خرسنیوض!
...
«[...] خود را از زنجیر اسارت دگمها رها سازید [...] هستی خود را به دنبالهروی از راه دیگری هدر ندهید؛ زمان شما محدود است.»
نمیدانیم برای دهمین سالگرد تهاجم نظامی به افغانستان، با نمایندة ناتو همصدا شده و بیشرمانه «تبریک» بگوئیم، یا به حال ملت مصیبتزدة افغان و دیگر ملتهای منطقه از جمله ملت ایران تأسف بخوریم؟ در مورد جوائز محفل رسوای نوبل نیز حال و روزمان تفاوتی نمیکند؛ در نیمه راه گریه و خنده گیر کردهایم. به همچنین است در مورد ناز و کرشمة حزب توده برای کیهان لندن، البته با چاشنی چرندیات کیهان جمکران در باب «خیانت» شاپور بختیار به «انقلابشان!» اما در یک مورد ویژه، یعنی علنی شدن و رسمیت یافتن عضویت «پنهان» اسرائیل در سازمان جنایتکار ناتو بسیار شاد شدیم!
به گزارش فرانس پرس، روز گذشته، «فوگ راسموسن»، دبیرکل ناتو در بروکسل اعلام داشت، یک دفتر ویژه برای اسرائیل در ناتو گشایش خواهد یافت. البته ارتش اسرائیل بر اساس همان «ده فرمان» عضو سازمان کذا بود ولی مصلحت چنین ایجاب میکرد که دولت اسرائیل را به عنوان «مستقل» و «قدر قدرت» به شوتوپرتها بفروشند. و همچنانکه شاهدیم، در تاریخ 6 اکتبر 2011 دورة این پنهانکاری به پایان رسید و شاید به همین دلیل بود که یک پالایشگاه در کانادا منفجر شد! در واقع این پالایشگاه از غصة آن پالایشگاه کویت بغضاش ترکید. اگر اشتباه نکرده باشیم، چندی پیش در بزرگترین پالایشگاه کویت انفجاری رخ داد که سروصدایاش را آناً خواباندند؛ ما هم به روی خودمان نیاوردیم تا اینکه «ستیو جابز»، در تاریخ 5 اکتبر سال 2011 میلادی درگذشت و ما هم سکوت را شکستیم!
«شبیهسازی»، همچنانکه پیشتر نیز گفتهایم، شیوة شناخته شدة فاشیستها جهت تخریب انسان و مطالبات انسانی است. تظاهرات نیویورک در همین چارچوب «مقدس» سازمان یافته. با این نمایش مضحک حاکمیت آمریکا میکوشد از یکسو خود را به کشورهای بهارزدة عرب، یا بهتر بگوئیم، به کشورهای «وبا زده» نزدیک بنمایاند و از سوی دیگر، مخالفان سرمایهسالاری در داخل مرزها را در جنجال تظاهرات مذکور به سکوت وادارد. در کشورهای مسلماننشین نیز آمریکا به همین شیوه متوسل شده و میشود؛ در این کشورها هدف یانکیها «تغییر صورتک» حکومت در اسرع وقت است.
سالها پیش در ایران، این عمل خداپسندانه را با به راه انداختن کاروان خردجال انجام داده و «انقلاب اسلامی» کردند! در عراق و لیبی برای تحمیل همین قماش «انقلاب» به تهاجم نظامی متوسل شدند و ... و اکنون به دلیل چرخش اجباری سیاست بریتانیا که از طریق آفریقای جنوبی در سطح جهانی «مطرح» میشود، حضرات مثل خر درگل مانده و نمیدانند در سوریه چه خاکی بر سر کنند. این است که به فالگیری و رمالی و ماستمالی روی آوردهاند؛ کاسپاروف در «بیبیسی» برایمان فال میگیرد، پروفسورکاتوزیان هم در رادیوفردا آینة «ماستمالی» به دست گرفتهاند.
