سر پل مزدوری!
...
«همه باید بدانند موضع جمهوری اسلامی [...] در عدم مذاكره با آمريكا و مقابله با آن براساس آنچه كه امام و رهبري گفته است همواره خواهد بود و اين سياست تغييرناپذير است. برخي ميخواهند عزت و اقتداري كه ايران به دست آورده خدشهدار كنند.»
با ایراد وقوقیة امروز علاوه بر مطالبات اربابان حکومت جمکران در غرب مشخص شد که «پیروان خط امام» به مرحلة نهائی مزدوری برای گاوچرانها گام نهادهاند. اینان چند مرحلة مشخص در کارنامة درخشان سیاسی خود دارند که هدف نهائی آن گسترش حضور نظامی آمریکا در منطقه است: ترور، بمبگذاری در اماکن عمومی، کودتای 22 بهمن، اشغال سفارت آمریکا، سازندگی، اصلاحات، و بالاخره مهرورزی، که با شعار «پاککردن» اسرائیل از نقشة جغرافیا کار خود را آغاز کرد.
حکومت اسلامی در راستای سیاست جنگطلبی اربابان آمریکائی و اسرائیلی خود از طریق توسل به آخوند کدیور و از زبان «منتظری» تلویحاً ادامة برنامة هستهای نظامی را توصیه میکند. البته در پوشش صلحطلبی و مخالفت با جنگ! وقتی میگوئیم دستاربندان جمکران سگهای زنجیری استعماراند، دلیل موجه داریم. نامة کدیور و فتوی حسینعلی منتظری، مورخ 22 مهرماه 1388 شاهدی است بر این مدعا. اکنون که بحران دستساز هستهای فروکش کرده، «پیروان خط امام» کشف کردهاند که اسرائیل «بشریت» را تهدید میکند! پیشتر دولت آمریکا در شیپور تهاجم نظامی میدمید و جمکران را تهدیدی برای بشریت میخواند، اینک دستاربندان جیرهخوارش در داخل و خارج مرزها برای تأمین منافع ارباب و تهدید اسرائیل، به «استفتاء» و «فتوی» متوسل شدهاند.
به عبارت دیگر، پروپاگاند استعماری «ارعاب»، جهت تحمیل شرایط ویژه بر ملت ایران که پیشتر دارودستة اکبر بهرمانی در غرب، به ویژه در «روز آنلاین» به نشخوار آن اشتغال داشتند اکنون به دلیل «شکوفائی» طاعون سبز، به صورت واژگون از زبان آخوند کدیور در خارج و حسینعلی منتظری در داخل مرزها شنیده میشود. چرا که گاوچرانها با توسل به دو دستاربند خودفروخته از ینگهدنیا به جمکران «پل» زدهاند. یک پایة پل کذا آخوند کدیور و پایة دیگر آن حسینعلیمنتظری است. جالب اینکه هر دو موجودیت و موقعیت سیاسی خود را مدیون سه دهه کشتار و سرکوب ملت ایراناند! بنابراین کاملاً طبیعی است که در راه تداوم این شرایط پربرکت، از هیچ پستی و فرومایگی فروگذار نکنند.
آخوند کدیور بر اساس دروغ و شایعات دستساز رسانههای غرب از منتظری پیرامون آنچه در ایران وجود ندارد، یعنی سلاح هستهای استفتاء میکند؛ منتظری هم برای دروغهای کدیور در مورد سلاحهای «فرضی» فتوی میصدورد و قطعنامة اخیر شورای امنیت را به زیر سئوال میبرد! این صحنه اگر چه «سوررئالیست» مینماید، اشتباه نکنیم، کاملاً واقعیت دارد. مگر نمایش یک شیشة حاوی پودر سفیدرنگ در دستهای جنایتکار کالینپاول، که زمینه ساز تهاجم نظامی به عراق شد صحنهسازی نبود؟ چرا! شایعة وجود سلاحهای کشتار جمعی در کشور عراق دروغ محض بود، ولی با اتکا بر همین دروغ بیشرمانه، آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک کشور عراق را به ویرانه تبدیل کردند. و اینروزها آخوند کدیور «فرمان» دریافت کرده که از منتظری مفلوک برای «تهاجم نظامی به اسرائیل» فتوی بگیرد. چرا که روسپیهای سیاسی پیرو «منطقعلوی» یعنی «کل حکومت آبمنگلها» بدون جنگ و بحران قادر به ادامة حیات ننگینشان نیستند. اینان نخست یک بحران کاذب در داخل پیرامون «تقلب» به راه انداختند تا بتوانند با تکیه بر آن پیرامون یک بحران کاذب دیگر، برای حضور نظامی آمریکا در کشورمان زمینه سازی کنند. بحران اول را میرحسین موسوی و احمدینژاد دامن میزنند، بحران دوم را هم حسینعلی منتظری و آخوند کدیور. حلقة رابط میان ایندو گروه مزدور هم محمد خاتمی است.
