یکشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۹۸

توحید، ترور، تلفن!



تا به امروز اول ماه می،  هم به روز جهانی کارگر ارجاع می‌داد و هم  به میعاد اهتزاز پرچم سرخ برفراز پارلمان آلمان در برلن.   از این پس این میعاد به شکست آمریکا و متحدانش از روسیه در کشور ونزوئلا،   و اخراج گاوین ویلیامسون،  وزیردفاع بریتانیا نیز ارجاع خواهد داد!  فراموش نکرده‌ایم که شکست کودتای فرانکیست‌ها در اسپانیا نیز استعفای مایکل فالون،‌ وزیر دفاع انگلستان را در پی آورده بود.   البته در رسانه‌ها این «استعفا» به مسائل دیگری مرتبط شد تا اصل مطلب پنهان بماند ـ  وبلاگ ناهید رکسان «یکشنبه در پاسارگاد.»           

اینبار نیز خبرنگاران،   مفسران و تحلیلگران برجسته و باذکاوتی که در بوق‌های آتلانتیست مورد «استفاده» قرار می‌گیرند،  تمامی تلاش خود را به خرج می‌دهند تا تلویحاً به مخاطب حالی کنند که ارتباطی بین اخراج وزیردفاع بریتانیا با شکست آمریکا در ونزوئلا و لغو سفر سرپرست وزارت دفاع ایالات متحد به اروپا وجود ندارد!   چرا که در غیراینصورت ممکن است مخاطب گامی به پیش گذارده،   به صراحت به ارتباط پنهان شکست این کودتا با ناکامی کودتای نئادرتال‌های شیعی اشراف یابد،   و از دلائل همزمانی سفر رهبر کره شمالی به روسیه،  و سفر هول‌هولکی ظریف به نیویورک آگاه شود! 

یکی از شیوه‌های پرتاب مخاطب به بیراهه این است که ارتباط رخدادها را با زمینة واقعی‌شان قطع کنند؛   اخراج وزیردفاع بریتانیا را تحت عنوان یک موضوع داخلی به تصمیم نخست‌وزیر اینکشور پیوند بزنند و تلاش برای کودتا را به حساب شخص خوان گوایدو بنویسند!  به عبارت ساده‌تر،  هیاهو به راه بیاندازند که،  «کی بود، کی بود؟!  خوان گوایدو می‌خواست کودتا کنه،  موفق نشد!»

همانطور که می‌دانیم،  در تاریخ 21 ژانویه 2019 ،   رئیس پارلمان ونزوئلا،  ‌ خوان گوایدو، ‌خود را رئیس‌جمهور موقت اینکشور ‌خواند،   و خواهان استعفای نیکولاس مادورو،  رئیس جمهور قانونی ونزوئلا ‌شد.   بلافاصله ایالات‌متحد و رعایای اروپائی‌اش این رئیس‌جمهور خودخوانده را به رسمیت شناختند؛  ‌ مائوئیست‌های چین و نئادرتال‌های شیعی هم به علامت رضا مدتی سکوت اختیار کردند،   ولی نتوانستند در سنگر همراهی زیرجلکی با آمریکا و اروپا دوام بیاورند.  در این راستا،   خوشخدمتی جمکرانی‌ها برای کدخدا حدود دو هفته بیشتر دوام نیافت.  در تاریخ 2 فوریه سالجاری،   با ضربه «پتک الهی» آلو از دهان حسن روحانی بیرون افتاده،‌  رئیس دولت تف و تکفیر ناچار شد رسماً از دولت قانونی ونزوئلا حمایت کند!   چین مائوئیست هم پس از چندین روز «استخاره» به مذاکرات زیرجلکی با خوان گوایدو پایان داد و رهبر مخالفان را به مذاکره با دولت فراخواند!

با اینهمه خوان گوایدو  به تحرکات قانون شکنانه‌اش ادامه می‌دهد،   و قوه قضائیة ونزوئلا هم به تساهل و تسامح با «عوامل خشونت» مشغول است!   پیش از ادامة مطلب برای ارائة تعریف حقوقی از خشونت  یک مینی پرانتز باز می‌کنیم.      

