کارتر و کارتل ابراهیمی!
چرا الگولانی از دست دادن با وزیر امورخارجۀ
جرمانی خودداری کرد؟! آنها که چنین
ادعائی میکنند همانها هستند که مدعی شدهاند سالیوان، سفیر
آمریکا در تهران، بچه خیلی بدی بود و به حرفها و نصایح جیمی
کارتر گوش نمیکرد!
پیروزی «قاطع» کازینونژاد، یا بهتر بگوئیم بازتولید پیروزی هولیوودی ریگان، که به سقوط لائیسیته در سوریه و ظهور الگولانی
منجر شد، و ارادت قلبی غربیها را به تروریسم اسلامی
آشکار کرد، به پروپاگاند« واژگوننمائی و
سلب مسئولیت از جنایتکار» ابعاد نوینی بخشیده که با مرگ جیمیکارتر اوج
گرفت!
در تاریخ سوم ژانویه سالجاری، وزرای
امور خارجة آلمان و فرانسه برای دیدار با «الگولانی» به دمشق میروند. در
کلیپی که از این دیدار انتشار یافته میبینیم که «الگولانی» دستش را به سوی وزیر امور
خارجه آلمان دراز میکند تا با او دست بدهد، و وزیر کذا هم از دست دادن با وی خودداری میکند! ولی در
شبکة مجازی جنجال و هیاهو به راه میافتد که «الگولانی با خودداری از دست دادن با
وزیر امورخارجۀ آلمان، به او
توهین کرد!» سپس «بوزنامه نگاران» غرب را میبینیم که تأکید
میکنند، «مقررات و احکام اسلامی در سوریه چنین ایجاب میکند!» به
عبارت دیگر، اسلامپرستان در غرب، یا بهتر بگوئیم تفالههای دستگاه هیتلر مطالباتشان
را اینچنین بیان کردهاند! خلاصه اگر جهادی کارتر در صد سالگی جوانمرگ شد و
مقام معظم رهبری به بهانۀ جنگ چالدران برایش در اردبیل ماتم گرفته، رشد و توسعۀ کارتل ابراهیمی جیمی کارتر با سرعت
تمام ادامه دارد!
بله،
سال 2025، را بدون حضور جهادی جیمیکارتر، برندة جایزۀ صلح نوبل و آخرین عضو باند
چهارکفتار گوادالوپ ـ والری ژیسکار، جیمز کالاهان و هلموت شمیت ـ آغاز کردیم!
البته قبائل وحشی شیعی که مانند سگ
پائولوف «شرطی» شدهاند، به شیوة دوران
نورانی کارتر، همچنان برای «حسین در
کربلا» و شرکاء ماتم گرفتهاند! حتی فرح
پهلوی، نایبالسلطنه سابق هم که روز 16 ژانویه 1979
خوشحال و خندان از کشور گریخت، این روزها
عضو کلوپ «مادران داغدار» شده و حسابی عزا گرفته.
باری از آنجا که با موسم روضه و زوزه
برای حسین عین فاصله داریم، ساواک
ملایان به ناچار سناریوی دیگری به صحنه آورد:
سناریوی «ادرار بر مزار!» اینهمه
تا مفتخورهای صادراتی، از جمله تقی رحمانی و تولههایاش دستدردست
دارودستة رجوی بر محور «غلام» حسین متمرکز شوند!
غلامحسین ساعدی، روانپزشک و نویسنده، همچون
باقر پرهام، اسمعیل خوئی، حاج سید جوادی و شرکاء، پس از
ادای احترام به آخوند پدوفیل و بردهفروش و تعظیم در برابر اعتقادات «انقلابی ـ بیابانی خلق» راهی فرنگ شد، در
فرنگ هم درگذشت! پس از سقوط بشار اسد و
تحرکات «فرهنگی» امت سوریه ـ تهاجم به
آرامگاه حافظ اسد ـ مزار ساعدی هم به
زینت «فرهنگ» قبایل وحشی شیعی آراسته شد وکلیپ آن در دسترس عموم قرار گرفت.
