پنجشنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۶

اقتصاد معنوی!




رقص لزگی در خیابان لاله‌زار  ـ رادیوفردا،  مورخ 28 دسامبر سالجاری ـ‌  پاسخ دندان‌شکن و دلپذیری بود به قدرت‌نمائی علی خامنه‌ای در خراسان رضوی!     

پس از بریتانیا،   نخستین کشوری که در اروپا «عظمت گذشته» را بازیافت و به عرصة توحش و تحجر پوپولیسم پای گذارد،   اطریش بود!   این بازگشت «افتخارآمیز» که با استقبال اکثر رسانه‌های غرب روبرو شد،   نئونازی‌ها را در رأس سه وزارتخانة کلیدی قرار داد:   وزارتخانه‌های دفاع،  امورخارجه و کشور!   به این ترتیب یک کشور عضو اتحادیة اروپا به پوپولیسم رسمیت بخشید.   خلاصه اگر آلمان نتوانست به دوران نورانی هیتلر بازگردد،   «اطریش» توانست فضای اجتماعی را با زهر «اسلام‌ستیزی و اسلام‌پرستی»‌ مسموم کند!   هدف اصلی از به راه انداختن این بساط یافتن مفری است برای خروج بورژوازی مفلوک اروپا از بن‌بست!

همچون دوران پیش از جنگ دوم،   برخی محافل در این بورژوازی می‌پندارند که با چرخش هر چه بیشتر به سوی «راست» خواهند توانست از بن‌بست خارج شوند.   در دورة معاصر، مشکلات بورژوازی اروپا دو لایة متفاوت دارد.   لایة نخست شامل گسترش نفوذ روسیه در اروپاست که میدان عمل محافل برتری‌طلب را در این قاره به شدت محدود کرده.    لایة دیگر به مناطقی مربوط می‌شود که مانند کشورمان به صورت سنتی توسط اروپائیان چپاول می‌شد و این «تجارت» ـ   بهتر است بگوئیم تاراج سازمان یافته ـ  دیگر آنقدرها سودآور به نظر نمی‌رسد.   در نتیجه،   بعضی‌ها با توسل به تشکل‌های ضددمکراتیک تلاش دارند افکار عمومی را از اصل مطلب منحرف کنند.   اصل مطلب این است‌که دولت روحانی می‌باید در ایران بساط اسلام‌نوازی و تفکیک جنسیتی را برچیند! 

در تاریخ  9 دسامبر2017 ،  حاکمیت بریتانیا ناچار شد با جاسازی یک زن فاقد نماد بردگی در هیات همراه بوریس جانسون،  تیر خلاص را به حکومت پوشالی آخوند مدعی «استقلال» شلیک کند،  و بر بساط «احترام به ادیان» نقطة پایان بگذارد.  مقامات طویلة مشروعه،  و به ویژه سگ‌های سخنگوی استعمار که هر جمعه بالای منبر می‌روند و ذکر «حجاب» می‌گیرند،   این بخش از سفر بوریس جانسون را نخواستند ببینند!   اگر به نخستین وقوقیه‌های پس از 9 دسامبر نیم‌نگاهی بیاندازیم،  خواهیم دید که هیچکس به آن دیپلمات زن اشاره نکرد،  و هیچکس وزیر امور خارجة‌ بریتانیا را مورد هتاکی قرار نداد،  ‌به استثناء آخوند «علم‌الهدی!»   بله،  و اینهم بهترین دلیل که ضربة اصلی وداع بوریس جانسون با حکومت «لات‌سالاری»،  به استان خراسان و حوزة علمیة آن وارد شده!

این حوزه در سیاستگزاری استعمار،   به مراتب از حوزة علمیة قم اهمیت بیشتری دارد.  حوزة مذکور از دیرباز،  خصوصاً آنزمان که حوزة علمیة قم وجود خارجی نداشت،   مرکز موشدوانی لندن بر علیه مسکو بوده!   و اگر به یاد داشته باشیم،  در پی ابراز انزجار فیلیپ هاموند از برگزاری کنسرت در پالمیرا،   نخستین منطقة‌ «کنسرت ممنوع» نیز در شهر مشهد ایجاد شد!   باری هتاکی علی‌اکبر ولایتی به رئیس‌جمهور فرانسه،  و‌ فحاشی آخوند علم‌الهدی به وزیرامور خارجة بریتانیا،   پیامد سفر دو روزة بوریس جانسون به تهران بود.  ولی این عربدة‌جوئی‌ها با سفر وزیر امورخارجة بریتانیا به مسکو،  ‌ اوج گرفت.   شب یلدا،  230 نفر در تهران «به گناه» شرکت در میهمانی مختلط دستگیر شدند؛  ‌جنگ زرگری احمدی‌نژاد و صادق لاریجانی از فساد مالی و جاسوسی فراتر رفت و احمدی‌نژاد تشخیص داد که  «صاحب‌منصب غاصب که مردم او را نمی‌خواهند» ـ  حسن روحانی،  مقام منتخب ـ  باید برود! سپس علی خامنه‌ای بالای منبر رفت و ذکر «مردم» گرفت و در واقع برای لشکرکشی خیابانی و گسترش پوپولیسم فراخوان داد!   اینچنین بود که سیاهی لشکر آتلانتیسم را در خراسان رضوی به خیابان کشاندند تا برای تداوم لجنزار سکون،  و نجات «شیخ» از زیر ضربه،  به خشتک «شاه» دخیل ببندد:

«کشور که شاه نداره

حساب کتاب نداره» 


بله بدانید و آگاه باشید که «حساب و کتاب»،‌  یعنی تأمین حاشیة امن برای شیخ خودفروخته که با «شاه» پیوندی ناگسستنی دارد!   شاه هم مانند شیخ از تعدد زوجات و دیگر احکام توحش اسلام،  از جمله حق مالکیت مرد بر جان زن و فرزند پیروی خواهد کرد!  در دوران پهلوی اول و دوم نیز همین سیاست حاکم بود.  جالب‌تر اینکه،  نیاز پوپولیستی به «حساب و کتاب»،   از قضای روزگار در خراسان رضوی و یک روز پس از بیانات گنگ و مبهم و دین‌فروشانة‌ علی ‌خامنه‌ای در جمع اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی‌ «احساس» شد! اینچنین بود که سیاهی‌لشکر آتلانتیسم ـ ‌ تل موهوم «مردم» ـ  را با شعارهای احمق‌پسند «نفی و تخریب» در خراسان رضوی به خیابان هی کردند!   تظاهرات «مردم» کذا،  ‌ به ادعای بوق‌های آتلانتیسم  ـ ‌ بی‌بی‌سی، ‌ رادیوفردا و شرکاء ـ «در اعتراض به گرانی» بوده،   ولی اگر شعارهای گلة وحش را از نزدیک بررسی کنیم خواهیم دید که سیاهی لشکر استعمار،  ‌همچون دوران نورانی ریاست جمهوری جیمی‌کارتر،  مطالبات منطقی ندارد؛   «دین‌درد» گرفته و از اینکه احکام توحش و تحجر اسلام به «پله» تبدیل شده،  سخت به خشم آمده:

«اسلام رو پله کردین

ملت رو ذله کردین»

منبع:‌  بی‌بی‌سی،  مورخ 28 دسامبر سالجاری
 
و باز هم از قضای روزگار،‌  علی خامنه‌ای در وعظ و خطابة روز گذشتة خود همین جفنیگیات را ردیف کرده بود:

«[...] این افراد بجای آنکه سیاست خود را دینی کنند،   برای رسیدن به اهداف پَست و حقیر سیاسی،  دین خود را با سیاسی‌کاری همراه کرده‌اند[...]»

منبع: فارس،   مورخ 27 دسامبر 2017

همچنانکه می‌بینیم،   شعارهای تل موهوم «مردم» در خراسان رضوی،  که به مذاق برخی ساده‌لوحان خیلی شیرین و «انقلابی» و اقتصادی آمده،  ‌ در واقع بازنشخوار همان جفنگیاتی است که ساواک جمکران ـ شاخک اسلامی سازمان سیا ـ   در دهان زال‌ممد گذاشته بود!  به استنباط ما یکی از لایه‌های این لشکرکشی خیابانی در خراسان رضوی قدرت‌نمائی خامنه‌ای در برابر دولت روحانی،   آنهم در حیاط خلوت انگلستان می‌باید تلقی شود.   لایة دیگر این لشکرکشی،  حمایت از «جنبش سبز» یا بهتر بگوئیم،  کودتای ناکام هیزاکسلنسی سایمون گس جهت ایجاد یک طویلة‌ پهناور اسلامی از خزر تا مدیترانه است.   از اینرو شعارهای فاشیستی هواداران میرحسین موسوی جلاد را نیز در این تظاهرات می‌شنویم:                            
«مرگ بر دیکتاتور؛   نه غزه نه لبنان، ‌ جانم فدای ایران»

منبع:‌  بی‌بی‌سی و شاخک‌های‌اش مورخ 28 دسامبر سالجاری   

بله فعلة فاشیسم برای طرح خواستة ضدانسانی‌اش  ـ ‌ مرگ ـ   به واژه ایران و «نفی» دو موجودیت مادی  ـ غزه و لبنان ـ  نیاز دارد!   همانطور که دستگاه آلمان نازی هم برای تخریب آلمان و هدایت مغزها و سرمایه‌ها به مناطق آنگلوساکسون،  با شعار «نه شرقی،  نه غربی» پای‌ به میدان گذارده بود.   شعاری که بر سردر وزارت امور خارجة طویلة‌ نفرت فروش «شیخ‌وشاه» نقش بسته!   لایة دیگر تظاهرات «مردم» در خراسان رضوی،‌  لنگر انداختن در جایگاه صاحب و مالک «ملت»،‌   ابراز انزجار از «دزد»،  و نشستن در جایگاه فرماندة پلیس  است:      



