شنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۸

از ملانیا تا میترا!



در راستای روند «نشاندن سگ بجای کله پز»،   قرار بود محمدعلی نجفی جانشین حسن روحانی شود،   تا ضمن به ارزش گذاشتن تعدد زوجات ـ ‌ پایه و اساس زن‌ستیزی و برده‌داری ـ  روابط عادی نیز با دستگاه کازینونژاد برقرار نماید.   از آنجا که شیعی‌جماعت جز «تخریب و حماقت» هیچ نمی‌شناسد،   محمدعلی نجفی با کشتن میترا استاد،   ‌سناریوی سرشار از نبوغ اصلاح‌طلبان را بر هم زد!  اینک گلة نئاندرتال‌های اصلاح‌طلب،  تحت زعامت بی‌بی‌سی،  بساط شایعه‌پراکنی و مظلوم‌نمائی برای قاتل پهن کرده‌اند تا با ایجاد ابهام و الصاق برچسب «زن خیانتکار» به میترا،   قتل را «توجیه» نمایند!      
  
روز سه شنبه 28 ماه می،  ‌ پلیس تهران اعلام کرد «میترا استاد، ‌ همسر دوم محمدعلی نجفی،  به ضرب 5 گلوله در حمام خانه مسکونی‌اش به قتل رسیده.»  جریان از اینقرار بود که مهیار،   پسر 13 ساله میترا از مدرسه به خانه آمده و پلیس را در جریان گذاشت.  و از آنجا که مقتول «زن» بوده و همسرش از نورچشمان محفل اصلاح‌طلبان،  پلیس شیعی بلافاصله روند ماست‌مالی کردن شواهد جنایت را با نقض آشکار قوانین دادرسی آغاز می‌کند و بجای ضبط آلت جرم،  اسلحة کمری را در اختیار خبرنگار صداو‌سیما می‌گذارد تا آن را به همه نشان داده و اثر انگشت قاتل را هم مخدوش کند!   به این ترتیب،‌  قاضی می‌تواند تصمیم بگیرد که پروندة قتل مخدوش است و رسیدگی به آن امکانپذیر نیست:

«[عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل جنائی اظهار داشت] اسلحه‌ای که آلت جرم است و باید مهر و موم شود و در پرونده مضبوط باشد،  به راحتی در اختیار یک خبرنگار قرار می‌گیرد [...] در حالیکه شاید بخواهد اسلحه انگشت نگاری شود یا برای موارد دیگری به کارشناسان ارجاع شود.   براین اساس به نظر می‌رسد قوانین آیین دادرسی کیفری رعایت نشده [...]»
منبع: گویانیوز،  ‌مورخ 31 مه 2019 

به استنباط ما شاید به همین دلیل هنوز وکیل مدافع مقتول مشخص نشده و برادرش،  ‌ مسعود استاد،  تهدید کرده در مورد توطئة قتل میترا افشاگری خواهد کرد. ‌      

باری چند ساعت بعد از انتشار خبر قتل میترا استاد،   معلوم شد محمدعلی نجفی بازداشت شده و به قتل همسر دومش اعتراف کرده و صداوسیمای جمکران هم جشن مفصلی برای قاتل بر پا کرد! خبرنگاران دور قاتل حلقه زده و با طرح پرسش‌های ابلهانه به او کمک می‌کردند تا با شایعه‌پراکنی،  خود را قربانی خشونت‌های فیزیکی مقتول جلوه دهد و قربانی را به وزارت اطلاعات مرتبط کند و ... و برای اثبات دروغ‌هایش یک قصة ننه حسن هم اختراع نماید.   «من قصد کشتن نداشتم.  برای ترساندن ایشان ـ  میترا ـ  با اسلحه کمری وارد حمام شدم.  ایشان ترسید و به علامت تسلیم دست‌هایش را بالا ‌برد و به من نزدیک ‌شد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت!»  و نجفی هم گویا از شلیک گلوله به وجد آمده بود چرا که ‌4 گلوله دیگر هم به میترا شلیک می‌کند باشد تا وجود «پنج تن» را به اثبات برساند.   بعد هم مثل همه شیعی‌های «شجاع و مسئولیت‌پذیر» فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد!

باری  نجفی 68 ساله که سال گذشته با میترا ازدواج کرده پس از ارتکاب قتل، می‌گوید با قربانی «اختلافات خانوادگی» داشته!   می‌دانیم که شیعی‌جماعت با روابط متمدنانه و انسانی  بیگانه است و اختلافات خانوادگی‌ را نیز مانند اختلافات سیاسی با جنایت حل‌وفصل می‌کند و بلافاصله،‌  «تنها به قاضی می‌رود و راضی باز می‌گردد!»  یعنی با توسل به دروغ خود را تبرئه می‌کند و انگشت اتهام را به سوی قربانی جنایتش می‌گیرد.   و از آنجا که میترا استاد کشته شده و دیگر نمی‌تواند از خود دفاع کند،   محمدعلی نجفی هم در برابر دوربین‌ها هر آنچه دل تنگش خواسته بر زبان رانده و در جایگاه عوام پسند «قربانی خشونت» لنگر انداخته.   

