکه زیبائی نیکاراگوئه را به حساب دختر شایسته این کشور گذاشتیم!   ولی اینبار اشتباهی در کار نیست؛   برای وبلاگ امروز تصویر ملکه زیبائی ونزوئلا ـ  ملکه زیبائی جهان ـ  را برگزیده‌ایم!   حال از مسابقات ملکه زیبائی جهان در مسکو خارج می‌شویم و بازمی‌گردیم به مراسم روضه و زوزه جمکرانیان و روضه‌خوانی جبرئیل و الله:
 
«[...]عزاداری امام حسین در میان همه انبیاء بوده،  روضه‌خوانش گاهی خداوند و گاهی جبرئیل بوده [که] روضه عطش می‌خواندند[...]»
منبع:  فارس‌نیوز،  ‌مورخ 12نوامبر 2013
 
همچنانکه می‌بینیم مرده‌شویان نه تنها وجود «مادی» توهمی به نام «الله» را به اثبات رسانده‌اند؛ که شاهد روضه‌خوانی ایشان نیز بوده‌اند،   و می‌دانند که «الله» به «روضة عطش» ‌خیلی علاقه داشته و اینهم اسناد و مدارک و شواهدش!   باری در ادامة‌ این اظهارات «مستدل» چنین آمده که در زمان حکومت یزید،  حسین عین متوجه شد که «اسلام در خطر است!»   و برای نجات «اسلام» لازم آمد ایشان چاره‌ای بیاندیشند و حرکتی «تاریخی» بفرمایند!   البته در قاموس مرده‌شویان «تاریخ» یعنی بازنشخوار چرندیات و روایات پدر،   تخریب‌انسان،   و خلاصه به ارزش گذاردن مرگ و زندان و مجازات‌:
   
«[...] اسلام را در مخاطره دیدند [...] لذا واجب دانستند که قیام کنند و خود و عیال را فدای اسلام عزیز کنند[...] از مدینه به مکه آمدند و در وقت حرکت،  نامه مختصر، امّا پرمعنایی به برادرشان [...] نوشتند:[...] سفر من،  سفرِ شهادت و سفر دفاع از اسلام عزیز است و هر که با من حرکت کند،  شهید می‌شود و هر که با من نیاید، عاقبت به خیر نخواهد شد و دنیا و آخرتش حتماً در مخاطره است[...] بنابراین حرکت تاریخی و به هنگام امام حسین اسلام را زنده کرد و [...] اسارت خاندان ایشان،  موجب نابودی بنی‌امیه شد[...]»
همان منبع
 
حال اگر نیم نگاهی به بریده روزنامه‌های اواخر دوران پهلوی دوم بیاندازیم خواهیم دید که نمایش تکراری «حصر» اراذل و اوباش جمکران،   از قماش منتظری و موسوی و کروبی و  شرکاء با چه «هدفی» به صحنه آمده؛   کسب مشروعیت و محبوبی‌ات برای فعلة دین‌فروش استعمار،  از طریق بازتولید بی‌بی‌گوزک کربلا!   به عنوان نمونه،  ‌ قصة «دست بریدة‌ ابوالفضل» با شایعة سازمان سیا پیرامون «دست گاز گرفته» دختر موسوی  بازتولید شد.   بعد هم سایت کلمه به ابوالفضل مونث هزارة سوم تریبون داد تا ضمن بازار گرمی برای میرحسین جلاد،   پدرپرستی را به ارزش بگذارد،   خود را «خیرخواه» مردم جا زده،  همزمان  «مردم» را در جایگاه «قضاوت» بنشاند.   در تاریخ 10 آبانماه سالجاری،   سایت رادیوفردا به نوبة خود مزخرفات عوام‌پسند «کلمه» را منتشر کرد:
 
«[...] وقتی به ما سیلی می‌زنند،   در شرایطی که می‌دانند ما مطرح می‌کنیم، پس به مظلومینی که صدایشان به جایی نمی‌رسد [...]‌چه می گذرد؟  ما نگران این قضیه هستیم و همانطور که پدر و مادر ما و باقی پدر و مادرهائی که در زندان [...] هستند [...] برای حفظ حقوق و شان انسان‌ها می‌ایستند ما هم [...]حاضریم هزینه‌ی سنگین‌تر هم بدهیم[...] در این بی‌قانونی از که و به کجا شکایت ببریم؟   ما شکایت را نزد خدا و مردم و مادرم زهرا خواهیم برد[...]»
 
