چهارشنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۶

کورش و کازینو!




سرانجام دونالد ترامپ موفق شد با کورش کبیر دیدار و گفتگو کند و ضمن پوچ‌سازی نوروز جمشیدی،  هذیانات احمدی نژاد را در قالب «نصایح» بنیانگزار امپراتوری هخامنشی  در پیام نوروزی‌اش بگنجاند:

«[...] کورش کبیر،  رهبر امپراطوری ایران باستان سخن مشهوری دارد:  آزادی، کرامت و ثروت توامان بزرگ‌ترین خوشبختی را به بشر می دهد.  اگر این سه را به مردم خود بدهید، عشق آنان به شما بی‌پایان است.»
منبع: صدای آمریکا،  مورخ 21 مارس 2017

بله در قاموس کاسبکار و کازینودار نیویورکی،  «خوشبختی»،‌  که احساسی است درونی و فردی و‌ برای هر کس معنا و مفهوم ویژه‌ای دارد،  تبدیل می‌شود به یک کلیشة کازینوئی و مطلوب گلة‌ موهومی به نام «مردم!»   در کلیشة ‌کذا اگر دو واژة مبهم «آزادی و کرامت» را با یک مشت دلار به «مردم» بدهید،   «عشق بی‌پایان» گله را هم به دست خواهید آورد!   و این است درک کازینودار از «حکومت!»   یک روز پس از انتشار این پیام کازینوئی،  ‌ محفل احترام به ادیان دریافت که در انگلستان،  ‌ «مردم» برخوردار از «آزادی و کرامت» به ثروت نیاز دارند.  از اینرو مادر ترزا بودجة امنیتی را افزایش داد و تهاجم «مردم خوشبخت» به پیام‌های خصوصی مردم عادی را مجاز شمرد!   سپس فرمود تا قلادة‌ احمدی‌نژاد را بگشایند باشد تا رجب اردوغان مفلس تنها نماند!   اینچنین بودکه در نخستین جمعة نوروز،   پایگاه روسیه در چچنی مورد تهاجم تروریست‌ها قرار گرفت!  به یاد داریم که نهضت عاظادی و شهید اکبر سازندگی در رکاب آتلانتیست‌ها برای استقلال چچن چه «جهادها» که نکردند!   باری،   3 روز پس از این تهاجم تروریستی،‌   شاهد تخلیة جگرگوشگان آتلانتیسم از شهر حُمص بودیم.          

در تاریخ  27 مارس 2017  ـ  نخستین سالگرد آزادی پالمیرا  ـ  شهر «حمص» نیز تحت کنترل ارتش سوریه  قرار گرفت و نورچشمان لندن و واشنگتن ـ  تروریست‌های اسلام‌گرا ـ  از این شهر خارج شدند و از همه مهم‌تر پتة‌ «دی میستورا»،   نمایندة سازمان ملل در امور سوریه برآب افتاد!  کاشف به عمل آمد که «دی میستورا» ‌پیشنهاد کرده بود،   «شرق حلب در اختیار  القاعده قرار گیرد!»  البته این خبرهای «ناگوار» را شیپورهای آتلانتیسم انعکاس نمی‌دهند!

می‌دانیم که در مرداب سکون برتری‌طلبان،  «اطلاع‌رسانی» نیز مانند آزادی بیان و برابری حقوق و دیگر مفاهیم حقوقی معاصر،  تحریف شده و «نسبی» و سلیقه‌ای و مصلحتی است.   به عبارت دیگر رسانه‌های غرب وظیفه دارند در مسیر مطلوب محافل جنگ‌طلب «اطلاع‌رسانی»کنند،   و برای پنهان داشتن تحولات «نامطلوب»،  هیاهو برای هیچ به راه اندازند تا مرهمی باشند بر زخم برتری‌طلبان آنگلوساکسون و سگ‌های وفادارشان!   به عنوان نمونه،‌  برای پنهان داشتن جنایات آمریکا و شرکاء در موصل،  شاهد جنجال رسانه‌ای در مورد «تظاهرات عظیم مخالفان پوتین» بودیم!

جریان از این قرار است که به درخواست «آلکسی ناوالنی»،   در سراسر روسیه،  حدود 14 هزار نفر بدون مجوز وزارت کشور تظاهرات می‌کنند؛  ‌ پلیس 700 نفر،  از جمله شخص «ناوالنی» را دستگیر می‌کند و ... و فریاد گاوچران‌ها و اتحادیة اروپا به آسمان برمی‌خیزد، ‌چرا؟  چون پلیس روسیه از مقررات وزارت کشور پیروی کرده و وظیفة قانونی‌‌اش را انجام داده!   جیغ و فریاد آتلانتیست‌ها نیز به دلیل «حاکمیت قانون» در روسیه است.  اگر پلیس روسیه همچون نمونة‌ اوکراین با اوباش و لات‌ولوت‌ها و چاقوکش‌های وارداتی سازمان سیا همگام می‌شد،  مسلماً آتلانتیست‌ها خیلی هم ابراز رضایت می‌کردند. 