البته نجفی در این عرصة دریدگی و رذالت تنها نیست؛   از همراهی بی‌بی‌سی،  بوق‌  نژادپرستان بریتانیا،  ولینعمت بوق‌های شیعی هم برخوردار ‌شده.   در این راستا،  بی‌‌بی‌سی بلافاصله یک دادگاه بیخ‌دیواری بر پا کرد،  و ضمن سانسور اظهارات مهیار،  پسر 13 ساله مقتول در مورد «دست بزن نجفی»،‌   به اوباش مؤنث و مذکر شیعی از جمله شخص نجفی تریبون داد تا قاتل در جایگاه قربانی تثبیت شود!    زیرمجموعة جمکرانی بی‌بی‌سی،  ایسنا و شرکاء هم به تخم و ترکة مؤنث نجفی و کشتزار اولش تریبون دادند.   اولی ادعا می‌کند کتک زدن میترا توسط نجفی «دروغ» است!   دومی هم از نزاکت و ادب و مهربانی نجفی یک بی‌بی‌گوزک مفصل سر هم می‌کند و در این میان «فمینیست‌های» جمکرانی جملگی خفقان گرفته‌اند؛   انگار نه انگار که یک زن قربانی خشونت فردی شده که حدود 4 دهه است در رأس هرم قدرت لنگر انداخته؛  از این وزارتخانه به آن وزارتخانه رفته و نهایت امر سر از شهرداری تهران درآورده!   سکوت به این دلیل حاکم شده که گویا قرار بوده این تحفة نطنز را جانشین حسن روحانی کنند!   بله،‌  جماعت مؤنث شیعی به گواهی تاریخ،   در توحش و موذیگری،  پدرسوختگی و حماقت،  همیشه گوی سبقت از نوع مذکر ربوده.  از «شکستن قلیان‌ها» توسط زنان اندرون و آدم‌کشی آخوند قره‌العین گرفته،   تا فتوا و فقه فروشی کشتزار سابق سیامک زند،  و اهداء جایزة حقوق بشر به آخوند منتظری حرمسرادار توسط کشتزار تقی رحمانی،  همه جا سایة ماچه‌شیعة خودفروخته را می‌توان مشاهده کرد.  نیازی هم نیست که از هم‌خوری و دم‌خوری کشتزار رضا خندان با ملاممد خاتمی،‌  مسئول تبلیغات جنگ سخن به میان آوریم؛  از این قماش جانوران وحشی در داخل و خارج مرزها فراوان داریم.   و می‌بینیم که هیچکدام از این «فمینیست‌های جهان تشیع»‌ برای دفاع از میترا استاد دهان باز نمی‌کند؛  ‌ هیچکس هم به مهیار،  پسر میترا استاد توجهی ندارد.  پسربچة 13 ساله‌ای که یک‌سال شاهد خشونت ناپدری با مادرش بوده،‌  و یک روز از مدرسه به خانه آمده و جسد خون‌آلود مادر را در حمام یافته و گذشته از شایعه پراکنی‌های محمدعلی نجفی و اعضای خانواده‌اش،   می‌باید فوران نبوغ روزی‌نامه‌نگاران «شرق»،  شیپور شیعه‌مسلک حزب دمکرات آمریکا در ایران را نیز متحمل شود:

«[...] با ورود این زن به زندگی محمدعلی نجفی،  شهردار سابق تهران در سراشیبی افتاد که شاید اتفاق فوق پایانی برآن بود[...]»
منبع:  پیک نت،‌   مورخ 30 ماه می به نقل از شرق

بله «این زن مثل بولدوزر وارد زندگی نجفی شد!»  نجفی «این زن» را در برابر چشمان پسر 13 ساله‌اش کتک ‌می‌زد؛  و این زن حق اعتراض نداشت،   چرا که در طویلة اسلام کتک زدن زنان «حق مسلم» مردان مسلمان است!   و از آنجا که محمدعلی نجفی در چارچوب بی‌دروپیکر توحش دین،  همسر دومش را کتک می‌زد،   پس اشکال از نجفی نیست؛  تقصیر از این «زن است که وارد زندگی نجفی شد!» و زندگی او را در سراشیب انداخت!  خلاصه اگر این خبرسازی صحرائی همچنان ادامه یابد باید بپذیریم که اصولاً نجفی قربانی این زن بوده،  و قتل «این زن» هم به قول آخوند جماعت  «واجب شرعی» بوده،  چرا که زندگی نجفی را از سراشیب نجات داده!   