خشونت چیست؟  به صورت مختصر و مفید،   «خشونت» به معنای مرزشکنی، گفتار و رفتار ضدحقوقی و خروج از جایگاه واقعی اجتماعی است!   به عنوان نمونه زمانیکه نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحد در جایگاه «ولی فقیه آمریکا» می‌نشیند و دادستان کل اینکشور را به دروغگوئی متهم می‌کند،   منطقاً می‌باید تحت تعقیب قانونی قرار گیرد.   چرا که رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحد از حوزة مسئولیت قانونی و جایگاه واقعی اجتماعی خود خارج شده؛  وی حق ندارد در مورد دادستان کل کشور به قضاوت بنشیند.      البته مسائل داخلی ایالات متحد به هیچ وجه موضوع این وبلاگ نیست.   پس چه بهتر که نگاهی به حکومت نئادرتال‌های شیعی بیاندازیم.   چرا که در این حکومت خروج از جایگاه واقعی اجتماعی یک روند سازمان یافته است که رأس هرم قدرت را به اوباش و چماقداران رسمی و خیابانی پیوند می‌دهد.   در این حکومت هیچ مقامی در جایگاه واقعی اجتماعی‌اش قرار نمی‌گیرد؛  اینان به صورت سازمان یافته،  جملگی به حوزة مسئولیت دیگران تجاوز می‌کنند؛  هر چند خود حاضر نیستند مسئولیت آنچه را که در ظاهر تقبل کرده‌اند بپذیرند.   خلاصه بگوئیم،  در این «طویلة‌ توحیدی» هیچکس مسئول هیچ چیز نیست.

به عنوان نمونه،  تهدیدهای مایکل پمپئو در مورد عدم تمدید معافیت‌ خریداران نفت ایران، ‌ با انتشار همزمان شایعة سهمیه‌بندی بنزین و اعلامیة رسمی ثبت‌نام برای کارت سوخت تقارن یافت.   گروه وسیعی از مردم از ترس بی‌بنزینی شب را در صف پمپ بنزین‌ها گذارندند!   ولی باز هم از قضای روزگار،   ساواک نئاندرتال‌ها که به صورت مصلحتی قادر است هر پیامی را ردیابی ‌کند،  به منبع این شایعه دست نیافت!   وزیرکشور و مسئولان مخابرات و ... در دولت تف و تکفیر نیز بجای تعقیب عاملین رسمی ارعاب مردم،   یعنی مسئولان انتشار اعلامیة رسمی ثبت‌نام برای دریافت کارت سوخت،  بالای منبر پریده،‌  «شایعه» را تکذیب کردند!   خلاصه بگوئیم،  نوعی همزمانی «استعماری» بین لات‌بازی آمریکا و لش‌لوش‌های حکومت توحیدی مشاهده می‌شود.   هر وقت مقامات آمریکا،   از جایگاه واقعی اجتماعی‌شان خارج شده،   در جایگاه وکیل مدافع خودخواندة ملت ایران‌ لنگر می‌اندازند و چماق تحریم بلند می‌کنند،   سگ‌های هار و وفادار شیعی‌شان نیز دامنة ارعاب و سرکوب ایرانیان را از طریق «تظاهرات،  شایعه پراکنی و هیاهو» گسترش می‌دهند.

دولت «مستقل» جمکران  چهار دهه است با تکیه بر همین «بساط» و دکان‌سازی آمریکائی، ملت ایران را به عنوان «دشمن» سرکوب می‌کند.   روشن‌تر بگوئیم،  بیانات مقامات دولتی و رسانه‌های آمریکائی،   در واقع «راه درست» را به مقامات حکومت اسلامی نشان می‌دهد!   کدخدا عربدة «حقوق بشر» سر می‌دهد،  تا کنیزمطبخی‌اش «حقوق بشر آمریکائی» را محکوم ‌کند!   کدخدا عربدة «آزادی» می‌کشد،  تا کنیزمطبخی‌اش «بی‌بندوباری غرب» را محکوم ‌کند؛  و ...  این روزها که کودتای پاسداران دلار در ایران ناکام مانده،   کدخدا تحت عنوان «دفاع از حقوق ایرانیان» به شورای امنیت سازمان ملل متوسل شده،   به این امید که شاید کنیزمطبخی‌اش بتواند تنها نهاد حقوقی بین‌المللی را نیز به زیر سئوال برده،    از توافق حقوقی 14 ژوئیه ـ  برجام ـ خارج شود و ... و ما هم از مطلب دور افتادیم!