پس از انتشار «کلیپ ادرار» بود که مزار
ساعدی تبدیل شد به زیارتگاه تروریستهای شیعی از قماش مجاهد خلق و نهضت آزادی و
... و بین خودمان بماند، به استنباط ما پس
از ارتحال جهادی کارتر، قرار شده برمحور
«ادرار برمزار» چماقدار و چپنما را به اجماع برسانند و گلۀ وحش را به «مسیر
مطلوب» محفل اربابان کارتر هدایت کنند: مسیر
تزویر و دروئی، تهاجم به مردگان، مردهپرستی، پهن کردن بساط روضه و زوزه و «احترام» به
ناهنجاریهای اجتماعی، وخصوصاً برنامهریزی
جهت تاراج ملتها!
فراموش نکنیم که پیشقراول این مسیر
ابراهیمی، شخص جیمی کارتر بود. یک انجیلی گمنام، جبون،
خودنما و هزار چهره که برای گسترش کارتل پاشنهآهنیهای دو سوی آتلانتیک به
کاخ سفید پرتاب شد تا شکست ارتش آمریکا در ویتنام را در ایران جبران کند!
کارتر ضمن تظاهر به سادهزیستی و ادعای
«تعهد به حقوق بشر»، المپیک را سیاسی کرد و با حمایت از جهاد و تاراج
و مرگ و ویرانی، در واقع به لائیسیته و اجتماعیات اعلان جنگ داد و به
همین دلیل شدیداً مورد عنایت محفل نوبل نیز قرار گرفت. نیازی
نیست که بگوئیم پس از مرگ کارتر، مدفوعات آتلانتیست و در رأسشان بیبیسی و
رادیوفردا، برای بزک و تطهیر این جانور درنده بسیج شدند، و به این نتیجۀ ابلهفریب رسیدند که «آشوبسازی
و نهایت امر براندازی و کودتا در ایران»، به هیچ وجه خواست کارتر نبوده؛ سالیوان
«مقصر» است:
«[...] با وجود همۀ چالشها،
کارتر تا لحظۀ آخر پشت حکومت شاهنشاهی ماند ولی یک سفیر سرکش و خودسر به نام ویلیام
سالیوان در تهران داشت که در پی تعامل با نمایندگان خمینی و تشکیل جمهوری اسلامی
بود. سالیوان در پشت صحنه دست به اقداماتی
زد که ابداً مورد تأیید کارتر نبود».
منبع:
رادیوفردا، مورخ 10 دیماه سالجاری
بله! در
حالیکه هم کارتر و هم آن سفیر به اصطلاح سرکش و نافرمان، عوامل اجرای فرمایشات پاشنهآهنیها بودند، گوسفندالله
میباید از سطور فوق چند نتیجة ابلهپسند و اساسی بگیرد. نخست
اینکه دستگاه پهلوی، «حکومت شاهنشاهی» بود، نه
کارگزار لندن و واشنگتن در ایران. دیگر آنکه سفیر آمریکا در ایران «مستقل» بوده، برای جیمی کارتر تره هم خورد نمیکرده است! زمانی
که این دو دروغ شاخدار در ذهن مخاطب هالو جا افتاد، پایه و
اساس بقیه دروغها هم مستحکم خواهد شد.
در این راستا به راحتی میتوان ادعا کردکه برژینسکی، مشاور
کارتر در امور امنیتی نیز سرخود و نافرمان بوده.
چرا که برژینسکی به صراحت از
تروریسم اسلامی، به عنوان اهرم سیاستگزاری
حمایت میکرد، حال آنکه زوزة جیمی کارتر
مبنی بر «دفاع از حقوق بشر» به آسمان برخاسته بود!
اگر ادعای رادیوفردا را چند مرحلۀ منطقی به پیش رانیم، خواهیم
دید که جیمی کارتر هم سرکش و نافرمان بود،
و دست به اقداماتی زد که مورد تأئید
خودش هم نبوده! به عنوان مثال لیسیدن دست و پای کودتاچیانی از
قماش ضیاءالحق و پینوشه، و نشستوبرخاست و
دیدهبوسی با امثال دنگ شیائوپینگ، مناخیم بگین و ... و خصوصاً احترام به روسپیخانهداران و
موادفروشان عرب و آمریکای لاتین، از جمله کارهائی
است که جیمی کارتر «سرکش و نافرمان» میکرد؛
به هیچ عنوان مورد تأئید جیمی کارتر قرار نگرفته بود!
