شنبه، تیر ۰۷، ۱۴۰۴

5 درصد کودتا!

 



 

12 روز پس از ناکامی کودتای 23 خردادماه،‌   دونالد ترامپ که روزها بود،  زوزة «تسلیم بی‌قید و شرط ایران» سر می‌داد،   ناگهان اعلام آتش بس کرد و فرمود «تأسیسات هسته‌ای ایران را نابود کردم؛  ایران می‌تواند به چین نفت بفروشد!»  کازینونژاد سپس در ضیافت اطعام مساکین دربار هلند در لاهه حضور یافت و پس از لاف فراوان برای رعایای اروپائی،  قرار گذاشت تا سالانه 5 درصد از تولید ناخالص ملی‌ رعایا به عنوان خراج به ناتو پرداخت شود! اینچنین بود که شاهد اعلام پیروزی همزمان نتانیاهو و علی خامنه‌ای و دونالد ترامپ بودیم؛ پیروزی سازمان ناتو،  پیروزی کدخدا و ملا و خاخام است!

 

علی خامنه‌ای که وی را به صورت رسانه‌ای فرماندة کل قوا می‌خوانند،  در مورد آتش‌بس ارباب سکوت اختیار کرده،   ولی  به جهانیان اعلام می‌دارد که سیلی سختی به آمریکا زده و اسرائیل را در آستانة فروپاشی قرار داده!   بنیامین نتانیاهو هم که پیش از اعلام آتش بس ارباب به احساس «خود کوروش کبیر بینی» دچار شده بود و می‌خواست «قوم پارس» را از «اسارت» نجات دهد، یا بهتر بگوئیم می‌خواست اقوام ایرانی را از پارس‌ها جدا کند،  بساطش را جمع کرد تا دکان کربلافروشی و مرده‌خوری ملا کساد نشود!  و اما حکومت ملایان که برای خودبراندازی و به راه انداختن خردجال،   میعاد کودتای سر سایمون گس را مناسب تشخیص داده بود،   برای تشییع جنازة قربانیان نظامی و غیرنظامی کودتای ناکام،   میعاد خودزنی 7 تیر را برگزید!

 

این میعاد همچنان که به یاد داریم،   پس از اشغال به فرمودة سفارت آمریکا،   به دومین توطئة حکومت ملایان بر علیه ملت ایران ارجاع می‌دهد.   انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی در این میعاد زمینه را برای استقرار زوج «خامنه‌ای ـ موسوی» در رأس قوة‌ مجریه،   و تداوم جنگ استعماری با هدف تأمین منافع آمریکا و اسرائیل فراهم آورد.   و همانطور که می‌دانیم این عملیات راه را برای انفجار نخست‌وزیری و «انتخاب» علی خامنه‌ای به عنوان رئیس جمهور  حکومت ملایان،  و صدارت 8 سالة میرحسین موسوی و تاخت‌وتاز ملا ممد خاتمی بر علیه «صلح» هموار کرد.   در همین  دوران بودکه «راه قدس از کربلا می‌گذشت» و دولت مناخیم بگین جهت تداوم جنگ استعماری به حکومت ملایان سلاح و تجهیزات می‌فروخت!  جالب اینکه آن روزها کسی «جاسوس اسرائیل» بازداشت نمی‌کرد؛   این روزهاست که علی روضه‌خوان ادعای پیروزی دارد،  و حکومت خودفروختة ملا گروه، گروه «جاسوس اسرائیل» بازداشت و اعدام می‌کند.   کولبر کُرد، ایرانی گمنام و فرودست،  و یهودی ایرانی در شیراز و تهران از جمله «جاسوسان‌اند!» 

 

بله،  فراموش نکنیم که کولبر کُرد  اطلاعات «امنیتی ـ نظامی» کشور را به اسرائیل منتقل کرده؛   یهودی ایرانی «اسرار نظام» را به اسرائیل داده و ... و همه باید بدانند که کولبرهای کُرد و یهودیان ایرانی از  پیوستن حکومت ملایان به پیمان‌های نظامی شانگهای و پیمان امنیت جمعی ممانعت  به عمل آورده‌اند!  به همین دلیل نیز آسمان ایران به روی هواپیماهای اسرائیل و آمریکا و پادوهای ترک و عرب و آذری‌اش باز مانده بود.   همه باید بدانند که طی 46 سال اخیر «کولبر کرد و یهودی ایرانی» از ساختن پناهگاه‌ برای مردم ممانعت کرده‌اند‍!  و خوش خیال نباشیم؛‌   خیانت کولبر کرد و یهودی ایرانی به این مختصر هم محدود نمانده است!