از نان‌خورهای حزب دمکرات آمریکا در ایران که در «شرق» خیمه‌ زده‌اند،  بیش از این انتظار نیست.  اینان یک «مشق سیا» ردیف کرده‌اند تا از جنایتکار تصویر قربانی ارائه دهند و قربانی جنایت را در جایگاه مجرم بنشانند.   در هم‌سوئی با «شرق»،   داماد آخوند مشکینی، کرباسچی،  فردی که به جرم حیف‌ومیل اموال دولتی مدت‌ها در زندان آب خنک خورده،  در نقش استاداعظم پای به میدان گذارده و ادعا می‌کند که ازدواج نجفی با میترا استاد یک توطئه بر علیه اصلاحات بوده:      

«[...] ماهیت تاسف بار قتل "میترا استاد" هرچه باشد نمی‌توان مسئولیت کسانی را که دو سال قبل علیرغم اصرار و تذکر برخی دلسوزان و مراکز مسئول،  این چاه ویل را برای اصلاحات و نجفی حفر کردند،   نادیده گرفت [...]»
همان منبع،   به نقل از سازندگی

همانطور که می‌بینیم بر اساس استنتاجات میمون شیعی باغ‌وحش لندن،  اگر محمدعلی نجفی، 67 ساله علیرغم تأهل،‌  با یک زن 35 ساله ازدواج کرده،  به این دلیل بوده که،   «عده‌ای برای اصلاحات و نجفی چاه ویل کنده بودند و حال که نجفی با اسلحة کمری میترا استاد را به قتل رسانده،  آن‌ها مسئول‌اند!»  خلاصه احدی به مسئولیت این مردک که به خواست خود ازدواج کرده اشاره نمی‌کند،   مسئولیت ازدواج این جانور وحشی به گردن جمعی مبهم و فاقد شناسنامه افتاده که برای اصلاحات چاه ویل می‌کندند!   کافی است این میمون‌های ناطق،   به خواست کارفرمایان بلومبرگ،  به موشک اس 400 هم مجهز شوند!   باری «چاه ویل» واقعی همان سناریوی ارتقاء محمدعلی نجفی بود که خوشبختانه به دلیل حماقت و توحش بیش از حد وی حفر نشد!  

جونم براتون بگه!  سازمان سیا و زیرمجموعة شیعی‌اش برای تنظیم سناریوی ارتقاء جانوری به نام نجفی چند سالی خون دل خورده بودند.   ابتدا کارت برندة «افشاگری» در دست نجفی گذاشتند تا وی قهرمان مبارزه با فساد شده،  پروندة‌ نجومی سوءاستفاده از زمین‌های شهرداری را افشا کند!  سپس او را به برج میلاد بردند،‌  تا به تماشای رقص بنشیند و در اطراف‌اش هیاهو به راه انداختند؛  بازداشتش کردند؛  تا نزد عوام‌الناس از وی تصویر مخالف آخوندبازی بسازند!   این روند با عشق و عاشقی نجفی شتاب بیشتری هم گرفت.  ایشان در آستانة 70 سالگی،  زمانیکه دیگر وایاگرا هم چاره‌سازش نمی‌شد،  با میترا استاد،  زن جوانی ازدواج کرد  که هم اهل فعالیت هنری بود،   هم فعالیت سیاسی داشت،   و به ویژه،  برخلاف کنیزالاسلام‌های جمکرانی چهره‌اش خوشایند بود،  و با تعدد زوجات هم گویا مشکلی نداشت.    این مجموعه برای سازمان سیا یک «موهبت الهی» به شمار می‌رفت؛  اصلاح‌طلبان سر از پای نمی‌شناختند چرا که اکسیر سیاسی‌شان را یافته بودند!  خصوصاً که میترا از ازدواج اولش یک پسر 12 ساله داشت و همین امر،  او را به تصویر «ملانیا» در قصر ترامپ نزدیک‌تر می‌کرد؛   از شما چه پنهان سن‌وسال نجفی هم با دونالد ترامپ چندان فاصله‌ای نداشت! 

خلاصه زوج میترا و محمد با سی سال اختلاف سنی و یک پسر 12 ـ 13 ساله می‌توانست ویراست شیعی زوج ملانیا و دونالد باشد!   البته آن روزها،   عملة شیعی آمریکا از این سناریو به عنوان «پروژة مدیریت شده و چاه ویل» و غیره یاد نمی‌کرد،  خفقان گرفته بود.  فقط قلادة‌ یک کنیزالاسلام را باز کردند تا ایشان علیرغم تمامی از خودگذشتگی‌ها در قبال توحش اسلام و فقه و آخوند و انقلاب، مخالفت شدید خود را با «تعدد زوجات» اعلام نماید!  بله،  فاطمة دانشور فرصتی یافت تا حماقت و آخوندپرستی خود را یک‌بار دیگر به اثبات برساند. وی پس از استعفای نجفی و علنی شدن ازدواجش با میترا استاد،  به عنوان وکیل مدافع کشتزار اول نجفی بالای منبر پرید تا میترا استاد را به تشویق تعدد زوجات متهم کند و  بگوید،  تعدد زوجات «در فرهنگ ما» چندان پذیرفته نیست و ما نمی‌خواهیم مثل عرب‌ها باشیم!  البته فاطمه دانشور،  که از کنیزالاسلام‌های «اصلاح‌طلب» و شناخته شده به شمار می‌آید،  هرگز به تعدد زوجات،  پدوفیلی و دیگر احکام وحشیانة فقه شیعة اثنی‌عشری اعتراضی نداشته،  به ویژه اهداء جایزه حقوق بشر به آخوند منتظری حرمسرادار را نیز محکوم نکرده،  معلوم نیست به چه دلیل به یک‌باره به قضاوت ارزشی در مورد میترا استاد می‌نشیند و او را هدف حمله قرار می‌دهد:       