زمانیکه روسیه و چین قطعنامة پیشنهادی یانکیها و متحدانشان را بر علیه سوریه وتو کردند؛ آفریقای جنوبی از عدم صدور قطعنامة مذکور رضایت خود را ابراز داشت؛ و آلمان نیز وقاحتاشرا! خلاصه هر کدام با «امکانات» خود به میدان آمدند؛ «وستروله» و هیلاری کلینتن جز وقاحت توشهای نداشتند. اینان از مقاومت روسیه و چین در برابر ترکتازی ارتش ناتو در سوریه سخت آشفته شده، به هذیانگوئی افتادند.
چنین فرمود هیلاری کلینتن: «چین و روسیه باید در برابر مردم سوریه پاسخگو باشند!» خیلی دلم میخواست بدانم چرا یانکیها در برابر «مردم» عراق، افغانستان، فلسطین و به ویژه مردم لیبی پاسخگو نیستند؟ صدها هزار لیبیائی آواره شدهاند و سازمان سیا به لوطی و عنترهایاش تریبون میدهد تا از تهاجم نظامی به لیبی «ستایش» به عمل آورند. پریدوش، یعنی پریشب، «شون پن» را آورده بودند که بگوید، «واقعاً به زحمتاش میارزید!» بله، تخریب کشور لیبی و کشتار غیرنظامیان واقعاً که به «زحمتاش» میارزد؛ نان امثال «شون پن» در گرو همین «زحمات» است. زحماتی که به ادعای بعضیها برای ملت افغانستان صلح و ثبات و امنیت به ارمغان آورده! بیدلیل نیست که «نیویورک تایمز» در جبین «ربانی» جنایتکار «کبوتر صلح» رویت کرده بود! یادآور شویم پسر «کبوتر صلح» پس از انفجار پدر، ریاست آدمکشهای حزب «جمعیتاسلامی» را بر عهده گرفته؛ اهالی نیویورک تایمز آسوده باشند! تا ارتش ناتو هست، جای نگرانی نیست.
«فوگ راسموسن»، دبیرکل ناتو از این تشکل آدمخوار به عنوان ابزار کلیدی در راه تأمین امنیت جهان یاد کرده. به گزارش سایت فارسی زبان نووستی، مورخ 13 مهرماه سالجاری، راسموسن در بروکسل اعلام داشت:
«مأموریت [...] پیمان آتلانتیک شمالی [...] در لیبی، افغانستان و دیگر نقاط نشان میدهد که ناتو اتحاد لازمی است [...]»
بد نیست دبیرکل «بسیار محترم» ناتو توضیح دهند عملکرد این تشکل جنایتکار برای کدام محافل «لازم» است؟! چرا که رهبران تشکلهای مافیائی نیز خود را «مفید» میدانند، حال آنکه این سازمانها برای جامعة انسانی زیان بارند؛ عراق و به ویژه نمونة تأسفبار افغانستان در برابرمان قرار گرفته. پس لطفاً «ضرورت» کذا را برایمان توضیح دهید. بد نیست بدانیم نمایندگان ناتو دهمین سالگرد تهاجم وحشیانة این سازمان به افغانستان را تبریک گفتهاند. این تبریکات در سایت فارسی نووستی، مورخ 13 مهرماه سالجاری انعکاس یافته:
«[روز سه شنبه طی یک کنفرانس کوتاه مطبوعاتی در کابل] نمایندگان [ایساف] و ناتو [...] به مردم افغانستان به مناسبت 10 امین سالگرد روی کار آمدن حکومت نو تبریک گفتند[...]»
