چکش و چاهچراغ!
خیزشی که پس از قتل مهسا امینی با شعار
هستیبخش «زن، زندگی، آزادی» در ایران
آغاز شده، به لوتی یانکی و عنتر شیعیاش چنان ضربهای وارد
آورد که جهت تنظیم سناریوی مطلوب و لنگرانداختن در جایگاه «مظلوم و قربانی» و پهن
کردن بساط «ننه من غریبم» در تهران و واشنگتن،
به ناچار 39 روز تمام ذهن علیلشان را به کار انداختند. طی این
39 روز نانسی پلوسی و جوزف بایدن با کنیزالاسلام مهرانگیزکار و میرسلیم، دلال
مجاهدین خلق در ایران و عضو «مجمع تشخیص مصلحت نظام پوشالی» حسابی «رایزنی» کردند
و سرانجام به توصیة مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیدند که بدون «معجزه» کارشان
پیش نخواهد رفت. و اینچنین بود که در
میعاد 4 آبانماه، زمانی که سیل جمعیت پیاده و سواره به سوی زادگاه
مهسا امینی در حرکت بود، به ارادة «الهی»
گیتهای امنیتی شاهچراغ از کار اوفتاد و خانة نانسی پلوسی هم که پیوسته در
محاصرة پلیس است، در
دسترس عموم قرار گرفت! در نتیجه حزب دمکرات و عنترهای شیعیاش موفق
شدند در جایگاه «قربانی خشونت» لنگر اندازند.
اولی مدعی شد یکی از طرفداران ترامپ، همسر
پلوسی را با چکش مورد تهاجم قرار داده، دومی هم جنایت شاهچراغ را به حساب «مخالفان
حکومت» گذاشت! ولی این بساط چند ساعت هم دوام نیاورد و به
رسوائی عنتر شیعی و لوتییانکیاش انجامید.
کاشف به عمل آمد که همسر نانسی
پلوسی طی بگومگو با «بوی فرندش» دست به چکش شده و طرف که جوان و قلچماق بوده چکش
را از دست همسر «محترم» در آورده و خلاصه بقیة قضایا! مشتاقان برای آشنائی با جزئیات چکشکاری در
خانة پلوسی میتوانند علاوه برتوئیت حذف شدۀ ایلان ماسک، به سایت
انگلیسیزبان «ولترنت» مورخ 31 اکتبر 2022 مراجعه کنند،
تا ما هم برویم به سراغ پیامدهای
«چارلزچراغ جادو!»
میدانیم که پس از عملیات «چارلزچراغ
جادو» وزارت اطلاعات نئاندرتالهای شیعی و دکان اطلاعات سپاه پاسداران دلار یک
بیانیۀ مشترک و رودهسگی منتشر کردند تا ضمن سلب مسئولیت از خود، در مورد بدیهیات، یعنی سوءاستفاده دشمن از نقاط ضعف حکومت به
«عوام» توضیحاتی بدهند:
«[...] این سرویسها در عملیات اخیر خود تلاش کردهاند از
بسترها و زمینههای برخی نارضایتیهای موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و حتیالمقدور
پروژههای اطلاعاتی خود را بر سوءاستفاده از این بسترها و زمینهها استوار سازند.»
منبع: ایسنا، مورخ 6 آبانماه سالجاری،کد مطلب: 1401080603949
نمیدانیم حکومت ملایان برای ردیف کردن این مهملات چند
فیلسوف شیعی و چپ نما استخدام کرده بود؟! تو گوئی در کشورهای دیگر، سرویسهای اطلاعاتی «دشمن» نقاط ضعف حکومت را
نادیده میگیرند و فقط در حکومت ملایان است که «دشمن» از نقاط ضعف حکومت سوءاستفاده
میکند! خوشبختانه این «دشمن»، هر که هست، کارش در
حکومت آخوند بسیار آسان است، چرا
که اسلام جز «نقطه ضعف» چیزی ندارد؛ دست به هر کجا بگذاری همه چیز فرومیریزد. ولی شیعیجماعت ذهن علیلاش در قرن هفتم میلادی
منجمد شده، و مانند صاحب یانکیاش مخاطب
را نیز ابله میانگارد! از خود نمیپرسد
چگونه «دشمن» دست به عملی زده است که کارساز حکومت زپرتی شده و به او امکان داده از
موضع تدافعی به موضع تهاجمی برسد، و برای مردمی که خواهان زندگی انسانیاند، خط و نشان بکشد؟ به عبارت دیگر، چگونه «دشمن» کاری کرده که حکومت «مسجد ـ روسپیخانه»،
علیرغم کشتار جمعی غیرنظامیان از
جمله دهها کودک، طی چهل و چند روز، به خود اجازه داده تا در جایگاه «مدافع حقوق
بشر» لنگر اندازد و تریبون سازمان ملل در اختیارش قرار گیرد؟! اینجاست که به نقش سازندة آمریکا برای باد
انداختن در آستین هزار پارة حکومت نئاندرتالها پی میبریم!
