شنبه، مهر ۱۱، ۱۳۹۴

پمپ، باد و بنزین!




در نخستین جمعة اکتبر چندین و چند واعظ در «رایش‌ستان» بالای منبر رفتند و وعظ و خطابه و وقوقیه ایراد کردند.   از وعظ و خطابه باراک اوباما آغاز ‌کنیم که خواهان رفتن بشار اسد و پیوستن روسیه به عملیات ائتلاف شده.   جریان از اینقرار است که روسیه در صدد آن نیست که به ائتلاف به اصطلاح بین‌المللی بپیوندد،   چرا که آن را «غیرقانونی» تلقی می‌کند.   از منظر روسیه،   آمریکا و چوبداران اروپائی‌اش بدون مجوز شورای امنیت و بدون موافقت دولت سوریه،‌   با شعار مبارزه با تروریسم این‌کشور را مورد تهاجم قرار داده‌اند.   در نتیجه،  ائتلافی که خود را «بین‌المللی» می‌خواند،   در عمل دولتی را تحت فشار نظامی قرار داده که  در برابر موج تروریسم مقاومت می‌کند.   کافی است به مصاحبة مطبوعاتی سرگئی لاوروف،   وزیر امور خارجه روسیه در سازمان ملل نیم نگاهی بیاندازیم:

«پیوستن روسیه به ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا امکانپذیرنیست؛   این ائتلاف فاقد مشروعیت قانونی است؛   نه از شورای امنیت مجوز دارد،  نه از دولت سوریه [...]‌»
منبع: سایت فرانسه زبان سپوتنیک،‌  مورخ اول اکتبر سالجاری

در واقع ابراز تمایل باراک اوباما به «همکاری  با روسیه» به این معناست که از یک‌سو برای تهاجم نظامی غیرقانونی «ائتلاف» کسب مشروعیت کند و از سوی دیگر عملیات ارتش روسیه در سوریه را تحت فرماندهی ارتش آمریکا قرار دهد تا روسیه نیز مانند رعایای اروپائی یانکی‌ها قیمومت آمریکا را بپذیرد!  گزینه‌ای که روسیه به هیچ عنوان قبول نمی‌کند،‌  و جیغ و فریاد و اعتراض لوتی و عنترهای آتلانتیسم به «عملیات نظامی روسیه در سوریه»،   به همین دلیل به آسمان برخاسته.   این عملیات،   هم خارج از کنترل ارتش ناتو صورت می‌گیرد،  هم بجای غیرنظامیان سوری تروریست‌های دست‌پروردة‌ آتلانتیسم را نابود می‌کند.    به همین دلیل همة سگ‌های کدخدا،   پیرامون «بشار اسد باید برود» به اجماع رسیده،    برای ارباب‌شان معلق می‌زنند.   البته به استثناء مقامات قلعة حیوانات!   اینان به چند شاخه تقسیم شده‌اند.   شاخة رسمی،  در برابر این عملیات خفقان اختیار کرده و ضمن هیاهو پیرامون دست دادن مم‌جواد با اوباما،   به روضه و زوزه و سوگواری برای قربانیان منا مشغول شده.

در پی تقاضای رسمی دولت سوریه از مسکو برای کمک نظامی،   ارتش روسیه،   پس در جریان قرار دادن پنتاگون،  در تاریخ 30 سپتامبر 2015،‌   به کمک دولت سوریه شتافت و تروریست‌ها و مخازن سوخت‌شان را هدف حملات هوائی قرار داد.   ولی حکومت اسلامی جمکران که به ادعای رادیوفردا و دیگر شیپورهای محفل احترام به ادیان،   از بشار اسد طرفداری می‌کند،   بجای حمایت رسمی از عملیات نظامی روسیه،  خفقان اختیار کرده!  ‌ چرا که زال‌ممد نه شهامت ابراز مخالفت با حملات روسیه را دارد،   و نه نوکری‌اش در محضر یانکی‌ها به وی اجازه می‌دهد رسماً از مواضع روسیه حمایت کند!   باید اذعان کنیم که  در این زمینه،   فاشیست‌های مونث‌ فرانسه از مقامات زال‌ممد شهامت بیشتری دارند.  ماچه نژادپرستان فرنگی روز اول اکتبر در پارلمان روسیه تجمع کرده و ذکر پوتین گرفته بودند و اصرار داشتند که ولادیمیر پوتین در پارلمان اروپا سخنرانی کند.   ولی رئیس دوما آب پاکی روی دست حضرات ریخت و گفت،‌   «شاید من وقت داشته باشم و بتوانم بیایم!»   خلاصه حضرات ناچار شدند دکان پوتین‌پرستی‌شان را برچینند!   و اما حکومت زال‌ممد،   آلو به دهان گذارده و منتظر «روزهای بهتر و رحمت الهی»،   یعنی بهبود وضع مزاجی عموسام است!   

