سه‌شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۹۹

از خمینی تا ناوالنی!

 

 

همزمان با نخستین سخنرانی جوزف بایدن در مورد «محورهای سیاست خارجی ایالات متحد»‌ ـ حقوق بشر و دمکراسی ـ   و 17 سال پس از استقرار «دمکراسی» مطلوب قبیلة بوش در کشور عراق،   اوباش در شهر بغداد به یک مشروب فروشی حمله بردند و ارتش در میانمار کودتا کرد!   به این ترتیب مشخص شد که یکجانبه‌گرائی ـ  ضدیت با روابط حقوقی معاصر  ـ  و مخالفت با زندگی انسان‌ها پایه و اساس سیاست خارجی دستگاه بایدن است.    

 

جوزف بایدن در این سخنرانی ادعا کرد که دمکراسی و حقوق بشر را محور قرار داده،  برخلاف دونالد ترامپ به «دیپلماسی» باز‌می‌گردد و «دست در دست متحدان اروپائی از روسیه و چین فاصله خواهد گرفت.»  ولی فاصله گرفتن آمریکا از سرکارگر چینی شعار پوچی بیش نیست.  ‌ آمریکا طبق معمول جز روابط ضدحقوقی ادیان ابراهیمی نمی‌جوید و با روابط حقوقی معاصر مشکل دارد؛ ‌ مشکلی که از آلمان نازی به ارث برده!   و برای پاسداری از این «میراث گرانبها» است که سیاست خارجی آمریکا بر دین مبین اسلام  ـ زن‌ستیزی،  شایعه‌پراکنی،  لات بازی،  جنایت و... ـ   و خلاصه بگوئیم به قول راوی توپ‌مراوری «بر یک وجب پائین تنه» استوار شده:          

 

«آمریکا از این پس فعالیت‌های مخرب روسیه مانند مداخله در انتخابات آمریکا،  حملات سایبری، مسموم کردن شهروندان خود را تحمل نخواهد کرد.»

منبع:  یورونیوز مورخ،  2 فوریه 2021 

 

جالب اینجاست‌که آمریکا تاکنون هیچ سند و مدرک «محکمه پسندی» هم برای این «فعالیت‌های  مخرب روسیه» ارائه نداده!   به عبارت دیگر،  «فعالیت‌های مخرب روسیه» از مرحلۀ‌ ادعای پوچ،  جنجال رسانه‌ای و وراجی‌های خاله‌زنکی واشنگتنی‌ها فراتر نرفته!  و جالب‌تر اینکه «متحدان اروپائی» جوزف بایدن در آخرین روز دسامبر سال گذشته،  با چراغ سبز کدخدا،   از دمکراسی هند فاصله گرفته،    بزرگ‌ترین توافق تجاری را با دیکتاتوری چین به امضاء رسانده‌اند!

 

به عبارت دیگر،   بیانات جوزف بایدن در مورد فاصله گرفتن از چین، ‌ جز شعار توخالی و وعظ و خطابه آخوندی،  آنهم جهت انحراف افکار عمومی از اصل مطلب هیچ نیست!   «اصل مطلب» این است‌که ایالات متحد،   هرگز از «حقوق بشر و دمکراسی» در هیچ نقطۀ جهان حمایت نکرده،  نه در خارج مرزهای‌اش و نه در داخل!   پیش از ادامة مطلب یک مینی‌پرانتز در این مورد باز می‌کنیم.  

 

آنچه یانکی‌ها در داخل مرزها «دمکراسی» می‌نامند،   از قبیله‌نوازی و سفله‌پروری و احترام به توحش و انواع ناهنجاری‌های اجتماعی فراتر نمی‌رود.   روشی که در تقابل آشکار با دمکراسی و حقوق بشر قرار می‌گیرد.  کافی است به فتوی قانونی شدن حضور ترانس جندرها در ارتش،‌   و به ویژه ترکیب دولت جوزف بایدن نیم نگاهی بیاندازیم.

 

اعضای این دولت را به دلیل جنسیت،‌  تعلقات قومی،  نژادی،  دینی،  و به ویژه به دلیل رسانه‌ای کردن گرایش‌جنسی نامتعارف‌شان برگزیده‌اند!  به عبارت دیگر،  محور اصلی سیاست دستگاه بایدن در داخل مرزها،  خیابانی کردن «حریم خصوصی» انسان‌ها و تهاجم به نزاکت اجتماعی است! 