«[...] ‌فاطمه دانشور [در واکنش به مصاحبة همسر دوم نجفی ‌گفت]‌ این مصاحبه بسیار بی‌باکانه به قبح‌زدایی از چندهمسری پرداخته [...] ‌امری که [...]‌ از نظر شرع و قانون پذیرفته است اما طرح اینگونه‌اش در رسانه‌ها به هیچوجه پذیرفته نیست [...] ترویج تعدد زوجات و قبح زدایی از آن [...] ‌در فرهنگ حاکم بر جامعه ما [...] چندان پذیرفته نیست. ‌گویی ما در ایران می‌خواهیم همچون کشورهای حاشیه خلیج فارس باشیم!»
منبع:  فارس‌نیوز،‌   مورخ 7 آبان‌ماه 1397، کد خبر 27818

بله،  ایشان اصل اساسی پفیوزی،  یعنی تقیه و تناقض‌گوئی را نیک می‌شناسند! از حکومت آخوند زیردم‌دریده حمایت می‌کنند؛  به قانون اساسی این حیوانات ماقبل تاریخ سوگند وفاداری یاد می‌کنند،‌  ولی از «اینکارها» خوششان نمی‌آید!   همانطور که می‌بینیم،   دین و قوانین حکومت نئاندرتال‌های شیعه که بر مبنای نگرش صحرانشینان سامی قرن هفتم میلادی شکل گرفته و در آن پدوفیلی و برده‌فروشی و تعدد زوجات تشویق می‌شود،  در «فرهنگ» این  ماچه‌نئاندرتال جمکرانی پذیرفته نیست!  حال باید پرسید،  «فرهنگ» ایشان چیست؟   لاپوشانی و مجیزگوئی برای توحش آخوند و احکام تحجر اسلام،  و پاداش گرفتن از دستگاه ولایت‌فقیه؟!   

محمدعلی نجفی در راستای همان قوانین متحجرانه،  وحشیانه و قرون‌وسطائی‌ای با میترا استاد ازدواج کرده،   که به آخوند منتظری و طالقانی نیز امکان حرمسراداری داده بود!   چطور شده،  آن‌ها خوب و پذیرفته بودند،  این یکی بد بود؟!  بله،  حرمسراداری آخوند پدوفیل و برده‌فروش گویا تا آنجا که در رسانه‌ها علنی نشود،‌   برای «فرهنگ» فاطمه دانشورها هیچ اشکالی به وجود نمی‌آورد.  نگرانی ایشان زمانی آغاز می‌شود که افتضاحات شرع مبین،  و «اصول کربلائی تنظیم خانواده» در رسانه‌ها انعکاس یابد!   به عبارت دیگر،  از منظر این ماچه‌آخوند هر جنایت،  تخریب و تجاوز تا آنزمان که علنی نشده،  می‌تواند مورد تأئید قرار گیرد. 

میترا استاد نیز در مصاحبه‌ای از ازدواج دومش دفاع کرده بود،  در نتیجه اینفرد مشوق تعدد زوجات است!   ولی اوباشی که در مجلس و دولت و بیت‌رهبری و ... به برده‌داری رسمیت قانونی داده‌اند‌،  مشوق تعدد زوجات نیستند!  باید مجیزشان را گفت و برای‌شان خوشرقصی کرد.  بله،   شیعه است و «یک بام و دو هوا!»  طبق معمول انگشت اتهام را به سوی قربانی خشونت می‌گیرد و وحشی‌گری‌اش را در بسته‌بندی یک خروار ادعا توجیه می‌کند:

«[...] چیزی که برایم به عنوان یک زن و فعال اجتماعی حوزه توانمندسازی زنان و کودکان آسیب دیده مهم است نادیده گرفتن همسر اول آقای دکتر نجفی [...] و هزاران زن همچون ایشان است[...]»
همان منبع