‌به همین دلیل مقام معظم و دیگر اوباش جمکران،  حادثة منا را  بهانه کرده،   شاخ در شاخ  دولت متزلزل عربستان انداخته،  ریاض را به باد تهدیدهای شکمی و توخالی گرفته‌اند!   اصولاً آخوند جماعت با «باد شکم» پیوندی ناگسستنی دارد،   به ویژه بادشکم پاترنوس!  چرا که وقتی شکم پاترنوس «نفخ» می‌کند،‌   تیز آنحضرت در قالب وعظ و خطابه و روضه و زوزه از حلقوم آخوند خارج می‌شود.   و اینروزها که پاترنوس به سوءهاضمه دچار شده، وقوقیه‌سرایان جمعه که در مورد فاجعة‌ قطار نیشابور ـ توئیتر ناهید رکسان،  مورخ دوم اکتبر سالجاری ـ سکوت کرده بودند دو دستی به خشتک اجساد زوار و حجاج مومن دخیل بسته‌،  و برای «شهدای تشنه لب» اشک تمساح می‌ریزند و خلاصه بی‌بی‌گوزک امام‌حسین را اینبار در صحرای عربستان بازتولید می‌کنند:

«[...] ناله‌های حجاج پس از فاجعه منا از العطش بلند بود،   حجاج به یاد عطش ابی‌عبدالله (ع) یاحسین می‌گفتند،  حجاج پس از بازگشت [...] می‌گفتند شرطه‌ها مقابل ما روی ماشین بودند و ما را تماشا می‌کردند ولی به ما کمک نمی‌کردند و حتی آب هم دست ما نمی‌دادند[...]»
منبع:   فارس‌نیوز،‌  مورخ 2 اکتبر2015 ، کد خبر: 13940710000297

خلاصه در این قصه فقط یک شمر کم داریم تا امام‌حسین‌شان را سر ببرد،   و پرسوناژ موهوم زینب را هم به «شام» ببرد تا این رزا  لوکزامبورگ صحرائی در بارگاه ظلم و ستم بشار اسد خطابه‌ای ایراد نماید!   باری داستان به اینجا رسید که آخوند موحدی کرمانی پس از نقل قصة چندین و چند «حسین عین» در صحرای عربستان،   به سراغ حدیث «دست دادن» مم‌جواد ظریف و باراک اوباما رفت تا به سنت سه دهة اخیر،   ارتباط حکومت ملایان با اربابان آمریکائی‌اش را از تریبون وق‌وقیه انکار کند. خلاصه «دست دادن» را دستکم نگیریم!

پروپاگاند «دست دادن» این با آن،   و «نامه‌نگاری» این با آن،   و «تماس‌تلفنی» این با آن،   که هر از گاه در استکان سیاست جمکرانی توفان بپا می‌کند،‌  فقط تلاشی است جهت انحراف افکار عمومی از مسائل واقعی.   با این پروپاگاند ابله‌پسند که روابط انسانی را به زیر سئوال می‌برد،  ملایان شیاد و خودفروخته فضای اجتماعی را دوقطبی کرده،   مسائل واقعی را به حاشیه می‌رانند.   به عنوان نمونه لوتی و عنترهای اسلام‌زدة‌ سازمان سیا،  چند سال پیش با هدف تحمیل دوقطبی کاذب بر فضای جامعه،   برای دست دادن ملاممد خاتمی،   با زن‌نمایان واتیکان معرکه گرفته بودند.   و سال گذشته نیز «تماس‌تلفنی» اوباما و حسن فوتبال موضوع روز بود؛    امسال هم نوبت رسیده به «دست دادن» مم‌جواد و اوباما!   باشد که از این مفر ابزار کافی جهت هیاهو فراهم شده،   به ویژه تکرار دروغ شاخدار «ما باآمریکا رابطه نداریم»،  هر چه بهتر به عوام‌الناس حقنه شود.   که گوبلز سلام‌الله گفته،   با تکرار می‌توان دروغ را به  مردم باوراند.   و سازمان تبلیغات اسلامی هم که از پیروان وفادار گوبلز است،   طی  37 سال اخیر،  به تکرار دروغ شاخدار «ما با آمریکا رابطه نداریم» مشغول  است:

«[...] دست اوباما و کشورش به خون بی‌گناهان آلوده است،   ما به این آمریکای جنایتکار دست نمی‌دهیم،   دست دادن با آمریکا به معنای خوب بودن رابطه ما با این کشور است در حالی که رابطه ما با آمریکای ظالم اصلاً خوب نیست[...]»
همان منبع

بله همه بدانند که روابط زال‌ممد و آمریکا هیچ خوب نیست!   اصلاً به دلیل بدی رابطه با آمریکا بود که در سال 1978،    نه تنها سردسته‌های «انقلاب اسلامی» از قماش یزدی و قطب‌زاده و بنی‌صدر و ولایتی و تاج‌زاده و غیره،   از جمله لات‌ولوت‌های ساکن آمریکا و آلمان و فرانسه بودند که اخیراً نیز معاونان ریاست قوة مجریه حکومت جمکران رسماً تابعیت کشور آمریکا را دارند!   و باز هم به دلیل بد بودن رابطه با آمریکاست که،   سیل بورسیه‌های حکومت ضدآمریکائی جمکران به آمریکا،  کانادا و انگلستان سرازیر می‌شود،‌  و به همین دلیل است که حکومت «ضدآمریکائی» ملایان،   نفت رایگان در اختیار شرکت‌های آمریکائی قرار می‌دهد و ... و دارائی‌های‌اش نیز در بانک‌های آمریکا و انگلستان انباشته شده.    اینهمه اگر نخواهیم سخنی از سیل واردات مواد اولیه غذائی از حوزة نفوذ دلار و یورو به میان آوریم!    

دردسرتان ندهم؛   وضع مزاجی پاترنوس خراب است،   ازاینرو ملایان در نماز جمعه تیز «نبرد با آمریکا» شلیک می‌کنند،‌  بدون آنکه نمازشان باطل شود!   بله فاشیست‌ها،   همانطور که تروریست برحق و تروریست باطل دارند،   «تیز» برحق نیز در دستارشان پیدا می‌شود.   تفاوت «تیز برحق» با «گوز ناحق» این است که اولی از حلقوم امام جمعه شلیک می‌شود؛   نماز را که باطل نمی‌کند هیچ،   موجب قوام و دوام دین مبین است!   در صورتیکه دومی از ماتحت انسان صادر می‌شود،‌  و به همین دلیل موجب خشم آفریدگار می‌گردد.   پس در هر تیز دو نعمت موجود است،    و به احتمال فراوان بر هر نعمت هم جفتکی واجب!

همانطور که می‌بینیم «دلائل» آخوند موحدی برای دست ندادن با آمریکائی  کاملاً موجه و از منظر حقوقی محکمه‌پسند است؛  ایشان به آمریکا دست نمی‌دهند،  چرا که،  یواشکی و زیرمیزی پای آمریکا را می‌بوسند و برای‌اش پااندازی می‌کنند.    واز آنجا که،  آمریکا مثل آخوند جماعت «ظالم» است،   پابوسی و پااندازی‌ هم راه دور نمی‌رود؛ آمریکا با تأئید دروغ شاخدار ملایان دستی به سروگوش «خودی‌ها» می‌کشد.   باری،‌  موحدی در ادامه،‌  سر در چاهک سازمان سیا فرو برد؛   دروغ شاخدار یکصدساله ـ  دشمنی غرب با اسلام  ـ  را به دندان گرفت و شروع کرد به بازنشخوار و فرمود،  تا آمریکا دشمن اسلام است ما هم دشمن آمریکا هستیم:

«[...] وی در ادامه سخنانش یادآور شد:   آمریکا دشمن شماره یک اسلام است و تا زمانی که اینگونه با اسلام دشمنی می‌کند ما هم با تمام وجود دشمن آمریکا هستیم[...]»
همان منبع

به عبارت دیگر واکنش زال‌ممد،  از بررسی و تحقیق و بازبینی اید‌ئولوژیک و غیره منتج نشده؛   صرفاً بازتابی است از رفتار آمریکا!   این آمریکاست که تعیین می‌کند زال‌ممد باید دوست باشد،   یا دشمن!   و از آنجا که «دشمنی آمریکا با اسلام» رسانه‌ای است،   دشمنی زال‌ممد با آمریکا هم منطقاً نمی‌تواند از عرصة رسانه‌‌ها فراتر برود.   خلاصه بگوئیم بی‌بی‌گوزک‌های «نبرد آخوند با آمریکا» را همان سازمان نازنازی سیا از طریق ایجاد ترادف میان اگزیستانسیالیسم و قصه حسین در کربلا ساخته و پرداخته،   و همین سازمان در فرانسه هم نماز جمعه بر پا می‌کند‍!   همزمان با وقوقیه جمکران،  چنین فرمود امام جمعه پاریس:

اولاند و مرکل به پوتین گوشزد کردند که حملات هوائی فقط باید بر علیه داعش باشد، نه بر علیه گروه‌های میانه‌رو [...] روسیه دشمن شماره یک اسلام است و تا زمانیکه اینگونه با اسلام دشمنی می‌کند ما هم با تمام وجود دشمن روسیه هستیم [...] دست پوتین و کشورش به خون بی‌گناهان آلوده است،   ما به این روسیه جنایتکار دست نمی‌دهیم،  دست دادن با روسیه به معنای خوب بودن رابطه ما با اینکشور است در حالیکه رابطه ما با روسیه ظالم اصلاً خوب نیست.

بله،‌  در نخستین جمعه اکتبر امسال «شیطان» جهت برگزاری یک دیدار 4 جانبه به پاریس آمده بود،   و آنطور که در خطبة اول نمازجمعه پاریس آمده،  رئیس‌جمهور فرانسه اصلاً به استقبال پوتین نرفت و خیلی هم پوتین را دعوا کرد.   پوتین هم گریه‌کنان به درگاه فرانسوا اولاند توبه کرد و گفت،   دیگه تروریست‌های میانه‌رو و محبوب شما را بمباران نمی‌کنم؛ از خطای من عاجز درمانده درگذرید.   سپس «مرکل»،   آختونگ آختونگ‌کنان به میان میدان دوید و گفت ناله‌های هیتلر پس از فاجعه استالینگراد از العطش بلند بود،   هیتلر به یاد عطش ابی‌عبدالله (ع) یاحسین می‌گفت؛   بلشویک‌ها مقابل ما روی ماشین بودند و ما را تماشا می‌کردند ولی به ما کمک نمی‌کردند و حتی ودکا هم دست ما نمی‌دادند [...].   

آورده‌اند که چون فرانسوا اولاند این بشنید،  آنقدر گریست که در کاخ الیزه سیل به راه افتاد و باد و توفان به قطع برق در تهران منجر شد!  و حکومت ملایان برای پایان دادن به قطع برق، نذر کرد که ‌200 مجوز احداث پمپ بنزین به شرکت‌های شل و توتال بدهد:

«صدور مجوز ساخت 200 پمپ بنزین در ایران برای شل و توتال»
منبع:  رادیوفردا،  ‌مورخ 2 اکتبرسالجاری

بله،   نبرد زال‌ممد با آمریکا،   همچنانکه پیشتر هم گفتیم،  ‌فقط جنبة «معنوی» و رسانه‌ای دارد؛  در زمینه اقتصادی نبردی در کار نیست؛   سرسپردگی است و خوش‌رقصی و  مزدوری.   در کشوری که فهرست متقاضیان پمپ‌بنزین به ده‌ها نفر می‌رسد،   دولت حسن روحانی،‌  بجای اولویت دادن به ایرانیان،  همچون اسلاف‌اش به اسم «کارآفرینی» و روابط بین‌الملل و هزار دروغ و دونگ دیگر قصد دارد،  شرایطی فراهم آورد تا شرکت‌های غربی بتوانند جیب ایرانیان را چندین و چند بار بزنند!   در ایران پمپ بنزین داشته باشند تا مشتقات نفتی را که به رایگان از ایران می‌برند،   به چند برابر قیمت در محل به فروش‌برسانند؛   راه مالکیت ایرانی بر پمپ بنزین را نیز مسدود کنند.  این است «کارآفرینی» دولت حسن فوتبال که به خودفروشی و پدرسوختگی و دست‌نشاندگی و راهزنی محدود می‌شود!   پمپ باد شکم آخوند برای امت مسلمان ایران،   و نفت رایگان و پمپ بنزین هم برای شل و توتال!



پنجشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۹۴

سانسور سپتامبر!




در نخستین روز ماه اکتبر سالجاری،   حکومت ملایان که طی هفتة اخیر به خشتک «زوار شهید» و «دست دادن» ژنرال مم‌جواد با اوباما آویزان شده بود تا موضوع سوریه را زیرسبیلی در کند،  به ناچار در مورد عملیات هوائی روسیه در سوریه موضع‌گیری کرد،   و گامی دیگر از اربابان‌ آتلانتیست‌اش فاصله گرفت!  البته این فاصله را فقط در رسانه‌های غرب مشاهده کردیم:

«[سخنگوی وزارت امورخارجه اعلام داشت] بمباران تروریست‌های مسلح  در سوریه توسط روسیه، گامی است برای مبارزه با تروریسم،   و جمهوری اسلامی از آن به صورت بی‌قید و شرط حمایت می‌کند [...]» 
منبع:  فرانس‌پرس،  مورخ اول اکتبر 2015 

جالب اینکه،‌  تا هم اکنون مواضع «فرضی» وزارت امور خارجة جمکران در رسانه‌های رسمی حکومت ملایان انتشار نیافته!   تعجبی هم ندارد؛   ‌رسانه‌های این حکومت هم‌سو با بوق‌های ارتش ناتو،   ‌سخنرانی ولادیمیر پوتین در مجمع عمومی سازمان ملل را هم سانسور کردند.   چرا که،  متن آن به مذاق‌شان خوش نیامده بود!   دلیل هم اینکه سخنرانی رئیس فدراسیون روسیه به تلخکامی مدعیان مبارزه با تروریسم،   یعنی آتلانتیست‌ها و لوتی و عنترهای ‌مسلمان‌شان انجامید:

«[...] غیر از یگان‌های دولتی اسد و پیشمرگة کُرد هیچ‌کس در سوریه با دولت اسلامی و دیگر سازمان‌های تروریستی به صورت واقعی مبارزه نمی‌کند[...]»
منبع:  سپوتنیک،‌  مورخ 29 سپتامبر2015

به عبارت دیگر،   پوتین تلویحاً اعلام داشت که ادعای یانکی‌ها و اروپائی‌ها،  خصوصاً پادوهای‌ مسلمان‌شان،  و به ویژه جمکرانیان پیرامون مبارزه با تروریسم «دروغ» محض است!   از اینرو پامنبری‌های آتلانتیسم در مجمع عمومی برای سخنرانی رئیس فدراسیون روسیه ابراز احساسات نکردند!   در عوض زمانیکه باراک اوباما بالای منبر رفت و به عادت همیشگی برای جهانیان وعظ و خطابه خواند و «حدیث و مسئله» گفت،  و جهان را به «حق و باطل» تقسیم فرمود،   مورد پسند «همه» قرار گرفت؛   حسابی برای‌اش دست زدند!   پر واضح است که،  وعظ و خطابة حسن فوتبال نیز در مسیر اربابان یانکی‌اش تنظیم شده باشد،  از اینرو رئیس دولت «تف و تکفیر» که به شیوة هیتلر و جرج بوش و شرکاء،  حدیث «نظم نوین» می‌گفت با تشویق پرشور حضار روبرو شد!   