بله،  خواست این جانوران وحشی این است که بجای روند حقوقی،   هرج و مرج و قانون‌شکنی در تمامی کشورهای جهان «روند حاکم» شود،‌ خصوصاً در روسیه!  یعنی نیروهای انتظامی «درکنار گلة وحش» قرار گیرند!  همان پوپولیسمی که در محور استعماری سنتو  ـ  جمکران،  پاکستان و ترکیه ـ  حاکم کرده‌اند.   یادآور شویم،   شخص «ناوالنی» که از احترامات ویژة بی‌بی‌سی نیز برخوردار بوده و هست،   به دلیل کلاهبرداری از یک شرکت فرانسوی به زندان تعلیقی محکوم  شده بود‍!   و خلاصه برای «اوپوزیسیون‌سازی» در کشور روسیه «شخصیت» بسیار  مناسبی به نظر می‌رسید!   

اقامة دعوی شعبة مسکوویت «ایو روشه» ـ  شرکت فرانسوی تولیدکنندة لوازم آرایش ارزانقیمت ـ  علیه برادران ناوالنی به بوق‌های بروکسل‌ستان امکان داد تا بر قامت یک کلاهبردار ردای «مخالف سیاسی» بیاندازند.   و به محض صدور حکم دادگاه برای این  «کلاهبردار مامانی»،  ‌ بی‌بی‌سی او را به عنوان «منتقد پوتین» شناسائی کرد:
«منتقد ولادیمیر پوتین به زندان محکوم شد»
منبع:  بی‌بی‌سی،   مورخ 30 دسامبر2014

همچنانکه می‌بینیم این بساط تازگی ندارد،   و اوپوزیسیون‌سازی برتری‌طلبان غرب در روسیه نیز موضوع این وبلاگ نیست.   از سوی دیگر شیفتگی استعمارگر به «قانون‌شکن» به کشور روسیه محدود نمی‌شود.   کافی است به سیاست آنگلوساکسون‌ها در ایران و ترکیه نیم‌نگاهی بیاندازیم.   این سیاست برای «رهبرسازی و گله‌پروری»،  به صورت سازمان یافته از «باورها و تعصبات‌جمع» حمایت می‌کند.   نتیجة این حمایت از توحش نیز از پیش روشن است: ‌ سرکوب سازمان یافتة‌ ملت‌ها در زمینة اجتماعی،  اقتصادی و فرهنگی و نهایت امر گسترش زمینة چپاول!

به عنوان مثال پسر رجب اردوغان،   همکار رضاضراب در کشور ایتالیا به پولشویی اشتغال دارد،   در شرایطی که رجب اردوغان در جایگاه ناجی «ملت ترک» نشسته و می‌خواهد با برگزاری رفراندوم کذا،   عظمت ترک‌ها را احیاء کند!   می‌دانیم که ترک‌ها،‌   به ویژه در دورة عثمانی خیلی «عظمت» داشتند.   از آنجمله است،   لشکر خواجه‌های حرمسرای سلطان و لشکر قدرقدرت و «ضداجتماعی» عثمانی!   

ویژگی لشکر کذا این بودکه در آن روابط همجنسگرایانه به «ارزش» و ایدئولوژی «نظامی» تبدیل شده بود.    از اینرو قدرت تخریب نظامیان عثمانی به مراتب از قدرت تخریب ارتش‌های اروپائی فراتر می‌رفت.   ‌نظامی عثمانی به دلیل پایبندی ایدئولوژیک به همجنسگرائی،  نه تنها از زن که از بنیاد خانواده ـ  زن و مرد و کودک ـ  پایه و اساس جامعه نفرت داشت!  در نتیجه،   اگر این لشکر با «عظمت» می‌توانست وارد «وین» شود،‌   به تاراج و تجاوز اکتفا نمی‌کرد، کل جامعه را به نابودی می‌کشید!   خلاصه،   اگر آتلانتیست‌ها و متحدان‌شان امروز به خشتک همجنس‌گرایان دخیل بسته‌اند و تلاش می‌کنند پای اینان را به ارتش باز کنند،‌   ارتباطی با نوع‌دوستی ندارد.   این جانوران وحشی برای ایجاد ویراست نوین ارتش عثمانی خیز برداشته‌اند.   باشد تا یک نیروی ضداجتماعی و مجهز به سلاح‌های هسته‌ای در اختیار داشته باشند.   به این ترتیب محافل برتری‌طلب می‌توانند «عظمت گذشته» را احیا کرده،   بریتانیا را به جایگاه نورانی «یگانه فاتح جنگ اول جهانی» بازگردانند.  و دقیقاً به همین منظور  است که حاکمیت انگلستان چند شاخه شده.