باید ببینیم فاطمه دانشور که به عنوان فعال اجتماعی در زمینة «مسائل زنان و کودکان آسیب دیده»،  وکیل مدافع کشتزار اول نجفی شده بودند،  پس از قتل میترا استاد،  از «احقاق حقوق» همسر اول نجفی «رضایت قلبی» پیدا کرده‌اند،   یا باید جناب آقای دکتر نجفی چند نفر دیگر را هم به گلوله ببندد تا ایشان ته دل‌شان «راضی» شود؟   در ثانی،  نظر این «فعال اجتماعی» در مورد تمجید و تکریم کشتزار اول نجفی از ادب و متانت همسر جنایت‌کارش چیست؟!  واقعاً ایشان آنقدر مؤدب و متین هستند که انسان هوس می‌کند با گلوله‌های‌شان بمیرد!   فاطمه دانشور در مورد پسربچه‌ای که پس از تحمل جدائی پدرومادرش،  یک‌سال شاهد کتک خوردن مادرش از دست «جناب وزیر و شهردار» و غیره بوده،   و هفته گذشته نیز در بازگشت از مدرسه با جسد خونین مادرش در حمام روبرو شده و ... و اظهاراتش هم در مورد رفتار وحشیانة نجفی سانسور شده چیست؟!  شاید کودکان و زنان آسیب‌دیده از منظر این جماعت وحشی ویژگی‌هائی دارند،  هرکس ‌وناکسی که نمی‌تواند «آسیب دیده»‌ تلقی شود! 


چهارشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۹۸

فینکنشتاین و فتوا!



رئیس جمهور ایالات متحد سال گذشته در میعاد تاریخی 8 می از توافق حقوقی «برجام» خارج شد به این امید که سگ‌های هار و وفادار شیعی‌اش نیز به یکجانبه‌گرائی روی آورده،  از برجام خارج شوند و آمریکا بتواند با تجهیز همة نوکران مسلمانش به سلاح هسته‌ای،   مسکو را تهدید کند.   ولی به دلائلی که در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود،‌   تحقق رویای یانکی‌ها امکانپذیر نشد!  در نتیجه،‌  دونالد ترامپ اظهار می‌دارد که می‌خواهد با «رهبران کنونی ایران به توافق برسد!»  در اینجا باید به هوش و ذکاوت رئیس‌جمهور ایالات متحد آفرین گفت؛  کازینو نژاد نیک می‌داند که در سراسر گیتی از شیعی‌جماعت پیشخدمتی جان نثارتر و وفادارتر به استعمار غرب نخواهد یافت!

حکومت شیعی‌ها طی 40 سال موجودیت کودتائی‌اش ابتدا یک جنگ با عراق به راه انداخت و علیرغم اینکه شورای امنیت سازمان ملل هرگز عراق را به عنوان آغازگر جنگ شناسائی  نکرده،   پی‌درپی ادعا می‌کند که،   «عراق به عنوان آغازگر جنگ محکوم شده!»   بله همانطورکه می‌دانیم جنایتکار با «مسئولیت‌پذیری» و روند حقوقی بیگانه است.  جهت به دست دادن چشم‌اندازی از این بی‌مسئولیتی کافی است نیم نگاهی به عرعرهای اخیر علی روضه خوان،‌   رهبر انقلاب اسلامی‌ بیاندازیم.  وی که در همة امور فضولی می‌کند و «فتوا» می‌صدورد،‌   اخیراً ادعا کرده که مخالف «برجام» هم بوده!   عرعر علی‌روضه خوان آنقدر بیشرمانه بود که سر و صدای بنی‌صدر را هم در آورد!   باری،   همین «رهبر» که بر خلاف قانون اساسی مسخرة حکومت اسلامی،  مسئولیت خود در قبال مراودات بین‌المللی را به این سادگی انکار می‌کند،‌  و همچون دیگر شیعی‌مسلکان جز دروغ هیچ در چنته ندارد،  اخیراً در مورد سلاح هسته‌ای نیز «فتوا» داده،   و این فتوا دل از کازینونژاد ربوده!

سال گذشته،  کازینونژاد،  رئیس جمهور «محبوب» ینگه‌دنیا به امید همین تیز‌ها و آروغ‌های مقام معظم از برجام خارج شد،‌  ولی پس از اینکه شخص ولادیمیر پوتین به کنیزمطبخی یانکی‌ها در مورد «خروج از برجام» هشدار جدی داد،  ترامپ دکان توئیتری «تثبیت فتوا» را افتتاح نمود!  روند کار این است که رئیس‌جمهور ایالات متحد با اظهارات سرشار از نبوغ خود در واقع تکه استخوانی برای جمکرانی‌ها پرتاب می‌کند،   تا مم جواد ظریف بتواند با تغذیه از بیانات ارباب لگدی نثار شورای امنیت سازمان ملل و روابط حقوقی کرده،   از تیز و آروغ آخوند «سند معتبر حقوقی» بسازد:                             