 

تا آنجا که ما می‌دانیم «دمکراسی» با گرایش جنسی و اعتقادات مذهبی افراد ـ  عرصۀ تعصبات و تعلقات  ـ کاری ندارد.   به همچنین است در مورد اعلامیة جهانی حقوق بشر!  همچنین در دمکراسی،  جائی برای نشستن در جایگاه قضاوت ارزشی و شیطان‌سازی و نفرت‌فروشی پیش‌بینی نشده!   به استنباط ما مسئول بسیار محترم تنظیم متن نخستین سخنرانی جوزف بایدن،  مخاطب را ابله انگاشته.  

 

حال نگاهی بیاندازیم به دمکراسی «برون مرزی» دستگاه بایدن!   همانطور که در وبلاگ «واکسن برژینسکی» هم گفتیم،  شیطان‌سازی و بازنویسی تاریخ ـ  سانسور گذشتة‌ نامطلوب ـ  و احترام به تشکل‌های تروریست،‌   محور این به اصطلاح دمکراسی است، که همزمان با نخستین سخنرانی جوزف بایدن به صورت چشمگیری «توسعه» یافت و چین مائوئیست را به رتبه «پیشمرگ آمریکا» ارتقاء درجه‌ داد!

 

ابتدا با چراغ سبز واشنگتن و با حمایت چین،  نظامیان در میانمار کودتا به راه انداختند تا آمریکا بتواند ژست مخالف کودتا بگیرد.   سپس چین اجازه گرفت تا قطعنامة شورای امنیت بر علیه کودتاچیان را وتو کند!   آن‌ها که با مکانیسم «وتو» در شورای امنیت سازمان ملل آشنائی دارند بخوبی می‌دانند که وتو کردن به زمینه‌هائی در سیاست جهانی نیاز دارد،   و صرفاً بازتاب منافع دولت وتوکننده نیست.   بله،  این بود شمه‌ای از ماهیت واقعی «فاصله گرفتن» جوزف بایدن از چین!   در واقع دستگاه بایدن برای سرکوب دمکراسی هند،   و گسترش تروریسم در کشورهای مسلمان‌نشین منطقه با شعار «فاصله گرفتن از چین» به مائوئیست‌ها نزدیک‌و نزدیک‌تر شده.   حکایت مبارزة دستگاه جرج بوش است با القاعده،   که در واقع ابزاری بود برای تهاجم نظامی به کشور عراق،  و تبدیل اینکشور به طویلة شیعی.

 

باری 17 سال پس از اشغال نظامی کشور عراق،   در اوج جنجال جمکرانی‌ها بر علیه «واکسن روسی»، آخوند رئیسی،  ‌رئیس قوة قضائیۀ ملایان راهی عراق می‌شود.   بلافاصله رادیوفردا،‌ برای تهدید مخالفان فتوی،  تیز و آروغ یک آخوند پدوفیل و برده فروش بر علیه واکسن را منتشر می‌کند!   این جانور وحشی «حضور مجازی» دارد،  ولی بجای دولت نشسته و در مورد بهداشت عمومی و به ویژه هویت جنسیتی فتوی صادر می‌کند.  ایشان به طور مثال،  فرموده‌اند،  «تزریق واکسن به همجنسگرائی منتهی خواهد شد!»   همین پدیدة‌ مجازی به خود اجازه داده  از پزشکان مخالف فتوی شکایت کرده و اینان را به مجازات شلاق محکوم کند و ... و نهایت امر کاشف به عمل آمد که جانور شیعۀ وحشی و مجازی ساکن نجف است:‌              

 

«[...] خبرهائی دربارۀ بازداشت این روحانی منتشر شد، ‌ ولی دادستانی ویژه روحانیت اعلام کرد که این روحانی ساکن شهر نجف عراق است و بازداشت نشده.  با این حال سه پزشک با شکایت او به اتهام «توهین از طریق فضای مجازی» هر یک به ۶۰ ضربه شلاق محکوم شدند.»

منبع:  رادیو فردا،‌  مورخ 8 فوریه 2021

 

این رویداد نه فقط نتیجۀ درخشان دمکراسی قبیلۀ بوش در عراق را به منصۀ‌ظهور رسانده که مطالبات کارفرمایان «رادیوآزادی» را نیز به مخاطب ارسال می‌کند.  اینان می‌گویند، ‌حتی روی شبکة مجازی هم «مخالفت با فتوی» بدون مجازات نخواهد ماند.   به عبارت دیگر، ‌‌ ارادت سازمان سیا به یکجانبه‌گرائی ـ نفی روابط حقوقی معاصر ـ  با ریاست جمهوری جوزف بایدن به شدت افزایش یافته!  کافی است به هیاهوی صدای آمریکا و شرکاء پیرامون سفر قالیباف به مسکو نیم‌نگاهی بیاندازیم.

