هایلی لایکلی!
جدا شدن دولت
اسرائیل از گلة «فدائیان کدخدا»، مهمترین پیامد شکست سناریوی 4 مارس میباید به
شمار آید! این سناریوی سرشار از نبوغ که
با انتشار «خبر» مسمومیت سرگئی سکریپال و دخترش در سالیسبوری انگلستان آغاز
شد، با جیغ و فریاد مادرترزا و هیاهوی بوقهای
روتچیلد بر علیه مسکو و شخص ولادیمیر پوتین ادامه یافت. ولی بجای
منزوی کردن روسیه، لندن را به مضحکه
تبدیل کرد و اسرائیل را نیز در صف کشورهای بیطرف قرار داد!
در پی خودداری اسرائیل از اخراج دیپلماتهای
روسیه، در تاریخ 28 مارس سالجاری «نانسی پلوسی» در رأس
یک هیات پارلمانی حزب دمکرات ایالات متحد راهی تلآویو شد تا در مورد «مسائل
امنیتی» گفتگو کند! ناظران منطقة
خاورمیانه، هنوز نقش سرنوشتساز ایشان را
در حمایت از تروریسم و ایجاد بحران نظامی در سوریه فراموش نکردهاند. اینچنین بودکه در پی سفر خانم پلوسی به اسرائیل،
16 فلسطینی در تظاهرات «روز زمین» به قتل
رسیدند و دامنة بحران و خشونت گسترش یافت!
در نتیجه، هم مسیحیان فلسطین از
برگزاری مراسم «عید پاک» محروم شدند، و هم بوقهای محفل روتچیلد توانستند در آخرین
جمعة ماه مارس، همصدا با جمکرانیان
برای قربانیان فلسطینی اشک تمساح فراوان بریزند،
و ضمن پارس دسته جمعی به مسکو، از خود «تصویر دلپذیر» و دلسوز «انسان و
انسانیت» ارائه دهند!
البته این
نخستینبار نیست که این جماعت برای «قربانیان فلسطینی» اشک تمساح میریزند، ولی
نخستین بار است که دولت اسرائیل از گلة «گوسفندان کدخدا» جدا شده، و ارکان محفل روتچیلد را متزلزل کرده! و این
تزلزل مهمترین پیامد شکست سناریوی 4 مارس است! همانطور که بالاتر گفتیم، این سناریوی مضحک را مادرترزا بر علیه مسکو و
شخص ولادیمیر پوتین به صحنه آورد و ترهات نخست وزیر بریتانیا مورد استقبال گستردة
رسانههای پوپولیست روسیه نیز قرار گرفت! این رسانهها به بهانة «حمایت از منافع ملی روسیه»
آب به آسیاب انگلستان ریخته، همه یکدل و
یکصدا گفتند و نوشتند که، «سکریپال خائن بود، و به سزای خیانتاش رسید!» خلاصه
در سراسر جهان، «توحش و تعصب» با
پروپاگاند آتلانتیسم همسوئی کامل نشان میدهد،
و بیدلیل نیست که بوقهای
آتلانتیسم همیشه در کنار «باورهای جمع» قرار میگیرند. به
عنوان نمونه، کافی است نیم نگاهی
بیاندازیم به حمایت صدای آمریکا از «حماقت
و تعصب» و زمینهسازی جهت بر هم زدن نظم اجتماعی.
در میعاد 8
مارس سالجاری، سه دختر بچة 14 ساله برای برگزاری آنچه «نماز
یهودی» خوانده میشود، به حوالی مسجدالاقصاء
میروند و پلیس برای ممانعت از درگیری و بر هم خوردن نظم عمومی این سه صبیة «مومن»
را بازداشت کرده، تحویل دادگاه میدهد. ولی از
آنجا که قاضی دادگاه اورشلیم نمازگزاران را «برحق» میشمارد، «صدای
آمریکا» به نقل از جناح راست اسرائیل، تأکید
دارد که «قوة قضائیه از سلطة چپ» خارج شده:
«[به گفتة] نماینده
حقوقی پلیس اسرائیل [...] این دختران روز پنجشنبه هشتم مارس هنگامی به ادای نماز یهودی
پرداختند که وقت نماز ظهر مسلمانان به پایان میرسید و انتظار میرفت [...] نظم عمومی بر هم بریزد [...] اینبار قاضی دادگاه صلح اورشلیم رأی داد این سه
دختر مذهبی14ساله حق داشتهاند [...] حکم اخیر [...] با خرسندی جناح راست اسرائیل
روبرو شد که [...] همواره دستگاه قضایی کشور را متهم میکرد زیر سلطه قضات چپگرا هستند
[...] »
منبع: صدای آمریکا، مورخ 30 مارس 2018
به عبارت دیگر،
وقتی قاضی بر اساس «حق حقوقی» حکم
صادر میکند، «چپگرا» به شمار میآید! بله،
از وقتی اسرائیل از گلة «گوسفندان کدخدا»
خارج شده، لازم است دادگاهاش نیز در مسیر «باورها و
تعلقات» حکم صادر کند، باشد تا کشور
اسرائیل مانند عجمستان تبدیل شود به طویلة آخوند. آنهم
طویلة «آخوند یهودی!» به این ترتیب، شاید
تا حدودی دردهای لندن و واشنگتن، به ویژه پس از رسوائی سناریوی «مسمومیت» رسانهای
سرگئی سکرپیال و دخترش درمان شود!