بله، تبریک هم دارد! طی ده سال کشور افغانستان به مرکز تولید و توزیع مواد مخدر در سطح جهان تبدیل شده؛ آوارگان به کنار، اکثر شهرنشینان این کشور در فقر و بیسوادی و جرم و جنایت دستوپا میزنند، و ... و اما نظر ژنرال جاکوبسون، دبیرکل مطبوعاتی ایساف اصلاً چنین نیست. ایشان فرمودهاند، جامعة افغانستان از ثبات برخوردار شده و در زمینة اقتصاد و فناوری پیشرفت فراوان داشته و ... و نیمی از افغانها از «نعمت» تلویزیون برخوردارند:
«[...] طی ده سال اخیر افغانان [...] به دوران نو ترقی اقتصادی و پیشرفت تخنیکی وارد شدهاند[...] نیم از جمیعت [...] افغانستان از تلویزیون استفاده میکند [...] در سال 2001 تلویزیون در کشور تقریباً وجود نداشت [...] امروز افغانان میتوانند 75 چینل تلویزیون تماشا و 175 رادیو را گوش کنند [...] امروز 60 درصد مردم از تیلفون موبایل استفاده میکنند [...]»
ایشان آنقدر از «تیلیفون» و تلویزیون تعریف کردند که یادشان رفت از فقر و قحطی و اعتیاد در افغانستان سخنی به میان آورند، بگذریم! «پیشرفتهای» افغانستان به این مختصر محدود نمیشود! افزایش تعداد نیروهای امنیتی اینکشور و در نتیجه فروش خنزرپنزرهای پنتاگون به نیروهای مذکور را دستکم نگیریم! ژنرال جاکوبسون فرمودهاند، این نیروها به بهترین تجهیزات مجهز شدهاند تا «مستقلانه از آرامش اتباع افغان حفاظت نمایند.»
اتفاقاً یانکیها هم به همین دلیل سپاه پاسداران را به بهترین تجهیزات مجهز کردهاند، تا اینان نیز «مستقلانه» زمینة «آرامش» اتباع ایران را فراهم آورند. شاهدیم که طی 32 سال اخیر چه آرامشی بر ایران حاکم بوده، «آرامش مرداب» صدر اسلام! علاوه بر چنین آرامشی، ما ملت تلویزیون و موبایل هم داریم، موشک کروز هم تا بخواهید موجود است. و برای چنین نعماتی است که سردار جعفری به مداحی حاخعلی مشغول شده. بله، «ستیو جابز» رفت و خامنهای ماند تا محمدعلی جعفری، فرماندة سپاه پاسداران حکومت اسلامی بتواند همچنان به مداحی و مجیزگوئیهای مهوعاش ادامه دهد.
ایشان نخست از «قادر متعال» تشکر فرمودهاند که در دوران غیبت «عین دوازدهم» از نعمت ولایت دو فقیه عادل، عالم، هوشمند و دانشمند و غیره برخوردارشان کرده و به راه راست هدایتشان فرموده. فقیه اول کسی نیست جز روحالله خمینی ـ ایشان نیازی به معرفی ندارند! اما فقیه دوم همان حاخعلی، یا علی خامنهای است. ولی از بد روزگار این یکی «فقیه»، همچون دولت آمریکا سخت مچل شده و به ناچار همزمان از مواضع متناقض «دفاع» میکند.
مواضع ضدونقیض اوباما که حرف ندارد؛ ایشان هم متحد بیقید و شرط اسرائیل است، هم مدافع فلسطین! اوباما هم صلح طلب است، و هم در مخالفت با درخواست قانونی فلسطین برای عضویت در سازمان ملل چماق «وتو» بلند میکند! همین باراک حسین «ناتو» پس از سکوت در برابر عملیات جرج بوش که با تزریق صدها میلیارد دلار در بانکها و مؤسسات مالی ورشکسته دست دوستان درماندهاش را گرفت، اینک در مخالفت با سرمایهداری لشکرکشی خیابانی هم به راه انداخته. «لشکریان» اوباما نیز همچون لشکر نوکراناش در جمکران از انواع 99 درصدی است، و طرفدار پابرهنگان! دیگر ویژگی لشکر کذا «مظلومیت حسینی» اوست. پلیس یزیدی آمریکا سر «پل کربلا» 700 تن از لشکر کذا را دستگیر کرد و بوقهای ارتش ناتو تا توانستند این دستگیری نمایشی را بزرگ کردند تا همه بدانند و آگاه باشند که «بیداری اسلامی» به ینگه دنیا هم سرایت کرده. خلاصه بگوئیم، «امام» خمینی روشنضمیر، «انقلابشان» را به آمریکا نیز صادر فرمودند!