 

خارج ازعرصۀ جنجال رسانه‌ای،  رئیس مجلس دومای روسیه،‌   در چارچوب روابط دوجانبه،  قالیباف را به مسکو دعوت می‌کند.   منطقاً و در چارچوب هنجارهای بین‌المللی، ‌ رئیس مجلس می‌باید در جایگاه واقعی اجتماعی‌اش قرار گرفته،  با همتای خود ـ رئیس مجلس نمایندگان ـ دیدار کند.   ولی شیعی‌های قرن هفتمی‌ این حرف‌ها حالی‌شان نمی‌شود؛  هنوز به آن مرحله از رشد اجتماعی نرسیده‌اند که بدانند می‌باید در جایگاه واقعی اجتماعی‌شان قرار گیرند!‌   از اینرو بلافاصله «کاخ کرملین و ملاقات با ولادیمیر پوتین، رئیس فدراسیون روسیه» را شبکۀ شیعی‌ها به سفر قالیباف سنجاق می‌کند!   دلیل‌شان هم این است که علی روضه خوان یک نامة محرمانه برای ولادیمیر پوتین نوشته و آن را به قالیباف داده!

 

در عرصة‌ روابط حقوقی و متمدنانه،   قالیباف رئیس مجلس است؛  پستچی و قاصد علی روضه خوان نیست!   ولی خوب همانطور که گفتیم،   شیعی‌ها هنوز در رسم و رسوم بادیه‌نشینان قرن هفتم میلادی دست‌وپا می‌زنند؛   سلبریتی‌شان به پیروی از زینب و فاطمه برای خرید واکسن شیون و زوزه سر می‌د‌هد،   و سرایندۀ‌ «خدا یک شب به خواب شاه آمد» هم از مدح « زینب سلبریتی» غافل نمی‌شود.   خلاصه در این عرصۀ احترام به حماقت و توحش، جای تعجب نیست که رئیس مجلس شیعی‌ها تبدیل شود به «قاصد علی روضه‌خوان!» یادآور شویم چندی پیش هم وزیر امورخارجه‌شان دوان دوان راهی مسکو شد تا به قول خودش پیام حسن فوتبال را به ولادیمیر پوتین برساند!   بعد هم ادعا کرد،   «از طریق تلفنی پیام را به پوتین رسانده!»   بله، رئیس فدراسیون روسیه با بی‌صبری پای تلفن منتظر دریافت پیام حسن روحانی نشسته بود!      

 

به عبارت دیگر،   در طویلة شیعی آتلانتیست‌ها،  وزیر امور خارجه،   قاصد حسن فوتبال شده،   رئیس مجلس هم قاصد علی روضه خوان است.   رهبر و رئیس قوه مجریۀ این بساط هم کاخ کرملین را با قهوه‌خانة قنبر اشتباه‌گرفته‌اند،   و به هر ترتیبی می‌خواهند خودشان را به ولادیمیر پوتین بچسبانند!   دلیل هم اینکه در ایران نمایش روحوضی «انتخابات ریاست جمهوری اسلامی» در راه است و جانشین حسن روحانی که طبق سنت رایج می‌باید با تکیه بر چین مائوئیست،   سیاست‌های استعماری لندن و واشنگتن را در ایران به اجراء درآورد،  خواهد توانست با این نمایشات روحوضی سرکوب و تاراج استعمار غرب را به حساب روسیه،  و شخص ولادیمیر پوتین بنویسد! 

 

جونم براتون بگه!   ‌ولادیمیر پوتین تبلور شکست‌های ستراتژیک آتلانتیست‌هاست:  جنگ چچنی؛ ‌ جنگ 33 روزه در لبنان؛ ‌ جنگ 44 روزه در قره‌باغ؛  ‌ جنگ 5 ساله در سوریه، ‌ شکست کودتای سبز در ایران،   و شکست تاریخی کودتای ارتش ناتو در ترکیه و ... و همین شکست‌ها آنقدر باعث نفرت آتلانتیست‌ها شده که آشکارا از نقض کنوانسیون وین توسط دیپلمات‌های آلمان،  لهستان و سوئد حمایت ‌کرده،   در کمال وقاحت انگشت اتهام را به سوی مسکو می‌گیرند!