زوج «کدیورـ منتظری»، برای گرم نگاهداشتن بازار جنگ در منطقه و گسترش آن به ایران به «منطق علوی»، یعنی نوکری برای گاوچرانها از طریق ارعاب ملت ایران و شاخ و شانه کشیدن «نمایشی» برای اسرائیل مشغول شده. این تحرکات خائنانه در شرایطی صورت میگیرد که ارتش ناتو در آستانة عقبنشینی از منطقه و بازنگری در سیاستهای «جنگ سرد» قرار گرفته. تنها راه جبران این شکست «بازتولید» سناریوی تهاجم نظامی به عراق در مورد اسرائیل است که تمام منطقه را به کام جنگ فرو میافکند. و کارفرمایان باهوش حکومت جمکران برای تحقق این جنگ تمام عیار خودفروختهتر از آخوند منتظری و پیروان خط امام نخواهند یافت.
کارفرمایان پیروان خط توحش امام در ینگه دنیا زرنگ و بلا شدهاند! اینان میخواهند شکست سیاستشان برای تجهیز گورکنها به سلاح اتمی را به ابزار «توجیه» تهاجم نظامی گورکنها به اسرائیل، جهت اشغال نظامی ایران تبدیل کنند و به این ترتیب «پیروزی» خط امام را در سواحل خزر جشن بگیرند، البته دست در دست خاتمی، میرحسین موسوی و فقیه عالیقدر! برای تحقق این سناریوی پر خیر و برکت آخوند کدیور که هنگام احداث مرکز اتمی نظنز در دوران محمد خاتمی خفقان مرگ گرفته بود، در مورد سلاح هستهای، از حسینعلی منتظری استفتاء کرده و منتظری منفور هم با تکیه بر دروغهای بیشرمانة کدیور فتوی میدهد که، همة کشورها باید خلع سلاح هستهای شوند. البته روی سخن گورکنها با روسیه است! اینان با تهدید اسرائیل و حفظ بحران هستهای از ارباب برای دخالت نظامی در ایران دعوت به عمل میآورند. این است «خط امام»: زمینه سازی برای گسترش حضور نظامی آمریکا در منطقه. روز گذشته حسینعلی منتظری خائن، با صدور «فتوی» همین سیاست را مورد تأئید قرار داد. البته فتوی منتظری، در واقع اعتراض رسمی به قطعنامة اخیر شورای امنیت است که از همة کشورهائی که پیمان منع گسترش سلاح هستهای را امضاء نکردهاند خواستار پیوستن به «ان. پی. تی» شده.
باری آخوند کدیور یک «ایمیل» سراپا تعارف و تملق و دروغ برای منتظری ارسال کرده که «منافع ملی» حفظ شود. البته کدیور نمیگوید برای منافع ملی کدام کشور نگران شده، که همچون محمد مصدق و آخوند کاشانی خیانتکار به یاد منافع ملی ایران افتاده. مزدوران استعمار همواره با شعار عوامفریب «حفظ منافع ملی» به این منافع خیانت کردهاند. بعد هم به «آزادی» و «استقلال» چنگ زدند تا منافع غرب را در کمال آزادی و استقلال تأمین کنند. خلاصه شیوة کار نوکران استعمار شناخته شده است: واژگون نمائی و پوچپردازی. آخوند کدیور هم از این روند مستثنی نیست. وی ادعا کرده «استقلال» کشور در خطر است.
میدانیم که استقلال کذا در واقع استقلال آبمنگلها در راه خدمت به آمریکا و شرکاء است، در غیراینصورت حکومتی که ذخائر ارزیاش در بانکهای غرب انباشته شده، فقط روی کاغذ «استقلال» دارد. گویا کدیور این نکتة پیشپاافتاده را فراموش کرده که ضمن مزخرفبافیهای رایج ادعا میکند، در ایران «آزادی» هم وجود داشته! البته هدف از چرندبافیهای کدیور این است که بر طبل جنگ با اسرائیل بکوبد چون اهرم پیشبرد سیاست آمریکا در منطقه «نبرد» دروغین امام سیزدهم با اربابان در اسرائیل و آمریکا بود، و امروز این اهرم جادوئی دیگر زنگ زده! در نتیجه تکیهگاه پیروان خط امام، یعنی همان نوکران «مستقل» و «ضدامپریالیست» آمریکا متزلزل شده. روشنتر بگوئیم، آب در لانة مورچگان افتاده و پریشانگوئی میکنند.