بیدلیل نیست که «پروفسور» احمدی نژاد در افاضات اخیرشان میگویند، «ما میتوانیم مدیریت عادلانة جهان را بر عهده بگیریم!» سایت حنازرچوبه، مورخ 15 مهرماه سالجاری، شکرخوریهای ایشان را منتشر کرده. مسلماً پروفسور مهرورزی نمایش مضحک «معترضان» نیویورک را باور کردهاند.
میباید از این «معترضان» عزیز و نازنازی که ابتدا با شعار «تسخیر والستریت» در نیویورک تجمع کردند بپرسیم، آنروزهای نه چندان دور که دولت جرج بوش پس از تأمین صدها میلیارد دلار هزینة جنگ، فقط 200 میلیارد دلار به دکانهای مقدس «فردی مک» و «فانی مه» تقدیم کرد، خواب تشریف داشتید؟ چگونه است که در دوران حاتمبخشیهای بوش به دیگر مؤسسات مالی و صنعتی ورشکسته و بانکها صدای اعتراضتان شنیده نمیشد؟ سکوت حضرات در آن روزها جز رضایت، چه دلیل دیگری میتوانست داشته باشد؟ اگر اینان با سرمایهسالاری سر ستیزه داشتند، میبایست همان روزها مخالفتشان را ابراز میکردند تا امروز بتوانیم برای مطالباتشان اعتباری قائل شویم.
حضرات میبایست آنروزها مطالباتشان را مطرح میکردند تا امروز فکر نکنیم که بعضیها سیاهیلشکر به میدان آورده و «شبیهسازی» میکنند. بله، سیاستبازی هم حد و حدودی دارد، امروز این نوع اعتراضات جز ایجاد حاشیة امن برای سرمایهسالاران و به انزوا کشاندن میلیونها ناراضی هیچ معنای دیگری نمیتواند داشته باشد. امروز تحت عنوان «هیاهوی چندهزار نفرة 99 درصدیها» میخواهند کل قضیه را ماستمالی کنند! امان از دست این آمریکا؛ که همه را به بیراهه میبرد! ما هم از اصل مطلب، یعنی از بلبلزبانی سردار جعفری برای «حاخعلی» دور افتادیم.
برای جبران افلاس حکومت کفنفروشها، لازم است مقام معظم ارتقاء درجه یافته و رسانهها روز به روز بیشتر در آستینشان باد بیاندازند. از اینرو خامنهای در جایگاه رهبری «بیماری اسلامی» قرار گرفته و رسانهها میکوشند او را همزمان مدافع رژیم سکولار سوریه هم بنمایانند! حال آنکه حکومت جمکران، همچون دولت ترکیه جز موشدوانی در سوریه وظیفهای نداشته و ندارد. منتهی حکومت جمکران به دلائل استراتژیک که «لگد» دریافتی از مسکو مهمترینشان میباید تلقی شود، بالاجبار خود را طرفدار سوریه جا زده. حال آنکه ترکیه عضو رسمی ناتوست و از این امکان برخودار است که علیرغم دریافت لگد، هم به هارتوپورتهای نمایشی بر علیه اسرائیل ادامه دهد، هم در سطح جهانی به نفع آمریکا «وق» بزند! یعنی «ما» هستیم!