«[...] در واکنش به اظهارات تازة رئیس جمهور آمریکا، آقای ظریف در حساب توییتر خود نوشت: «آیت‌الله خامنه‌ای مدت‌ها پیش با صدور فتوایی در ممنوعیت تسلیحات هسته‌ای گفت که ما در پی آن‌ها نیستیم.» 
منبع:  یورونیوز،  مورخ 28 می 2019   
  
بله، همانطور که می‌بینیم،   از آنجا که رهبرشان «فتوا» داده که سلاح هسته‌ای خوب نیست،‌    دلیلی هم نمی‌بینند که «تعهد حقوقی» بسپارند!   البته نفس‌کش‌طلبی‌های ترامپ،  بولتون،  پمپئو، و...  علاوه بر کسب اعتبار برای تیز و آروغ وآخوند به عنوان سند معتبر حقوقی،   اهداف دیگری را هم دنبال می‌کند،  که در رأس‌شان ایجاد «سنگر حق» برای حکومت دست‌نشانده و به حاشیه راندن کمبودها و مطالبات اجتماعی،  فرهنگی و اقتصادی ملت ایران است.

و چرا راه دور برویم؟   عربده‌جوئی ترامپ و دم‌جنبانی جمکرانی‌ها طی همین چند هفته، مطالبات معلمان،‌ کارگران، کارمندان،  و... و خصوصاً جنایات پاسدارها در مناطق سیل‌زده را به دست فراموشی سپرده،   و از همه مهم‌تر افشای غارت ارز توسط دولت روحانی را در حاشیه قرار داده.   فراموش نکنیم که،  دولت نئاندرتال‌های شیعی،   فقط طی 11 ماه اخیر،   با کودتای دلار،   75 درصد ارزش ریال را کاهش داده و 75 درصد ارز صادرات محصولات غیرنفتی،   یعنی معادل 30 میلیارد دلار ثروت ملت ایران را به بانک‌های غرب سرازیر کرده:

«[...] به‌گفتة وزیر امور اقتصادی و دارائی،  از مجموع 40 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی تنها 10 میلیارد دلار آن به کشور بازگشته.»
منبع: ایسنا،  ‌مورخ 13 اردیبهشت‌ماه سال جاری، کد خبر :‌98021306723  

و از آنجا که در طویلة شیعی روتچیلدها،  مادیات و مادیت فاقد هرگونه اهمیتی است،‌ ‌ دادستانی پیگیر این تاراج سازمان یافته نشده، ‌ لات و اوباشی هم که به عنوان منتخب مردم در «مجلس» روی سر هم انباشته‌اند،  وزیر مذکور را استیضاح نمی‌کنند و نمی‌پرسند به چه دلیل حکومت «مستقل» جمکران،‌  با پرداخت دلار،‌  پیاز و سیب‌زمینی از فاکستان ‌وارد می‌کند؟   نمی‌گویند دولت حسن‌ فریدون با این ترفند، دست «خودی‌ها» را جهت چپاول پیاز و سیب‌زمینی تولید داخلی باز گذارده،‌  و زمینه‌ساز گسترش فقر در کشور شده.  نمی‌گویند‌ پس از چپاول تولیدات داخلی به ثمن‌بخس،‌  همین حضرات بابت صدور آن ارز صادراتی هم دریافت می‌کنند و به این ترتیب جیب ملت را چندلاپهنا می‌زنند!   بله،  «نمایندگان منتخب مردم» سکوت کرده‌اند،  چرا که با کاهش 75درصدی ارزش ریال ایران در برابر دلار،  صادرات دسترنج کشاورزان ایرانی توسط دلالان حکومت که ردای صادرکننده بر تن کرده‌اند،   در واقع به معنای فرار سرمایه است.  فرار سرمایه با «اتیکت» واردات پیاز و سیب‌زمینی و گوجه فرنگی:

«[...]‌ کسانی دسترنج کشاورزان را که با آب و امکانات محدود کشور تولید شده [...] بدون اینکه حتی کمترین ریسکی بابت تولید آن متحمل می‌شوند به کشورهای دیگر صادر می‌کنند [...]»
همان منبع

بله کودتای دلار‌ حسن روحانی فواید بسیار دارد؛   ‌سیب‌زمینی و پیاز و گوجه فرنگی تولید داخل بجای اینکه در داخل مصرف شود،  تبدیل می‌شود به کالای صادراتی!  و به این ترتیب حکومت خودفروش شیعی برای تأمین مایحتاج «مردم»،   همین کالاها را به بهای گرانتر از فاکستان و دیگر مناطق نفوذ غرب با «دلار» وارد می‌کند و با یک تیر چندین و چند نشان می‌زند. کالاهای وارداتی را به بهای گرانتر به مردم می‌فروشد،   دامنه فقر کشاورز ایرانی را گسترش می‌دهد،   و مشتی دلال خودی را پروار و پروارتر می‌کند تا به حرکت سرمایه به سوی بانک‌های غرب شتاب بیشتری بدهد.   این است حکایت «اقتصاد مقاومتی» علی روضه‌خوان و «مبارزات» شیعی مسلکان  با امپریالیسم!  