باری در ادامة «بازنویسی تاریخ» و تطهیر چهرة کریه
جهادی کارتر، بوق سازمان سیا از سیاست سازمانیافتۀ اوباشپروری
دستگاه پهلوی ـ نشاندن آخوند پدوفیل و برده فروش در جایگاه رهبر
اوپوزیسیون ـ و حمایت لندن و واشنگتن از
این سیاست ایرانستیز، فاکتور گرفته، تأکید
میکند که «فرار شاه و فروپاشی ارتش» باعث شد هیچکس نتواند جلوی «موج خمینی» را
بگیرد:
«[...] نگارندگان این نسخه از تاریخ، تأکید دارند که در نهایت امر هیچکس نمیتوانست
جلوی موج خمینی سازشناپذیر را بگیرد، چرا
که شاهِ «سستاراده» پا به فرار گذاشت و ارتش «ببر کاغذی» اش خیلی سریع فروپاشید.»
همان منبع
«نگارندگان این نسخه از تاریخ» گویا چند نکته اساسی را فراموش
کردهاند. نخست اینکه ارتش دستگاه پهلوی به عنوان ساختاری استعماری و
مدافع منافع استعمار، از شاه دستور نمیگرفت! دیگر
آنکه گریز «شاه سست اراده» لبیکی بود به الزامات دستگاه تروریسمپرور «کارتر ـ برژینسکی!» باشد تا ترور فرماندهان مخالف کودتا، راه را برای استقرار حکومت اسلامی هموار سازد. و نهایت امر شاهد بودیم که به محض پیروزی کودتای
22 بهمن 1357، زوزههای حقوق بشرفروشی جیمی کارتر به یکباره متوقف
شد، و این جانور درنده به بازاریابی برای اسلام خوب
و رحمانی نشست! وی همزمان از درمان پهلوی
دوم در بیمارستان نیویورک هم ممانعت به عمل آورد!
و برای قدردانی ازاین وحشیگری و درندهخوئی، خمینی هم چشمکی به وی زده، المپیک
مسکو را تحریم کرد! مسلم است که مشکل
بتوان، بر خلاف ادعای نگارندگان «نسخۀ جدید تاریخ»، ایندسته
از تحرکات «انساندوستانه و متمدنانه» جیمی کارتر را به حساب «سرکشی سفیر آمریکا
در تهران» گذارد!
البته مضحکۀ بازنویسی تاریخ به سقوط «حکومت
شاهنشاهی» محدود نمیشود. به طور مثال،
در سال 1983 میلادی، در شرایطی که
دستگاه ریگان از تداوم جنگ استعماری حکومت ملایان با دولت بعث عراق اطمینان حاصل
کرده بود، اخوانالمسلمین نیز با حمایت ارتش ترکیه، در شهر
حماء بر علیه «حکومت بعثی» حافظ اسد شورش کردند. جالب
اینکه، زوزة «صدا و سیمای» زالممد در
تهران نیز به حمایت از شورشیان به آسمان برخاسته بود! ولی 41 سال بعد، در پی جاخالی دادن ارتش سوریه در برابر
تروریستها، و در نتیجه سقوط دستگاه
لائیک بشار اسد، مدفوعات غرب تلاش دارند حکومت زالممد را طرفدار
دولت لائیک سوریه جلوه دهند!