بله،  در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل،   باراک اوباما و حسن روحانی پاسداری از جبهة فاشیسم بین‌الملل را بر عهده داشتند.   اولی با «تعیین تکلیف» برای ملت سوریه،   و دومی با پیشنهاد ابلهانة‌ «نظم نوین جهانی!»   در این میانه موضع فرانسه از همه جالب‌تر و تماشائی‌تر بود!  رئیس‌جمهور فرانسه همزمان در برابر آمریکا و انگلستان و روسیه  قرار گرفته،   ضمن انتقاد از آمریکا ـ  به دلیل خودداری از بمباران سوریه ـ   برای رفتن بشار اسد هم فتوی صادر می‌کرد!   «استدلال» اولاند،  رئیس‌جمهور فرانسه این بود که «بشار اسد جنایتکار است و مردم خود را به قتل می‌رساند.»   به عبارت دیگر،   دفاع ارتش سوریه از دولت و ساختارهای قانونی کشور از منظر ایشان «جنایت» شمرده می‌شود.   حال آنکه تروریست‌هائی که برای استقرار حکومت قرون‌وسطائی و اسلامی در سوریه دست به کشتار غیرنظامیان می‌زنند،  «حق» دارند!  

خلاصه اینکه ارتش سوریه،   برخلاف ارتش خودفروختة شاهنشاهی ایران در برابر اوباش اعلام بی‌طرفی نکرده،  به مذاق بعضی‌ها خوش نمی‌آید!   باری،   علیرغم گلایه و شکایت اولاند از آمریکا، رئیس‌جمهور فرانسه در مورد نقش «سرنوشت‌ساز» حکومت ملایان برای حل بحران سوریه،  ‌ با همتای یانکی‌اش کاملاً موافق  بود!   اینچنین بود که،   یک‌روز پس از وراجی‌های حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل،‌  عادل‌الجبیر،  وزیر امور خارجة عربستان،   بدون اشاره به تلاش حکومت ملایان برای کودتا در اینکشور،   به نقش مخرب ملایان در یمن و سوریه اشاره ‌کرد و تلویحاً در برابر فرانسوا اولاند قرار گرفت:

«[...] وزیر امور خارجه سعودی [طی مصاحبه] با تلویزیون العربیه،  در پاسخ به سخنان روحانی در سازمان ملل که گفته بود ایران برای ثبات در سوریه تلاش می‌کند،  گفت،  ایران شریک کودتای حوثی‌ها در یمن و مسبب اصلی ویرانی‌ها و بدبختی‌ها در سوریه است[...]»
منبع:  گویانیوز،  مورخ 29 سپتامبر 2015 

بله،   ابراز عشق یانکی‌ها و رعایای اروپائی‌شان به حکومت زال‌ممد بی‌حکمت نیست!   این حکومت ویراست اسلامی آلمان‌ نازی است،‌  که به زینت «افلاس استعماری» نیز آراسته شده!  همانطور که بالاتر گفتیم،‌  در تاریخ 28 سپتامبر سالجاری،   باراک اوباما و پامنبری‌های‌اش مجمع عمومی سازمان ملل را با مسجد و کلیسا عوضی گرفتند،  و از آن بالا «حق و باطل» و «نیک و بد» را خیلی خوب به جهانیان معرفی کردند!   باراک اوباما که چندی پیش برای مبارزه با «ابولا و تروریسم و روسیه» قیام حسینی کرده بود،   ‌‌ضمن عقب‌نشینی از مواضع گذشته‌اش اعلام داشت،   درمورد سوریه حاضر به همکاری با ایران و روسیه است! 

در مطلب امروز وعظ و خطابه باراک اوباما را بررسی نمی‌کنیم،   چرا که پیش از منبر رفتن اوباما،   تصمیم به همکاری نظامی آمریکا با روسیه،  در پنتاگون گرفته شده بود!   و استعفا یا بهتر بگوئیم اخراج محترمانه «جان بینر»،   رئیس مجلس نمایندگان آمریکا ـ  رادیوفردا،‌  مورخ  24 سپتامبر2015 ـ   پیامد همین چرخش سیاسی هول‌هولکی هیئت حاکمة یانکی بود.   این چرخش گذشته از فروش میسترال به مصر ـ  وبلاگ میسترال و منا ـ   به دلیل ناکامی‌های محور «فرانسه ـ آمریکا»،  و محور آنگلوساکسون در یونان،   بورکینافاسو و عربستان الزامی می‌نمود!