البته ناپدید شدن 75 درصد از 40 میلیارد دلار ارز صادراتی طی یازده ماه،  فقط به صادرات غیرنفتی محدود می‌شود، از حیف و میل در صادرات نفت هیچ خبر معتبری در دست نیست! یک نمایندة‌ مجلس جمکران در مورد «کشف کارتخوان در دفتر  بیژن زنگنه» افشاگری می‌کند،  بلافاصله دستگاه اطلاعات جمکران آبدارچی را دراز می‌کند!  البته از دوران ریاست دکتر اقبال بر تشکیلات نفت،  جایگاه ویژه‌ای برای «آبدارچی» وجود داشت! و شاید سعید نفیسی،‌ با شناخت نقش سرنوشت‌ساز «نویدی» در دفتر دکتر اقبال،  در رمان «نیمه راه بهشت» پرسوناژ «دکتر ادبار» را ترسیم کرده؛   نکبت و ادبار با شاخة‌ فراماسونری فرانسه به ایران وارد شد و دکتر اقبال فقط یک نمونة آن بود.   زنگنه هم راه نورانی دکتر ادبار را ادامه می‌دهد،‌ پس «حیف و میل در وزارت نفت،  کارآبدارچی بوده!»  چرا؟ چون وزیرنفت جمکرانی‌ها وابسته به محفل «کشوقی» و از طرفداران کودتای سبز است!   ولی این ادعای وزارت اطلاعات برای تطهیر زنگنه کفایت نکرد. از اینرو برای انحراف افکار عوام ابتدا کشتزار دوم محمدعلی نجفی،‌   هم محفلی زنگنه به قتل رسید، سپس امام جمعة‌ کازرون!  

خلاصه شیعی‌ها را دستکم نگیرید؛   در خودفروشی و خوش‌خدمتی به غرب نظیر ندارند!  از قدیم هم گفته‌اند «کار نیکو کردن از پر کردن است»،   و به گواهی تاریخ،  شیعه‌جماعت در زمینة ارائة خدمات جنسی به غرب حدود دو سده سابقة به ثبت رسیده دارد!

شیعی‌ها به صورت رسمی «خدمات‌شان» را از سال 1807 میلادی در مکتب ناپلئون آغاز کردند.   جریان از این قرار بودکه پس از ترور خان فاتح به دست کسانی که فتحعلی‌میرزا را برای سلطنت ترجیح می‌دادند،  قجرها برای «جهاد با کفار روس»،   به فرانسه متوسل شدند و در تفاهم «فینکنشتاین»،  مدرنیزاسیون «سپاه» را به دستگاه ناپلئون واگزار کردند.   از آن زمان تجهیز و آموزش نظامی سپاه قجرها به مستشاران نظامی فرانسه محول شد.  ناگفته نماند که در سپاه مذکور،  افسران انگلیسی هم حضور داشتند که با «کفار روس» می‌جنگیدند!   دردسرتان ندهم،  پس از ترور «خان فاتح»،  شیعی‌ها با کاتولیک‌ها و آنگلیکن‌ها بر علیه همسایگان ارتدکس‌ متحد شدند و هر وقت اربابان‌شان به جنگ نیاز داشتند یک «فتوا» کفایت می‌کرد.  پس از سقوط قجرها،‌  یا بهتر بگوئیم پس از فرار «سلطنتی» احمد شاه قاجار به فرانسه،  همین روند استعماری بازتولید شد.   علاوه بر حکومت ترکیه،‌  حکومت‌ ایران هم تبدیل شد به  ابزار اعمال فشار آنگلیکن‌ها و کاتولیک‌ها بر «کفار کمونیست.»   هر حرکتی در مسیر تأمین منافع ملی،  لائیسیته و روابط حقوقی به شدت سرکوب ‌شد،   تا نهایت امر رسیدیم به جنگ‌ جهانی دوم و اعلام بی‌طرفی شیعی‌ها!

بله شیعی‌ها علیرغم خوش‌خدمتی‌های‌شان برای غرب و موش‌دوانی‌های‌شان در امور همسایة شمالی،   در جنگ‌های جهانی اعلام بیطرفی هم کرده‌اند و خود را «مظلوم» جلوه داده‌اند،   و در واقع همین سرشت ضدانسانی‌ شیعی است که سخت موردپسند آمریکا قرار گرفته.   

