یکشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۹۸

نان و نفت و ناپلئون!



در آستانة روز جهانی زن،   بوق سازمان تبلیغات اسلامی در ایران خاموش شد!   زمانی که به همت موسولینی،   واتیکان در مقام یک «کشور» موجودیت یافت،  در ایران نیز سازمان کذا را برای سرکوب لائیسیته و فروش اسلام سیاسی با افرادی از قماش آخوند طالقانی و‌ مهدی بازرگان علم کردند!   خدمات طالقانی در راه استعمار آنچنان صادقانه بود که پس از کودتای 22 بهمن 1357 نیز در میعاد برگزاری نخستین وقوقیة جماعت به ایشان تریبون دادند تا به بازنشخوار مطالبات ارباب از ملت ایران بنشیند.  این مختصر را گفتیم تا اهمیت تعطیلی وقوقیه‌های جماعت تا حدودی روشن شود،   هر چند حکومت ملایان این تعطیلی را نیز به حساب کروناویروس گذاشته!

هیاهو پیرامون کروناویروس،   علاوه بر تغییرات کلان ستراتژیک،   بیماری گریپ را در نیز در حاشیه قرار داده!  دیگر از آنفلوانزای فصلی که همه ساله،  به عنوان نمونه،  فقط در کشور فرانسه بین 10 تا 12 هزار قربانی می‌گیرد  ـ  لوموند،‌  مورخ 19 آوریل 2018  ـ  هیچ صحبتی  به میان نمی‌آید!
                     
هیاهو پیرامون «کرونا ویروس» که با وعظ و خطابة بیل گیتس و پامنبری‌هایش ـ  رئیس سازمان بهداشت جهانی و دبیرکل سازمان ملل ـ  و همچنین نمایش سخاوتمندی و مظلوم‌نمائی مائوئیست‌ها گسترش می‌یابد،   ‌یک دور باطل از «ارعاب و گسترش ابهام» ایجاد کرده که با دامن زدن به رفتار گله‌ای  ـ  خشونت و توحش جمع ـ  زمینة مناسبی برای سرکوب و کاسبی از وحشت مردم فراهم ‌آورده است.

ابزار تشخیص این بیماری هنوز در دست نیست،   ولی کاسبان کرونا به فروش و صادرات «کیت تشخیص‌ کروناویروس» مشغولند!   همچنین با وجود اینکه امکان درمان این بیماری وجود ندارد،  بازار فروش داروهای گیاهی و صنعتی و کشکی جهت «درمان کرونا ویروس » رونق فراوان یافته!   و همانطورکه می‌دانیم،   برای تولید واکسن جهت پیشگیری از شیوع این بیماری،  آتلانتیست‌ها و مائوئیست‌‌ها ـ تولیدکنندگان کروناویروس ـ  یک «شرکت سهامی ابراهیمی» هم با بیش از 50 میلیارد دلار سرمایه به راه انداخته‌اند و به گله‌های وحشت‌زده توصیه می‌کنند،   «دست‌های‌تان را بشوئید؛  دهان‌تان را ببندید؛  در خانه بمانید» و خلاصه «بمیرید تا اسلام زنده بماند!»

و در قفای این پروپاگاند که برای انباشت سرمایه از طریق «ارعاب جمع» به راه انداخته‌اند،   مسائل مهم اقتصادی و سیاسی و استراتژیک یا در حاشیه قرار گرفته،   و یا به سکوت برگزار شده!  اگر این مسائل را به ترتیب تاریخ بررسی ‌کنیم،  ابتدا می‌رسیم به سفر رئیس‌جمهور ایالات متحد به کشور هند!

همانطورکه شاهد بودیم،  کروناویروس با این کشور فاصلة زیادی داشت؛   مقامات هند نه دهان‌بند و دست‌کش داشتند،   نه از دست دادن خودداری می‌کردند!  این دیدار به مذاق بین‌الملل «تروریسم» چندان خوش نیامد؛   گروه‌هائی تحت عنوان «هندو» به مسلمانان «مظلوم» حمله بردند تا سه حکومت «مسجد ـ روسپی‌خانه»،  یا اعضای پیمان سنتو،  یکدل و یکصدا به پرجمعیت‌ترین دمکراسی آسیا پارس کنند!   ابتدا زوزة‌ رجب اردوغان را شنیدیم!   رجب پاشا به نیابت از سوی ارتش آدمخوار ناتو برای مسلمانان هند ابراز نگرانی می‌کرد!  سپس نوبت رسید به وقوق مم‌جواد ظریف و علی‌روضه خوان.   ایندو که چهل سال است نان جنایت و تجاوز سق می‌زنند،   وکیل مدافع تسخیری مسلمانان هند شدند!  در مرحلة‌ نهائی،   شاهد عرعر وزیر امورخارجه فاکستان،  به طرفداری از جمکرانی‌ها و حزب کمونیست چین بودیم. پیش از ادامة مطلب یک مینی‌پرانتز ویژة‌ پاکستان باز می‌کنیم.