بله قرار بود پاسداران دلار با حمایت یانکی‌ها کودتا کنند و در رسانه‌ها تنگة هرمز را ببندند،‌  تا هم یک جنگ تمام عیار در منطقه به راه افتد،‌  و هم راه ورود ارتش آمریکا به ایران هموار شود!   ولی پتک الهی بر سر حکومت نئاندرتال‌ها آنچنان محکم فرود آمد که حسن روحانی ناچار شد مانند دفعة قبل ـ  وبلاگ دیگ و دیکتاتور  ـ‌  با رئیس جمهورفرانسه «گفتگوی تلفنی» داشته باشد!

در دوران تف‌وتکفیر هر بار سناریوی خودبراندازی نئاندرتال‌ها شکست ‌خورده،  حسن روحانی آناً با امانوئل مکرون،  رئیس جمهور فرانسه «گفتگوی تلفنی» داشته،   معلوم نیست از ایشان چه‌ها طلبیده!   ولی «صلح‌طلبی» توئیتری فلاحت‌پیشه،   ‌رئیس کمیسیون امنیت ملی نئاندرتال‌ها نشان می‌دهد که هوا واقعاً پس بوده:

«[...] دوستان مصاحبه‌های احساسی نکنند [...]  اقدام ما مقابله به مثل مشروع و تدافعی طبق منشور ملل متحد بود و اقدام ترامپ خلاف منشور.   تا زمانیکه دفاع اقتضا نکند از مرگ سربازان آمریکائی خوشحال نخواهیم شد.»
منبع:  بی‌بی‌سی،‌   مورخ 21 فروردین‌ماه سالجاری  

به یاد داریم که از آغاز استقرار حکومت آخوند پدوفیل و برده‌فروش در ایران،   عرعر «مرگ برآمریکا؛ آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند؛   آمریکا ببر کاغذی است؛‌‌  نبرد با آمریکا و...» به آسمان برخاسته بود! گویا آن‌ها که 40 سال است برعلیه آمریکا عرعر می‌کنند،  امروز ‌از مرگ سرباز آمریکائی ناراحت هم می‌شوند!
 
در هرحال  پس از این گفتگوی تلفنی بود که ابتدا علی نصیری،‌   فرماندة حفاظت پاسدارها در سکوت رسانه‌ای برکنار شد،   سپس ‌علی روضه‌خوان فرماندة‌ تشکیلات پاسدارها را برکنار کرد،‌   و در سایة جنجال رسانه‌ای،   پناه بردن سردار نصیری به آستان مقدس سفارت آمریکا مسکوت ماند و ... و اینچنین بود که همزمان با دیدار رهبر کرة شمالی از روسیه،   نخست‌وزیر دولت دوست و برادر،   فاکستان به ایران آمد و ‌‌مم جواد ظریف سراسیمه به آستان مقدس ارباب یانکی شتافت!

پیرامون سفر مم جواد به بارگاه ارباب جنجال و هیاهو بسیار است،   ولی به استنباط ما،  ناکامی کودتای پاسدارها و منتفی شدن بستن «رسانه‌ای» تنگة هرمز دلیل اصلی فرستادن ظریف به آمریکاست!   از اینرو مم‌جواد در نیویورک به دونالد ترامپ «نصیحت» کرد تا از همنشینی با بچه‌های بد و جنگ‌طلبانی مثل جان بولتون و بنیامین نتانیاهو پرهیز کند!