سالها پیش اسرائیل با تجزیة لبنان، تلاش کرد در این کشور برای خود منطقة حایل ایجاد کند، ترکیه نیز «به فرموده» همین سیاست را در مرزهای سوریه به مورد اجرا درآورده. به زبان سادهتر اسرائیل و ترکیه دو بازوی ارتش ناتو هستند. بازوی نخست در جنگ 33 روزه شکست، و اینک گویا نوبت به ترکیه رسیده باشد! دچار توهم نشویم؛ شیون رجب اردوغان برعلیه «سلاح اتمی» اسرائیل در واقع فریاد حمایت ناتو از تجهیز حکومت کفنفروشها به سلاح هستهای است. در این راستا، انتشار محتوی «فرضی» مذاکرات بشار اسد با وزیر امور خارجة ترکیه در برخی رسانههای عرب در عمل تهدید نظامی سوریه از جانب جیرهخواران ارتش ناتو است!
سایت مهرنیوز، مورخ 12 مهرماه سالجاری به نقل از «النخیل» به «ناگفتههای» دیدار وزیر امورخارجة ترکیه با بشار اسد اشاره کرده و مینویسد، «یک مسئول برجستة عرب که نامش را فاش نکرد، گفت»، وزیر امور خارجة ترکیه از توافق ترکیه، عربستان و آمریکا برای اتخاذ روشی مشابه لیبی در سوریه سخن به میان آورد، و بشار اسد چنان پاسخ دندانشکنی به او داد که بیا و ببین! به ادعای «النخیل»، مسئول «برجستة عرب» میگوید، بشار اسد از اوغلو پرسید چرا حضرات همین روش را در سوریه اعمال نمیکنند و بدون اینکه منتظر جواب بماند، به پرسش خود چنین پاسخ میدهد:
« قدرتهای بزرگ بخوبی میدانند [...] اولین موشکی که [...] به دمشق شلیک شود شش ساعت پس از آن خاورمیانه شعلهور خواهد شد، رژیمهای بسیاری سرنگون میشوند، هرج و مرج حاکم میشود، چاههای نفت در خلیج فارس به آتش کشیده خواهد شد، آبراههای بینالمللی بسته خواهد شد [...]فکر نکنید [...] مبالغه میکنم [...] [همه] بخوبی میدانند که عمل و حرف من یکی است [...]»
مهرنیوز که از این پس آنرا «محر نیوض» میخوانیم تا به منابع الهاماش نزدیکتر باشد در ادامه میافزاید، بشار اسد به اوغلو میگوید: «ما به آمریکا کمک کردیم که رژیم عراق را سرنگون کند و اگر اراده کنیم در یکروز هزاران نظامی آمریکا را در عراق نابود خواهیم کرد و...» و ما هم بهتر است قضیه را همینجا درز بگیریم. گویا «مقام برجستة عرب» در واقع برای سینمای هولیوود سناریو تهیه میکند! کاش آن محفل رسوا یک نوبل «عربیات» به ایشان اهداء میکرد! خلاصه روز گذشته، برخی خبرگزاریهای هولیوود چنین «گزارش» دادهاند که «بشار اسد، در دیدار با وزیر امور خارجه ترکیه گفته، اگر اقدامی علیه دمشق صورت گیرد، طی شش ساعت صدها موشک از بلندیهای گولان به تلآویو شلیک میکنیم و از حزبالله نیز خواهیم خواست تا اسرائیل را هدف حملات خود قرار دهد!»
این اظهارات شگفتانگیز که ما خلاصة آنرا نقل کردیم، همانطور که میتوان حدس زد علاوه بر «محرنیوض» در «فارص نیوض» هم انتشار یافته و نشان میدهد که ارتش ناتو هنوز شکست خود در دریای مدیترانه را درست هضم نکرده. در هر حال، امروز سوریه این اظهارات ابلهانه را رسماً تکذیب کرد، حال آنکه وزارت امور خارجة ترکیه خفقان را ترجیح داد. روز گذشته، وزارت امور خارجة روسیه بدون اینکه از کشور خاصی نام ببرد انتشار چنین خبرهای خیلی خیلی موثق و بیاساس را جنگ رسانهای آشکار علیه سوریه نامید.