حکومت اسلامی پاک‌ها علاوه بر انفجار بمب در مراسم مذهبی مسیحیان اینکشور، ‌ زنان مسیحی را ربوده،  به عنوان بردة جنسی به چینی‌ها می‌فروشد.  و علیرغم انتشار گستردة خبر این «تجارت توحیدی» در رسانه‌های غرب،   واکنش مدعیان دفاع از حقوق بشر از «سکوت» در برابر این جنایت قرون‌وسطائی فراتر نرفته.   ناگفته نماند که در این میانه، ‌ خفقان ملاله یوسف‌زی،  کنیزک «برگزیدة» محفل نوبل از همه چشمگیرتر است!  یادآور شویم اخیراً برای گسترش توحش و حماقت،  ملاله را به «گرتا ویروس»،   پیشوای «طالبان سبز» پیوند زده‌اند تا منافع شرکت سهامی ابراهیمی را برای سدة‌ آینده تضمین کرده باشند!  ولی تجارت توحیدی چین با فاکستان به پاکسازی اقلیت مسیحی و تقویت شبکه‌های روسپی‌خانه‌داری محدود نمی‌شود؛  صدور فناوری موشکی و تجهیز لجنزار پاک‌ها به سلاح هسته‌ای نیز بخشی است از همین تجارت توحیدی!

همانطورکه ابراهیم قواد،  ‌ خود را «برادر همسرش» معرفی کرد تا او را به تن‌فروشی در بارگاه فرعون وادارد و از این راه گوسفند و بز دریافت نماید و تبدیل شود به برگزیدة‌ یهوه ـ  عامل تخریب جوامع متمدن ـ  حکومت پاکستان نیز بخشی از خاک کشمیر را به چین واگزار کرده تا زمینة تخریب دمکراسی هند را فراهم آورد!   «دشمنی با دمکراسی» وجه مشترک مائوئیست‌ها،  و تمامی سگ‌های هار و وفادار آتلانتیست‌هاست.   به همین دلیل حزب کمونیست چین نیز مانند حاکمیت ایالات متحد و شرکاء،  به حکومت‌های «مسجد ـ روسپی‌خانه»،  از قماش جمکران و فاکستان علاقة مفرط دارد.  بله،  از طریق همین نوع حکومت‌هاست که می‌توان تجاوز و تاراج و جنایت و هرج و مرج را به عنوان «نظم نوین» بر ملت‌ها حاکم کرد.   نیازی نیست که بگوئیم طراحان این بساط،‌  در صدد محو دمکراسی‌های هند و اسرائیل نیز هستند.  ولی از آنجا که شرایط تغییر کرده،‌  آمریکا دیگر نمی‌تواند مانند گذشته  از موش‌دوانی مائوئیست‌ها و فاکستانی‌ها حمایت کند!   از اینرو در پی سفر ترامپ به دهلی‌نو ـ  24 فوریه سالجاری ـ  بوق‌های آتلانتیسم به «لکنت زبان» اوفتادند!

پس از سفر رئیس جمهور ایالات متحد به دهلی نو،  قلع و قمع جیش‌الاسلام در کشمیر هند آغاز شد،  و توقیف یک کشتی چینی حامل خنزرپنزرهای بالیستیک به مقصد پاکستان ـ منبع: سپوتنیک، ‌مورخ 5 مارس 2020 ـ‌  مائوئیست‌ها را به «تقیه» واداشت!   بله،   ابراز نگرانی سه حکومت «مسجد ـ ‌روسپی‌خانه»  ـ  اعضای پیمان سنتو ـ  و اشک تمساح بوق‌های اروپا و آمریکا برای «مسلمانان مظلوم هند» ریشه در همین واقعیت‌های «تلخ» دارد!  البته مصائب فاشیست‌های غرب و خادمان مسلمان‌شان به تضعیف طویلة اسلام در کشور هند محدود نمی‌شود؛   شکست استراتژی دستگاه ترامپ که به تضعیف رئیس‌جمهور فرانسه،  فروپاشی کابینة بوریس جانسون،   و اخراج «ریچارد گرنل»،   سفیر ماجراجوی یانکی‌ها در آلمان منجر شد،   تاکنون در ایالات متحد،  اتحادیة اروپا و مناطق نفوذ استعمار غرب،   به ویژه در اسرائیل و ایران،  پیامد‌های بسیار «ناگواری» برای پایتخت‌های آتلانتیست به همراه آورده.  از اینرو اینان می‌کوشند با جنجال پیرامون «کروناویروس»،  این پیامد‌های ناخوشایند را در شبکة رسانه‌ای به سکوت برگزار کنند.