البته باید گفت که آنچه ایشان «باقی پدر و مادرها» می‌خوانند،  مسلماً نخست‌وزیر جنگ تفریحی «امام خمینی» نبوده‌اند،   و پروندة 7 هزار اعدام در زندان‌های سیاسی را نیز «یدک» نمی‌کشند.   ولی جالب اینجاست که مقامات رسمی قلعة حیوانات نیز به این صحنة کربلادوستی میرحسین موسوی و دختران‌اش میدان داده،   جفنگیات «سایت کلمه» را گسترش می‌دهند تا همه باور کنند که موسوی و زهراخانوم در «حصر» قرار گرفته‌اند،   و یزید فرزندان‌شان را آزار می‌دهد!   
 
جالب اینکه،  این صحنة «جانگذاز» به فاصلة چند روز ناگهان تغییر کرد،  و بی‌بی‌سی و رادیوفردا از ملاقات ابوالفضل‌های مونث با میرحسین و زهراخانوم،  یا به قول آنگلوساکسون‌ها،   «هنرمندان انسان‌دوست» قلعة حیوانات خبر دادند!  ولی کارخانة بی‌بی‌گوزک‌سازی دست بردار نیست،  و به دست بریده و گاز گرفته و اینحرف‌ها اکتفا نمی‌کند.  خلاصه کار بالا گرفت:
 
«[...] یزید در جلسه‌ای که حضرت زینب ایستاده بودند و سر مقدّس امام حسین در مقابل او قرار داشت،   در حالت مستی و غرور گفت:  خبری جائی نیست.   نه قرآنی و نه وحی و نه امام و پیغمبری وجود ندارد!»
منبع:  فارس‌نیوز،   مورخ 21 آبانماه سالجاری  
 
 بله اگر اشتباه نکنیم!   یزید هم «نگرش علمی» داشته،  کافر و ماتریالیست بوده،   در حالیکه عین سوم،  همچون پدر و مادر هنرمندش برای «نجات اسلام» شهادت‌طلبی می‌فرموده!   می‌بینیم که به تقلید از ایشان،  ابوالفضل‌مونث معاصر نیز برای پرداخت «هزینه بیشتر» و گسترش لات‌بازی خیز برداشته بود و چه بگوئیم که به «دلایلی» ناکام ماند!   باری حسین عین،  همان روزها خطاب به مردم گفته بود:
 
«[...] نمی‌بینید که حق پایمال شده و باطل رو افتاده است؟  نمی‌بینید کسی مثل یزید روی کار آمده است؟ مرگ برای مؤمن شربت است [...] باید همه و همه خود را فدای اسلام عزیز بکنیم. [...]ای مردم! [...] من برای امر به معروف و نهی از منکر از مدینه به مکه آمده‌ام،  برای دفاع از اسلام آمده‌ام و اسلام به من می‌گوید که باید خود را فدای دین کنم.[...]»
همان منبع
 
مشتاقان دنبالة این حکایت بلاهت‌گستر می‌توانند به «فارس‌نیوز» مراجعه کنند تا ما بپردازیم به ظهور حسین عین ـ پیوتر پاولنسکی ـ  در هزاره سوم.   به گزارش بی‌بی‌سی،  مورخ 11نوامبر 2013،‌   ایشان هم مانند میرحسین «هنرمند» هستند،   و برای پیروزی «حق بر باطل» از سنت‌پترزبورگ به مسکو آمده‌،‌   آلت تناسلی‌اش را با میخ به زمین دوخته!   البته به گزارش فیگارو و رادیوفردا،‌ حسین عین روسیه «تستیکول‌ مقدس‌شان» را به زمین میخ کرده بودند.  در هر حال،   تفاوتی نمی‌کند.   این حسین،  برخلاف آن حسین و میرحسین،   اهل و عیال و زینب و ابوالفضل و زهرا و غیره  ندارد.   داروندارش را در «میدان سرخ» با میخ به زمین کوبیده و اهالی بی‌بی‌سی بلافاصله کشف کردند که او هم مانند میرحسین «هنرمند» است و آمادة فداکاری:
 
«[...] یک هنرمند روس [...] در اعتراض به سیاست های دولت روسیه پس از لخت شدن،  خود را در میدان سرخ مسکو به میخ کشیده بود[...] پیوتر پاولنسکی [...] به مدت یک ساعت و نیم آلت تناسلی خود را با میخ به زمین دوخته بود [...] پاولنسکی [...] در بیانیه‌ای گفته [...] کشور را به زندانی بزرگ تبدیل کرده‌اند،  آشکارا از مردم دزدی می‌کنند و با آن پلیس و دیگر سازمان های امینتی را قدرتمندتر می‌کنند[...]»
 