کدیور با تکیه بر منطق بلاهت و با توسل به مغلطه میگوید، حکومتی که به شهروندان خود دروغ میگوید در مناسبات بینالمللی قابل اعتماد نیست. البته در اینکه آخوند جماعت ابله و بیشعور و شیاد است تردید نداریم، به دلیل همین بلاهت است که آخوندجماعت مخاطب را نیز ابله میانگارد. کدیور پیش از طرح چنین پرسشهای ابلهانهای بهتر است بداند که در یک تئوکراسی اصولاً «شهروند» وجود خارجی ندارد! سپس نگاهی به اوضاع در ینگه دنیا و اروپای غربی بیاندازد تا ببیند آنها که جهت توجیه تهاجم نظامی به افغانستان و عراق نه تنها به دروغ که به جنایت نیز متوسل شدند در جمکران حکومت نمیکنند. البته ما انتظار نداریم امثال کدیور جنایات ارباب را ببینند، چرا که سگهای هار استعمار هرگز ولینعمت خود را تخطئه نخواهند کرد. به همین دلیل است که «پیروان خط امام» و «اسلام ناب» همچون آخوند کدیور اکثراً در ینگهدنیا اقامت دارند!
باری کدیور در تاریخ 6 مهرماه 1388 برای منتظری نامه نوشته و در آن بیشرمانه ادعا کرده که پیش از احمدینژاد نظامیان هرگز در سیاست دخالت نکردهاند، و اینکه قوانین حکومت جمکران آزادی و حقوق شهروندی را به رسمیت میشناسد و اکثر شهروندان طرفدار میرحسینموسویاند و مهملاتی از این دست. ولی «پیام» اصلی نامة کدیور این است که اسرائیل «تهدید بالفعل» برای بشریت محسوب میشود، و باید سلاحهای کشتار جمعی خود را نابود کند. در واقع آخوند کدیور میگوید، بحران هستهای باید همچنان ادامه یابد تا ما بمبمان را ازدستهای ارباب دریافت کنیم و اسرائیل این «خطر بالفعل» را با توسل به سلاح هستهای نابود کنیم، همانطور که آمریکا برای جلوگیری از تداوم جنگ در ژاپن به سلاح هستهای متوسل شد. البته این داستان در ذهن علیل کدیور ساخته شده، چرا که بمباران هیروشیما و ناکازاکی «هشدار» به شوروی سابق بود. بگذریم و بازگردیم به روی دیگر سکة «نبرد با اسرائیل» که در وقوقیة این هفته توسط آخوند جنتی مطرح شده.
جنتی امروز با تأکید بر اینکه «خط امام و ولایت زنده» است، به میرحسینموسوی و دیگر پادوهای استعمار اطمینان میدهد که سرکوب ملت ایران با شعار «نبرد با آمریکا» و «نبرد با اسرائیل» همچنان ادامه خواهد یافت تا این عزیزان نگران نباشند! البته جنتی ادعا میکند که «آن جناح» طرفدار آمریکا و اسرائیل است تا «این جناح» را مخالف آمریکا جلوه دهد، حال آنکه هر دو جناح آبمنگلها افتخار نوکری آمریکا را دارند. آخوند جنتی همچنین ادعا کرده که «آمریکا نگران عدم رعایت حقوق بشر در ایران» است و فرستادة آمریکا در ژنو، یعنی ویلیام برنز، با سعید جلیلی در این مورد گفتگو کرده و سعید جلیلی هم پاسخ دندانشکنی به او داده که سرافکنده شده! این پروپاگاند ابلهانه از یکسو تصویر دلپذیر از ارباب ارائه میدهد و او را به دروغ مدافع حقوقبشر معرفی میکند، و از سوی دیگر «نوکرانش» را در هالهای از ابهت و درایت فرو میبرد. حال آنکه نه آمریکا مدافع حقوق بشر است، و نه نوکراناش جرأت میکنند در برابر ارباب از این بلبلزبانیها کنند. روابط همچنانکه پیشتر هم گفتهایم رابطة کارفرما و کارگر است. کافی است نگاهی به روابط گاوچرانها با متحدان اروپائیشان داشته باشیم!