از ایالات متحد شروع کنیم که در آستانة برگزاری انتخابات ریاست جمهوری،  مبارزات‌  سیاسی‌ نامزدهای‌اش به مضحکه تبدیل شده؛   بازار پوچ‌فروشان نیویورک در سراشیب سقوط قرار گرفته،  و اقتصاد ایالات‌متحد در تعلیق اوفتاده!   کار بجائی رسیده که بانک فدرال به بهانة «حفظ مشاغل»،   نرخ بهره را به یک‌باره کاهش داد تا مثلاً شرکت‌ها با دریافت وام،  از اخراج کارکنان‌شان خودداری کنند.  ولی علیرغم دریافت وام،  اخراج کارمندان ادامه یافت و دست حضرات رو شد؛‌   وام‌های دریافتی به مصرف بورس‌بازی رسید‍ و علیرغم عملیات خیرخواهانة بانک ‌مرکزی در راه «حفظ مشاغل»،  سقوط وال‌ستریت همچنان ادامه یافت.  در نتیجه، اعضای اوپک،  غلامان جان نثار آتلانتیسم بدون ماسک و دست‌کش در وین تجمع کردند!   همانطور که در وبلاگ «ایدئولوژی بیولوژیک» هم اشاره شد،  وقتی پای دفاع از «حق مسلم آنگلوساکسون‌ها» در میان باشد،   شیپورهای بین‌الملل فاشیسم «اپیدمی کروناویروس» را فراموش می‌کنند!   باری،   غلامان جان‌نثار در وین جهت کاهش تولید نفت ـ رفع مشکلات داخلی شرکت‌های نفتی آمریکا ـ  به توافق رسیدند،  هر چند تصمیم‌شان با مخالفت روسیه روبرو شد!                       

حال نگاهی بیاندازیم به هیئت‌حاکمة جرمانی «غربی»،   که در پی اخراج ریچارد گرنل،   «بی‌پدر» شده،   و علاوه بر سوریه،   در تورینگن،  واقع در جرمانی شرقی ‌‌هم نتوانسته فاشیست‌ها را به قدرت برساند!  جریان از اینقرار است که،  در سایة جنجال پیرامون کروناویروس،‌  در تاریخ 4 مارس سالجاری،   انتخابات تورینگن دوباره و «یواشکی» برگزار شد.  اینبار نیز احزاب «دمکرات آزاد و دمکرات مسیحی» که ماه گذشته بر علیه «دی‌لینک» با فاشیست‌ها متحد شده بودند،  با خودداری از رأی دادن به نامزد «دی لینک»،  رسماً به «تروریسم» ابراز ارادت کردند،  ولی حزب سوسیال دمکرات،  با لب‌ولوچة آویزان به ناچار از هم‌آخوری‌هایش فاصله گرفت؛    نامزد «دی لینک» با کسب اکثریت نسبی به ریاست ایالت تورینگن انتخاب شد!   

«جونم براتون بگه»،  امسال در کمال تأسف اهالی بلاد زیگفرید،   هم در عادی‌سازی فاشیسم شکست خوردند،   هم نتوانستند به شیوة رایج،   در میعاد آتش‌زدن رایشستاگ و آغاز روند شیطان‌سازی ـ  شب 28 فوریه 1933 ـ  با پدرمعنوی‌شان تجدید میثاق کرده،   به قول معروف «خودی بنمایانند!»   به همین دلیل داوران فستیوال برلین،   به مصداق «وصف‌العیش، نصف‌العیش» خرس طلائی را به فیلمی اهداء کردند که در عنوان آن واژة «شیطان» وجود داشته باشد.   بله،  شیطان،   پرسوناژ موهومی است که برای سلب مسئولیت از گله وحش ـ  پیروان ادیان ابراهیمی ـ  ساخته و پرداخته شده.   اینان همة جنایات و تجاوزهای‌شان را به حساب این پرسوناژ موهوم می‌گذارند.  حال جرمانی را در خماری «شیطان» رها کنیم،   و برویم به سراغ حکومت شیعی‌ها،   یا همان پل پیروزی استعمار بر ملت ایران!