ماجرای مسموم شدن یک شهروند روس در لندن همانطور که میدانیم
با وعظ و خطابة مادر ترزا آغاز شد. و
علیرغم اینکه پلیس لندن تاکید کرد برای تحقیق در این مورد به چندین هفته فرصت نیاز
دارد، مادر ترزا،
نخستوزیر با هوش و زرنگ و ذکاوتمند انگلستان بلافاصله بالای منبر رفت، مجرم و سلاح جرم را مشخص کرد و به روسیه
«اولتیماتوم» داد که برای پاسخگوئی به «استفاده از سلاح شیمیائی در خاک بریتانیا»
36 ساعت فرصت دارد! هر کس هم که در داخل خاک بریتانیا خواهان ارائة
اسناد و شواهد شد، از جمله رهبر حزب
کارگر، بر پیشانیاش برچسب «عامل روسیه» الصاق
کردند! و اما در خارج مرزها شرایط مضحکتر
از اینها بود.
رسانههای فرانسه به دلیل اتخاذ موضع منطقی ـ تصمیم پس از تحقیق در مورد مسمومیت سکریپال ـ مورد تهاجم شدید بوقهای بریتانیا قرار گرفتند؛ اظهارات
منطقی آنجلا مرکل در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با رئیسجمهور فرانسه توسط
«یورونیوز» سانسور شد، و خلاصه «آزادی
بیان» و روند حقوقی و حق تفکر و پرسش زیر لگد آنگلوساکسونها افتاد. اینچنین بود که هیچیک از رسانههای «جهان آزاد»
ادعای نخستوزیر بریتانیا را به زیر سئوال نبرد و در همین گیرودار انتخابات ریاست
جمهوری روسیه برگزار شد.
در این انتخابات،
هم تعداد نامزدها افزایش نشان میداد، و هم
تعداد شرکتکنندگان در رایگیری. ولی
برخلاف انتظار بعضیها، پیروزی ولادیمیر پوتین در این انتخابات با آراء
چشمگیری محقق شد! به عبارت دیگر، جناحی که از پوتین حمایت میکند برای اعمال
سیاستهایاش از پشتوانة مستحکمتری برخوردار شده. و با
توجه به برتری روسیه بر آمریکا در زمینة نظامی ـ
ابتر شدن موشکهای پاتریوت پس از خنثی شدن موشکهای تاماهاوک ـ به نظر میرسد که جنجال و هیاهوی مادرترزا که
به اخراج تیلرسون از وزارت امورخارجة آمریکا و ادغام این وزارتخانه در سازمان سیا
منجر شد، ریشه در مسائل دیگری داشته باشد.
سایت «ولتر نت» در این مورد مینویسد، جناح تیلرسون قصد داشت بدون اطلاع ترامپ کاخ
ریاست جمهوری سوریه را بمباران کند، و زمانیکه این توطئه افشا میشود، تیلرسون را برکنار میکنند. البته
با توجه به ادعای «ری مک گاورن» در مورد شلیک موشکهای تاماهاوک به خانشیخون در تاریخ 7 آوریل
2017 ـ ارائة اطلاعات غلط به دونالد
ترامپ ـ به استنباط ما محفل کازینونژاد و
دیگران در آخرین ماههای ریاست جمهوری
پوتین، با استفاده از خلاء قدرت در روسیه، تلاش کردند رئیس فدراسیون روسیه را سر به نیست
کنند و سوریه را نیز به اسلامگرایان بسپارند.
طی این مدت سفیر روسیه در ترکیه ترور شد، و چند
دیپلمات دیگر روسیه نیز در کشورهای هند، یونان و ایالات متحد جان سپردند و چند بار
نیز به جان ولادیمیر پوتین سوءقصد شد و ... و خلاصه طی یکسال اخیر، آنگلوساکسونها و همپالکیهایشان در داخل
روسیه، هر چه در چنته داشتند به صحنه آوردند، و آخرین نمونة این بساط پس از اخراج دیپلماتهای
روسیه از 23 کشور و تعطیلی شبکة «راشا تودی» در ایالات متحد، ورود غیرقانونی پلیس بریتانیا به هواپیمای
مسافربری روسیه در فرودگاه لندن بود! روسیه به این عمل غیرقانونی اعتراض کرد، بوق حاکمیت بریتانیا بر عادی بودن آن تاکید
نمود:
«بریتانیا بازرسی از یک هواپیمای روسیه را
'عادی' دانست.»
منبع: بیبیسی،
مورخ 31 مارس 2018
بله بریتانیا در واقع میخواهد عظمت گذشته را بازیابد، ولی به
دلیل ناتوانی فقط «نفسکش» طلبی میکند! این عربدهجوئیها فقط بازتاب شکست چندجانبة آتلانتیسم
از روسیه است. عربدههائی که ریشه در پایان انحصار شرکتهای نفتی غرب بر منابع
انرژی ایران دارد؛ نشاندهندة ناکامی آنگلوساکسونها
در اوکراین و سپس در سوریه است؛ بازتاب کساد شدن دکان جنگ زرگری دونالد ترامپ با
رهبر کره شمالی است، و از همه مهمتر، نشان میدهد به دلیل شکست چند «کودتای مردمی» در
ترکیه و ایران، اینک دو حکومت فرسودة دستنشانده
در تهران و آنکارا روی دست آنگلوساکسونها باد کرده! خلاصه مادر ترزا که با هدف منزوی کردن روسیه بر
طبل این یک حملة شیمیائی است و «هایلی، لایکلی»، کار مسکو است میکوبید، نتیجة
نهائی خودارضائیهای سیاسیاش را دریافت کرد. بساط مادرترزا، «هایلی، لایکلی» میرود تا به فروپاشی در جبهة کدخدا
منجر شود. شاهدیم که اسرائیل خود را در ردة کشورهای بیطرف قرار داده، و این
برای غرب شکستی است جبرانناپذیر.