جمعه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۹۳

قواد و قبرس!




استعفای همزمان سردبیران روزنامه‌های نیویورک‌تایمز و لوموند ـ  14 مه 2014 ـ‌  پیامد شکافی است که در اردوگاه آتلانتیسم ایجاد شده و اینان را در چند جبهه،  از جمله در زمینة فروش «حقوق بشر» به عقب‌نشینی واداشته.   این پس‌روی،   حکومت‌زال‌ممد را چنان به افلاس انداخته که برای سرپاماندن،   از یک‌سو دست دوستی به سوی پاکستان و عربستان دراز کرده؛  و از سوی دیگر به «فوتبال و افتخار پرشیا» آویزان شده، ‌ و دمی از بازنشخوار شعار انتخاباتی باراک اوباما ـ  ما می‌توانیم ـ  غافل نمی‌شود!

به گزارش سایت فارسی ولترنت،   مورخ 22 آوریل 2014،   «دیوید اکسلرود»،  مسئول انتخابات باراک اوباما،   تبلیغات انتخاباتی حزب کارگر انگلستان را بر عهده می‌گیرد.   چند روز پس از انتشار این خبر،   بی‌بی‌سی یک  «جهان غرب» برتر و یکدست کشف کرد که با «سانسور» موافق است و مقامات حکومت زال‌ممد هم که پیشتر به بازنشخوار شعار انتخاباتی باراک اوباما ـ  ما می‌توانیم ـ اکتفا می‌کردند،  این شعار ابله‌فریب را به حساب  فرمایشات «روح‌الله خمینی» ‌گذاشتند.   این مطلب ابتدا در آستانة روز جهانی کارگر توسط رهبر حکومت زال‌ممد مطرح شد:

«[...] رهبر انقلاب با اشاره به ظهور آثار مبارک خودباوری در بخش‌های مختلف جامعه افزودند:   این واقعیت‌های شوق‌آفرین نشان می‌دهد که شعار اساسی امام راحل یعنی ما می‌توانیم،  شعاری لفظی نیست بلکه حقیقتاً قابل تحقق است[...]»
منبع:   ایسنا، ‌مورخ  30 آوریل 2014 ،  کد خبر: 93021006970    

گویا بعضی‌ها به این توهم دچار شده‌ باشند که اگر حزب کارگر انگلستان دولت تشکیل دهد،  می‌توانند به دوران نورانی تونی بلر و گوردون براون بازگردند!   به همین دلیل نیز نخست‌وزیر پاکستان پس از ملاقات با دیوید کامرون راهی ایران شد تا به جمکرانیان مژده دهد که بزودی «اد میلیبند» دولت تشکیل خواهد داد،   و دکان «ما می‌توانیم» هم رونق خواهد گرفت.   در نتیجه،   پس از دیدار نواز شریف با جمکرانیان،  روند تهدید اقلیت‌های قومی و مذهبی در ایران شدت گرفته،   جهانیان از پیشرفت‌های چشمگیر مقامات حکومت زال‌ممد و پاسداران‌اش مات و مبهوت شدند!   بله،   مقامات زال‌ممد تو گوئی مرده بودند و پس از ملاقات با نواز شریف زنده شدند،   سپس «یوروویژن» آمد و حضرات «دولت پاینده» شدند!

همزمان با پیروزی «کُنچیتا وورست» در مسابقات یورویژن ـ  10 مه 2014 ـ ‌ خبر رسید که سپاه پاسداران یک «پهپاد» فوق سریع و رادارگریز ساخته!   همچنانکه در وبلاگ «اغ و ابوعطا» هم گفتیم،  همه ساله،  در میعادهای پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی،  حکومت زال‌ممد پیشرفت می‌کند!  و اینبار وبلاگ ما قبل از انتشار خبر پیشرفت جمکرانیان نوشته شده بود.   دلیل هم اینکه واکنش لات همواره غریزی،   و در نتیجه «قابل پیش‌بینی» است.  خلاصه نیازی نبود که در انتظار انتشار خبر پیشرفت‌های چشمگیر کذا باشیم،‌  این خبر «موثق» در هر حال از بوق‌های جمکران پخش می‌شد.   پس از انتشار این خبر «بسیار مهم» ـ  تبدیل پهپاد آمریکائی به بمب‌افکن اسلامی ـ  نوبت رسید به علاالدین بروجردی تا ایشان هم به بازنشخوار شعار انتخاباتی باراک اوباما بنشینند:

«[...] این حرکت بسیجی فرزندان امام (ره) [...] نشان داد که ما می‌توانیم به عنوان راهبرد جاودانه ایشان با هدایت‌های فرماندهی معظم کل قوا [...] در همه عرصه‌ها عملی شده[...]»
منبع: ایسنا،  مورخ 11 مه 2014،  کد خبر: 93022214824   

یادآور شویم همزمان با انتشار ترهات بروجردی در ایسنا،  علم‌الهدی بر علیه عربستان زوزه سر داد،   و علی خامنه‌ای هم در ایلام،  زبان به تهدید آمریکا و «دیگر قدرت‌ها» گشود.   «دیگر قدرت‌ها» باید همان‌ها باشند که از پیشنهاد مذاکرة «پژاک» به دولت جمکران ـ  6  مه 2014 ـ  حمایت می‌کنند و خامنه‌ای هم جرأت ندارد نام‌شان را بر زبان آورد!   باری،   رهبر «قلعة حیوانات» در ایلام،  ضمن کوفتن بر طبل «ساده زیستی» علی‌عین،  تأکید ‌کرد که «وظیفه داریم مردم را به بهشت ببریم»:

«[...]امیرالمومنین در زمانیکه حاکمی بزرگ و مقتدر و دارای کشوری بسیار پهناور و ثروتمند بودند،  همچون یک انسان مستمند،  در خانه‌ای محقر،  زندگی و برای اقامه حق و عدل و جاری شدن حکم الهی،  ایستادگی می‌کردند و کارهای بسیار بزرگی انجام می‌دادند[...] هدف والای آنحضرت برای مردم [...] رساندن مردم به بهشت [بود] وظیفه اصلی حاکم اسلامی رساندن مردم به  سعادت واقعی است[...] اگر جامعه اسلامی از نظر مادی و پیشرفت‌های علمی و صنعتی و روابط اجتماعی و عزت و شرف ملی و بین‌المللی در اوج باشد اما زمان مرگ و ورود به آن دنیا،   لحظه روسیاهی انسان ها باشد،  جامعه به سعادت واقعی نرسیده[...]»
منبع:  ایسنا، مورخ 12 مه 2014 ، ‌کد خبر: 13930223000314

بله همه بدانند که علی در یک خانة محقر می‌زیست،   و «کارهای بزرگ» هم انجام می‌داد! گویا ساواک جمکران هنوز نفهمیده که «ساده‌زیستی» فقط بر «ساده‌زیستی» دلالت دارد و بس!   و جای تعجب نیست؛  در فاضلاب مطلق‌گرائی «ساده‌زیستی» یک ارزش تلقی می‌شود، چرا که پایه و اساس ادیان ابراهیمی بر «نفی و تخریب» گذاشته شده؛   تخریب کاخ شاهان، تخریب بتکده‌های باشکوه و مجسمة بت‌ها،  و نهایت امر تخریب انسان.   باری همزمان با انتشار اظهارات مسخرة خامنه‌ای در ایسنا،   سایت بی‌بی‌سی هم موفق شد با سیاسی کردن مسابقات «یوروویژن»،   یک «جهان غرب» کشف کند که به استنباط بی‌بی‌سی از روسیه برتر است!   البته شیپور وزارت امورخارجه بریتانیا جهت این کشف شکمی و بسیار مهم،‌   از «اظهارنظر» رهبر ناسیونالیست‌های روسیه استفاده کرده:

«[...] ولادیمیر ژیرونوفسکی [...] که به بیان سخنان افراطی مشهور است [...] اعلام کرد [...] در اروپای غربی دیگر زن و مرد وجود ندارد[...] وقتی 50 سال پیش ارتش شوروی اتریش را اشغال کرد،  نباید آن را رها می‌کردیم،  این یک اشتباه بود[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 12 مه 2014

دلیل «تکرار» ترهات رهبر ناسیونالیست‌های روسیه از سوی بی‌بی‌سی این است که بعضی‌ها در کمال حماقت می‌خواهند از روسیه کنونی برای اروپائی‌ها « لولو» بسازند،   بدون اینکه در نظر بگیرند اروپائی‌ها کور وکر و ابله نیستند،   و به «راهنما و قیم و دلسوز» و خلاصه به «آخوند» و رهبر «کلبه‌نشین» و «ساده زیست» نیازی ندارند!   ولی مگر می‌توان به مسئولان بی‌بی‌سی این «واقعیت تلخ» را تفهیم کرد که دوران «برتری» به سر آمده؟!   به هیچ عنوان!   پاترنوس همچون پادوهای‌اش به «درد جاودانگی» و سکون مبتلا شده،   و «ادعای برتری» مهم‌ترین عارضة ابتلا به این بیماری روانی است.   از قضای روزگار دستگاه هیتلر هم به همین «بیماری» مبتلا شده بود و ... و باید بگوئیم دولت «محبوب و میدانی» اوکراین هم با نازی‌ها «درد مشترک» دارد!   البته دست دولت میدانی بازتر است.   دولت کی‌یف،   کوره‌های آدم‌سوزی را،  همچنانکه در اودسا ـ  2 مه 2014 ـ  شاهد بودیم،   پنهان نمی‌کند و از توسل به اوباش مسلح برای کشتار مخالفان غیرنظامی هم هیچ ابائی ندارد.   رخدادهای «ماریوپول» ـ 9 مه 2014 ـ  شاهدی است براین مدعا.   

همزمان با جشن‌های پیروزی ارتش شوروی بر آلمان نازی،   در شهر «ماریوپول»،‌   مردم بی‌دفاع مورد تهاجم لات‌های مسلح قرار گرفتند،   و به گزارش رسانه‌ها،   طی این حمله وحشیانه،   چندین نفر به قتل رسیدند.    شاهد بودیم که طبق معمول کشتار مردم توسط «شبه نظامیان» مورد تأئید رسمی واشنگتن هم قرار گرفت.   ولی معلوم نیست،  چه پیش‌آمد که دو روز پس از خشونت‌های «ماریوپول»،   دولت «میدانی» و اوباش خیابانی ناچار شدند در کی‌یف عقب‌نشینی کنند. 

در تظاهراتی که به ابتکار «ناتالی ویترنکو»،   بنیانگزار حزب سوسیالیست اوکراین در شهر کی‌یف برپا شد،   پیروان کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس هم حضور داشتند و برخی محافل یانکی گویا دریافتند که برنامة سازمان سیا برای «حذف کمونیست‌ها» از اوکراین،  و زمینه‌سازی برای وادار کردن روسیه به خشونت امکان‌پذیر نیست.  در نتیجه،   به فکر «تغییر سنگر» افتاده،   بساط «ارسال نامه سرگشاده» و افشاگری و سلب مسئولیت به راه انداختند،   و خلاصه سفرة «کی بود،  کی بود،  من نبودم» پهن کردند.  
  
