دوشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۹۹

تاریخ، توهم، توحید!

 

 

در تاریخ 16 اکتبر سالجاری،  ‌ ساموئل پاتی،  دبیر تاریخ،   به دلیل انجام وظیفة قانونی‌‌اش در کشور فرانسه به قتل می‌رسد!  چرا که او در کلاس درس،  ضمن اشاره به ترور هیئت تحریریة شارلی،  در مورد «آزادی بیان» سخن گفته بود!   همین امر باعث شد تا محفل «احترام به ادیان» برای سرکوب لائیسیته و گرامی‌داشت هیتلر سلام‌الله،   دست به دامان یک «پناهندة مسلمان» شود!   همانطور که راوی «توپ مرواری» می‌فرماید،   «اسلام،  شمشیر بران است و کاسة گدائی!»

 

بله، روز جمعه،  در میعاد نخستین وق‌وق عمومی آدولف هیتلر خطاب به حزب کارگران جرمانی ـ  16 اکتبر 1919 ـ  در کشور فرانسه دبیر تاریخ را در خیابان‌ سر بریدند!   دولت بریتانیا خفقان گرفت؛   محور خودفروختة سنتو از جنایت دفاع کرد؛‌  چین و واتیکان هم به روی خودشان نیاوردند!  از همه جالب‌تر شاهد تظاهرات اوباش در برابر اقامتگاه سفیر فرانسه در کشور اسرائیل بودیم.   به عبارت دیگر،   همان جبهة توحشی که اینک در جنگ قره‌باغ از ترک‌ها حمایت می‌کند،   و 42 سال پیش هم از طالبان و القاعده و خردجال محفل کارتر ـ برژینسکی،  یعنی روح‌الله خمینی در ایران حمایت می‌کرد،  ترور ساموئل پاتی را نیز مورد تأئید آشکار و نهان قرار داده!   روشن‌تر بگوئیم الزامات جبهة مذکور چنین ایجاب می‌کند که در کشور فرانسه،  نماد لائیسیته،   عرصة تفکر و استدلال و آزادی بیان به عرصة توجیه توحش توحیدی و ایدئولوژیک تبدیل شود؛   تدریس تاریخ هم مسلماً جز بی‌بی‌گوزک نخواهد بود.   به این ترتیب برتری نژادآریائی آدولف هیتلر و همپالکی‌هایش به عنوان یک «اصل علمی» پذیرفته خواهد شد،  و در نتیجه جهانیان «برتری رسانه‌ای» اقتصاد چین بر اقتصاد کارفرمایان‌اش را باور خواهند کرد!   بله آلمان نازی و کارگران مائوئیست آنگلوساکسون‌ها مشترکاً رهبری «نظم نوین» را بر عهده گرفته‌اند.  در این مرداب «فاشیسم ـ مائوئیسم» است که امثال شیخ بهرام بیضائی با «روشنفکر» در ترادف قرار می‌گیرند و «مستند» بودن فیلم «نسرین» به اثبات می‌رسد!             

 

همزمان با دومین مناظرة‌ «ترامپ ـ بایدن»،   فاز دوم بده ـ ‌بستان لوتی یانکی و عنترشیعی‌اش  آغاز شد؛  مهدی امین،   ایرانی ساکن کانادا و از مخالفان اسلام‌گرائی و حکومت آخوند پدوفیل و برده فروش،  در خانه‌اش به قتل می‌رسد!

 

البته این نخستین بار نیست که یک ایرانی مخالف حکومت آخوند در «قلمرو» بریتانیای کبیر ترور می‌شود.  ولی همزمانی این قتل با چهلمین روز قتل نوید افکاری و دکان‌داری مدفوعات غرب برای شیخ بهرام بیضائی و کنیزالاسلام‌های جمکرانی ـ  نسرین ستوده و نرگس محمدی ـ  به صراحت نشان می‌دهد که محفل «الیوت آبرامز» در ایران‌ستیزی،  شیعی‌نوازی و حمایت از تروریسم ـ سیاست سنتی آنگلوساکسون‌های دوسوی آتلانتیک ـ  فعال‌تر شده.   و چرا راه دور برویم،   کافی است به سکوت دولت بریتانیا و عرعر پیشخدمت‌های ترک و فاکستانی و جمکرانی‌اش در مورد قتل ساموئل پاتی،  دبیر تاریخ در کشور فرانسه نیم نگاهی بیاندازیم تا  بدانیم این جنایت نیز همچون آشوب‌های بلاروس،  جنگ قره‌باغ،‌   و به ویژه سیر صعودی سرمایه‌گزاری اتحادیة اروپا در کشور چین بخشی است از گسترش فاشیسم در سطح جهانی!