یک هفته پس از
«معجزه» در شاهچراغ، علی روضهخوان را بالای منبر فرستادند تا به
استقبال میعاد شوم 13 آبانماه برود و با ذکر مصیبت و روضه و زوزه برای قربانیان واقعی
یا رسانهای عملیات حکومتی در شاهچراغ، به
جنازة محمد مصدق ـ عضو فکل کراواتی تشکل
تروریست فدائیان اسلام ـ دخیل ببندد و طرفداری
صاحب آمریکائیاش از حقوق بشر را مورد تردید قرار دهد:
«[...] پسربچههای دانشآموزی که در این حادثه به شهادت
رسیدند چه گناهی کرده بودند؟ پسر بچهای که در این جنایت، پدر و مادر و برادر خود را از دست داد [...] چه
گناهی کرده است [...] چرا مدعیان [حقوق
بشر] حادثه شیراز را محکوم نکردند [...] آیا این مدعیان واقعاً طرفدار حقوق بشر
هستند؟[...]»
منبع: ایرنا، مورخ
11 آبانماه سالجاری، کد مطلب: 849305501
همانطور که میبینیم «پسر بچهها» در تیزوآروغ علی روضهخوان
جایگاه ممتازی دارند، حال آنکه از دختربچهها
خبری نیست! به استنباط ما، امت مومن و مسلمان، دختربچهها را با شعار «کنیز، کتک، قوادی» در شاهچراغ «اجاره» میدهند تا هزینة
زیارتشان تأمین شود! باری همزمان با
وراجی عنتر شیعی عموسام در مورد ماجرای شاهچراغ و «خدمات» سرشار از خیانت مصدق، لوتی یانکی هم در نیویورک با توسل به حاجیه
شیرین عبادی و حاجیه نازنین بنیادی بساط «آریا فرمولا» پهن کرده بود تا در واقع
برای بازنشخوار مطالبات استعماریاش به ایروانی، نمایندة حکومت «مسجد ـ روسپیخانه» منبری بدهد!
بله حمایت زیرجلکی آمریکا از سگهای هار و وفادارش در
ایران و افغانستان «دو لایه متضاد» دارد. لایة رسانهای و ابله فریب که آمریکا را مخالف
جنایات نئاندرتالهای شیعی و پشتون جلوه میدهد،
و لایة واقعی، یعنی حمایت مالی و نظامی و امنیتی از سگهای
وفادار، دیندار و مومن و متعهد آمریکا که
تماماً در سکوت رسانهای اعمال میشود! و
از قضای روزگار هیچکس هم نمیپرسد، ابزار سرکوب و کشتار و شکنجة ایرانیان مخالف
حکومت آخوندها و طالبان را کدام دولت به دست این اوباش میرساند؟! چراکه پاسخ روشن است: همان
دولتی که حکومت آخوند را روز 22 بهمن 1357در
ایران مستقر کرد، و همان دولتی که تمامی
تجهیزات نظامی آمریکا در افغانستان را در اختیار طالبان گذارد! بله
همین حکومت جنایتکار امثال شیرین عبادی و نازنین بنیادی ـ «طرفداران تحریم» ملت ایران ـ را سخنگوی زنان ایران معرفی میکند، تا همزمان برای به ارزش گذاشتن خشونت و انسانستیزی
در سازمان ملل به «کاسبان تحریم» برای نفی حقوق انسانی ملت ایران تریبون بدهد:
«[...] مسائل حقوق بشری خود را با کشورهائی که از ما
عقبتر هستند، مقایسه نمیکنیم [...] بلکه
نگاه ما به اهداف والائی چون حاکمیت دین، اخلاق و عدالت بر جامعه است و مصمم هستیم در این
مسیر حرکت خود را ادامه دهیم.»
