شنبه، مهر ۲۵، ۱۳۹۴

هیتلر در تهران!




پس از اهداء نوبل صلح به گلة «اسلام مشترک» تونس ـ که واکنشی بود به شلیک موشک‌های روسیه از ناوگان خزر  ـ تحولاتی هم در اجرای مراسم وقوقیة جمکران پیش آمد.   در این راستا،   مراسم وقوقیه توسط اوباما، ‌ اولاند و جنتی یا گروه «اوبالانج» اجرا می‌شود،   حال آنکه پیش‌وقوقیه لجنزار مطلق گرایان «آمریکائی ـ ‌جمکرانی» است،   و بر اساس بیانیة وزارت امور خارجه آمریکا،  توسط کنیزالاسلام افخم به اجرا در آمده.   روند این است که وزارت امور خارجه یانکی‌ها با صدور یک بیانیه مضحک که در آن آزادی ادیان  ـ  تعلقات و تعصبات و زن‌ستیزی و دیگر وحشیگری‌های قرون‌وسطائی ـ   بجای «آزادی بیان» مورد ستایش و تقدیر قرار می‌گیرد،   علوفة کافی جهت تغذیة کنیزالاسلام افخم در راه تبلیغ اسلام فراهم می‌آورد.   سپس افخم بالای منبر می‌جهد و با توسل به دروغ،   واقعیات کشور،   ‌یعنی سرکوب اقلیت‌های ایران را مورد انکار قرار داده،   در جایگاه وکیل مدافع مسلمانان و سیاهپوستان آمریکا می‌نشیند؛   اسلام می‌فروشد و از ترهاتی که در جمکران «قانون اساسی» خوانده ‌شده،   دفاع جانانه به عمل می‌آورد:

«[...] اقلیت‌های دینی [...] درقانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شده‌اند و در انجام مراسم دینی خود آزادند [...] سایر اقلیت‌ها نیز که در قانون شناسائی نشده‌اند از کلیه حقوق شهروندی مانند سایرین برخوردار می‌باشند [...]»
منبع: ‌ ایسنا،  مورخ 15 اکتبر2015،‌کدخبر: 94072315360  

 بله،   به این ترتیب وزارت امورخارجه گاوچران‌ها زمینة ‌مناسب جهت اسلام‌فروشی عقب‌افتاده‌های ذهنی از قماش افخم را در ایران فراهم می‌آورد.  فراموش نکنیم که افخم از انواع «پیشرفتة» شیرین عبادی است.   به عبارت دیگر،   در حماقت و جفنگ‌بافی از حاجیه عبادی گوی سبقت ربوده.   افخم،  هم با مفهوم «شهروند» بیگانه است و هم با جایگاه «قانون اساسی!»   در نتیجه ادعا می‌کند،   در ایران اقلیت‌هائی وجود دارند که در قانون اساسی به رسمیت شناخته نشده‌اند،  و با این وجود از کلیه حقوق شهروندی برخوردارند!   باید این مهم را در نظر آوریم که حقوق شهروندی در ذهن علیل امثال افخم از «آزادی ادیان» یعنی از زن‌ستیزی،  آخوندپرستی،   سرکوب آزادی بیان و اجرای مراسم روضه و زوزه و ابراز بندگی در بارگاه «الهی» فراتر نمی‌رود.   و این نوع «حقوق شهروندی»،  یا به عبارت ساده‌تر «حق سرکوب انسان» و جلوگیری از برقراری نظم لائیک،‌  مورد حمایت آمریکا و اروپاست.  زوزة آتلانتیست‌ها بر علیه «بشار اسد دیکتاتور» در واقع برای دفاع از همین «حقوق بشرنسبی» به آسمان برخاسته.   چرا که این قماش «حقوق‌بشر» نیست‌درجهان با اصل و اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر،   یعنی آزادی بیان انسان،  خارج از عرصة توحش «تعلقات و تعصبات» در تضاد آشکار قرار می‌گیرد.   