 «پلیس برو دزد رو بگیر [...]‌ ملت ما بیدار است،‌  از دزدی بیزار است [...]»
همان منبع

نمی‌دانستیم «ملت» مُلک طلق آن‌هائی شده که برای پیشخدمتی آتلانتیست‌ها خیابان‌ها را به اشغال خود در می‌آورند!   ولی این را نیک می‌دانیم که این قماش شعار که در آن ملت به شیئی‌ تبدیل شده؛   نه اراده‌ و حق انتخاب دارد و نه موجودیت،  فقط در چاهک آتلانتیسم تولید می‌شود.  این  شعارهای انسان‌ستیز و خررنگ‌کن را پس از تولید به «سازمان تبلیغات اسلامی» تحویل می‌دهند تا آن‌ها را برای «تکرار» و بازنشخوار در دهان عملة آتلانتیسم  بگذارد.   بله،  یادمان نرفته لات‌بازی‌های دوران انقلاب شکوهمند اسلامی را.  

به عنوان نمونه کافی است به وقوقیة‌ آخوندها و تبلیغات تولة جلاد مهاباد ـ  جلائی‌پور ـ‌  که اینروزها در آستان اربابان باباجان‌اش در لندن لنگر انداخته،  نیم نگاهی بیاندازیم:  «مردم ما،‌  ملت ما،  و ... »   اشتباه نکنیم، ‌ هنگامی که سیاهی‌لشکر آتلانتیسم خود را «صاحب ملت» جا می‌زند،  و بر بیزاری مایملک‌اش ـ  ملت ـ  از دزدی تأکید دارد،   خودش دیگر عضوی از این ملت نیست؛ ورای «ملت» است و از آن جداست!  روشن‌تر بگوئیم «ابراز انزجار از دزدی» عبارتی است مورد تأئید عام!  هیچکس،  به ویژه کسی که خودش دزدی می‌کند،  این عمل را در برابر جمع مورد تأئید قرار نخواهد داد.   در نتیجه،  منطقی است که «ملت»،  به عنوان مجموعة اتباع کشور،   از این عمل ابراز انزجار کند.  ولی «شعار دهنده»،   که خود را اینک مالک و صاحب «ملت» به شمار می‌آورد،  و جایگاه واقعی اجتماعی‌اش مانند قواد خلیل‌الله به هیچ عنوان مشخص نیست،  در اینمورد نظر شخصی‌‌اش را بازگو نخواهد کرد!   لات‌ها،  همچون آخوندها همیشه شعار عوام‌پسند می‌دهند؛  در مسیر باورهای جمع حرف می‌زنند؛   در جایگاه برتر می‌نشینند،   و به خود اجازه می‌دهند برای دیگران تعیین‌تکلیف کنند:                

«نترسید،  نترسید،  ما همه با هم هستیم»

همان منبع

بله،  شوت و پرت‌هائی که با این شعارهای پوچ عرش را سیر می‌کنند،  و می‌پندارند به آزادی و آرمان دست یافته‌اند،  آنقدر درک ندارند که دریابند اگر جماعت در خیابان عربدة «ما همه با هم هستیم» سر می‌دهد،  به این معناست که احدی حق نخواهد داشت خارج از گلة اینان بایستد.  حال همین گوساله‌های ننه‌حسن،  زمانیکه شیفته و فریفتة‌ این شعارهای فاشیستی می‌شوند،  و در ایران دیکتاتوری و استبداد فرسودة شاه را با دیکتاتوری و توحش شیخ جایگزین می‌کنند،‌  وقتی چماق دیکتاتور تازه نفس بر سرشان فرود می‌آید،  شیون و زاری به راه می‌اندازند که،   «ما قربانی رژیم استبدادی شده‌ایم!»  

بله «همه با هم هستیم»،  در نتیجه کسی هم حق ندارد با «ما» نباشد!   و از قضای روزگار اینهم یکی دیگر از شعارهای گوساله‌پسند طرفداران میرحسین موسوی بود که امروز در خراسان رضوی بازنشخوار می‌شد!  جالب اینکه بی‌بی‌سی در آن ابعاد اقتصادی یافته بود.   ولی خامنه‌ای،   میرحسین موسوی و خصوصاً آخوند رئیسی جلاد سخت کور خوانده‌اند!  چرا که چند ساعت پس از تظاهرات عملة آتلانتیسم در خراسان رضوی در راستای برنامه‌ریزی برای استقرار یک استبداد خوش‌رنگ و لعاب دیگر،  انتشار ویدئوی «رقص لزگی در خیابان لاله‌زار»،  به زال‌ممد تفهیم کرد که دوران طلائی لات‌بازی،‌ اسلام‌فروشی و دین‌خوئی و تعیین‌تکلیف برای «مسلمین»،  و بیرون کشیدن مهره‌های آتلانتیسم از منجلاب محفل «شیخ‌وشاه»،  دیگر در این سرزمین به پایان رسیده.                  

سال نو میلادی خوش!