نووستی، مورخ 6 اکتبر سالجاری، در مطلبی تحت عنوان، «روسیه: تهدید اسراییل که به بشار اسد نسبت میدهند، دسیسه علیه سوریه است» می نویسد، اظهاراتی که برخی رسانهها به رئیس جمهور سوریه نسبت دادهاند عملی است ناهنجار و تحریکآمیز با هدف توجیه دخالت نظامی در سوریه و براندازی دولت اینکشور:
«اظهاراتی که به بشار اسد [...] نسبت میدهند [...] جنگ خبری آشکار علیه سوریه است [...] نیروهای ذینفع در بدنام کردن هر چه بیشتر سوریه و [...] ایجاد شرایط برای توجیه دخالت خارجی در امور سوریه [...] در ورای این کار قرار دارند [...] وزارت امور خارجه روسیه چنین اقداماتی را غیر قابل قبول میداند.»
یادآور شویم قرار است «تزیپی لیونی»، رهبر حزب «کادیما» سفری به لندن داشته باشد و این مسافرت کام کفنفروشها و اربابانشان را در غرب سخت تلخ کرده. به یاد داریم که دولت کارگری انگلستان از مسافرت «لیونی» به لندن ممانعت به عمل آورد، دلیل هم اینکه حزب «کادیما» خواهان برقراری صلح است. و اگر صلح در منطقه حاکم شود، مرگ حکومت اسلامی و «اسلام حکومتی» نخستین پیامدهایاش خواهد بود. این است دلیل جنجال اختلاس در جمکران.
حکومتی که توسط سازمان سیا در ایران مستقر شده تا راه بر تاراج کل منطقه بگشاید، و از طریق تشویق قاچاق و اختلاس و به طورکلی ترویج قانونشکنی راه را برای نفوذ محافل سرمایهداری غرب در منطقه هموار کند چه مخالفتی میتواند با مشتی دزد در دستگاه حکومتی داشته باشد؟ همچنانکه در وبلاگ پیشین هم گفتیم، دزد اصلی فریاد «آی دزد» سر داده و «پیک نت» هم برای مبارزه با دزد موهوم، میرحسین موسوی را به میدان آورده.
«جونم براتون بگه!» روز گذشته معلوم شد میرحسین اصلاً برای مبارزه با فسادمالی آمده بود و ما نمیدانستیم! اگر میدانستیم حتماً مثل پیک نت به ایشان «رایش» میدادیم و بعد هم با شعار «الله اکبر، رایش من کو» تظاهرات میکردیم تا همگی به دوران نورانی امام بازگردیم و موسوی میلیاردهای گم شده را برایمان پیدا کند. بله، این میرحسین از دو سال پیش در جریان «اختلاس» بود و به کسی نمیگفت. در هر حال، پیک نت میرحسین را میرقصاند، «کیهان» هم برای ملاممد خاتمی رنگ گرفته و همگی با زمزمة «خرسو به رقص آوردیم، دلشو به دس آوردیم» باز هم برای «انتخابات آزاد» خیز برداشتهاند. روند خرس رقصانی کیهان از اینقرار است. ابتدا ملاممد خاتمی «افشا» میشود، سپس ممد یونسکو ضمن تکذیب مطلب کیهان در همان مسیری که به او دیکته شده پای میگذارد.
کیهان مینویسد ممد یونسکو در اختلاس دست داشته، از اینرو ملاممد دوان دوان به دیدار آخوند عبدالله نوری شتافته و در رادیوفردا خواهان برگزاری «انتخابات آزاد» میشود! «پیک نت» نیز برای دمیدن در تنور یخ زدة «انتخابات» جمکران خرسی از آن خود دارد: میرحسین موسوی. بله موسوی و خاتمی هر دو برای عموسام میرقصند؛ در کیهان، در رادیوفردا، و ... و خصوصاً در «پیک نت»:
«[...] موسوی: من آمده بودم تا تکلیف میلیاردها تومان گمشده را روشن کنم [...] بیتالمال و این کشور مال مردم است [...] ما از عوامفریبی خسته شدهایم[...]»