ابتدا در تاریخ 12 مه سالجاری،   100 تناز برندگان جوایز نوبل و اساتید دانشگاه‌ها با ارسال نامه سرگشاده به «کنت راث»،   سازمان «دیده‌بانحقوق بشر»،   یعنی اهرم کودتا و جنگ‌سازی آتلانتیسم را موردانتقاد قرار دادند.  و فردای همانروز،‌   رسانه اسلام‌نواز گاردین که پیوسته برای یانکی‌ها دم می‌جنباند و از مدافعان بهارعرب و جنبش سبز هم بود،   ناگهان به مخالفت با سیاست‌های آمریکا در اوکراین برخاست و هشدار داد که سیاست آمریکا به جنگ جهانی منجر خواهد شد!   همزمان با تغییر سنگر گاردین بود که پتة هانتر بایدن و دون آرچر،  در رابطه با شرکت بوریسما بر آب افتاد و معلوم شد پسر معاون رئیس جمهور آمریکا به عنوان یکی از اعضای هیأت مدیره «بوریسما هلدینگ»،   بزرگ‌ترین شرکت خصوصی اوکراین در زمینه انرژی برگزیده شده!   یادآور شویم چند هفته پیش «دوون آرچر »،   مسئول تبلیغات جان کری در انتخابات ریاست جمهوری نیز در هیئت مدیره این شرکت لنگر انداخته بود.   به گزارش ولتر نت،   مورخ 14 مه سالجاری،   شرکت مذکور طی انقلاب نارنجی در قبرس به ثبت رسیده بود!   باری،    یک‌روز پس از افشای ارتقاء مقام هانتر بایدن بود که خبر استعفای همزمان سردبیران مؤنث نیویورک‌تایمز و لوموند هم منتشر شد.  

نیویورک تایمز،  بوق اسرائیل‌پرست و اسلام‌نواز که از «معرفی» بی‌نیاز است؛   رسانة لوموند هم شعبة همین بوق در کشور فرانسه بوده و هست!  سردبیر نیویورک‌تایمز را در گیرودار «بهار عرب» به این جایگاه پرتاب کرده بودند؛   و اما بشنویم از سردبیر لوموند!   ایشان در تاریخ 21 اوت 2013 با قلمی کردن یک سرمقالة ابلهانه،   به صراحت خواهان «دور زدن» شورای امنیت و تهاجم نظامی به سوریه شده بودند!   به عبارت دیگر،   سردبیر مؤنث لوموند همچون مقامات حکومت زال‌ممد،   از شیفتگان ولایت و توحش و خشونت ـ  روابط یک‌سویه ـ  است.   و استعفای همزمان ایشان و سردبیر مونث نیویورک‌تایمز،   به ویژه پس از افشای ورود هانتر بایدن و مستر آرچر به هیئت مدیرة شرکت بوریسما،   در واقع نشان می‌دهد که پاترنوس،   یا بهتر بگوئیم قواد خلیل‌الله هزارة سوم،  پس از قربانی کردن دو پسرش ناچار شده از عیالات‌اش هم صرفنظر کند!  

ولی کار به این مختصر محدود نماند؛   یک‌روز پس از استعفای زینب‌های فرنگی،  تولة آخوند جنتی،  وزیر ارشاد حسن فوتبال،   با «کارلابرونی» و دیگر آزاد زنان «سلیکونی» فرانسه هم‌صدا شد!   بله،   وزیر ارشاد حکومت اسلامی را دست‌کم نگیریم،   خیلی «اهل دل و سر حاله» این توله!   ایشان که در چارچوب احکام شرع،   از مشوقان کودک‌آزاری،   برده‌فروشی،  سنگسار و قصاص،   سانسور و حرام و حلال و حق و باطل و گناهکار و بی‌گناه و دیگر جفنگیات جزیره‌النبی هستند،   هم‌صدا با کسانیکه که در چارچوب‌«اعتقادات» ایشان می‌باید جملگی سنگسار شوند،‌  از ربوده شدن دختران نیجریائی توسط «بوکوحرام» وجدان درد گرفته و دکان فروش «اسلام خوب» برای شوت و پرت‌ها افتتاح کرده‌اند:

«خبر هراس انگیز ربودن 275 دختر دبیرستانی در نیجریه [...] و اعلام فروش آن‌ها به بردگی چنان شوک‌آور بود که وجدان هر انسانی را به درد آورد[...] این اقدام انزجارآمیز [...] به هیچ وجه جبران پذیر نیست. آن‌ها آسیب‌پذیرترین قشر جامعه یعنی دختر معصوم دبیرستانی را [...] به جرم مشارکت در امر سوادآموزی به ضدیت با اسلام متهم کرده‌اند [...] اسلام با ندای برابری و رفع تبعیض و با شعار آزادی و آزادگی به آفریقا آمده[...] آن‌ها با وقاحت حیثیت اسلام و مسلمین را به حراج گذاشته‌اند [...]»
منبع:  سایت ایران دیپلماسی،  مورخ 15 مه 2014

بله،‌  در حکومت زال‌ممد صدها هزار کودک به دلیل فقر و تنگدستی،  که این حکومت از مسببان اصلی آن است،   از دسترسی به آموزش ابتدائی محروم‌ مانده و روزی چند بار «اجاره» داده می‌شوند،  ولی وزیر ارشاد همین حکومت برای دختران دبیرستانی یک کشور آفریقائی دکان باز کرده،   و آنان را «آسیب‌پذیرترین قشر جامعه» به شمار می‌آورد!   گویا مصیبت وارده بر این دختران «قلب» تولة آخوندجنتی را چنان به درد آورده که ایشان جهت لیسیدن ماتحت عموسام در سطح جهانی اعلام آمادگی فرموده‌اند.   آندسته از هم‌میهنان که از تزویر،   خودفروختگی و پدرسوختگی آخوند هنوز اطمینان ندارند،   بهتر است هذیان‌گوئی این توله‌آخوند مزور را با دقت بخوانند،   باشد که دریابند استعمار چه اوباشی را برای سرکوب و چپاول ملت ایران به «وزارت‌خانه‌ها» فرستاده.    

وارد جزئیات در کشور نیجریه نمی‌شویم.    فقط بگوئیم در اینکشور نفت‌خیز،  شرکت‌های نفتی غرب فعالیت دارند.   در نتیجه،   سازمان دادن به تروریست‌های «به ظاهر مخالف دولت» شیوه‌ای است شناخته شده،   که طی سدة اخیر،   به ویژه در ایران اعمال شده و می‌شود.  ابراز تأسف تولة آخوند جنتی از این عملیات همانقدر خنده‌دار است که انتقاد حسن فوتبال از سوءاستفاده‌های مالی در دوران احمدی نژاد!   مقامات حکومت زال‌ممد می‌پندارند با انتقاد از جرم و جنایات دیگران،‌   خواهند توانست با سلب مسئولیت از خود حساب‌شان را از شرکای‌شان جدا کنند.    اتفاقاً «پاترنوس» نیز چنین می‌پندارد.   