خلاصه بگوئیم،   یانکی‌ها و رعایای بروکسل‌ستانی و نوکران جمکرانی‌شان هم‌سو و هم‌صدا با یکدیگر،   به نفی انسان مشغول‌اند؛   همه با هم از «انسان نسبی» حمایت می‌کنند.   و از قضای روزگار لات‌بازی و وحشیگری پاسداران مرده‌ریگ نازیسم به رهبری «محفل نوبل» به موازات تضعیف آتلانتیسم اوج گرفته،   و اجرای وقوقیه‌های سه صدائی محور «واشنگتن ـ بروکسل‌ستان ـ جمکران» را الزامی کرده!              
     
باری همزمان با برگزاری نشست سران اوراسیا در قزاقستان ـ  سپوتنیک مورخ 16 اکتبر 2015 ـ‌  شاهد همزمانی خطبه‌های نمازجمعه واشنگتن،  بروکسل‌ستان و جمکران بودیم!   باراک اوباما،   فرانسوا اولاند و آخوند جنتی روز جمعه هر سه بالای منبر رفتند،   و یک وقوقیه سه صدائی اجرا کردند.   اولاند و اوباما در روس‌ستیزی هم‌سو و هم‌صدا بودند،   حال آنکه جنتی،   ‌طبق معمول،  روس‌ستیزی را در قالب واژگون نمائی ـ  مخالفت رسانه‌ای با غرب و همزمان ارائة تصویر دلپذیر از آمریکا ـ  به ارزش می‌گذاشت.     

بله،   حکومت اسلامی که ادعای مبارزه با امپریالیسم دارد،  ‌هر روز بیش از پیش خود را به اتحادیه اروپا می‌چسباند،   و هم‌سوئی غرب با آخوندیسم را چشمگیرتر می‌کند.   بهترین نمونة این هم‌سوئی اظهارات روس‌ستیز رهبران اتحادیة اروپا و تأکید مقامات حکومت جمکران بر دروغ شاخدار «طرفداری غرب از حقوق زنان» در ایران است!   به عبارت دیگر، بروکسل‌ستان مستقیماً روسیه را هدف گرفته،   و حکومت زال‌ممد به صورت غیرمستقیم،  ‌یعنی با ارائه تصویر دلپذیر از غرب،   به مسکو پارس می‌کند!   خلاصه از بروکسل‌ستان تا جمکران عملة فاشیسم به ارزش گذاشتن کپل مقدس کدخدا را در دستور کار قرار داده‌اند!   

و از آنجا که اوضاع کدخدا خراب است،‌   شخص کدخدا هم برای جلا دادن به ماتحت مقدس خویش محتاج موشک‌های خیالی پاسداران حکومت زال‌ممد شده.   بله،   در پی شلیک موشک‌های روسیه از دریای خزر که  با روز تولد ولادیمیر پوتین تقارن داشت ـ اهداف این عملیات هنوز مشخص نشده  ـ  بوق‌های نژادپرستان به جمکرانی‌ها موشک‌هائی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای اهداء کردند،   تا یانکی‌ها بتوانند برای نوکران جمکرانی‌شان شاخ‌وشانه کشیده،   همزمان روسیه و ملت ایران را تهدید کنند.   

باراک اوباما به جمکرانی‌ها گفت،   «کار بد می‌کنین؛  پدرتونو درمیاریم.»   سپس کنیزالاسلام فرنگی،‌  سامانتاپاور،  پس از اهداء یک مدرک دکتری به کنیزالاسلام بدون حجاب،  شیرین عبادی،   چنین  فرمودند که اینکارها نقض قطعنامه شورای امنیت است؛‌  تحریم‌تان می‌کنیم و ... و اینجا بود که باراک اوباما برای ایراد خطبة نماز جمعه ـ  همان وقوقیه ـ  پرید بالای منبر!   اوباما از توافق هسته‌ای ایراد گرفت و گفت از طریق جامعة بین‌المللی،   یعنی مجموعة‌ مبهمی که همواره پروپاگاند آتلانتیسم را تأئید می‌کند، آنقدر فشارشان می‌دهیم تا مشکلات‌مان حل شود:

«[...] به رغم توافق هسته‌ای واشنگتن از طریق جامعة‌ بین‌المللی فشار را بر ایران ادامه خواهد داد [...] این توافق مشکلات ما را حل نمی‌کند [...]»
منبع:  رادیوفردا،  مورخ ‌17 اکتبر 2015                