از دید مم جواد،‌ دونالد ترامپ ،  نمایندة محافل حاکمیت آمریکا نیست؛‌  کودک ساده‌لوحی است که ممکن است فریب دیگران را خورده و پای به جنگ بگذارد!  در ضمن باید این دروغ شاخدار را بپذیریم که حکومت نئاندرتال‌ها خیلی‌خیلی صلح‌طلب است و اصلاً نمی‌خواهد منطقه را به جنگ بکشاند.  هر چند در واقع جمکرانی‌ها به سنت رایج،  با بحران‌سازی و جنگ‌افروزی پیوسته نان اربابان غربی‌شان را در روغن شناور کرده‌اند و از این راه زمینة تاخت‌وتاز را برای اسرائیل محفوظ نگاه داشته‌اند!  در هر حال،‌  مم‌جواد «صلح طلب» که در کارنامه‌اش جز دروغگوئی و تهاجم هیچ نیست،   چند روزی در بلاد ارباب‌اش لنگر انداخت؛   با گپ‌های خاله‌زنکی در این نیوز و آن نیوز جولان داد،‌  وحسابی خودش را لوس کرد.   نیویورک‌تایمز هم بر اساس وراجی‌های وی یک کاریکاتور سفارش داد که در آن دونالد ترامپ «نابینا» را یک سگ راهنما به طرف پرتگاه می‌برد!  سگی که بر قلاده‌اش آرم پرچم اسرائیل نقش بسته!

به عبارت دیگر،  نیویورک‌تایمز که سخنگوی رسمی حزب دمکرات است،  دقیقاً همان پروپاگاندی را بازتولید کرد که چهار دهه است در عرعر لات و آخوند شیعی «تکرار» می‌شود.   در این پروپاگاند «مید این. یو. اس» این اسرائیل است که در جایگاه شیطان قرار گرفته و رئیس‌جمهور مامانی و مسیحی آمریکا را به سوی جنگ با کنیزمطبخی‌اش می‌کشاند! و شاید جهت تکمیل پیام این کاریکاتور و اثبات حسن‌نیت و صداقت کارفرمایان نیویورک تایمز بود که چند نفر را نیز در کنیسای یهودیان بالتیمور هدف گلوله قرار دادند!   خلاصه اینبار در ینگه‌دنیا خیلی به مم‌جواد و زرزر «سیا ـ کربلائی» ایشان «احترام» گذاشتند،  هر چند آمریکا نتوانست به حاجات نئاندرتال‌های شیعی پاسخ مطلوب داده، حمایت‌شان کند.   از اینرو سردارهای جمکرانی که چند روزی به امید الطاف سنتی ارباب مهر سکوت بر پوزه‌ نشانده بودند به ناگاه «مخالف مذاکره» از آب در آمده،  اعلام داشتند که «ما تسلیم نمی‌شویم!»

می‌دانیم که در گنجینة لغات تروریست‌ها،  روابط حقوقی و متمدنانه معنای «تسلیم» می‌دهد!  به عبارت دیگر،  شجاعت از منظر اینان عربده‌جوئی،  چاقوکشی و هل‌من‌مبارز طلبی است؛   اگر هم بینند زورشان نمی‌رسد،  آناً چاقو را غلاف کرده،  دستمال یزدی را بیرون می‌کشند و شروع می‌کنند به دست‌بوسی و بقیه الزاماتش!  این است روند برخورد لات با واقعیت.  اگر بخواهیم این روند را ملاک قرار دهیم،  می‌باید چنین استنباط کنیم که هر گاه روسیه با آمریکا مذاکره می‌کند،  «تسلیم» آمریکا شده!   باری جیغ‌وفریاد پاسدارها بر علیه «مذاکره»، برای مراسم عرعر جماعت که توسط داش احمد خاتمی اجرا می‌شد،   چاشنی مناسبی فراهم آورد.   داش احمد که فراموش کرده حکومت آخوند با حمایت مستقیم آمریکا بر ایران تحمیل شده،   به «مؤمنان» نصیحت کرد،   در برابر آمریکا عقب‌نشینی نکنند!