 

بله،  اتحادیة اروپا که در رسانه‌‌ها خیلی بر طبل حمایت از حقوق «شهروندان» چین و به ویژه حقوق اویغورها می‌کوبد،  در عرصة واقعیت سیل سرمایه را به کشور چین سرازیر کرده تا با یک تیر دو نشان عمده بزند.  از یک سو،   با حمایت مالی از مائوئیست‌ها،   دمکراسی هند را با دو تیغة مائوئیسم و اسلامیسم مورد تهدید قرار دهد،   و از سوی دیگر ‌با تضمین سلطة فرقة شیعی‌ها بر ایران،  از استقرار دمکراسی در کشورمان ممانعت به عمل آورد.   این است دلیل دکانداری یانکی‌ها و شرکاء برای دو کنیزالاسلام جمکرانی ـ  نرگس محمدی و نسرین ستوده ـ  که مأموریت‌شان بوسیدن نعلین آخوند متجاوز،   نشستن در جایگاه وکیل مدافع خود خواندة «مردم»،   ایفای نقش زندانی و مظلوم‌نمائی و پدرسوختگی است!  پیش از ادامة مطلب یک مینی‌پرانتز در مورد سوابق درخشان این دو شارلاتان باز می‌کنیم. 

  

اولی نرگس محمدی‌،   کشتزار تقی رحمانی ـ  عضو تشکل تروریست نهضت عاظادی  ـ  است که پیشتر نیز منتظری،  آخوند دو کشتزاره را «مدافع حقوق بشر» رویت کرده بود و پس از چند سال ایفای نقش زین‌العابدین بیمار و زینب بی‌عار و ... در راستای بده‌بستان شیعی و یانکی،  از زندان رسانه‌ای ولی‌فقیه آزاد شد.   از شما چه پنهان،   کشتزار تقی رحمانی را آنقدر در زندان شکنجه و زجر داده بودند که پروار و تپل‌مپل و سرحال زوزة «مرغ سحر» سر داده،  از آن قاری قرآن که در مسیر جلب رضایت آخوند پدوفیل و متجاوز،  برای دیگر سبک‌های موسیقی چماق تکفیر بلند می‌کرد ـ   محمدرضا شجریان ـ   تجلیل به عمل آورد!    بعد هم بی‌بی‌سی در مورد شکنجة روحی در زندان‌ جمکرانیان کتابی زیر بغل کنیزالاسلام گذاشت،  تا بتواند برایش منبری به پا کند!  

 

حال برویم به سراغ کنیزالاسلام دوم،   یعنی کشتزار رضا خندان،  از نوچگان ملاممد خاتمی و از جمله مجیزگویان رفسنجانی و اندرونش!  کنیزالاسلام نسرین ستوده،  ضمن دعوت همه به «مدارا با آخوند پدوفیل و برده فروش» ادعای حقوق‌دانی هم دارد.  از اینرو مانند همه شارلاتان‌های شیعی پیوسته بر طبل «عدالت و قانون اساسی» می‌کوبد؛  ‌ از مجموعه چرندیاتی  که ملا و بازاری و اوباش تحت نظارت سازمان سیا برای ملت ایران به رشتة «تحریر» در‌آورده‌اند تحت عنوان «میثاق بین دولت و ملت» یاد می‌کند و نهایت امر جهت تأمین حقوق بشر،  خواهان «عدالت‌خانه» می‌شود!  

 

عدالت‌خانه هم از منظر ایشان ‌مکانی است جهت «قضاوت مردم» در مورد احکام قضائی!  البته  در حکومت دینی هرگز قوة قضائیه نمی‌تواند وجود خارجی داشته باشد، ‌ ولی در هر حال قضاوت جمع در بارة‌ احکام قضائی،   دفاع از حقوق بشر نیست،‌  دفاع از «پوپولیسم» و اوباش‌پروری است!   در واقع کشتزار رضا خندان برای رسمیت بخشیدن به روند ضدحقوقی،  ضددمکراتیک و عوام‌پرستانه و انسان‌ستیز،   احکام توحش جمکران و اعتقادات بادیه‌نشینان صدراسلام  را به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر سنجاق می‌کند،  باشد تا «مولا علی» و سازمان سیا از ایشان راضی باشند:

 

«[...]طبق مفاد اعلامیة جهانی حقوق بشر [...] هر فردی حق [...] دارد و هیچکس را نباید خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید کرد []  به موجب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: هیچکس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند [...] قانون اساسی جمهوری اسلامی [...] میثاق فیمابین دولت و ملت است [

منبع: گویا نیوز ،  مورخ اول آذرماه 1394

 

بله،  پر واضح است که این شخصیت بزرگ و خصوصاً «حقوقدان» که جایزه باران شده و اخیراً مورد عنایت محفل نوبل و هولیوود نیز قرار گرفته،  همچنان از سرکوب اجتماعی،  فرهنگی و سیاسی حمایت به عمل می‌آورد.   چرا که در کشور ایران مردم‌فریبی و رنگ‌وروغن زدن به مطالبات آخوند و استعمار رسمیت «قانونی» یافته؛  دروغ و تزویر نیز ابزاری شده جهت تحکیم حاکمیت استعماری‌.   با این وجود،  مجموعة متناقضی که مشتی آخوند شیعی با تکیه بر آن خود را در جایگاه الهی قرار داده‌اند؛  در آن برای شیعی‌مسلکان امتیاز ویژه قائل شده‌اند؛   و بر اساس آن زن را به برده و کنیز و کشتزار مرد تقلیل داده‌اند؛    نمی‌تواند از منظر حقوقی با اعلامیه جهانی حقوق بشر که میثاق تعلق جامعه بشری به انسان‌محوری است،  طاق زده شود!