و از آنجا که فاشیست جماعت همواره خود را در ابهام قرار می‌دهد،   اوباما نگفت مشکلات کذا چیست!   ولی مسلم است که توافق حقوقی بر مشکلات یانکی‌ها و نوکران اسلام‌گرای‌شان می‌افزاید؛   روند حقوقی تروریسم و حامیان تروریسم را در بن‌بست قرار می‌دهد و منزوی می‌کند. و اوباما با تروریسم مشکلی ندارد؛   با روند حقوقی مشکل دارد!   روند حقوقی به معنای مرگ تروریسم است،  حل اختلافات و مشکلات از طریق مذاکرات حقوقی،  یعنی شکستن شیشه عمر دیو!   آنهم دیو دوسری که یک سرش در ایران اوفتاده،  و سر دیگرش در غرب!   باری در تداوم وقوقیه یانکی‌ها،   بروکسل‌ستانی‌ها هم پای به میدان گذاردند و رئیس‌جمهور فرانسه را بالای منبر فرستادند تا مطالبات لندن و واشنگتن را طوطی‌وار تکرار کند.   

فرانسوا اولاند هم تقاضای رسمی دولت سوریه از مسکو را در پرانتز گذاشت،  تا چندین و چند دروغ شاخدار را به مخاطب حقنه فرماید.   نخست اینکه عملیات نظامی مسکو در سوریه با عملیات غیرقانونی «ائتلاف به رهبری یانکی‌ها»،  هیچ تفاوتی ندارد!   دیگر آنکه روسیه برای نجات شخص بشار اسد دست به این عملیات زده،‌  نه برای حفظ ساختار قانونی دولت.   و از همه مهم‌تر اینکه تهاجم مزدوران بیگانه به ارتش سوریه را می‌باید «جنگ داخلی» تلقی کنیم:

«[...] دخالت نظامی روسیه در جنگ داخلی سوریه به نفع بشار اسد،   ممکن است حکومت این کشور را تقویت کند ولی به نجات شخص بشار اسد منجر نخواهد شد [...]»
منبع:  رادیوفردا،  ‌مورخ 16 اکتبر سالجاری  

وعظ و خطابة اولاند را بررسی نمی‌کنیم چرا که سایت «ولترنت»،   ‌مورخ 12 اکتبر 2015،‌ در مطلبی تحت عنوان «چرا فرانسه خواهان سرنگونی جمهوری عرب سوریه است»،   به بررسی مبسوط مواضع فرانسه پرداخته و دشمنی دولت اینکشور با شخص بشار اسد را تمایل «حاکمیت فرانسه» به تداوم روابط استعماری و برتری‌طلبانه با سوریه تحلیل کرده.   در این مطلب به نقش محفل و شخص والری ژیسکار،  رئیس جمهور سابق فرانسه و حامی اصلی روح‌الله خمینی،   در تداوم روابط استعماری اشاره شده.  جالب اینکه،  با توجه به لطف و مرحمت ویژة ژیسکار به روح‌الله خمینی و اصلاح‌طلبان جمکران،   و همچنین دعوت رسمی فرانسوا اولاند از حسن روحانی،   به صراحت می‌توان دریافت که ماهیت حکومت جمکران نمی‌تواند با دولت کنونی سوریه یک‌سان باشد.   

فرانسه با عربستان و قطر و امارات که به سوریه مزدور می‌فرستند،  ‌روابط گرم و دوستانه دارد و با حکومت جمکران هم میانه‌اش بسیار خوب است؛    به همین دلائل منطقاً حکومت ملایان نمی‌تواند در کنار دولت سوریه قرار گیرد.   در نتیجه،  ادعای سازمان سیا در مورد حمایت جمکران از عملیات نظامی مسکو در سوریه یک دروغ احمق‌فریب بیش نیست!   این دروغ‌پردازی درست عین «نبرد آخوندهای جمکران با آمریکا» است که در هر وقوقیه تکرار و بازتکرار می‌شود.   پس برویم به سراغ وقوقیة ‌جمکرانیان.                
  