اتفاقاً ما هم از عوامفریبی خسته شدهایم، پس بهتر است شما اعضای محفل کودتا سکوت اختیار کنید که شارلاتانیسم را از حد گذراندهاید! مبارزات میرحسین با فساد مالی حکایت برهان الدین ربانی و «کبوتر صلح» است! اما مژده به اهالی مرز پرگهر که این میرحسین با آن میرحسین زمین تا آسمان تفاوت دارد! آن میرحسین خواهان بازگشت به دوران نکبتبار امام روشن ضمیرش بود، اما میرحسینی که «پیک نت»، مورخ 13 مهرماه سالجاری به رقص آورده از زبان تل موهوم «مردم» میخواهد به دوران عزت و عظمت «ایران با پیشرفت» بازگردد! در هر حال «بازگشت به گذشته» پایه و اساس مطالبات اربابان میرحسین موسوی است:
«[...] ملت ما به تنگ آمدهاند از اینکه [...] افرادی [...] ایرانیت و احساسات ملی ما را تحقیر میکنند. مردم ما میخواهند به عزت و عظمت خود و ایران با پیشرفت برگردند [...]»
«ایران باپیشرفت» که باید از اختراعات نوین بیانیه نویس مفلوک ساواک باشد، در واقع همان افغانستانی است که «ژنرال جاکوبسون» ترسیم کردهاند: تلویزیون، موبایل و بهترین تجهیزات برای نیروهای امنیتی. موسوی که در زندان است و هر روز «سخت» شکنجه میشود، در ادامه میافزاید، ما آمدهایم کشور خود را از دست کسانی که «مردم» را ساده انگاشته و هالة نور در اطراف خود میبینند نجات دهیم.
اشکال ساواک جمکران این است که ماجرا به هالة نور مهرورزی محدود نمیشود، چرا که تیمسار ممدلی جعفری، حاخعلی را خورشید تابان رویت کرده و به ایشان ابراز عشق فرمودهاند. خلاصه بگوئیم، این «هالة نور» از سر عمله اکرة حکومت اسلامی یک میلیمتر هم دور نمیشود، روی سر همهشان هست! سایت ایسنا، مورخ 15 مهرماه سالجاری «مجیزیات» سردار ممدلی جعفری را به این شرح منعکس کرده:
«خداي بزرگ را شاکريم که در عصر غيبت [...] حضرت بقيةالله الاعظم [...] از نعمت [...] نيابت امام معصوم [...] و ولايت فقيه در ساحت فقيهي عادل [...] و رهبري بصير، هوشمند و جامع شرايط علمي و عملي چون امام راحل [...] و خلف صالح و شايستهاش حضرتعالي ـ که به حق خورشيد پرفروغ اسلام ناب محمدي [...] و هدايت بخش نهضت بيداري اسلامي در تاريخ معاصر به شمار ميرويد ـ بهرهمندمان ساخت و در عصر جاهليت مدرن در صراط مستقيم الهي قرارمان داد [...]»