در ضمن با شناختی که از ویلیام برنز داریم، اطمینان میدهیم که اگر سخنی از «بشر» به زبان آورده حتماً برای به سیخ کشیدن و کباب کردن بشر کذا بوده! به احتمال زیاد مستر برنز احساس گرسنگی میکردند و از آنجا که جلیلی هم مثل خودش آدمخوار است از او پرسیده، تکة دندانگیری یا «غذای باب دندانی» دم دست دارد یا نه؟ جلیلی هم خوراک مفصلی در شهر رمادی برای آنحضرت تهیه کرد به طوریکه روز 13 اکتبر در مسکو رضایت در چشمان شهلای ویلیام برنز موج میزد. ایشان که همیشه سوگوار و غمزده به نظر میرسند و اکثر اوقات همچون عزاداران حسینی سیاهپوش هم تشریف دارند، آنروز لباس خاکستری پوشیده، خندة مفصلی کردند، و با اینکار همه را هم متعجب نمودند، بگذریم. جنتی میگوید فرستادة آمریکا چندبار خواهان گفتگوی خصوصی با جلیلی شد اما جلیلی نپذیرفت و گفت هر چه هست در برابر جمع بگوئید!
میدانیم که گورکنها به دلیل گوسفندیاتشان «جمعگرا» و گلهپرستاند. همچنین میدانیم که خروج از گله برای گوسفند ایجاد ترس و دلهره میکند به ویژه که ویلیام برنز گرگ بدجنسی است و هزاران گوسفند را تاکنون از راه راست منحرف کرده، و خلاصه قصد فریب جلیلی را هم داشته. باری از ویلیام اصرار و از جلیلی انکار تا اینکه ویلیام به زور صندلیاش را به صندلی جلیلی میچسباند و در گوش ایشان نغمة عشق و دلدادگی زمزمه میکند و جلیلی هم با شهامت و جسارت به دفاع از نوامیس اسلام برمیخیزد:
«سه مرتبه نمايندة آمريكا به آقاي جليلي پيام ميدهد كه ميخواهم با شما ملاقات كنم، ایشان هم قبول نميكند [...] پس از پايان جلسه نمايندة آمريكا خود كنار صندلي آقاي جليلي مينشيند.[...] در اين گفتوگو [...] نمایندة آمريكا میگوید راجع به [حقوق بشر] در ایران مسائلی هست. جلیلی هم ميگويد [...] گويا در آمريكا شكنجه وجود داشته [نمایندة آمریکا] سرش را زير مياندازد و ديگر حرف نميزند.»
البته ما نمیدانیم ویلیام برنز چگونه «کنار صندلی جلیلی» نشسته، ولی باید اذعان داشت که خوشبختانه عزت و اقتدار اسلام در ژنو البته در وقوقیة امروز حفظ شد. و امروز هم جهانیان دریافتند در افغانستان نیز عزت و اقتدار اسلام خدشهدار نشده! حمید کرزای باید به دور دوم انتخابات برود و به احتمال زیاد شرشان را کم خواهند کرد و خاتمی تنها میماند. باری آخوند جنتی فرموده، «آرامش باید حفظ شود و مردم کار خودشان را بکنند»، کار «مردم» در حکومت جمکران چیست؟ تظاهرات و عربدهجوئی برای تداوم حکومت نکبت و ادبار اسلامی:
«انقلاب ما در اعماق جان مردم ریشه دارد [...] مساله عقیده و دین است. هر اقدامی كه بخواهد در خلاف مسیر مردم و ولایت باشد محكوم به شكست است [...] آنها بیخود به خود وعده ندهند، خط امام و ولايت زنده است»
ایشان حق دارند، انقلابشان در اعماق جان «مردم»، یعنی همان اوباشالله ساواک ریشه دارد، و خط امام و ولايتشان هم به ویژه در رادیو بیبیسی و رادیوفردا «زنده» است. ولی به آخوند جنتی، «مردم» و پیروان خط امامشان یادآوری میکنیم کشور ایران متعلق به ملت ایران است، نه به «مردم»، نه به «دین» و نه به «ولایت» ساخته و پرداختة سازمان سیا!
همه باید بدانند موضع جمهوری اسلامی [...] در مزدوری برای آمريكا و مقابله با ملت ایران براساس آنچه كه امام و رهبري گفته است همواره خواهد بود و اين سياست تغييرناپذير است. برخي ميخواهند عزت و اقتداري كه غرب به دست آورده خدشهدار كنند. انقلاب ما در اعماق جان آمریکا و شرکاء ریشه دارد [...] مساله عقیده و دین است. هر اقدامی كه بخواهد در خلاف مسیر آمریکا مردم و ولایت باشد محكوم به شكست است [...] آنها بیخود به خود وعده ندهند، خط امام و ولايت در آمریکا همچنان زنده است.