امسال حکومت ملایان،   به دلیل خفقان بوق‌ یکصدسالة سازمان تبلیغات اسلامی عملاً ساقط شده؛‌  ملایان در سایة کروناویروس پناه گرفته‌اند:

«[...] ‌سخنگوی وزارت بهداشت: اگر اقلیتی توصیه‌ها را اجرا نکنند از ابزار قانونی استفاده خواهد شد.»
 منبع: یورونیوز،  مورخ 8 مارس 2020  

از قضای روزگار 41 سال پیش هم عرعر خمینی و بازرگان و بنی‌صدر و ... بر محور «حق با اکثریت است» استوار شده بود!   بله،   تمامی «ساختارهای» این حکومت پوشالی که با تیز و آروغ سازمان سیا در ایران بر پا شده بود،  به بهانه «کروناویروس» تعطیل است.  حتی وقوقیة جماعت در مساجد نیز به همین بهانه ممنوع شده؛   اسلام سیاسی مرده و جیره‌خواران استعمار مزبوحانه تلاش می‌‌کنند اینبار با کوفتن بر طبل کروناویروس،   ایرانیان را سرکوب کنند! خلاصه آنچه حکومت اسلامی ایران خوانده می‌شود و در واقع جز تداوم کودتای آیرون‌ساید و آشوب‌سازی‌های مصدق هیچ نبوده و نیست،‌   عملاً فروپاشیده،   و این فروپاشی را به حضور روسیه در منطقه و دفاع از «روابط حقوقی» مدیونیم! 

حضوری که به شکست آتلانتیست‌ها برای کودتا در ترکیه،   و به ویژه فروپاشی تئوری جنگ افروزی میان روسیه و ترکیه،  و ناکامی کودتای شیعی‌ها در سوریه منجر شد،‌  و آرزوی یکصدسالة آتلانتیست‌ها ـ  تبدیل ترکیه به میدان نبرد با روسیه ـ  اینچنین بر باد رفت.   جریان از اینقرار بود که طی ماه ژانویه،  تحت رهبری داهیانة ریچارد گرنل که معرف حضورتان است،  نیروهای نظامی ترکیه و روسیه در ادلب مورد تهاجم تروریست‌ها قرار گرفتند!  به استنباط ‌ما شیعی‌ها نیز در سناریوی مذکور به نفع تروریست‌ها به صورت زیرجلکی فعالانه شرکت داشتند،  و به همین دلیل مم‌جواد ظریف را به مسکو راه ندادند،‌  و در تاریخ 5 مارس سالجاری،   فقط مقامات سیاسی و نظامی ترکیه راهی مسکو شدند!  

به همین دلیل یانکی‌ها و رعایای اروپائی‌شان با توافق‌ دو جانبة 5 مارس در مورد «ادلب» مخالفت می‌کنند،    و نوکران شیعی اینان هم به بهانة صلح‌طلبی و برگزاری مذاکرات سه جانبه،  در واقع برای ارباب پامنبری می‌خوانند!   حال آنکه،‌  سوریه با ایران مرز مشترک ندارد؛  دولت سوریه از ایران تقاضای کمک نظامی نکرده،  و مسائل اینکشور به حکومت پوشالی و کودتائی ملایان مربوط نمی‌شود!   ولی لجنزار «شیخ‌وشاه» ول کن نیست!  این محفل که ریشه در باورهای قرن هفتم میلادی دارد،   از آنجا که با روابط حقوقی بیگانه است،  همچنان خود را در جایگاه سنتی «پاسدار منافع غرب» رویت می‌کند؛  جهان را از دریچة ماتحت آنگلوساکسون‌ها «می‌بیند»،  و از درک تحولات منطقه عاجز مانده.    