شاخة‌ رسمی به رهبری الیزابت دوم از برکسیت و دولت مادر ترزا حمایت می‌کند.  شاخة جوان و تروتازة آن را هم علیرغم بساط برکسیت،   برای پاسداری از اتحاد یکصدسالة «پاریس ـ لندن» زین کرده‌اند،  و به همین منظور نیز در تاریخ 16 مارس سالجاری،  پرنس ویلیام و همسرش برای تأکید بر این «مطالبات» راهی پاریس شده بودند!  شاخه سوم این سیاست،   به رهبری ولیعهد انگلستان از طریق کانادا به تجهیز نئونازی‌های اوکراین مشغول است.   و اما شاخة ‌چهارم این سیاست که پس از یک سده به مرحلة گندیدگی پای گذارده، در ترکیه اعمال می‌شود.   به همین دلیل اجرای آن را به پرنس آندرو،  عضو نه چندان خوش‌نام خاندان سلطنت سپرده‌اند.  به کسی سپرده‌اند که در ایالات متحد،  پروندة پدوفیلی و برده‌فروشی و پول‌شوئی دارد. 

بله،   در تاریخ 24 مارس سالجاری ـ  نخستین جمعة نوروزی ـ  پرنس آندروی «نکونام» به اتفاق بوریس جانسون و چند تن از مقامات اتحادیة اروپا و دلالان اروپائی یانکی‌ها راهی آنتالیا شدند،   تا به قول معروف «پیزی رجب اردوغان را جا بیاندازند!»   و نتیجة رفراندوم 16 آوریل را از پیش به دست‌اش بدهند!   

به یاد داریم که در این میعاد تاریخی،  رهبر پوپولیست‌های فرانسه در کرملین بود و پاپ هم در واتیکان برای سران اتحادیه اروپا رفته بود بالای منبر  ـ  وبلاگ پاپ و پوپولیسم.  در تاریخ 28 مارس نیز رئیس مجلس پاک‌ها راهی ترکیه شد تا از سیاست‌های ضد‌روس رجب اردوغان حمایت کند.   البته به استنباط ما،   رئیس مجلس پاک‌ها حمایت مائوئیست‌های پکن را نیز به نخست‌وزیر ترکیه ابلاغ کرده!   و در این شرایط است که رودولفو جولیانی،   شهردار اسبق نیویورک،  و یکی از طرفداران دونالد ترامپ و از حامیان پروپاقرص باند تروریست رجوی به کمک «رضا ضراب»،  حلقة رابط باند احمدی نژاد و رجب اردوغان در امور پولشوئی و قاچاق  شتافته،  و همزمان با سفر روحانی به مسکو،   زوزه و عربدة مقامات آمریکا،  کانادا،   اسرائیل و ترکیه بر علیه ایران به آسمان برخاسته.  

البته حیف است که به این بساط زوزة‌ پاسدار شریعتمداری را نیافزائیم.   شریعتمداری در  جمکران زوزه می‌کشد؛   سلطان رجب در ترکیه؛    مایک پنس و شرکاء در نشست «آیپک!»   ولی خوب تا آنجا که به تحلیل دلائل «زوزه» مربوط می‌شود،  بُعد مسافت فاقد اهمیت است؛‌   دل پاسدار شریعتمداری به دل اردوغان و مایک پنس و شرکاء راه دارد؛  و همگی عین سگ صحرای کربلا برای جنگ له‌له می‌زنند!  و هر چند آتلانتیست‌ها همیشه برای جنگ له‌له زده‌اند،  بیماری‌شان در ماه مارس باشدت بیشتری عود می‌کند!   ویژگی ماه مارس 2017 این است که با انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و رفراندوم احمق‌پسند سلطان رجب اردوغان کودتاچی،   چندان فاصله‌ای نداریم!   و می‌دانیم که جمکرانی‌ها نیز پس از فرانسه انتخابات‌شان را بر پا خواهند کرد و... و سفر روحانی به مسکو نیز در ارتباط با همین به اصطلاح «انتخابات» است.