با ایراد وقوقیة امروز علاوه بر مطالبات اربابان حکومت جمکران در غرب مشخص شد که «پیروان خط امام» به مرحلة نهائی مزدوری برای گاوچرانها گام نهادهاند. اینان چند مرحلة مشخص در کارنامة درخشان سیاسی خود دارند که هدف نهائی آن گسترش حضور نظامی آمریکا در منطقه است: ترور، بمبگذاری در اماکن عمومی، کودتای 22 بهمن، اشغال سفارت آمریکا، سازندگی، اصلاحات، و بالاخره مهرورزی، که با شعار «پاککردن» اسرائیل از نقشة جغرافیا کار خود را آغاز کرد.
حکومت اسلامی در راستای سیاست جنگطلبی اربابان آمریکائی و اسرائیلی خود از طریق توسل به آخوند کدیور و از زبان «منتظری» تلویحاً ادامة برنامة هستهای نظامی را توصیه میکند. البته در پوشش صلحطلبی و مخالفت با جنگ! وقتی میگوئیم دستاربندان جمکران سگهای زنجیری استعماراند، دلیل موجه داریم. نامة کدیور و فتوی حسینعلی منتظری، مورخ 22 مهرماه 1388 شاهدی است بر این مدعا. اکنون که بحران دستساز هستهای فروکش کرده، «پیروان خط امام» کشف کردهاند که اسرائیل «بشریت» را تهدید میکند! پیشتر دولت آمریکا در شیپور تهاجم نظامی میدمید و جمکران را تهدیدی برای بشریت میخواند، اینک دستاربندان جیرهخوارش در داخل و خارج مرزها برای تأمین منافع ارباب و تهدید اسرائیل، به «استفتاء» و «فتوی» متوسل شدهاند.
به عبارت دیگر، پروپاگاند استعماری «ارعاب»، جهت تحمیل شرایط ویژه بر ملت ایران که پیشتر دارودستة اکبر بهرمانی در غرب، به ویژه در «روز آنلاین» به نشخوار آن اشتغال داشتند اکنون به دلیل «شکوفائی» طاعون سبز، به صورت واژگون از زبان آخوند کدیور در خارج و حسینعلی منتظری در داخل مرزها شنیده میشود. چرا که گاوچرانها با توسل به دو دستاربند خودفروخته از ینگهدنیا به جمکران «پل» زدهاند. یک پایة پل کذا آخوند کدیور و پایة دیگر آن حسینعلیمنتظری است. جالب اینکه هر دو موجودیت و موقعیت سیاسی خود را مدیون سه دهه کشتار و سرکوب ملت ایراناند! بنابراین کاملاً طبیعی است که در راه تداوم این شرایط پربرکت، از هیچ پستی و فرومایگی فروگذار نکنند.
آخوند کدیور بر اساس دروغ و شایعات دستساز رسانههای غرب از منتظری پیرامون آنچه در ایران وجود ندارد، یعنی سلاح هستهای استفتاء میکند؛ منتظری هم برای دروغهای کدیور در مورد سلاحهای «فرضی» فتوی میصدورد و قطعنامة اخیر شورای امنیت را به زیر سئوال میبرد! این صحنه اگر چه «سوررئالیست» مینماید، اشتباه نکنیم، کاملاً واقعیت دارد. مگر نمایش یک شیشة حاوی پودر سفیدرنگ در دستهای جنایتکار کالینپاول، که زمینه ساز تهاجم نظامی به عراق شد صحنهسازی نبود؟ چرا! شایعة وجود سلاحهای کشتار جمعی در کشور عراق دروغ محض بود، ولی با اتکا بر همین دروغ بیشرمانه، آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک کشور عراق را به ویرانه تبدیل کردند. و اینروزها آخوند کدیور «فرمان» دریافت کرده که از منتظری مفلوک برای «تهاجم نظامی به اسرائیل» فتوی بگیرد. چرا که روسپیهای سیاسی پیرو «منطقعلوی» یعنی «کل حکومت آبمنگلها» بدون جنگ و بحران قادر به ادامة حیات ننگینشان نیستند. اینان نخست یک بحران کاذب در داخل پیرامون «تقلب» به راه انداختند تا بتوانند با تکیه بر آن پیرامون یک بحران کاذب دیگر، برای حضور نظامی آمریکا در کشورمان زمینه سازی کنند. بحران اول را میرحسین موسوی و احمدینژاد دامن میزنند، بحران دوم را هم حسینعلی منتظری و آخوند کدیور. حلقة رابط میان ایندو گروه مزدور هم محمد خاتمی است.