 همانطور که انتظار می‌رفت،   انتخابات یونان،‌   علیرغم جنجال رسانه‌ای در مورد پناهجویان،  آراء فاشیست‌های تشکل «طلوع طلائی» را افزایش نداد!  کودتا در بورکینافاسو،  ‌ منطقة نفوذ فرانسه،  ‌ با ناکامی روبرو شد،  و ... و از همه مهم‌تر تلاش یانکی‌ها برای بازتولید سناریوی صحرائی 11 سپتامبر در عربستان شکست خورد!

روز 11 سپتامبر،   رسانه‌ها ادعا کردند که باد یک جرثقیل را روی مسجدالحرام انداخته و چندین زائر مؤمن از جمله گروهی جمکرانی را به شهادت رسانده!   به جزئیات این حادثه نمی‌پردازیم،   چرا که منبع موثق نداریم!  در هر حال،   این بساط زمینه مناسبی برای تحمیل فضای روضه و زوزه و عرعر و منبر بر جامعه ایران فراهم کرد،   و اعتراضی هم به همراه نیاورد.   ولی همزمان با افتتاح بزرگ‌ترین مسجد اروپا در مسکو،   خبر رسید که چندین تن از زائران «خانة خدا» زیردست‌وپای دیگر زائران خداجو افتاده و له و لورده شده‌اند.   البته همچنانکه در وبلاگ «میسترال و منا» هم گفتیم هر کجا ازدحام جمعیت باشد،  این حوادث هم خواهد بود.   ولی آنچه در این میانه اهمیت دارد،   واکنش تند و ابلهانة حکومت اسلامی به این حادثه،   و همدردی بوق‌های نژادپرستان غرب با حکومت زال‌ممد بود!   نژادپرستان،  آناً پروپاگاند فرسودة سازمان سیا بر علیه «ظالمان» را از پستو بیرون کشیده و به بازنشخوار آن نشستند:

«[...] این یکی از منحرف‌ترین خانواده‌ها روی کرة‌ زمین است یعنی فاسد،  حریص،  خودکامه و دیکتاتور است.»
منبع: سپوتنیک،  ‌مورخ 24 سپتامبر 2015،   به نقل از «صادرات دمکراسی آمریکائی»،   به قلم کولین‌کول.»

بله،   خانواده سلطنتی عربستان تا زمانیکه وجودش کارساز لندن و واشنگتن بود،   امثال «کولین کول» و یا قلم‌زن‌های ایندیپندنت و گاردین و ... و درباره‌اش چنین «قضاوت‌هائی» نمی‌کردند.   اینک که دولت عربستان ناچار شده به روسیه نزدیک شود،‌  هر بچه دبستانی در اروپا و آمریکا،  ‌از ظلم و ستم و فساد و اسراف این خانوادة سلطنتی مقاله و کتاب می‌نویسد.   تو گوئی حاکمیت خاندان سعود که توسط فرانکلین روزولت پایه ریزی شد،   «مستقل و خودمختار» بوده و از آمریکا و انگلستان هم دستور نمی‌گرفت!   در هر حال،   اگر وقت برای تلف کردن دارید مطالعة «کلیشه‌های» تبلیغاتی سازمان سیا را از دست ندهید،   تا ما هم برویم به سراغ سانسور سخنرانی‌های «ناخوشایند» پاپ در رسانه‌های آتلانتیست‌ها و لوتی‌وعنترهای جمکرانی‌شان!

بله،   امسال علاوه بر سخنرانی ولادیمیر پوتین،   سخنرانی‌های رهبر واتیکان هم سانسور شد!   چرا که واتیکان نیز جهت حفظ موجودیت‌اش بالاجبار تغییر موضع داده،   و از دکة «گفتگوی تمدن‌ها» ـ  این نمایش مهوع تولید مشترک روژه‌ گارودی و سازمان سیا بود ـ  فاصله گرفته.   پاپ طی سخنرانی اخیرش در فیلادلفیا رسماً نفرت‌فروشی به نام دین را محکوم کرد،   و اعلام داشت دین و فرهنگ هیچ ترادفی ندارد:

«دین،  زیرمجموعة جامعه است،   نه فرهنگ آن.»