در این راستا،   تلویزیون بی‌بی‌سی ـ  شبکه‌ای که در کشور فرانسه در دسترس ماست ـ  مصاحبه‌ای با «گلن گرین‌والد» ترتیب داد و کتاب جدید وی را که در مورد افشاگری‌های ادوارد سنودن  نوشته شده،   به مخاطبان معرفی کرد!   سپس همزمان با ورود ناوگان اقیانوس آرام روسیه به خلیج کره ـ   صدای روسیه،  مورخ 16 مه 2014 ـ  پاترنوس برای سلب مسئولیت از یانکی‌ها پوستین «اسرائیل‌ستیزی» بر تن نمود و مدعی شد «کولومویسکی»،  یک اولیگارک اسرائیلی ساکن سوئیس ـ  در کشتار اودسا دست داشته!   این مرحله از دگردیسی پاترنوس که در سایت ولترنت،  مورخ 16 مه 2014 نیز انتشار یافت،   نشان می‌دهد که پاترنوس از قواد خلیل‌الله و عیالات و خداوند خونخوارش،   «یهوه» فاصله گرفته و می‌خواهد در سنگر «مسیحیت ناب» لنگر اندازد.   ولی به استنباط ما زمینه برای این نوع تغییر سنگرها مساعد نیست،  ‌چراکه امروز خبر رسید که برنامة خروج پاپ از شهر رم به دلیل «زکام» آنحضرت منتفی شده!

در پی ورود ناوگان جنگی روسیه به دریای مانش،   قواد خلیل‌الله ابتدا ناچار شد با افشاگری در مورد قبیلة «جان‌کری و جو بایدن»،  پسران‌اش را قربانی کند،  و بت‌شکنی را مورد انتقاد قرار دهد!   در گام دوم،   حضرت قواد سلام‌الله،  ‌ ضمن سلب مسئولیت از خود،  «غیرمسیحیان» اوکراین را مسئول «بت‌شکنی» معرفی فرمود،  و ... و سرانجام ناچار شد هر دو عیال‌اش را هم سه طلاقه کند،   و اینچنین بود که «ناتالی نوگه‌رد» و «جیل آبرامسون»،  به ادعای بی‌بی‌سی «استعفا» دادند!   و همزمان با استعفای عیالات حضرت قواد،   سفر وزیر دفاع ترکیه به جمهوری آذربایجان هم منتفی شد و ... و ناگهان دولت سوسیالیست فرانسه به یاد آورد که زدن چوب حراج به صنایع مادر ـ   فروش شرکت آلستوم به جنرال الکتریک آمریکائی ـ  هیچ کار خوبی نیست!   زکام نابهنگام حضرت «پاپ»،  اگر با این تحولات در ارتباط نباشد،  مسلماً با تبدیل خانة مسکونی هیتلر در اطریش به مرکز کمک به مهاجران پیوند پنهان دارد.  

              

یکشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۳

اغ و ابوعطا!




در دوران احمدی نژاد،  گلة تندروهای حکومت اسلامی در میعادهای پیروزی ارتش سرخ بر آلمان نازی،   یک‌شبه به پیشرفت‌های حیرت‌انگیز در زمینة نظامی و تکنولوژیک دست می‌یافت؛  ‌هواپیمای بدون سرنشین رادارگریز می‌ساخت؛‌  موشک بالیستیک با بُرد چند هزار کیلومتر رونمائی می‌کرد؛  زیر‌دریائی نامرئی فیروزه‌ای به آب می‌انداخت و مانورهای چند میلیون نفره در «خلیج همیشه فارس» بر پا می‌کرد و ... و خلاصه به ارباب اطمینان می‌داد که «شهر امن وامان است» و ام‌القراء مسلمین برای جانفشانی در خدمت عموسام آمادگی دارد. ولی این روزها اوضاع تفاوت کرده؛   تندروها ناچار شده‌اند با حمایت ناشیانه و رسانه‌ای از روسیه در واقع به عصای دست دولت «تف و تکفیر» تبدیل شوند تا این خر لنگ بتواند به ارباب هر چه بیشتر نزدیک‌ شود.
                    
همزمان با 70 امین سالگرد آزادی «سباستوپل» توسط سربازان ارتش سرخ ـ 7 مه 1944 ـ دولت تف و تکفیرِ حسن فوتبال،   برای پریدن درآغوش ارباب،  و «مردمی» کردن سیاست روس‌ستیز،   نه تنها به پیروی از ملاممد خاتمی،  لات‌ها را به خیابان ‌آورد،  که پاسدار شریعتمداری را هم به کمک طلبید تا سرپرست کیهان با یک پروپاگاند «دبستانی»،  هم زمینة مناسب جهت ایجاد نفرت از روسیه را فراهم کند و هم راه برای ابراز بندگی به ایالات متحد هموار سازد.

پس از انتشار مقالة کیهان در باب ستایش از سیاست‌های روسیه،  سردبیر بخش اروپای بی‌بی‌سی هم از «انفعال اروپا در برابر روسیه» انتقاد کرد،   و در این گیرودار است که هیئت «فرهنگی» آلمان «جهاد با روسیه»را به نمایشگاه کتاب تهران می‌‌کشاند!  بله،   در لجنزار متعفن مطلق‌گرایان،  نفرت‌فروشی همواره یک وظیفة‌ الهی بوده‌،  هست و خواهد بود.   و در این عرصة توحش،  آلمان پیشقراول همه است.   به یاد داریم که بر اساس بی‌بی‌گوزک ایسنا، مورخ،  6 مه 2014 ،  ‌ «بهترین ابوعطا در سفارت آلمان اجرا شد!»   و همین چهار روز پیش نیز،    هیئت فرهنگی آلمان «بهترین ابوعطا» را در نمایشگاه کتاب تهران اجرا کرد!