زوج «کدیورـ منتظری»، برای گرم نگاهداشتن بازار جنگ در منطقه و گسترش آن به ایران به «منطق علوی»، یعنی نوکری برای گاوچرانها از طریق ارعاب ملت ایران و شاخ و شانه کشیدن «نمایشی» برای اسرائیل مشغول شده. این تحرکات خائنانه در شرایطی صورت میگیرد که ارتش ناتو در آستانة عقبنشینی از منطقه و بازنگری در سیاستهای «جنگ سرد» قرار گرفته. تنها راه جبران این شکست «بازتولید» سناریوی تهاجم نظامی به عراق در مورد اسرائیل است که تمام منطقه را به کام جنگ فرو میافکند. و کارفرمایان باهوش حکومت جمکران برای تحقق این جنگ تمام عیار خودفروختهتر از آخوند منتظری و پیروان خط امام نخواهند یافت.
کارفرمایان پیروان خط توحش امام در ینگه دنیا زرنگ و بلا شدهاند! اینان میخواهند شکست سیاستشان برای تجهیز گورکنها به سلاح اتمی را به ابزار «توجیه» تهاجم نظامی گورکنها به اسرائیل، جهت اشغال نظامی ایران تبدیل کنند و به این ترتیب «پیروزی» خط امام را در سواحل خزر جشن بگیرند، البته دست در دست خاتمی، میرحسین موسوی و فقیه عالیقدر! برای تحقق این سناریوی پر خیر و برکت آخوند کدیور که هنگام احداث مرکز اتمی نظنز در دوران محمد خاتمی خفقان مرگ گرفته بود، در مورد سلاح هستهای، از حسینعلی منتظری استفتاء کرده و منتظری منفور هم با تکیه بر دروغهای بیشرمانة کدیور فتوی میدهد که، همة کشورها باید خلع سلاح هستهای شوند. البته روی سخن گورکنها با روسیه است! اینان با تهدید اسرائیل و حفظ بحران هستهای از ارباب برای دخالت نظامی در ایران دعوت به عمل میآورند. این است «خط امام»: زمینه سازی برای گسترش حضور نظامی آمریکا در منطقه. روز گذشته حسینعلی منتظری خائن، با صدور «فتوی» همین سیاست را مورد تأئید قرار داد. البته فتوی منتظری، در واقع اعتراض رسمی به قطعنامة اخیر شورای امنیت است که از همة کشورهائی که پیمان منع گسترش سلاح هستهای را امضاء نکردهاند خواستار پیوستن به «ان. پی. تی» شده.
باری آخوند کدیور یک «ایمیل» سراپا تعارف و تملق و دروغ برای منتظری ارسال کرده که «منافع ملی» حفظ شود. البته کدیور نمیگوید برای منافع ملی کدام کشور نگران شده، که همچون محمد مصدق و آخوند کاشانی خیانتکار به یاد منافع ملی ایران افتاده. مزدوران استعمار همواره با شعار عوامفریب «حفظ منافع ملی» به این منافع خیانت کردهاند. بعد هم به «آزادی» و «استقلال» چنگ زدند تا منافع غرب را در کمال آزادی و استقلال تأمین کنند. خلاصه شیوة کار نوکران استعمار شناخته شده است: واژگون نمائی و پوچپردازی. آخوند کدیور هم از این روند مستثنی نیست. وی ادعا کرده «استقلال» کشور در خطر است.
میدانیم که استقلال کذا در واقع استقلال آبمنگلها در راه خدمت به آمریکا و شرکاء است، در غیراینصورت حکومتی که ذخائر ارزیاش در بانکهای غرب انباشته شده، فقط روی کاغذ «استقلال» دارد. گویا کدیور این نکتة پیشپاافتاده را فراموش کرده که ضمن مزخرفبافیهای رایج ادعا میکند، در ایران «آزادی» هم وجود داشته! البته هدف از چرندبافیهای کدیور این است که بر طبل جنگ با اسرائیل بکوبد چون اهرم پیشبرد سیاست آمریکا در منطقه «نبرد» دروغین امام سیزدهم با اربابان در اسرائیل و آمریکا بود، و امروز این اهرم جادوئی دیگر زنگ زده! در نتیجه تکیهگاه پیروان خط امام، یعنی همان نوکران «مستقل» و «ضدامپریالیست» آمریکا متزلزل شده. روشنتر بگوئیم، آب در لانة مورچگان افتاده و پریشانگوئی میکنند.