جمله کوتاه فوق معنا و مفهومی بسیار گسترده می‌تواند داشته باشد،  و خلاصه نمی‌باید از کنارش به سادگی گذشت.  ولی در حال حاضر از بررسی ابعاد تاریخی،  اجتماعی و  سیاسی این «جمله» خودداری کرده،  به سانسور آن می‌پردازیم.    بله،   این سخنان سانسور شد چرا که تهدیدی است برای دکان پاترنوس و خصوصاً دکة زال‌ممد شیعی‌مسلک در ایران که طی سدة اخیر به فروش نفرت در قوالب جامعة اسلامی،  فرهنگ اسلامی،  میهن اسلامی و خلاصه پدیدة گنگ و مبهمی به نام «جهان اسلام» مشغول‌اند!   البته سانسور رهبر واتیکان به این مختصر محدود نماند.   پاپ طی سخنرانی‌اش در کنگرة ‌آمریکا ضمن حمایت از توافق 14 ژوئیه،   رسماً مجازات اعدام،   تشویق همجنس‌گرائی و تفنگ‌فروشی و جنگ‌افروزی را نیز مورد نکوهش قرار داد.   به استنباط ما استعفای «جان بینر»،  می‌تواند به اعلام مواضع جدید واتیکان نیز مرتبط باشد.  چرا که،   ظهور حضرت بینر با «بهار عرب» و حمایت از اسلام انقلابی تقارن داشت!.   خلاصه این ماه سپتامبر،  برخلاف سپتامبرهای گذشته،  تنور جنگ‌فروشان را داغ نکرد!
          
 یازدهمین روز ماه سپتامبر برای یانکی‌ها یادآور خاطرات خوشی است!   پس از مرگ مشکوک روزولت،   65 سال پیش در چنین روزی بود که هری ترومن فرمان دخالت نظامی در کره را صادر کرد!  و 23 سال بعد،‌   شاهد کودتا بر علیه دولت منتخب سالوادور آلنده بودیم،  و پس از گذشت 30 سال، سه هواپیمای مسافربری ـ  بر اساس ویراست رسمی سازمان سیا ـ  برج‌های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را مورد تهاجم قرار داده و برج‌های دوقلو را بکلی ویران کردند!   وارد جزئیات این «بساط» نمی‌شویم،  ‌چرا که کودتا و تسویه‌حساب‌های درون‌مرزی آمریکا موضوع وبلاگ ما نیست!   در هر حال،   رخدادهای 11 سپتامبر 2001،   زمینة مناسبی فراهم آورد تا پاشنه‌آهنی‌ها،   ضمن تحمیل شرایط ویژه در داخل مرزهای آمریکا،   با شعار ‌مبارزه با تروریسم به افغانستان لشکرکشی کنند و سپس به بهانة نابودی «سلاح‌های کشتارجمعی» ـ  این سلاح‌ها هنوز پیدا نشده ـ  دولت عراق را سرنگون کرده و اینکشور را به یک منطقة‌ آشوب‌زده و طویلة اسلامگرائی تبدیل نمایند.   

و این سیاست وحشیانه پس از مدتی در قالب «بهار عرب» به میدان آمد؛   تونس و‌ مصر و لیبی و سوریه را نیز  در آشوب فرو برد.   دلیل هم روشن است،‌   این آشوب‌سازی،  هم به تثبیت حکومت‌های تروریست در ترکیه و جمکران کمک می‌کرد،   هم مانعی بود در برابر نفوذ روسیه! ولی علیرغم حمایت تام و تمام ترکیه و جمکران از این سیاست تجاوزکارانه،   آتلانتیست‌ها نه تنها در مصر و تونس و لیبی ناچار به عقب‌نشینی شدند،   که در سوریه،  مثل خر درگل گیر افتادند و برای خروج از بحران پدیده‌ای به نام «داعش» را به میدان آوردند.  باشد که به بهانة مبارزه با داعش،  دامنة تاراج و تخریب‌شان را گسترش دهند.   ولی با توجه به آغاز عملیات نظامی روسیه در سوریه،   به نظر می‌رسد یانکی‌ها می‌باید بساط تروریسم نوازی‌شان را فعلاً از منطقه برچینند.  چرا که عملیات نظامی روسیه در واقع مخازن سوخت لشکر اوباش،   یعنی شاهرگ حیاتی‌شان را هدف گرفته!