 

یادآور شویم که اعلامیة جهانی،  «حقوق برابرانسان‌ها» را محور قرار داده.   و در این راستا اگر امثال شیرین عبادی و نسرین ستوده برای خوشخدمتی به استعمار و حفظ حکومت آخوند،‌  مجموعة توحش برهنه‌ای را که قانون اساسی جمهوری اسلامی نام گرفته،  «میثاق بین دولت و ملت» می‌دانند،   قادر به تخریب جایگاه حقوقی اعلامیة جهانی حقوق بشر نخواهند بود.  چرا که آنچه قانون اساسی ولایت‌فقیه خوانده می‌شود از چرندیاتی که پرسوناژ «علویه‌خانم» طی سفرشان به مشهد برای دیگران نقل می‌کنند،  پای فراتر نمی‌گذارد.

 

خلاصه بگوئیم این جانور وحشی ـ  نسرین ستوده ـ  موفق شده بین نگرش ضدحقوقی، باورمحوری،  برتری‌طلبی و خلاصه قانون اساسی صحرائی حکومت جمکران،  و نگرش حقوقی ـ انسان‌محور ـ  اعلامیه جهانی حقوق بشر ترادف ایجاد کند.   از اینرو سخت مورد پسند فاشیست‌های فرنگی قرار گرفته و اینان در راستای سیاست سفله‌پروری‌شان برایش یک «مستند» هم سفارش داده‌اند تا او را به عنوان طرفدار دمکراسی به عوام‌الناس حقنه کنند!   ولی از آنجا که ساخت و پرداخت مستند «به فرموده» برای فروش یک فاشیست به عنوان طرفدار دمکراسی به قول معروف «کار یکنفر و یک شب» نیست؛  ‌ جف کافمن و مارسیا راس دو نفری همت گماشته و یک مستند شکمی ساخته‌اند و در موردش یک بیانیة شکمی‌تر نیز تنظیم کرده و در اختیار بخش فارسی صدای آمریکا گذاشته‌اند:  

 

«[...] «ما قصد داشتیم که در این مستند داستان نسرین ستوده را بیان کنیم؛   زیرا او فردی متعهد به دموکراسی،  عدالت، و شجاعت سیاسی است [...] بارها زندگی خود را برای خدمت به دیگران به مخاطره انداخته [...]‌ به ده‌ها سال زندان و ده‌ها ضربه شلاق محکوم شده [...] به نلسون ماندلای ایران شهرت دارد،   به نمادی بین‌المللی از حقوق بشر، مقاومت،  ‌و امید تبدیل شده [...]‌»

منبع:  صدای آمریکا،  مورخ 28 مهرماه سالجاری 

 

بله این مستندسازان «مومن و متعهد و فرمانبر» خیلی تلاش کرده‌اند تا از چاه فاضلاب تصویر کاخ ورسای ارائه ‌دهند!   آن روزها که شیپور نژادپرستان با توسل به چند شعار مسخره یک آخوند پدوفیل و برده فروش را در نوفل‌لوشاتو به عنوان «رهبر ضداستبداد و مدافع دمکراسی» و غیره به عوام‌الناس حقنه می‌کرد،  گذشت!   این روزها سفله‌پروری و تبدیل پیزی افندی به رستم صولت به مراتب پیچیده‌تر از گذشته‌ها شده!  حکومت ملایان در این راه «اسطوره‌سازی» مجبور شده ماچه نئاندرتال شیعی را اول به زندان رسانه‌ای بفرستد؛   بعد هم نژادپرستان غرب ماه‌ها برایش بوق بزنند،   و نهایت امر فیلم «مستند» هم برای ایشان سفارش بدهند.  روز اکران فیلم هم لازم آمد تا حکومت ملایان جهت اثبات مراتب نوکری‌اش،  طرف را «در رسانه‌ها» به زندان قرچک بفرستد؛  دخترش را احضار کند؛  صاحبش را تهدید کند؛   باشد تا آنگلوساکسون‌ها بتوانند حداقل در خواب و خیال هم که شده،  ملت ایران را به روال سنتی،   همچنان تحت سلطة فاشیسم نگاهدارند.