به عنوان نمونه هشدار وزارت دادگستری فرانسه به واتیکان ـ  مرکز توسعة پدوفیلی ـ که سال گذشته به استعفای کاردینال شهر «لیون» منجر شد،   و مخالفت واتیکان را در پی آورد،  از چشمان شهلای محفل «شیخ‌وشاه» دور مانده!   به همین دلیل روابط دوستانة علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی با «فردریک میتران»،  پدوفیل متجاوز و سرشناس در کمال افتخار همچنان ادامه یافته!  کورذهنی و خشونت‌پرستی محفل‌نشینان «شیخ‌وشاه» آنچنان عمیق و ریشه‌دار است که عقب‌نشینی تماشائی واتیکان از لاپوشانی پدوفیلی کشیش‌ها،‌   و پذیرش اجباری استعفای کاردینال باربارن توسط پاپ، ‌ هیچ تغییری در رفتار اینان ایجاد نخواهد کرد؛   روابط دوستانه‌شان با پدوفیل‌ها و جنایت‌کاران همچنان ادامه خواهد یافت!   دلیل هم اینکه برنامة آنگلو‌ساکسون‌ها برای آیندة ایران،  استخراج یک رأس «ناپلئون شیعی» از فاضلاب فرنچ‌کانکشن است!   از اینرو  جمکرانی‌ها که در اعماق لجنزار قرن هفتم میلادی دست و پا می‌زنند و در هزارة سوم اقتصادشان به فروش نفت،‌   روسپی‌خانه‌داری، قاچاق مواد مخدر،   و واردات محدود ‌شده،   خود را با امپراتوری فرانسه در قرن نوزدهم میلادی به قیاس کشیده‌اند،   و  به قول خودشان «دولت بناپارتی» می‌خواهند!  

مطالبات استعمار اینبار نیز طبق معمول بر زبان شیعی‌ها جاری شده،   و به همین منظور زیدآبادی را برگزیده‌اند.   یورونیوز از این نابغة بزرگ،  هوادار میرحسین موسوی می‌پرسد،‌  «در غیاب قاسم سلیمانی، چه کسی می‌تواند دولت بناپارتی تشکیل دهد؟»   زیدآبادی که همزمان در نقش ژوزفین و رضاپهلوی ظاهر شده از جایگاه ژوزفین شیعی پاسخ می‌دهد:

«مرحوم سلیمانی به نظرم بناپارت نبود [...]  بناپارتیسمی که مد نظر من است،  ماهیت سکولار دارد [...]»
منبع:  یورونیوز،  ‌مورخ اول مارس 2020 

بله، کجا نشسته‌اید!  ژوزفین شیعی «بناپارتیسم سکولار» می‌طلبد!  ولی بناپارتیسم چیست؟‌ یک جریان «سیاسی ـ نظامی» متعلق به قرن نوزدهم در جامعة فرانسه!   تنها جامعة‌ صنعتی اروپا که بر علیه نظم فئودال انقلاب کرد،   و دین و دربار را از صحنة سیاست بیرون انداخت.   زیدآبادی کجاست؟  ذهن این فرد در قرن هفتم میلادی،  در ناکجاآباد صحرای عربستان گیر کرده،  پیکرش نیز در کشور استعمار زدة ایران اوفتاده.   کشوری که نه تولید صنعتی و علمی و هنری دارد،  ‌ نه کشاورزی و نه حتی قانون!   کشوری که تحت نظارت لندن و با احکام تحجر مشتی آخوند اداره می‌شود. 
         
می‌دانیم که شیعی‌جماعت با پدوفیلی، حرمسراداری،  برده فروشی و روابط جنسی با غلام و کنیز و جنایت و تجاوز هیچ مشکلی ندارد.  خلاصه بگوئیم،  اینان همچون میشل فوکو،  رهبر معنوی‌شان،  به مفهوم واقعی کلمه «پسامدرن» تشریف دارند!   و اگر با میشل فوکو و بنی‌صدر و آورام یزدی و پیاده ‌نظام شیعی آتلانتیسم،  به روح‌الله خمینی و فمینیسم اسلامی رسیده‌اند،  در ایستگاه بعدی دست در دست فردریک میتران و شهبانوی هنرپرور و پیاده‌نظام شیعی آتلانتیسم به ناپلئون «شیعی» و فمینیسم سکولار (اوانژلیک)  ـ  از ابداعات حاجیه شکوه میرزادگی ـ  خواهند رسید!   در چنین شرایطی،   بی‌خیال حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی و خصوصاً آزادی زن ایرانی.   کار از «عرعر فمینیست‌های سکولار» در دانشگاه،  و زوزه در خیابان‌ها فراتر نخواهد رفت!

به مناسبت هشت مارس،  روز جهانی زن!