«صرات مستقیم» را دو دستی بچسبید که «سردار» در آن قرار گرفتهاند! بله، تیمسار پس از رویت خورشید پرفروغ در وجود اراذل و اوباش افتادند توی «صراط مستقیم» الهی و اینگونه بود که از جاهلیت «مدرن» خوب فاصله گرفتند. حضورشان بگوئیم، از قضای روزگار حکومت اسلامی همان جاهلیت مدرن است. جاهلیتی که وجود انسان را برنمیتابد؛ جاهلیتی که بندهپرور است و به مدرن ترین ابزار بردهفروشی مجهز شده. مدرنیسمی است که وظیفة اصلیاش در کشور ایران سفلهپروری، گسترش فساد اداری، زورگوئی و زورپرستی و ترویج حقارت و ذلت است:
«اينک با قلبي آکنده از عشق جاودانه [...] به نمايندگي از رزمندگان [...] دفاع مقدس [...] که در فضايي سرشار از نشاط معنوي و شوق آسماني، آرزوي ديرين خود را محقق يافتند [...] و از الطاف کريمانة آن رهبر فرزانه بهرهمند شدند، صميمانه سپاسگزاري مينمايم [...] با اشتياق فراوان براي ديدارهاي مجدد، سلامتي و دوام عمر پربرکت حضرتعالي و استمرار حرکت در سايهسار رهبريهاي خردمندانه و حکيمانهتان دعاي هميشگي و آرزوي دائمي ما از درگاه پروردگار متعال است.»
این است ماهیت فرماندة کل سپاه؛ ابراز چاکری و بندگی در برابر پدیدة انسان ستیزی به نام «رهبر!» رفتار و کردار رهبرکذا هیچ اهمیتی ندارد، میتواند جنایتکاری باشد همچون خامنهای یا خمینی. در هر حال، فرماندة کل سپاه میباید به مداحی «رهبر» بنشیند و ضمن ابراز عشق به ایشان، برای دوام و بقای بساط توحش دعا کند. حال این پرسش مطرح میشود که کدام ابلهی چنین موجود حقیر و مفلوکی را به «فرماندهی» میپذیرد؟ نیازی به پاسخ نیست! در شرایطی که مدعیان «چپگرائی» مدافع آخوند و اسلام شدهاند، پاسداران حکومت اسلامی جای خود دارند. حال که به چپنمایان رسیدیم جا دارد سری بزنیم به ماستمالی و رمالی استاد کاتوزیان در زمینة «تاریخ.» ایشان در رادیوفردا حزب توده را در «آینة» طویلة مککارتی دیده و این تصویر مخدوش را به دقت مورد «بررسی» قرار دادهاند. افسوس و صد افسوس که پروفسور کاتوزیان در بررسی عمیقشان عبارت علمی و مستدل «بر ما واضح و مبرهن است» را از قلم انداخته و ماستمالیشان ناقص شده! پس بهتر است برویم به سراغ رمالی در «بیبیسی.»
سایت بیبیسی با استاد شطرنج، کاسپاروف مصاحبه کرده و ایشان ناخشنودی عمیق خود را از شرایط روسیه ابراز داشتهاند. گویا در دوران «یلتسین» روشنضمیر که «کودورکووسکیها» و «برهزووسکیها» به تاراج مشغول بودند، اوضاع روسیه خیلی خوب بود که صدای اعتراض امثال کاسپاروف به گوش کسی نمیرسید! البته «رادیوفردا» هم برای تحلیل شرایط روسیه با دو گروه «راک» مصاحبه کرده و ... خلاصه هرکسی خرس خود را به رقص آورده. و اما امروز، یعنی هفتم اکتبر 2011 را به خاطر بسپاریم! امروز با خرس اصلی آشنا شدیم!
امروز باراک اوباما به «معترضین» ینگهدنیا پیوست و معلوم شد، کارگردان نمایش «اعتراضات خیابانی» همچون صحنهسازیهای دهة شصت بر علیه جنگ ویتنام سردمداران حزب دمکراتاند! نتیجة نمایشات آن دوره معافیت فرزندان فرادستان از حضور در جبهة جنگ بود! نتیجة «مبارزات» امثال چامسکی و ... بر علیه جنگ ویتنام و این «معافیت» خداپسندانه، هیچ نبود جز قرار دادن فرزندان فرودستان در برابر لولة توپ دولتهای جنگفروش. ببینیم امروز حزب دمکرات برای «تودههای» آمریکا یا بهتر بگوئیم برای رقصاندن خرساش چه تدابیر انساندوستانهای اندیشیده؟
...