حال آنکه در واقع، حکومت ملایان به عنوان مجری سیاست دوم آمریکا، با
افتتاح دکان شیعیسازی در سوریه، به ایجاد
بحران و دامن زدن به نارضایتیها در اینکشور مشغول بود! فعالیت جمکرانیها باعث شد تا سوریهائی که
لائیک بودند و با مزخرفات مذهب کاری نداشتند،
و سنیهائی که مزخرفات مذهب شیعه
را «کفر» میشمردند، و بالاخره مسیحیان و پیروان دیگر ادیان که نمیتوانستند
با توحش و تحجر اسلام ـ سنی یا شیعی
ـ همسوئی نشان دهند، جملگی در جرگۀ ناراضیان قرار گیرند! و نیازی نیست که بگوئیم، این
نکتة «پیشپاافتاده» از چشم تیزبین «بهفرموده نویسان و به فرموده ببینان»، و
تحلیلگران و مفسران «ذکاوتمند» بوقهای استعمار غرب و شرق و شهادتطلبان راه اتحاد
جماهیر نوکری یا همان «جهان اسلام» پنهان مانده!
همین جماعت که گویا به دلیل مرگ
جانگداز جیمی کارتر و پیروزی «قاطع» کازینونژاد فراموش کردهاند در آخرین جنگ قرهباغ،
حکومت ملایان از جمهوری آذربایجان حمایت
میکرده است، این روزها از مبارزات حکومت
زالممد با دستگاه زپرتی رجب اردوغان چه داستانها که نمیگویند! کار
بجائی رسیده که علی روضه خوان را از پای منقل به جنگ چالدران در دوران صفویه پرتاب
کردهاند، باشد تا با وافور سحرآمیزش شکست شاه اسمعیل را
جبران کند!
بله،
سه روز پس از ارتحال کارتر، در شرایطی که تولۀ اردوغان برای گوسفندالله ترک
بالای منبر رفته و به آنان وعده «فتح مسجدالاقصی» را میداد، حکومت
ملایان هم با وصله کردن تحولات سوریه و سقوط بشار اسد به جنگ چالدران مراسمی تحت
عنوان «آئین گرامیداشت شهدای جنگ چالدران و جبهه مقاومت» برگزار میکند! گویا مداح
این بساط مسخره نبرد شاه اسماعیل صفوی با سلطان سلیم عثمانی را با رقابتهای کنونی
منطقهای به قیاس کشیده و وعده میدهد که، «روزی
روزگاری، نوادگان شاه اسمعیل از اردبیل، پرچم امام زمان را در باکو و شهرهائی که پیشتر بخشی
از خاک ایران بودند، به اهتزاز در خواهند آورد!» ـ منبع: یورونیوز،
مورخ اول ژانویه 2025 !
و همانطور که تولۀ اردوغان فراموش کرده
چکمۀ سربازان اسرائیلی ساخت ترکیه است، مداح مذکور هم نخواسته به یاد آورد که در جنگ
چالدران، ارتش عثمانی حتی حرمسرای شاه
اسمعیل صفوی را هم به غنمیت گرفته بود.
خلاصه «نوادگان شاه اسمعیل» که به ادعای مداح قرار است از اردبیل ظهورکنند
و فتحالفتوح نمایند، در واقع نوادگان سربازان
عثمانیاند!
بله،
باز هم «نسخهنویسان تاریخ» فراموش کردهاند که در اواخر نخستین دورۀ ریاست
جمهوری کازینونژاد، در شرایطی که حمایت
اسرائیل و ترکیه از باکو، زمینة مناسب برای قطع ارتباط جغرافیائی ایران و
ارمنستان را فراهم آورده بود، جهادیهای
حکومت ملایان از جمهوری آذربایجان حمایت میکردند ـ وبلاگهای
ناهید رکسان؛ «مصدق در قره باغ» و «مککارتی
در قرهباغ» ـ و اینک که کازینونژاد قرار
است به کاخ سفید بازگردد، مقام معظم هم مسیر قر کمر را عوض کرده، همزمان در سنگر مخالفت با ترکیه و جمهوری
آذربایجان لنگر انداخته. ایشان پس از این
دگردیسی سخنگوی نوادگان شاه اسمعیل صفوی در اردبیل شدهاند! خلاصه بگوئیم فقط کشتزار تقی رحمانی نیست که روزی
پنج نوبت دچار دگردیسی میشود؛ مزدوری
استعمار «واگیردار» است!