یکصد سال است آمریکا در ایران دولت تعیین می‌کند؛  40 سال است شیعی‌ها برای تأمین منافع آمریکا درمنطقه عرعر «نبرد با آمریکا» سر می‌دهند؛   20 سال است در عراق و افغانستان افتخار پیشخدمتی ارتش آمریکا را دارند؛  5 سال است مجری «پلان ب» آمریکا در سوریه‌اند و این روزها ادعا می‌کنند جهت ممانعت از تأثیر تبلیغات گروه‌های فشار بر افکار عمومی آمریکا،   20 سال است سیاست‌های جمهوری اسلامی را برای نخبگان اینکشور، آنهم نخبگان «غیردولتی» تبیین می‌کنند:   

«[...] بیش از دو دهه است که در جهت روشنگری و تبیین سیاست‌های جمهوری اسلامی با نخبگان سیاسی غیردولتی آمریکا شامل اعضای کنگره گفت‌وگو و تبادل نظر می‌شود [...] هدف [...] جلوگیری از تأثیرگذاری گروه‌های فشار همچون " گروه بی" بر جامعه سیاسی و افکار عمومی آمریکاست [...]»
منبع: ایسنا،‌ مورخ 25 می 2019 

سطور فوق بخشی است از اظهارات کودکستانی عباس موسوی،  سخنگوی وزارت امورخارجه شیعی‌ها.   البته این بلبل‌زبانی‌های کربلائی پس از افشای شرفیابی مم جواد ظریف به درگاه سناتور دایان فاینشتاین از دهان ایشان ترشح کرده!  حدود یک‌ماه قبل از این رسوائی،   سفر هول‌هولکی جواد ظریف به ینگه دنیا به ادعای بوق‌های جمکرانی «اهداف والائی» داشت:

«[جواد ظریف] برای شرکت در نشست چندجانبه‌گرایی و دیپلماسی برای صلح [...] وارد نیویورک شد.[...] این نشست به پیشنهاد جنبش عدم تعهد و تصویب مجمع عمومی برگزار می‌شود که با توجه به تصمیم دولت ترامپ علیه چند عضو این جنبش و پیمان‌ها و نهادهای بین‌المللی اهمیت ویژه‌ای یافته [...]»
منبع، ایسنا، مورخ سوم اردیبهشت ماه سالجاری

بله آنروزها اصلاً قرار نبود مم جواد ظریف به پابوس سناتور دایان فاینشتاین برود،   چرا که جلسة دست‌بوسی ایشان به رسانه‌ها درز نکرده بود!   حال که به قول معروف «گند کار در آمده»،   طوطی سخن‌گوی وزارت امورخارجه برای بزک ارتباط زیرجلکی یانکی‌ها با حکومت دست نشانده‌شان به لاف‌زنی و گزافه‌گوئی روی آورده.  توگوئی سناتور آمریکائی که نمایندة محافل فوق‌قدرتمند مالی جهانی است،  با امثال مم جواد ظریف رایزنی می‌کند!  این خبر «شکمی» را پخش کرده‌اند تا عوام بپذیرند کرکس‌هائی نظیر دایان فاینشتیاین که نان اسلام‌نوازی و جنگ و تخریب در سطوح جهانی را سق می‌زنند،  ‌ به تبیین سیاست‌های جمهوری اسلامی توسط پادوهای‌شان نیاز دارند!   بله،   لازم آمده بود تا مم‌جواد ظریف این کرکس نخبه را در جریان سیاست‌های جمهوری اسلامی بگذارد،  باشد تا «گروه ب» ابتر شود!   ولی خوب گروه مذکور هم گویا طرفدار روسیه از آب درآمده:    

«[...] صدای ضربات طبل جنگ برای گوش‌های کرملین دلنواز است.   در حالی که بحران بین واشنگتن و تهران تشدید می‌شود،  مسکو خود را برای استفاده از این بحران آماده می‌کند [...]»
منبع:  سایت دیپلماسی ایرانی، ‌ مورخ 24 اردیبهشت سالجاری
                      
از سطور فوق می‌باید نتیجه گرفت که حتماً 40 سال بحران‌سازی و جنگ زرگری حکومت آخوند با ارباب آمریکائی‌اش از آغاز کار جهت تأمین منافع روسیه بوده!   به عبارت دیگر،   مزدوری حکومت آخوند برای لندن و واشنگتن،   منافع روسیه را تأمین کرده!  مسلماً نئاندرتالی که چنین مطلب سرشار از نبوغی ردیف می‌کند،   نمی‌تواند توضیح دهد که اگر این بساط «منافع کرملین» را تأمین  می‌کند،   به چه دلیل 4 دهه است که واشنگتن و دست پروردگان‌شیعی‌اش دست از این بساط برنداشته‌اند؟!   هر چه باشد،  اگر سگ‌های هار و وفادار آمریکا در ایران وظیفه دارند چشم‌بسته وق بزنند و بر علیه ارباب‌شان شعار دهند، آمریکا که اجازه نمی‌دهد مشتی لات و اوباش شیعی منافعش را دو دستی تقدیم کرملین کنند؛   فراموش نکنید در بارة دولت آمریکا سخن می‌گوئید،  دولتی که برای مشتی دلار، بارها و بارها  میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان به خاک و خون کشیده.