همانطور که گفتیم،‌  این هفته،  نماز جمعه یا همان بساط وقوقیه‌سرائی برای صیقل زدن به ماتحت عموسام همزمان در جمکران و بروکسل‌ستان بر پا شد.   و خطبه‌های بروکسل‌ستان را علاوه بر اوباما،  فرانسوا اولاند،   رئیس‌جمهور «سوسیالیست» فرانسه هم ایراد نمود.   و اما وقوقیه جمکران که تداوم وقوقیه بروکسل‌ستان است توسط جکی،  بابای وزیر ارشاد دولت حسن فوتبال روخوانی شد!   البته شیوة‌ وقوقیه‌سرائی جکی با فرانسوا اولاند در ظاهر تفاوت داشت،   هر چند در واقع جکی و اولاند مکمل یکدیگر بودند.   اولاند کدخدا را می‌ستود،   جکی هم برای نورتاباندن به ماتحت ارباب،   نعل وارونه می‌زد و ادعا می‌کرد،  غرب با قصاص و تبعیض جنسیتی و خلاصه با احکام توحش دین مخالف است:

«[...] اگر در برابر [غرب] ایستادگی نکنیم،   فردا روزی می‌گویند باید اسرائیل را به رسمیت بشناسیم، حقوق زن و مرد هم باید مساوی باشد،   باید حکم قصاص را برداریم[...]»
منبع:   فارس،  ‌مورخ 16 اکتبر2015،‌  کدخبر: 13940724000247

برای فروپاشاندن این دروغ‌های شاخدار که طراحان‌اش در لندن و واشنگتن نشسته‌اند و حکومت جمکران هم افتخار سخنگوئی‌شان را دارد،‌   کافی است،  به روابط غرب با حکومت عربستان نیم نگاهی بیاندازیم.   آمریکا و انگلستان هرگز وحشیگری‌های این حکومت را برعلیه زنان محکوم نکرده‌اند؛   هرگز خواهان توقف احکام وحشیانة اسلام در عربستان نشده‌اند.   اگر سازمان تبلیغات اسلامی از زبان آخوند جنتی می‌خواهد از غرب تصویر دلپذیر «طرفدار حقوق زنان» ارائه دهد،  فقط به این دلیل است که شیخ کودتاچی به «شاه کودتاچی» امید بسته!   

آخوندیسم امید دارد که همچون دوران نورانی پهلوی اول در جایگاه «مخالف استبداد» لنگر اندازد!   تاریخ معاصر به ما یادآوری می‌کند که سازمان تبلیغات اسلامی در دوران پهلوی اول جهت تبلیغ اسلام خوب و در واقع حمایت از آلمان نازی،   در تقابل با مسکو تشکیل شده بود،   و این تشکل هنوز هم در مسیر حمایت از فاشیسم گام برمی‌دارد.   هر چند برخلاف دوران پهلوی،   حکومت بلشویک اتحاد شوروی دیگر وجود خارجی ندارد،  فاشیسم در قالب آتلانتیسم و اسلام‌سیاسی همچنان پابرجاست و تقابل‌اش با مسکو همچنان ادامه دارد.   

بله،   شرایط کمی خرتوخر و دشوار شده!   به ویژه پس از سقوط 4 فروند موشک کروز روسیه در خاک ایران که از قضای روزگار مرگ جانگداز 3 یا 4 فروند از سرداران سپاه پاسداران جمکران را نیز در پی آورد.  این شرایط،   نخست وزیر فرانسه را به مصر و عربستان و اردن فرستاد؛   ‌وزیرجنگ عربستان و شیخ امارات را به مسکو کشاند؛   برنامة سفر به ایتالیا برای  حسن فوتبال تنظیم کرد؛  و... و اینک نیز وزیر امورخارجه آلمان به ایران می‌آید تا مانند دوران نورانی پهلوی اول،   محور «تهران ـ  برلن» را احیاءکند!  به همین دلیل است که شاخک اسلامی سازمان سیا همزمان چندین و چند دروغ متضاد ردیف کرده.   از یک‌سو در کمال حماقت تلاش می‌کند غرب را مدافع حقوق زنان ایران معرفی کند؛  و از سوی دیگر حضور غیرقانونی سران سپاه پاسداران در کشور سوریه را «حمایت از دولت لائیک بشار اسد» جلوه ‌دهد،   و نهایت امر ملت ایران را طرفدار حکومت ضدلائیسیتة جمکران و پاسداران جنایتکارش بخواند:

«[...]جنتی با اشاره به تشییع باشکوه و معنادار سردار شهید همدانی اظهار داشت:  اینگونه موارد اوج علاقه ملت ایران را به شهدا و موضع جمهوری اسلامی ایران را به دشمنان نشان می‌دهد [...]»
همان منبع

بله سردار همدانی به زبان الکن آخوندها «شهید» شده؛   ملت ایران هم که در تبلیغات سازمان سیا جز «مرده‌پرستی» کار دیگری ندارد!  در نتیجه،   آخوند جنتی با یک دروغ شاخدار ـ حضور میلیونی ملت ایران در مراسم تشییع جنازه سردار کذا ـ  دروغ شاخدار دیگری می‌سازد و ملت ایران را طرفدار حکومت اسلامی معرفی می‌کند!   و از این مفر برای «دشمنان» شاخ‌وشانه می‌کشد.    می‌دانیم که حکومت محفل «شیخ‌وشاه»، ‌ منافع ملی ندارد؛   ‌دوست و دشمن دارد!  و حکومت جمکران هم به صورت رسانه‌ای دشمن «آمریکا» شده و دوست جون‌جونی و متحد روسیه!    ولی در عرصة واقعیت مسائل با فضای رسانه‌ای بسیار متفاوت است.   در عرصة واقعیت حکومت ملایان برطبل دشمنی با آمریکا می‌کوبد تا منافع غرب را در برابر روسیه حفظ کند.  در عمل،  آخوندجماعت همان سیاستی را که دستگاه آلمان نازی برای حفظ جایگاه برتر آنگلوساکسون‌ها اعمال می‌کرد به مرحلة اجرا گذارده،   و به یاد داریم که رژیم پهلوی اول نیز کشور ایران را به پشت جبهة آلمان نازی در برابر مسکو تبدیل کرده بود.   همین صورتبندی را محافل فاشیست غرب می‌خواهند در ایران بازتولید کنند!  و این است دلیل سفر وزیرامور خارجه آلمان به تهران برای برگزاری اجلاس مقدماتی مونیخ در جمکران!   

اگر حکومت اسلامی «ضدامپریالیست» است با نشست مونیخ چه ارتباطی دارد؟  و اگر ضدیتی با غرب ندارد،   به چه دلیل رهبران‌اش عربدة نبرد با آمریکا سر می‌دهند و آمریکا را «دشمن» حکومت اسلامی و طرفدار حقوق زنان ایران معرفی می‌کنند؟!   اینجاست گره کور تبلیغات ابلهانة سازمان سیا!   حکومتی که سیل بورسیه‌های‌اش به سوی آمریکا و انگلستان روان است؛‌   ذخائرارزی‌اش در بانک‌های غرب انباشته شده؛   و مهم‌ترین شرکای اقتصادی‌اش در حوزة «یورو ـ دلار» نشسته‌اند،   چه نبردی با آمریکا دارد؟   هیچ نبردی با آمریکا در کار نیست.   آخوندها شعار نبرد با آمریکا را به ابزار پوشش وابستگی‌شان به غرب تبدیل کرده‌اند.   ولی پس از گذشت بیش از سه دهه،  ‌ این پوشش دیگر نخ‌نما شده!  

اظهارات امروز اشتاین مایر،  وزیر امور خارجة آلمان در تهران مبنی بر «تجزیة غیرقابل اجتناب سوریه» ـ رادیوزمانه مورخ 17 اکتبر سالجاری ـ  در شرایطی صورت گرفته که جمکرانی‌ها خود را حامیان تمامیت ارضی اینکشور جا زده‌اند!‌  از سوی دیگر،   تأکید وزارت امور خارجه آمریکا بر «آزادی ادیان»،   آنهم همزمان با صدور حکم زندان و شلاق برای شاعر و فیلمساز در ایران به صراحت نشان می‌دهد که سیاست‌های سرکوبگرانة حکومت اسلامی فقط جهت زمینه‌سازی برای ستایش از مواضع آمریکا و نهایت امر میدان دادن به مواضع ضدروسی واشنگتن است.