بله،   وقتی لوتی خود را مخالف عنترش جا می‌زند،   عنتر هم باورش می‌شود!  حکایت نبرد رسانه‌ای آلمان نازی است با غرب!  حال عرصة توهم و باور نبرد عنترهای شیعی‌ و آلمانی با لوتی آمریکائی‌شان را رها می‌کنیم و می‌پردازیم به اصل مطلب یعنی سفر کیم جونگ  اون،  رهبر کره شمالی به روسیه در میعاد 24 آوریل‌.  اهمیت این سفر زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم این نخستین سفر کیم جونگ اون به روسیه است.   در سال 2015 روسیه از رهبر کرة شمالی برای شرکت در مراسم 70 مین سالگرد پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی‌ دعوت به عمل آورده بود،  ولی رهبر کرة شمالی به پیروی از آتلانتیست‌ها شرکت در این مراسم را تحریم کرد.    البته رسانه‌های غرب غیبت ایشان را به حساب گرفتاری‌ها و مشکلات داخلی گذاشتند:‌  

«[...]‌ ده روز پیش از برگزاری رژة پیروزی در مسکو، حضور کیم جونگ اون در این مراسم به دلیل مشکلات داخلی منتفی شد[...]»  
منبع:  سی. ان. ان،  ‌مورخ 9 مه2015 

بله آن روزها،‌   هنوز کودتای ارتش ناتو در ترکیه شکست نخورده بود؛  کودتای سوم اسفند اوکراین تازه نفس بود؛   سوریه می‌رفت که به چنگ اخوان‌المسلمین بیافتد؛ ترک‌ها و  جمکرانی‌ها با دم‌شان گردو می‌شکستند و اربابان‌شان در غرب امید داشتند که یک جنگ خوب و پر درآمد میان روسیه و اوکراین به راه می‌افتد و از طریق گرجستان و ترکیه،   جنگ را به قفقاز می‌کشانند و ‌قره‌باغ را هم پشت قبالة ناتو می‌اندازند و ... و خلاصه با جنگ و تحریم‌های اقتصادی دمار از روزگار فدراسیون روسیه در می‌آورند.   شاید رهبر کرة شمالی هم امیدوار بود رویای حضرات تحقق یابد.   ولی خوب چنین نشد!   غربی‌ها جنگ را در سوریه باختند؛ کودتای میدان سقوط کرد؛  سناریوی تهاجم نظامی به ونزوئلا ناکام ماند؛  و ... و نهاد حل اختلاف سازمان تجارت جهانی تحریم‌های اقتصادی را که از سه سال پیش دستگاه جهادی اوباما به درخواست دولت وقت اوکراین بر روسیه تحمیل کرده بود،  غیرقانونی شناخت.

این واقعیت تلخ تحت عنوان «پیروزی حقوقی روسیه بر ترامپ و اوکراین» در یورونیوز مورخ 5 آوریل سالجاری انتشار یافت و همزمان موضوع سفر رهبر کره شمالی به روسیه نیز مطرح شد.   از سوی دیگر جنایات پاسدارها در مناطق سیل‌زده،   حکومت ملایان را در موضع تدافعی قرار داده بود.   جهت به حاشیه راندن همین مسائل ناخوشایند بود که جنجال برای هیچ و ایجاد اجماع به نفع پاسداران دلار در دستورکار یانکی‌ها قرا رگرفت.   به پیروی از سنت قواد خلیل‌الله، آمریکا کارد را بر حلقوم تشکیلات پاسداران انقلاب اسلامی ـ  ثمرة جفتگیری آتلانتیسم با آخوندشیعی ـ گذاشت و هیاهو به راه انداخت.   ولی اگر در بی‌بی‌گوزک‌ها آمادگی حضرت قواد برای اطاعت از فرمان الله  ـ بریدن سر فرزندش ـ  به دریافت پاداش منجر شد و از آسمان یک گوسفند پروار برای این پدر مؤمن و سفاک فرستادند،  در عرصة واقعیت، پاداش فرزندکشی رسانه‌ای عموسام یک گوسفند شیعی پیر و وراج و دوپا بود که برای ابلاغ «غلط کردم عنتر به پیشگاه لوطی» با هواپیما به نیویورک ارسال شد.