کدیور با تکیه بر منطق بلاهت و با توسل به مغلطه میگوید، حکومتی که به شهروندان خود دروغ میگوید در مناسبات بینالمللی قابل اعتماد نیست. البته در اینکه آخوند جماعت ابله و بیشعور و شیاد است تردید نداریم، به دلیل همین بلاهت است که آخوندجماعت مخاطب را نیز ابله میانگارد. کدیور پیش از طرح چنین پرسشهای ابلهانهای بهتر است بداند که در یک تئوکراسی اصولاً «شهروند» وجود خارجی ندارد! سپس نگاهی به اوضاع در ینگه دنیا و اروپای غربی بیاندازد تا ببیند آنها که جهت توجیه تهاجم نظامی به افغانستان و عراق نه تنها به دروغ که به جنایت نیز متوسل شدند در جمکران حکومت نمیکنند. البته ما انتظار نداریم امثال کدیور جنایات ارباب را ببینند، چرا که سگهای هار استعمار هرگز ولینعمت خود را تخطئه نخواهند کرد. به همین دلیل است که «پیروان خط امام» و «اسلام ناب» همچون آخوند کدیور اکثراً در ینگهدنیا اقامت دارند!
باری کدیور در تاریخ 6 مهرماه 1388 برای منتظری نامه نوشته و در آن بیشرمانه ادعا کرده که پیش از احمدینژاد نظامیان هرگز در سیاست دخالت نکردهاند، و اینکه قوانین حکومت جمکران آزادی و حقوق شهروندی را به رسمیت میشناسد و اکثر شهروندان طرفدار میرحسینموسویاند و مهملاتی از این دست. ولی «پیام» اصلی نامة کدیور این است که اسرائیل «تهدید بالفعل» برای بشریت محسوب میشود، و باید سلاحهای کشتار جمعی خود را نابود کند. در واقع آخوند کدیور میگوید، بحران هستهای باید همچنان ادامه یابد تا ما بمبمان را ازدستهای ارباب دریافت کنیم و اسرائیل این «خطر بالفعل» را با توسل به سلاح هستهای نابود کنیم، همانطور که آمریکا برای جلوگیری از تداوم جنگ در ژاپن به سلاح هستهای متوسل شد. البته این داستان در ذهن علیل کدیور ساخته شده، چرا که بمباران هیروشیما و ناکازاکی «هشدار» به شوروی سابق بود. بگذریم و بازگردیم به روی دیگر سکة «نبرد با اسرائیل» که در وقوقیة این هفته توسط آخوند جنتی مطرح شده.
جنتی امروز با تأکید بر اینکه «خط امام و ولایت زنده» است، به میرحسینموسوی و دیگر پادوهای استعمار اطمینان میدهد که سرکوب ملت ایران با شعار «نبرد با آمریکا» و «نبرد با اسرائیل» همچنان ادامه خواهد یافت تا این عزیزان نگران نباشند! البته جنتی ادعا میکند که «آن جناح» طرفدار آمریکا و اسرائیل است تا «این جناح» را مخالف آمریکا جلوه دهد، حال آنکه هر دو جناح آبمنگلها افتخار نوکری آمریکا را دارند. آخوند جنتی همچنین ادعا کرده که «آمریکا نگران عدم رعایت حقوق بشر در ایران» است و فرستادة آمریکا در ژنو، یعنی ویلیام برنز، با سعید جلیلی در این مورد گفتگو کرده و سعید جلیلی هم پاسخ دندانشکنی به او داده که سرافکنده شده! این پروپاگاند ابلهانه از یکسو تصویر دلپذیر از ارباب ارائه میدهد و او را به دروغ مدافع حقوقبشر معرفی میکند، و از سوی دیگر «نوکرانش» را در هالهای از ابهت و درایت فرو میبرد. حال آنکه نه آمریکا مدافع حقوق بشر است، و نه نوکراناش جرأت میکنند در برابر ارباب از این بلبلزبانیها کنند. روابط همچنانکه پیشتر هم گفتهایم رابطة کارفرما و کارگر است. کافی است نگاهی به روابط گاوچرانها با متحدان اروپائیشان داشته باشیم!