طی این مراسم پروفسور «اولریش مارزلف»،   ایران‌شناس آلمانی در مراسم «رونمائی» از کتاب «رسالة ‌جهادیه» حضور یافتند.   یادآور شویم موضوع رسالة کذا،   ‌تشویق مردم ایران به «جهاد با روسیه» است!   و نیازی نیست که بگوئیم «جهاد با روسیه» از وظایف اصلی هیتلر بود که همچون محمد مصدق،   برای سرکوب چپ و تأمین منافع اربابان آتلانتیست‌اش‌،   زوزة‌ «نه شرقی، نه غربی» سر می‌داد،   تا مغزها و سرمایه‌ها را به سوی مراکز تحت نظارت آنگلوساکسون‌ها «حرکت» دهد.   و این سیاست انسان‌ستیز،  پس از فروپاشی اتحاد شوروی همچنان ادامه دارد؛   به ویژه از سوی آلمان و انگلستان.   دو کشوری که در سال 1941 در تلاش ایجاد جبهة مشترک بر علیه شوروی شکست خوردند،  و ارسال «رودلف هس» به اسکاتلند شاهدی است بر این مدعا.   پیش از ادامة مطلب یک پرانتز در مورد رودلف هس باز می‌کنیم.  

در تاریخ 10 مه 1941،  پیش از تهاجم به استالینگراد،   دولت آلمان رودلف هس را برای مذاکرات صلح به انگلستان می‌فرستد.   به گفتة ویکی‌پدیا،   دولت بریتانیا رودلف هس را دستگیر می‌کند و به استالین هم اطمینان می‌دهد که قصد زدوبند با برلن ندارد!   «هس» تا پایان جنگ جهانی دوم در زندان است،  بعد در دادگاه نورنبرگ محاکمه و به زندان محکوم می‌شود و تاپایان عمر در زندان می‌ماند.  سپس قبر «هس» به امامزادة فاشیست‌ها تبدیل می‌شود و در سالروز تولد وی شاهد راهپیمائی اوباش هستیم.   سرانجام در سال 2011،  دولت آلمان ناچار ‌شد این امامزاده را برچیند و راهپیمائی اوباش در سالروز تولد «هس» را ممنوع کند.   این مختصر را گفتیم تا روشن شود دکان روس‌ستیزی در کشور آلمان همچنان رونق دارد و اگر سروصدای‌اش بلند نمی‌شود،   از ترس روسیه است.   روسیه‌ای که موشک‌های بالیستیک‌اش واشنگتن را هدف گرفته و دیگر در شرایط اسف‌بار دوران استالین نیست.  ولی برای پدرپرستان که در «چاهک نگرانی» محفل فرانکفورت معلق مانده،  ‌ و همچون میرحسین موسوی برای «بازگشت به گذشته» له له می‌زنند،   تحولات روسیه،   چه سیاسی و نظامی باشد،  چه اقتصادی و جغرافیائی،  در هر حال قابل قبول نیست!  چرا که این تحولات منافع اقتصادی‌ برتری‌طلبان را تهدید می‌کند و خلاصه سکون لجنزار انسان‌ستیزی را در هم می‌ریزد!   و مهم‌ترین تحولات ناخوشایند،  همان ارتباطی است که همسایگی ایران با روسیه می‌تواند به همراه آورد!

ارتباطی که از دوران تزارها با نفرت آخوند روبرو بود،   چرا که بریتانیا برای تأمین منافع استعماری‌اش در ایران از آخوندجماعت حمایت می‌کرد،   و این حمایت همچنان ادامه دارد. پیشتر در مورد آخوندنوازی محور روس‌ستیز به تفصیل نوشته‌ایم،   و تکرار مکررات نمی‌کنیم.   در هر حال با کودتای میرپنج،   ارتباط ایران با همسایه شمالی گسسته شد و پهلوی اول که گویا خیلی هم «قدرقدرت» بود و در ادعای استقلال مهارت داشت به آلمان ارادت یافت و همزمان قرارداد خفت‌بار «دارسی» را هم تمدید کرد!   بعد کشور ایران تبدیل شد به میدان تاخت‌وتاز مستشاران نازی و توطئه بر علیه مسکو،   ‌جهت نبرد با کفار کمونیست.   

ولی مبارزه با کمونیسم یک بهانه بود؛   در واقع هدف اصلی،  نبرد با مسکو بوده و هست. خلاصه اگر همزمان با نشست وزرای امور خارجه شورای همکاری و امنیت اروپا در وین ـ این نشست انگلستان و پادوهای اروپائی‌اش را در انزوا قرار داد ـ   سایت ایسنا ضمن ابراز خرسندی از مرگ لطفی،   «بهترین ابوعطا را هم در سفارت آلمان» رویت می‌کند،  حکمتی دارد!  پس از انتشار گزارش «فرهنگی» ایسنا،   «ایران‌شناسی»،  آلمان و نمایشگاه کتاب نیز به رسالة جهادیه و نبرد با «روسیة متجاوز» مرتبط شد:

«[مراسم رونمائی از اولین کتاب چاپی ایران] رساله جهادیه [...] عصر [...] جمعه 19 اردیبهشت با حضور پروفسور اولریش مارزلف ایران‌شناس آلمانی [...] در [...] نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد [...] این کتاب [...] توسط اولین دستگاه چاپی که از روسیه وارد کشور شد [به چاپ رسید] موضوع کتاب رساله‌هائی است در تشویق مردم ایران برای جهاد با کشور متجاوز روسیه در آن زمان [...] در این مراسم[...] محسن جعفری مذهب، مسئول بخش ایران‌شناسی [...] کتابخانه ملی ایران یاد ایران‌شناسان [...] را که سهم بزرگی در شناخت ما ایرانی‌ها از فرهنگ خودمان داشته‌اند،  گرامی داشت[...]»
منبع:  مهرنیوز،‌  مورخ 9 مه 2014

