دوشنبه، دی ۱۵، ۱۳۹۹

گوبلز، کارتر، بایدن!

 

 

پس از رسمیت یافتن ‌پیروزی نامزد حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحد،  دونالد ترامپ همچنان با تداوم «نمایش قدرت»،   طرفدارانش را سرگرم می‌کند؛ جوزف بایدن نیز به علامت رضا‌ سکوت اختیار کرده!  خلاصه برخلاف روال معمول،  برنامه‌های سیاسی،  ‌اقتصادی و ژئوستراتژیک رئیس‌جمهور آیندة آمریکا کاملاً در پردة‌ ابهام فروافتاده،  و از همه مهم‌تر،  موضع دستگاه بایدن در مورد توافق وین ـ 14 ژوئیه 2015 ـ  نیز  مشخص نیست!  هیچکس نمی‌داند آمریکا به این توافق باز خواهد گشت،  یا می‌خواهد با زمان خریدن،  زمینة مناسب را برای تجهیز حکومت ملایان به سلاح هسته‌ای فراهم آورد.

 

نیازی نیست که بگوئیم در صورت تحقق چنین سناریوئی،   شیخک‌های سنی‌مسلک عرب نیز به بهانة دفاع از خود در برابر شیعیان خواستار سلاح هسته‌ای خواهند شد.  ترفندی که به آمریکا اجازه خواهد داد با ایجاد یک اتحاد جماهیر «نوکری ـ هسته‌ای» ملت‌های منطقه را به سپر بلای خود در  برابر مسکو تبدیل کند.  نشانه‌های این سیاست با خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای پدیدار شده بود،   هدف این بود که آمریکا شرایط خروج حکومت ملایان را نیز از توافق مذکور فراهم آورد.  به دلایلی چنین نشد؛  سگ‌های هار و وفادار واشنگتن نتوانستند آرزوی ارباب را برآورده کنند.   سقوط گلوبال هاوک نیز به ارتش یانکی‌ها تفهیم کردکه گزینة بمباران ایران را می‌باید فراموش کنند.  و از آنجا که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک بود و می‌بایست الزاماً جنگ و بحران جدیدی به راه می‌افتاد،  ‌‌ لوتی یانکی و عنتر شیعی‌اش یک راه حل جادوئی یافتند؛   ترور قاسم سلیمانی در خاک عراق!  به عبارت دیگر آمریکا با ترور یک فرماندة بلند پایة نظامی حکومت ملایان،  رسماً به مترسک‌اش اعلان جنگ داد! 

 

این ترور چندین‌وچند فایده داشت؛  سپاه پاسداران دلار که در عراق با نظامیان آمریکا پادگان مشترک دارد،‌  می‌توانست در واکنش به این جنایت، خاک عراق را به موشک بندد و جنایات ارتش آمریکا را تکمیل کند!   آمریکا نیز می‌توانست،‌ در برابر حملات «سنگین» عنترش،  عقب‌نشینی کرده،  همان سناریوئی را بازتولید کند که در سال 1357 در ایران به مورد اجراء در آورده بود!   به این ترتیب عراق نیز مانند کشور مصیبت‌زدة ایران تحت نظارت حکومت «مسجد ـ روسپی‌خانة» شیعیان قرار می‌گرفت و  برچسب قدرت مسلط ‌منطقه‌ای نیز بر پیشانی مقام معظم جمکران الصاق می‌شد!  گام‌های بعدی نیز مشخص بود،  انداختن مناطق شیعی‌نشین یمن و عربستان و سوریه و ... پشت قبالة ملایان تهران.  این «هلال شیعی»،  دست در دست «هلال اخوانی» ـ ترک و عرب ـ  ژئوستراتژی منطقه را به دوران پیش از جنگ اول جهانی بازمی‌گرداند؛   از منافع آنگلوساکسون‌ها پاسداری می‌کرد.  برای تحقق چنین «اهداف والائی» بود که قاسم سلیمانی قربانی تبانی حکومت ملایان با اربابان آمریکائی‌اش شد،   هر چند سناریوی سرشار از نبوغ یانکی و نوکران شیعی‌اش به دلائلی ناکام ماند!   