در ضمن با شناختی که از ویلیام برنز داریم، اطمینان میدهیم که اگر سخنی از «بشر» به زبان آورده حتماً برای به سیخ کشیدن و کباب کردن بشر کذا بوده! به احتمال زیاد مستر برنز احساس گرسنگی میکردند و از آنجا که جلیلی هم مثل خودش آدمخوار است از او پرسیده، تکة دندانگیری یا «غذای باب دندانی» دم دست دارد یا نه؟ جلیلی هم خوراک مفصلی در شهر رمادی برای آنحضرت تهیه کرد به طوریکه روز 13 اکتبر در مسکو رضایت در چشمان شهلای ویلیام برنز موج میزد. ایشان که همیشه سوگوار و غمزده به نظر میرسند و اکثر اوقات همچون عزاداران حسینی سیاهپوش هم تشریف دارند، آنروز لباس خاکستری پوشیده، خندة مفصلی کردند، و با اینکار همه را هم متعجب نمودند، بگذریم. جنتی میگوید فرستادة آمریکا چندبار خواهان گفتگوی خصوصی با جلیلی شد اما جلیلی نپذیرفت و گفت هر چه هست در برابر جمع بگوئید!
میدانیم که گورکنها به دلیل گوسفندیاتشان «جمعگرا» و گلهپرستاند. همچنین میدانیم که خروج از گله برای گوسفند ایجاد ترس و دلهره میکند به ویژه که ویلیام برنز گرگ بدجنسی است و هزاران گوسفند را تاکنون از راه راست منحرف کرده، و خلاصه قصد فریب جلیلی را هم داشته. باری از ویلیام اصرار و از جلیلی انکار تا اینکه ویلیام به زور صندلیاش را به صندلی جلیلی میچسباند و در گوش ایشان نغمة عشق و دلدادگی زمزمه میکند و جلیلی هم با شهامت و جسارت به دفاع از نوامیس اسلام برمیخیزد:
«سه مرتبه نمايندة آمريكا به آقاي جليلي پيام ميدهد كه ميخواهم با شما ملاقات كنم، ایشان هم قبول نميكند [...] پس از پايان جلسه نمايندة آمريكا خود كنار صندلي آقاي جليلي مينشيند.[...] در اين گفتوگو [...] نمایندة آمريكا میگوید راجع به [حقوق بشر] در ایران مسائلی هست. جلیلی هم ميگويد [...] گويا در آمريكا شكنجه وجود داشته [نمایندة آمریکا] سرش را زير مياندازد و ديگر حرف نميزند.»
البته ما نمیدانیم ویلیام برنز چگونه «کنار صندلی جلیلی» نشسته، ولی باید اذعان داشت که خوشبختانه عزت و اقتدار اسلام در ژنو البته در وقوقیة امروز حفظ شد. و امروز هم جهانیان دریافتند در افغانستان نیز عزت و اقتدار اسلام خدشهدار نشده! حمید کرزای باید به دور دوم انتخابات برود و به احتمال زیاد شرشان را کم خواهند کرد و خاتمی تنها میماند. باری آخوند جنتی فرموده، «آرامش باید حفظ شود و مردم کار خودشان را بکنند»، کار «مردم» در حکومت جمکران چیست؟ تظاهرات و عربدهجوئی برای تداوم حکومت نکبت و ادبار اسلامی:
«انقلاب ما در اعماق جان مردم ریشه دارد [...] مساله عقیده و دین است. هر اقدامی كه بخواهد در خلاف مسیر مردم و ولایت باشد محكوم به شكست است [...] آنها بیخود به خود وعده ندهند، خط امام و ولايت زنده است»
ایشان حق دارند، انقلابشان در اعماق جان «مردم»، یعنی همان اوباشالله ساواک ریشه دارد، و خط امام و ولايتشان هم به ویژه در رادیو بیبیسی و رادیوفردا «زنده» است. ولی به آخوند جنتی، «مردم» و پیروان خط امامشان یادآوری میکنیم کشور ایران متعلق به ملت ایران است، نه به «مردم»، نه به «دین» و نه به «ولایت» ساخته و پرداختة سازمان سیا!
همه باید بدانند موضع جمهوری اسلامی [...] در مزدوری برای آمريكا و مقابله با ملت ایران براساس آنچه كه امام و رهبري گفته است همواره خواهد بود و اين سياست تغييرناپذير است. برخي ميخواهند عزت و اقتداري كه غرب به دست آورده خدشهدار كنند. انقلاب ما در اعماق جان آمریکا و شرکاء ریشه دارد [...] مساله عقیده و دین است. هر اقدامی كه بخواهد در خلاف مسیر آمریکا مردم و ولایت باشد محكوم به شكست است [...] آنها بیخود به خود وعده ندهند، خط امام و ولايت در آمریکا همچنان زنده است.
...