منبع: ایرنا، مورخ 12 آبانماه سالجاری، کد مطلب:84931276
ایروانی، این بوزینۀ
متکلم و مومن چنین القاء میکند که ارباب یانکیاش از او در زمینۀ حقوق بشر عقب
اوفتادهتر است! بوزینۀ «پیشرفتة» عموسام
از اهداف والا سخن میگوید، و مثل همة بوزینههای
دستآموز آنگلوساکسونها در ایران حسابی برای واژة مبهم و بیابانی «عدالت» لهله
میزند. جونم براتون بگه، واشنگتن با بساط «آریا فرمولا» و عرعر ایروانی در
سازمان ملل، در واقع برای لشکرکشی خیابانی و شعارهای «مرگ بر
آمریکا و اسرائیل و...»، به نئاندرتالها
چراغ سبز داده. و میدانیم که میعاد 13
آبان نزد آمریکا و بوزینههای پیشرفتهاش اهمیت ویژهای دارد.
در این میعاد بودکه با ارسال خمینی به ترکیه به هزینة
ملت ایران، مرحلة دوم تبدیل آخوند پدوفیل و بردهفروش به
«رهبر اوپوزیسیون» آغاز شد. در این میعاد بود که لاتواوباش را برای آتش زدن
اموال عمومی به خیابانهای تهران هی کردند و پهلوی دوم «صدای انقلاب» شنید. در این
میعاد بودکه مشتی لات و اوباش از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و خمینی صدای «انقلاب
دوم» را شنید. و در این میعاد بود که
آمریکا توانست در جایگاه «قربانی» سگهای انقلابیاش بنشیند؛ با
حکومت دستنشاندهاش «روابط پنهان» برقرار کند و خود را «مدافع حقوق بشر» جا بزند. بله 13
آبانماه برای عموسام و کنیزمطبخیاش از اهمیت ویژهای برخوردار است. ولی
اینبار حضور یک زن بدون نماد بردگی در میان لشکر ریشوپشم و چادرسیا با شعار «مرگ
بر... » کارساز حکومت نشد؛ خیزش ملی
ایرانیان خواب راحت از چشم گروهی از روحانیون خودفروختۀ شیعه و کنیزالاسلامهای
صادراتی به فرنگ پرانده است!
پس از خردجال استعماری 13 آبان در داخل کشور، کنیزالاسلام مهرانگیز کار، مداح صادراتی
اکبر رفسنجانی، و از مدافعان «اجتهاد»، برای
تزریق اصلاحطلبان به جنبش پس از قتل مهسا امینی،
خیزش سراسری ایرانیان با شعار هستی بخش «زن، زندگی، آزادی» را به «حرکت پشت
سر رهبر مرده» تشبیه کرده:
«[...] به رهبری تن مرده او بود که جوانها و نوجوانها
[...] خیابانها را فتح کردند.»
منبع ایران وایر، مورخ 8 نوامبر سالجاری
بله به ادعای کنیزالاسلام محفل برلین، جوانان ایرانی،
«به رهبری یک مرده» خیابانها را فتح کردهاند و هدف دیگری هم ندارند، میخواهند
در خیابان بمانند، تا مهرانگیزکار و تولههایش بتوانند در آمریکا و کانادا معلق
بزنند و خودشان را «مخالف نظام» معرفی کنند! پامنبری اصلاحطلبان این واقعیتها را
نمیگوید، و نمیگوید اوباش مسلح حکومت
آخوند را آمریکا مسلح میکند! حال «حقوقدان»
صادراتی جمکران را در چاهک هذیاناتاش رها میکنیم و میرویم به سراغ بخشی از
روحانیت شیعه که سه روز پس از خردجال 13 آبان از خواب غفلت بیدارشده.
مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علمیه قم و انجمن محققان و
مدرسان روحانی اصفهان یک «اطلاعیه مشترک» در مورد شرایط کنونی کشور صدوریدهاند که
رایحۀ تعفن اصلاحطلبیاش، از چند هزار
کیلومتری مشام هر انسانی را میآزارد. در این بیانیه که با اوراد عربی و در وصف علی
عین و اسلام خوب و مامانی و ستایش کودتای 22 بهمن 1357 آغاز شده، این انگلها در جایگاه وکیل مدافع مردم لنگر
انداخته و به حکومت توصیه میکنند، مردم را ولینعمت خود بداند، حتی مخالفان را:
«[...] ما
روحانیان ضمن محکوم کردن هر نوع خشونت از هر طرف به مسئولین محترم یادآور میشویم
که همه اقشار ملت حتی مخالفان آنها ولی نعمت آنان هستند.»
منبع: اطلاعیه
مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علمیه قم و اصفهان
بله، پس از
نزدیک به نیم قرن سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم در ایران، روحانیت شیعه عین پرسوناژ «موش و گربه» در
سرودۀ عبید زاکانی شده. چه نشستهاید که، «گربه شد عابد و زاهد و مسلمانا!» معلوم نیست چرا طی این 44 سال، حضرات
حوزهنشین و «دانشمند» که به ادعای خود،
از روز نخست «انحرافات» را در انقلاب شکوهمند مشاهده فرموده بودند، خفقان گرفته و صدایشان را کسی نمیشنید؟ این
صیغههای دائم آنگلوساکسونها چرا با عرعر
خمینی بر علیه زنان و نویسندگان و ... و شبهرفراندوم خررنگکن و کشتار اقلیتهای
قومی و مذهبی در دوران مهدی بازرگان خودفروخته مخالفتی نکردند؟! کجا بودند که تا امروز جنایات خمینی و بازرگان و
جانشینان خودفروختهترش را به سکوت برگزار کردند؟ گویا در مرداب متعفن «مصلحت»
شناور بودهاند:
«[...] اما از همان اوایل انقلاب، [...] فضا امنیتی گشت و بر طبل انحصار قدرت سیاسی
و اقتصادی کوبیده شد. برخوردهای خشن با
آزادگان و مخالفان، تحقیر اقلیتهای قومی و مذهبی و زنان و جوانان، فساد گسترده و فاصله طبقاتی، تجربه زندگی چند دهه اخیر حیات ملت ایران شد[...]»
همان منبع
دیدید؟! ما ملت از همان «اوایل انقلاب» چنین ملاهای
انساندوست و دلسوزی داشتیم و نمیدانستیم!
اگر اوضاع حکومت خرابتر شود، از این جماعت بعید نیست که بیانیه بصدورند و
مدعی شوند، «روحانیون با شرکت چشمگیر در راهپیمائی 8 مارس 1979، حمایتشان را از زنان ایرانی به
اثبات رساندند!» ولی اطمینان داریم که این ملاها و کنیزالاسلامهای
صادراتی از قماش مهرانگیزکار و شرکاء هرگز نخواهند گفت، روز 22 بهمن با کمک ساواک آریامهر و ارتش
استعماری شاهنشاهی به قدرت رسیدهاند، و
تمامی هیاهوئی که طی نیم قرن اخیر بر سر «اهداف انقلاب» به راه انداختهاند جز یک نمایش
بیخدیواری و بازاری نبوده و نیست. خلاصه
بگوئیم این اطلاعیه یک «تله» است و بیشتر ویژۀ عوامالناسی تنظیم شده که هنوز
نفهمیدهاند هدف اصلی آخوند، توله آخوند و
دینفروش ـ مونث و مذکر ـ «سلطه وکلاشی«
از طریق مظلومنمائی است. امروز که خیزش
ملی نفسهای «دینفروشان» را به شماره انداخته، طرفدار «مردم» شدهاند و تلویحاً از اینکه
«انقلابشان دزدیده شده» گلایهها دارند. چنین القا میکنند که اگر مطالبات مترقی «اصلاحطلبان» به اجرا در آید، «معترضین بساطشان را جمع میکنند و مثل بچههای
خوب برمیگردند به خانه!» ولی برای این زالوصفتان خبرهای بدی داریم؛ این «مردم» دیگر پای در تلۀ ملا، آخوندپرست و دینپناه نخواهند گذارد:
توپ، تانک، فشفشه،
آخوند باید گم بشه!