پاولنسکی در ادامه افزود،  ای مردم!   نمی‌بینید که حق خانواده ویندسور پایمال شده؟ نمی‌بینید کسی مثل پوتین روی کار آمده است؟  مرگ برای مؤمن شربت است [...] باید همه و همه خود را فدای اسلام عزیز بکنیم.  [...] ای مردم! [...] من برای امر به معروف و نهی از منکر از سن‌پترزبورگ به مسکو آمده‌ام،   برای دفاع از اسلام آمده‌ام و اسلام به من می‌گوید که باید خود را فدای دین کنم.  حرکت من،  برای احیای سیرة پیامبر و امیرالمومنین  است؛‌ من قیام کردم برای اینکه حق را زنده و باطل را نابود کنم.
با بی‌صبری منتظریم،  سایت رادیوفردا تصویر «تستیکول سوراخ شده» حضرت پیوتر «عین»،‌  هنرمند متعهد و مکتبی را در کنار تصاویر «دست گاز گرفته» صبیه موسوی منتشر کند تا همه بدانند که تخریب و تهاجم و وحشی‌گری با «هنر مدرن»  ترادف دارد!   اتفاقاً در تاریخ 7 نوامبر سالجاری،   سایت دویچه وله هم «هنر مدرن» را «هنر وحشی» و بدیع توصیف کرده و می‌نویسد،  در سال 1936،  یعنی یک‌سال پیش از دیدار ادوارد هشتم با هیتلر،   نازی‌ها «هنر مدرن» را ممنوع اعلام کرده بودند:
 
«هنر ابتدای قرن بیستم میلادی هنری بود جدید، بدیع و وحشی [...]اما خاری بود در چشمان وابستگان به رژیم نژادپرست نازی آلمان[...]»
 
از سطور فوق می‌توان چنین برداشت کرد که نازی‌ها با «پدیده جدید و وحشی» مخالف بودند!  حال آنکه در مقایسه با انسان‌محوری «مدرنیته»،  ‌ نازیسم،  به عنوان نگرش «باورمحور» در قرن بیستم،‌  تبلور «مدرنیزاسیون» توحش بوده، ‌ هست و خواهد بود. و چرا راه دور برویم؟ «تصفیة»‌ مهاجران ترک در آلمان،‌   چپ‌ستیزی در یونان،  لهستان،  ترکیه و ... و به طورکلی  عملکرد ارتش ناتو شاهدی است بر این مدعا.   از مطلب دورافتادیم بازگردیم به بی‌بی‌گوزک کربلا،  هنر پیوتر پاولنسکی و جفنگیاتی که به ویژه درگویا نیوز برای ایجاد ترادف میان ادعای پوچ ـ  روایات ـ  با «تاریخ» سر هم شده و تداوم‌اش را در فارس‌نیوز شاهدیم:
 
«[...] در تاریخ داریم که جبرئیل امین [...] برای حضرت زهرا روضه خوانده‌ و ایشان گریه کرده‌اند[...]»
منبع:  فارس نیوز،  ‌مورخ 21 آبانماه سالجاری
 
و همچنین در تاریخ داریم که روز 8 نوامبر سالجاری،  پادشاه و ملکه هلند ـ ‌روسای لجنزار بیلدربرگ ـ  زیر رگبار گوجه فرنگی گندیده وارد روسیه شدند.  یکروز بعد،   در تاریخ 9 نوامبر 2013،‌  ناوهواپیمابر آمریکائی «نیمیتز» خلیج فارس را ترک کرد و حکومت‌های «مسجد ـ روسپی‌خانه»،  از جمله حکومت جمکران پشت وپناه‌شان را از دست دادند،   و «اسلام در خطر افتاد.»   سپس نصیرالدین حقانی زهر شهادت نوشید و اینجا بود که پیوتر پاولنسکی واجب دانست که قیام کند و آلت تناسلی یا تستیکول‌اش را فدای اسلام عزیز نماید.
 
پس،   از مدینة سن‌پترزبورگ به مسکو آمد و در وقت حرکت،  نامه پرمعنائی به بی‌بی‌سی نوشت:‌  سفر من،  سفر شهادت و دفاع از اسلام عزیز است.   هر که با من حرکت کند،  تستیکول‌اش سوراخ می‌شود و هر که با من نیاید،  تستیکول‌اش عاقبت به خیر نخواهد شد!