 

ولی خط تبانی لوتی و عنتر همچنان به کار خود ادامه داد.   اینبار نوبت رسید به ترور پاسدار فخری‌زاده در حوالی تهران.  و این ترور خانگی همانطور که شاهدیم نتیجة ‌مطلوب‌تری به همراه آورده؛   مجلسک جمکران بلافاصله در جایگاه قوة مجریه لنگر انداخت و به خروج از برجام رأی داد!   صالحی،  رئیس سازمان انرژی اتمی هم برای بازگشت به دوران نکبت‌بار جیمی‌کارتر و ارائه خدمات «جنسی ـ ایدئولوژیک» به ارباب‌اش اعلام آمادگی کرد:   

 

«[...] بایدن چگونه می‌خواهد چین و روسیه را مهار کند؟  بهتر است بیش از این با ایران کلنجار نرود و دیوار اعتماد را بازسازی کند. آمریکا کمربندی دور روسیه بسته که سگکش روی ایران بسته می‌شود.  اگر امریکا با ایران کنار بیاید،  از منظر واشنگتن، از طریق تهران می‌تواند چین را مهار کرد[...]»

منبع: راه توده، ‌ ‌مورخ  10 دیماه 1399،‌  سرمقالة ‌شماره 769

 

پیشنهاد سرشار از نبوغ صالحی این است که آمریکا جهت مهار کارگران چینی‌اش باید با حکومت دست نشانده‌اش در تهران «کنار» بیاید!   حال آنکه مشکل اصلی آمریکا و رعایای اروپائی و نوکران سنی و شیعی‌اش،   طبق معمول با روسیه است؛‌  یعنی با لائیسیته و روابط حقوقی معاصر! ‌ ولی خوب حاج علی‌اکبر که خادم وفادار درگاه مقدس واشنگتن است،  همچون دیگر نخبگان محفل ملاممد خاتمی،  خواسته «رد» گم کند!  فراموش نکنیم که،   شیعی جماعت واژگون‌نمائی،   ردگم کردن،   یاوه‌گوئی و ایجاد ترادف میان مفاهیم متضاد را در مکتب آنگلوساکسون‌ها آموخته.   ولی مورد علی اکبر صالحی با دیگر شیعی‌ها تفاوت دارد؛‌   ایشان نه تنها شیعی «مجاور» به شمار می‌روند،  که همچون برادران حاج سیدجوادی ‌از تبار نئاندرتال‌های قزوین نیز می‌باشند!

 

قزوین از منظر سیاسی،   در سیاست‌ استعماری لندن در ایران جایگاه ویژه‌ای دارد.   کودتای آیرون‌ساید از قزوین آغاز شد؛   کودتای محفل «کارتر ـ برژینسکی» هم با «تظاهرات مردم قزوین» پیوندی ناگسستنی بر قرار کرد!   در سالگرد تأسیس بی‌بی‌سی فارسی ـ  29 دسامبر 1940ـ  ساواک در شهر قزوین لات‌واوباش را جهت آتش زدن سینما و مشروب‌فروشی به خیابان‌ها هی کرده بود!  خلاصه قزوین را دستکم نگیریم که از 100 هزار سال پیش موطن نئاندرتال‌ها بوده:

 

«[...] حامد وحدتی نسب، ‌ سرپرست گروه کاوش غار قلعه کرد آوج [...]‌ در مراسم رونمائی از دندان انسان نئاندرتال در قزوین گفت [...]‌ ما با یک محوطه با قدمت ۱۰۰ هزار سال مواجه هستیم [...]»

منبع:‌ خبرگزاری صدا و سیما، ‌ مورخ 8 دیماه 1399 

 

 البته این نئاندرتال‌ها که رد ژنتیک از خود برجای گذاشته‌اند،   غارنشین بودند و زندگی‌شان از راه شکار می‌گذشت؛  در مقایسه با قواد خلیل‌الله و تخم و ترکه‌اش از انواع بسیار شریف و بسیار متمدن به شمار می‌آمدند!   ‌ولی افسوس،  ‌ امپراتوری ساسانی به کنار،  همین شرافت و تمدن نئاندرتالی هم با حملة اعراب مسلمان نابود شد و جایش را سپرد به «تمدن اسلامی!»   یعنی به عرصة تاراج و برده فروشی و مسئولیت‌گریزی و ... و اینچنین بود که سال گذشته،  حکومت «مردمی» و دولت «خدمتگزار مردم»،  مبلغ ناچیز 15 میلیارد دلار ارز صادراتی را به بانک‌های ارباب اهدا‌ءکرد،‌   و مسئولیت تاراج اموال ملت ایران را بر عهدة تل موهوم «اشخاص ثالث و افراد فاقد اهلیت تجاری» نوشت:

 

«[طبق گزارش]‌ دیوان محاسبات [...] ‌۱۴.۸ میلیارد یورو ارز صادراتی از ۲۲ فروردین ۹۷ تا ۳۰ آبان امسال به کشور بازنگشته [...] ‌مشخص شده که [...] بسیاری از این افراد صادرکننده اصلی نبوده‌اند و صادرات [...] ‌از طریق اشخاص ثالث دیگری با اجارة‌کارت بازرگانی افراد فاقد اهلیت تجاری صورت گرفته[...]» 

منبع: رادیوفردا،‌  مورخ 9 دیماه 1399

 

عبارات مبهم «اهلیت تجاری و ... » به مقامات جمکران امکان می‌دهد تا اصل مطلب را پنهان دارند.   اصل مطلب این است که «دولت خدمتگزار مردم»،  در واقع ‌خارج از اهداء نفت و بنزین رایگان به یانکی‌ها وکارگران چینی و کره‌ای‌شان،   ‌همان درآمد ناچیز ملی را نیز با کمک آن‌ها که «اهلیت تجاری» ندارند به ارباب یانکی اهداء کرده.    بله،  بالاخره می‌بایست مخارج تعویض صورتک پاشنه آهنی‌ها ـ  انتخابات ریاست جمهوری‌ ـ  در واشنگتن به نحوی تأمین می‌شد،  که شد!   

 

ولی همانطور که در آغاز مطلب اشاره شده،   به دلیل ناکامی سناریوی مشترک لوتی یانکی و عنتر شیعی در راه ایجاد هلال شیعی ـ  از طریق ترور قاسم سلیمانی ـ  پاشنه‌آهنی‌‌ها بکس‌وباد کرده‌اند!   برای خروج از این شرایط،   کارگران چینی عموسام از 16 ژوئن سال گذشته «فعال» شده و ضمن تجاوز به مرزهای  هند،  در پاکستان و افغانستان نیز برای اقلیت زدائی؛  ترور دانشجویان و خبرنگاران به کمک داعش و طالبان آمده‌اند.   حزب دمکرات آمریکا نیز که ظاهرًا «پیروز انتخابات» اخیر است،  می‌خواهد قبل از ورود بایدن به کاخ سفید،   در پوشش «انتقام سخت شیعی‌ها»،  یک جنگ منطقه‌ای به راه بیاندازد و آن را به حساب دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه بنویسد!

 

بله حیوانات «دمکرات» ینگه‌دنیا را دستکم نگیریم.   اینان پاسداران دستگاه آلمان نازی‌اند.  دشمنی‌شان با ملت‌ها،  خصوصاً با ایرانیان،  و احترام و شیفتگی‌شان به آخوند پدوفیل و برده‌فروش پایان نمی‌گیرد.  همین جانوران وحشی بودند که در سال 2017،  مجسمة‌ ژنرال لی را «به احترام» بلال حبشی برچیدند ـ   وبلاگ گله و گوگل ـ ‌،  و همین جانوران وحشی‌اند که با جنجال رسانه‌ای،  یک بیماری مشابه گریپ فصلی را به ابزار ‌سرکوب اجتماعی،  اقتصادی و فرهنگی در سراسر جهان تبدیل کرده‌اند.   اینان در ایالات متحد با فروپاشاندن ساختار اقتصادی طبقة متوسط،‌   میلیون‌ها نفر را به دامان فقر انداخته‌اند،‌   برنامه‌شان هم چیزی نیست جز بورس بازی،  «تحمیل ماسک،‌ تزریق واکسن و پرداخت اعانه» به خانواده‌ها!   بله این جانوران وحشی‌اند که برای پاسداری از میراث آلمان نازی وگسترش سیاست «کارتر ـ برژینسکی»،  همزمان با این عملیات محیرالعقول،‌  سیل سرمایه را نیز به سوی کشور چین روان کرده، ‌ و یک‌سال آزگار است که همچون سگ تشنه‌لب صحرای کربلا برای «انتقام سخت» پاسداران دلار از ترور قاسم سلیمانی و آغاز جنگی فراگیر در منطقه له‌له می‌زنند!