جالب است که مسئول محترم بخش ایران شناسی جمکرانیان «جعفری مذهب» نام دارد!   اینهم یکی دیگر از ترفند‌های تبلیغاتی حکومت زال‌ممد جهت تکرار مزخرفاتی است که به مقدسات و توهمات ارجاع می‌دهد.   در هر حال،   «جعفری مذهبان» که به پیروی از اربابان آتلانتیست‌شان در میعاد شهادت جانگداز هیتلر ـ  30 آوریل ـ  به روضه و زوزه نشسته و با دخیل بستن به لاشة استاد مطهری،   سفرة چپ‌ستیزی سنتی‌شان را پهن کرده بودند،  کارشان به تخلیه چاه فاضلاب عتیقة واتیکان کشید.   چاهکی که فعالیت‌ ایران ستیزش از قرن چهارم میلادی و با فضولات «سنت اوگوستن» آغاز شده.   پیشتر در مورد تبلیغات «ضدایرانی» کلیسای رم به تفصیل توضیح داده‌ایم و تکرار مکررات نخواهیم کرد.   در هر حال،   این تبلیغات در تاریخ 6 مه سالجاری،   پس از نشست وزرای امور خارجه شورای امنیت و همکاری اروپا در وین،  آزادی حمص،   ورود فرستادة ویژة ولادیمیر پوتین به تهران،  و به ویژه مانورهای نظامی روسیه،  و همچنین ورود ناوگان جنگی این کشور به تنگة مانش ـ  سایت نووستی،  مورخ  8 مه 2014 ـ  شدت گرفت.   

بله،   در آستانة 69 امین سالگرد تسلیم بی‌قید و شرط آلمان نازی، ناو هواپیمابر سنگین «کوزنتسف» در رأس ناوگان جنگی روسیه به کانال مانش وارد شد و اینچنین بود که دامنة خرتوخر گسترش یافت.   مقام معظم از طریق کیهان ـ  17 اردیبهشت‌ماه سالجاری ـ  برای مسکو التماس دعای مزورانه فرستادند،  و همزمان با وقوقیه‌های ایران‌ستیز بی‌بی‌سی و شاخک‌های‌اش ـ  تهاجم به کردها و تاریخ و فرهنگ ایران ـ  سازمان تبلیغات اسلامی هم به فاضلاب عتیقة واتیکان پناه برد و «کتاب آسمانی» انجیل و تورات کشف کرد:

«[...] ما را [...] به خاطر اعدام ناقض حقوق بشر معرفی می‌کنند[...] خودشان حکم اعدام را دارند [...] در کتاب آسمانی تورات و انجیل اشاره شده [...]»
منبع:  ایسنا،‌  مورخ 19 اردیبهشت ماه سالجاری 

بله،   زال‌ممد «حقوق بشر» را نه تنها در تناقض‌نامة قرآن که در مزخرفات تورات و انجیل هم کشف می‌کند و جای تعجب نیست.   اهداء جوایز محفل نوبل،  آکادمی‌های لندن،  برلن، استکهلم و ینگه دنیا به اوباش اسلام‌فروش،  و به ویژه به گوبلز جمکران حکمتی دارد.  از اینرو در میعاد 9 ماه مه سالجاری،  آخوند موحدی ضمن بازاریابی برای ملاممد گوبلز،   رسماً «اکثریت و اقلیت» ایرانیان را «بی‌فرهنگ، جاهل و طماع» خواند و ضمن تهاجم به زنان ایرانی، هم‌صدا با میرحسین جلاد خواهان بازگشت به دوران همان وحشی بیابانی ـ  روح‌الله خمینی ـ   شد:

«[...] حجاب و عفاف یکی از مسائل مهم فرهنگ اسلامی است [...] مشکل اصلی حکومت امام علی [...] جهل اکثریت و طمع اقلیت بود [...] بی‌جهت نیست که رهبری امسال را سال فرهنگ و اقتصاد و با تاکید بیشتر بر فرهنگ نامگذاری کرده‌اند.   فرهنگ دوران امام (ره) را باید حفظ کرد[...]»
منبع:  ایسنا،‌  مورخ 19 اردیبهشت ماه سالجاری 

و ما ایرانیان،   همزمان با هتاکی آخوند موحدی،  جارچی ساتاس،  شاهد فحاشی‌ رادیوفرانس انترناسیونال به ایرانیان‌ و شرقی‌ها بودیم!  بله،   «جمعه روز وق‌وقه!»   و به موازات کاهش نفوذ سیاسی،   فرهنگی و نظامی فاضلاب آتلانتیسم،   دامنة وق‌وق و زوزة آتلانتیست‌ها نیز افزایش یافته.   خلاصه روز جمعه،   مسئول بخش فرهنگی رادیوفرانس انترناسیونال به قعر چاهک واتیکان شیرجه زد و آمیزه‌ای از فضولات تولیدی «سنت‌آگوستن و پروپاگاند گوبلز» را به دو زبان در اختیار مشتاقان قرار داد و معلوم شد نه تنها ایرانیان،  که اصولاً شرقی‌ها «بدوی» و پست شمرده می‌شوند،   و از سده‌های گذشته،   غربی‌ها بر شرقی‌ها «برتری» داشته و دارند! 

بله،   همان آخوندکی که هفتة‌ گذشته به دلیل افلاس اخوان‌المسلمین و شبکة گولن در ترکیه  کشف کرده بود،   «اسلام ترک‌ها اصیل نیست»،   اینبار هم در فاضلاب واتیکان به حقایق الهی دست یافته.   از آنجمله است،   «ما آگاهی خود از زرتشت و دین زرتشت را مدیون غرب هستیم؛  گاتاها را زرتشت ننوشته؛  زرتشت چیزی نبوده،  غربی‌ها در مورد او بزرگ‌نمائی کرده‌اند؛   تصویر زرتشت بر انسان غربی و تاریخی منطبق است و به انسان شرقی و بدوی ارتباطی ندارد»:    