هر چند رسانه‌ها با آب و تاب و هیاهو از امضاء سندهای همکاری بین ایران و روسیه گزارش پشت گزارش منتشر می‌کنند،   حجم مبادلات سالانه دوکشور از 2 میلیارد دلار فراتر نمی‌رود!   به عبارت دیگر،   روسیه به هیچ عنوان شریک اصلی تجاری ایران نیست،‌  و دلیل هم اینکه حکومت ایران،  همچون حکومت ترکیه،   کودتائی و دست‌نشاندة لندن و واشنگتن است. البته ملایان خیلی ادعای «استقلال و آزادی» دارند،   ولی استقلال و آزادی‌شان فقط در زمینة‌ تاراج و سرکوب ملت ایران خود را به نمایش می‌گذارد،   و باید اذعان کنیم که در این مسیر موفقیت‌های چشمگیری هم داشته‌اند.   8 سال جنایت و تاراج و جنگ زوج «موسوی ـ خامنه‌ای»،  8 سال تاراج و جنایت سردار اکبر سازندگی،   8 سال تاراج و لات‌بازی ملاممد خاتمی،   8 سال تاراج احمدی نژاد و عربده‌جوئی رابین هود چاه جمکران بر علیه اسرائیل و ...  و در حال حاضر از آنجا که شعار «نابودی اسرائیل» از زبان حسن روحانی شنیده نمی‌شود،  رابین‌هود کازینودار،‌   برای حمایت از باند احمدی‌نژاد وارد میدان شده!   

بله،  همانطور که بالاتر گفتیم،  پس از آنکه دولت مادر ترزا با افزایش بودجة امنیتی و صدور مجوز تهاجم به حریم خصوصی شهروندان جای پای «برکیست» را خوب محکم کرد،   قرار شد قلادة احمدی نژاد را نیز بگشایند،  تا به «یک نفر» پارس کند،   بدون اینکه نام و نشان این «یک‌نفر» را بر زبان آورد.

رادیو فردا نیز بلافاصله جفنگیات احمدی‌نژاد را با طلای ناب قاب گرفت و بر سر در دکان‌اش آویزان کرد.  سپس نوبت رسید به «یورونیوز»،   تا تصویر دلپذیری از زبان ابتذال و خشونت لات بسازد.  به این منظور،   یورونیوز از عروتیز و جفتک احمدی‌نژاد به عنوان «سخنان ساختارشکنانه» یاد می‌کند،   توگوئی مهرورزی می‌فهمد که چه می‌گوید!  کم مانده بود،‌  یک تفسیر فلسفی هم از عرعر و آروغ رئیس‌جمهور پیشین تحویل‌مان  بدهد.  خلاصه از این مسیر بود که علوفة کافی جهت تغذیة پاسدار شریعتمداری فراهم آمد!   

سرپرست کیهان جمکران که علاوه بر حرمسراداری،  به عنوان بازجوی ساواک نیز افتخار خدمت داشته،‌   پس از بازنشخوار علوفة اهدائی،  آروغی زد و مدعی شد،  آمریکا با اصولگرایان مخالف است و می‌خواهد میانه‌روها در انتخابات پیروز شوند:

«[...] شریعتمداری [...] گفت: آمریکا و متحدانش [...] تنها راه پیش روی را دست کشیدن ایران اسلامی از باورهای انقلابی می‌دانند [...] که از آن با عنوان "میانه‌روی" یاد می‌کنند [ با توجه به] اظهارات نتانیاهو،  «مایکل پنس» و «تونی‌بلر» [سخنرانان اصلی اجلاس اخیر آیپک] به وضوح می‌بینید که آن‌ها [...]‌ روی کار آمدن میانه‌روها در ایران را توصیه می‌کنند[...]»
منبع:  ‌فارس‌نیوز،   مورخ 28 مارس 2017

بله شریعتمداری پس از مشورت با کاظم‌خان،  چوبدار میرپنج به این «نتیجه» رسیده که جیغ و فریاد مایک پنس و شرکاء به معنای طرفداری از میانه‌روها و موضع‌گیری علیه «اصولگرایان» است!   البته واژه‌های اصولگرا و میانه‌رو در حکومت اسلامی گنگ و بی‌معناست؛   تعریف مشخصی ندارد.   دلیل هم اینکه «اصول» حکومت جمکران بر حسب منافع  لندن و واشنگتن تعریف می‌شود!   پرسوناژ «یکشنبه» در رمان «آقای سخاوتمند» را فراموش نکنیم؛‌  ایشان ‌علیرغم «انقلاب کذا» همچنان در کشورمان بر کلیة امور اقتصادی و امنیتی نظارت عالیه اعمال می‌کنند.  و فعلاً با در نظر گرفتن اوضاع ترکیه؛   اعزام رودولفو جولیانی به کمک رضا ضراب،   و به ویژه با توجه به متن پیام نوروزی دونالد ترامپ باید بدانیم که «اصولگرائی» در حکومت اسلامی آمیزه‌ای است از نفس‌کش طلبی لات‌ جمکرانی با «اصول» کازینودار نیویورکی.