 

می‌دانیم که طبق مفاد کنوانسیون وین،  دیپلمات‌ها حق ندارند در امور داخلی کشور محل مأموریت‌شان دخالت کنند،   یا از اماکن دیپلماتیک استفاده سیاسی به عمل آورند.   ولی جان سالیوان، ‌ سفیر ایالات متحد در مسکو،   با کنوانسیون وین و هنجارهای دیپلماتیک کاری ندارد؛‌   وظیفة الهی‌اش این است که راه عمو ویلیام‌اش را در مسکو ادامه دهد.   به یاد داریم که عمو ویلیام ایشان در ایران طی دوران صدارت شاپور بختیار به ماتحت آخوند شیعی و «شارلاتان معترض» دخیل بسته بود!   جان سالیوان هم چسبیده به ماتحت همجنسگرایان و الکسی ناوالنی!   در روسیه رفراندوم قانون اساسی برگزار می‌کنند،   سفارت آمریکا پرچم همجنسگرایان را به اهتزاز در می‌آورد.   بعد هم سناریوی مضحک «مسموم کردن ناوالنی توسط شخص پوتین» به صحنه می‌آید و ...   آلمان نازی هم ناوالنی را قاپ می‌زند و در آستانۀ‌ مراسم تحلیف جوزف بایدن،  او را با اسکورت رسمی به فرودگاه می‌برد.  اینچنین است که «رهبر اوپوزیسیون روسیه» مانند روح‌الله خمینی از خارج مرزها پای به کشور می‌گذارد!   به این ترتیب همۀ مخالفان پوتین می‌باید مطالبات‌ منطقی‌شان را کنار گذاشته،  به رهبری یک فاشیست دست‌پروردۀ‌ غرب رضایت دهند!   ماجرای تبدیل روح‌الله خمینی به «رهبر اوپوزیسیون» را که فراموش نکرده‌ایم؛   روند کار همان است که بود:  دخالت یک محفل استعماری برای نشاندن جنایتکار در جایگاه «قربانی»،   آشوب‌سازی و به راه انداختن خردجال و جنجال رسانه‌ای با هدف سرکوب و تاراج ملت‌ها و به ویژه لگدپرانی به روابط حقوقی معاصر،  یعنی به مهم‌ترین دستاورد شکست جبهۀ فاشیسم در جنگ جهانی دوم!   بله «مشکل» واقعی آمریکا با روسیه از همین جا ناشی می‌شود.   روسیه با یکجانبه‌گرائی مخالفت می‌کند،  حال آنکه منافع آمریکا در گرو یکجانبه‌گرائی و لات‌سالاری است.   در راستای تأمین این منافع استعماری است که رأی شورای امنیت سازمان ملل را با فتوی آخوند پدوفیل و برده فروش و حکومت ملایان را با گربه در ترادف گذاشته،  باشد تا مترسک‌اش را به سلاح هسته‌ای مجهز کند:

  

«[...] مقام معظم رهبری فتوا داده که سلاح هسته‌ای حرام است اما اگر گربه را در گوشه‌ای گیر بیندازند،   ممکن است رفتارش با وقتی که گربه آزاد است فرق کند [...]  اگر ایران را به آن سمت هل بدهند دیگر تقصیر ایران نیست [...]‌»

منبع:  رادیوفردا،  ‌مورخ 9 فوریه 2021

 

بله،  43 سال پس از کودتای محفل «کارتر ـ برژینسکی» در ایران،   محفل کودتا خودش را به «گربۀ گیر اوفتاده» تشبیه می‌کند،  باشد تا ضمن جلب محبت و ترحم،   از خود و اربابانش سلب مسئولیت کرده باشد!   به عبارت دیگر،   همه می‌باید بپذیرند که آمریکا نمی‌خواهد از طریق اروپا و مائوئیست‌ها حکومت ملایان را به پاکستان دوم تبدیل کند؛   این حکومت «یک گربه مامانی است که در گوشه‌ای گیر کرده‌؛  هسته‌ای شده،  چرا که هُل‌اش داده‌اند!»   اتفاقاً  کرۀ‌ شمالی و پاکستان هم به همین ترتیب یک‌شبه هسته‌ای شدند؛   کاخ سفید به مائوئیست‌ها فرمان داد تا ‌هُل‌شان بدهند!   اینک نوبت رسیده به مرده‌ریگ شیعی آلمان نازی که هم مزدور لندن و واشنگتن است،   هم پادوی مائوئیست‌ها،  و هم می‌باید با فتوی به روابط حقوقی معاصر لجن‌پراکنی کند.   به همین دلیل هم تریبون مناسب در بوق‌های استعمار در اختیارش قرار گرفته!