«[...] آنچه امروز ما ایرانیان در بارۀ آن تاریخ و فرهنگ می‌دانیم،  کم و بیش همه را مدیون [پژوهشگران غربی] هستیم [...] زرتشتیان هند نیز به یاری همین پژوهشگران [...] آگاهی یافته‌اند[...] ایران‌شناسان غربی [...] برپایۀ برداشتی نخبه‌گرا از تاریخ [...] ‌از زرتشت افسانه‌ای، مردی بزرگ و تاریخی ساخته‌اند [...] که زمان تاریخی را از زمان بدَوی،   و غرب را از شرق جدا می‌کند[...] از نظر ایران‌شناسان غربی،   زرتشت نیز مانند پادشاهان هخامنشی می‌بایست انسانی بزرگ باشد تا مانند آنان به تاریخ و به تمدن غربی تعلق داشته باشد [...]»
منبع:  رادیوفرانس‌انترناسیونال،  مورخ 9 مه 2014

همچنانکه می‌بینیم با «پژوهش» در فاضلاب واتیکان است که «انسان نسبی» به دست می‌آید. انسانی فاقد پویائی و تحول که ویژگی‌های‌اش «یک‌بار،  و برای همیشه» آنهم در چارچوب منافع لجنزار مطلق‌گرایان تعیین خواهد شد!    بله،   یک انسان شرقی داریم که بدوی است و یک  انسان غربی، که متمدن  است،   و آنقدر متمدن که همچون هیتلر،   نگرش «نخبه‌گرا» به تاریخ دارد!   جالب اینجاست که در این پروپاگاند فرسودة فاضلاب واتیکان،   نه تنها ایرانیان که ژاپنی‌ها هم در ردة «بدوی» قرار گرفته‌اند!  درست حدس زدید در لجنزار پاترنوس،   هر آنچه خارج از عرصة توحش قواد خلیل‌الله قرار گیرد،  بدوی خواهد بود!   حتی تمدن و فرهنگ غنی یک کشور صنعتی مانند ژاپن!   دلیل بروز چنین گاف‌هائی این است که بعضی‌ها تخلیة چاه فاضلاب را با تحقیقات فرهنگی اشتباه گرفته‌اند.   

در هر حال،   پروپاگاند تخلیة چاه را با طرح فقط یک پرسش می‌توان در هم شکست.   و آن اینکه اگر «انسان غربی» ـ   برای پرهیز از اتلاف وقت بجای این عبارت ابلهانه مخفف «اغ» را به کار می‌بریم ـ  بدوی نیست،  چرا از گسترش بدوی‌ات،   به ویژه در کشورهای نفت‌خیز حمایت می‌کند؟!   این پرسش را می‌توان با چندین پروپاگاند و همچنین به صورت منطقی پاسخ داد.   به عنوان مثال بگوئیم «اغ» از بدوی‌ات،   و روند تبدیل کشور به طویله حمایت می‌کند،  ‌چرا که مسیح در طویله متولد شده.   در واقع «اغ» با همین روند می‌تواند جهان غیرمسیحی را به زادگاه پیامبرش تبدیل کند،   و مثل زرین‌کلاه از بوی سرطویله حسابی لذت ببرد!   شاید هم تمایل «اغ» به تخریب از عشق و علاقة او به قواد خلیل‌الله ناشی می‌شود.   عشقی که در قالب دو جنگ جهانی خود را نشان داد؛   سپس کشور ایران را به پشت جبهة توحش طالبان و القاعده تبدیل کرد و ... و اینک نیز همین «عشق» در اوکراین متبلور شده.   و بعضی‌ها تمام تلاش خود را برای وادار کردن روسیه به دخالت نظامی در اینکشور به کار گرفته‌اند و از آنجا که در این زمینه ناکام ماند‌ه‌اند،   می‌خواهند اوکراین را مورد تهاجم قرار دهند و تهاجم‌شان را به حساب روسیه بنویسند.  ولی یک پاسخ منطقی هم برای این پروپاگاند وجود دارد و آن اینکه فردی که در جایگاه قضاوت ارزشی می‌نشیند و ادعا می‌کند، ‌ «اسلام ترک‌ها برساخته است»،   و فاضلاب «نخبه‌گرائی» را به تاریخ و نگرش تاریخی مرتبط می‌کند،  در واقع خودش همچون آخوند بدوی و انسان‌ستیز است؛  و آخوند یا لات در جایگاهی نیست که در مورد فرهنگ و تاریخ ملت‌ها اظهار نظر کند.   البته سفله‌پروری و تشویق توحش و حماقت به سایت رادیوفرانس انترناسیونال محدود نمی‌شود.   ولی انتشار چنین مطالب موهنی در واقع استیصال آنگلوساکسون‌ها را بازتاب می‌دهد که در خجسته روز 6 مه کاسه کوزه‌شان چنان در وین و واشنگتن به هم ریخت که بی‌بی‌سی ناچار شد فضولات رادیوفردا ـ   اظهارات سردار فدوی ـ  را جمع‌وجور کند!  

جونم براتون بگه!   روز 16 اردیبهشت‌ماه سالجاری،  سازمان سیا به سردار فدوی،  برای جفتک‌پرانی و لگد زدن به طاق طویله «کارت سبز» داده بود.   ایشان نیز پس از خرغلط فراوان در محضر استاد،   تأکید کردند،   «هدف‌ما نابودی ناوگان آمریکا در خلیج فارس بوده و خواهد بود!»   ایشان فرمایش فرموده بودند که ناوهواپیمابر آمریکا را در چند ثانیه می‌توانیم نابود کنیم.   لگدپرانی سردار فدوی نه تنها در رادیوفردا که در صدای آلمان هم تحت عنوان «تهدیدهای شدید فرمانده نیروی دریائی سپاه پاسداران علیه آمریکا» انعکاس یافت!   ولی عصر همان روز ـ  ساعت 24 :17 به وقت گرینویچ ـ  سایت بی‌بی‌سی جفتک پرانی‌های فدوی را «تصحیح» کرد و مطلبی انتشار داد،   تحت عنوان «فرمانده نیروی دریائی سپاه: آمریکا مواظب است تیری در خلیج فارس‌ شلیک نشود!»   در این مطلب لحن سردار فدوی تغییر فاحشی نشان می‌داد،   گویا ایشان از نابودی ناوگان ارباب منصرف شده بودند:   
     
«[...] علی فدوی فرمانده نیروی دریائی سپاه گفته [...] نظامیان آمریکا که در خلیج فارس حضور دارند،   از آبراه‌های بین‌المللی که در محدودة ایران قرار دارد،  استفاده نمی‌کنند[...] آمریکائی‌ها مواظب‌ترین کشور هستند که تیری در خلیج فارس شلیک نشود[...]»
منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 6 مه 2014

ولی جالب‌تر از همه،  مقالة جنجال‌برانگیز کیهان است که در مخالفت با «فروش گاز به اتحادیه اروپا» یک‌روز پس از نفس‌کش‌طلبی‌های فدوی منتشر شد،   و از قضای روزگار انتشار این مطلب پس از آزادی شهر حمص و همزمان با 70 امین سالگرد آزادی «سباستوپول» توسط ارتش شوروی تقارن زمانی یافت!   کیهان پس از ارائة تاریخچة «تقریبی» اوکراین و حمایت از رفراندوم کریمه،   با اشاره به تهدیدهای آمریکا و اروپا بر علیه روسیه و ابراز رضایت از تحریم گازی اروپا توسط روسیه،‌   زبان به نکوهش مقاماتی گشوده که در ایران برای صدور گاز به اروپا ابراز آمادگی کرده‌اند.   این مقاله که در آخرین ساعات 17 اردیبهشت‌ماه ـ :5122  ـ  در کیهان شمارة 12345 انتشار یافت،  در ظاهر به مذاق بی‌بی‌سی خوش نیامده!  ولی در واقع مقالة کذا با منافع بریتانیا هم‌سوئی تمام عیار دارد!   چرا که،   پاسدار شریعتمداری آرزوی تنش و بحران در اروپا کرده.    استدلال ظاهراً «منطقی»کیهان این است که اروپا «ما» را تحریم کرد،   و چه بهتر که مورد تحریم قرار گیرد و این تحریم هم «دست الهی» است که از آستین روسیه بیرون آمده:

«[...] آنچه به وضوح قابل دیدن است،   بحران سخت و سنگینی است که کشورهای اروپائی را به شدت تهدید می‌کند [...] تحریم‌های ظالمانه و غیرانسانی کشورهای اروپاةی علیه جمهوری اسلامی ایران را در نظر آورید.   آیا از اینکه  دشمنان وحشی و تابلودار مردم مظلوم و شریف ایران [...] خود در باتلاق تحریم گرفتار شده‌اند،  احساس رضایت نمی‌کنید و در این ماجرا،  دست انتقام الهی را ـ  هر چند که از آستین روسیه بیرون آمده باشد ـ نمی‌بینید؟  آیا هیچ ایرانی مسلمان یا غیرمسلمانی [...] که فقط از اندک غیرت دینی و ملی برخوردار باشد می‌توان نشان داد که از بحران پیش‌روی دولت‌های اروپائی احساس رضایت نکند؟ [...] »
منبع:  کیهان،  مورخ 17 اردیبهشت‌ماه سالجاری

بله،  دست پاسدار شریعتمداری و اربابان واژگون‌‌نمای‌اش همینجاست که رو می‌شود!  بحرانی که کیهان به بهانة «علائق دینی و بومی» شکمش را برای آن صابون زده،   در واقع زمینه‌ساز فرار مغزها و سرمایه‌ها به سوی مراکز تحت نظارت آنگلوساکسون‌ها می‌شود،   و قدرت اینان را برای آشوب‌سازی در مرزهای غربی روسیه افزایش می‌دهد.   چرا که اروپای بحران زده را همچون ایران در «صدر» انقلاب اسلامی بهتر می‌توان به «گوشت دم توپ» آتلانتیست‌ها تبدیل کرد.

حال بهتر است به دور از پروپاگاند به اصل مطلب نگاهی بیاندازیم.  چرا که،   تا همین امروز ـ 11 مه 2014 ـ  روسیه اروپا را مورد تحریم گازی قرار نداده،   چنین تمایلی هم از جانب مسکو ابراز نشده!   در عمل،  روسیه در چارچوب منافع‌اش نمی‌تواند آنطور که آتلانتیسم دوست دارد،  از سیاست‌ «سرزمین سوخته» در اروپای شرقی حمایت به عمل آورد.   به این ترتیب،   قلم‌فرسائی میهن‌دوستانه و اسلام‌نوازانة پاسدار شریعتمداری تمایلات لندن و واشنگتن را بازتاب می‌دهد،  نه مواضع‌ روسیه را!  مقالة «میهن‌دوستانة» کیهان،  همچون تظاهرات اوباش حزب‌الله در برابر وزارت کشور حکومت زال‌ممد،   با هدف بحران‌سازی و ایجاد دوقطبی‌های کاذب قلمی شده.    انتشار این مقاله که واکنش‌ بی‌بی‌سی و «اصحاب» فیس‌بوک را در پی آورد،   با دوقطبی کردن کاذب فضای سیاسی‌ ـ  این فضا تماماً توسط حکومت اسلامی و در راستای منافع آتلانتیسم اداره می‌شود ـ   به دولت «تف و تکبیر» جهت پریدن در آغوش ارباب،   آنهم به بهانة‌حفظ منافع ملی کمک می‌کند!   این است وظیفة روزنامة کیهان.   این محفل استعماری «مأموریت» دارد با زدن نعل وارونه دست «بعضی‌ها» را باز بگذارد تا بدون رودربایستی از سیاست‌های آمریکا حمایت کنند.   

می‌بینیم که «بهترین ابوعطا» را نه محمدرضا لطفی زده و نه هیچکس دیگری؛   بهترین ابوعطا با چهچة پاسدار شریعتمداری در دستگاه «سگان»،   به همراهی ساز رهبر فرزانه،  و سه تار سازمان سیا و تنبک «ام. آی. 6»،   در بنگاه خبرپراکنی بریتانیا،   در برابر چشمان حیرت‌زدة ما ملت اجرا می‌شود.