 

اینان بودند که اطلاعات محرمانة  «نظام مقدس» را به سفارت‌خانه‌های غربی منتقل می‌کردند!  همین کولبر ترک و یهودی ایرانی بوده‌اند که باعث شدند مقامات نظامی و امنیتی حکومت ملایان  با اطمینان خاطر از وسائل ارتباطی تحت نظارت آمریکا استفاده کنند!  و همین کولبر کرد و یهودی ایرانی بودند که مانع‌شدند تا پس از تصفیۀ خونین 23 خردادماه، خردجال کودتا در شهرهای بزرگ کشور به راه افتد! هم‌اینان مانع عکس‌العملی در خور از سوی حکومت قدرقدرت «مسجد ـ روسپی‌خانة شیعی» در برابر ترور فرماندۀ سپاه قدس شده بودند!

 

البته خیانت‌های کولبر کرد و یهودی ایرانی به این مختصر محدود نمی‌‌ماند؛   فرار پرافتخار پاسداران دلار از سوریه و لبنان نیز ریشه در خیانت هم‌اینان دارد!   همین کولبر کرد و یهودی ایرانی بودند که باعث شدند حکومت ملایان در واکنش به بمباران تأسیسات هسته‌ای کشور،  یک پادگان هوائی آمریکا در قطر که روزها و روزها پیش تخلیه شده بود را هدف بگیرد! هم‌اینان بودند که رضا پهلوی را فریب دادند تا کیپا را با تاج کیانی طاق بزند!   و از همه مهم‌تر همین کولبر کرد و یهودی ایرانی و دیگر ایرانیان بی‌پناه بودند که در  لندن و پاریس و برلن اراذل و اوباش صادراتی حکومت را به خیابان آوردند تا از تهاجم اسرائیل و آمریکا به خاک ایران طرفداری کنند!   و ناگفته نماند که باز هم همین کولبر کرد و یهودی ایرانی با اطلاعات ضدونقیض‌شان دونالد ترامپ و دولت خاخام‌ها را مسخرۀ خاص و عام کرده،   به رقص شکم در برابر جهانیان واداشتند:

 

ـ  رژیم ایران باید بی‌قید و شرط تسلیم شود؛

ـ  اگر رژیم فعلی ایران قادر به بازگرداندن عظمت به ایران نیست،  چرا تغییر رژیم صورت نگیرد؛

ـ تأسیسات هسته‌ای فردو،  نطنز و اصفهان در حملات آمریکا «به‌طور کامل» نابود شدند.

ـ آمریکا از محل اختفای «آن به اصطلاح رهبر معظم» خبر دارد، ولی دست‌کم فعلا قصد کشتن او را ندارد.

ـ  شاید این کار را بکنم،  شاید هم نکنم.  هیچکس نمی‌داند می‌خواهم چه کنم؛

ـ حملات انجام شده توسط آمریکا تمام برنامه اینکشور است و هیچ طرحی برای تغییر رژیم در ایران وجود ندارد.

ـ اسرائیل و ایران با برقراری یک آتش‌بس کامل و جامع توافق کرده‌اند.

ـ  می‌خواهم از ایران به خاطر اطلاع‌رسانی زودهنگام به ما تشکر کنم

 

اتفاقاً ما هم باید از دونالد ترامپ تشکر کنیم! پرزیدنت کازینونژاد طی این 12 روز، هم دولت ایالات متحد را به مضحکه تبدیل کرد،‌ هم دست پادوهای ایرانی‌نمای‌اش را در داخل و خارج کشور رو کرد! 

                 

 

 

                 


دوشنبه، تیر ۰۲، ۱۴۰۴

مافیا و سیا!

 

 

آخرین نمونة خوش‌خدمتی حکومت ملایان به اربابان غربی،  تهدید به بستن آبراه تجاری تنگة‌ هرمز است که چند هدف مشخص دنبال می‌کند:   کشاندن نیروهای نظامی غرب به خلیج فارس،   افزایش نجومی حق بیمة کشتی‌های تجاری،   و به ویژه اعمال فشار بر اقتصاد چین!

      

یک هفته پس از تصفیة خونین  13 ژوئن و قتل چند تن از فرماندهان بلندپایة حکومت که جهت ارائة تصویر قدرقدرت از دولت اسرائیل آناً به این‌کشور منسوب شد،   و در شرایطی که عباس عراقچی برای مذاکره و در واقع برای ترمیم سناریوی شکست خوردة کودتا به پابوس ارباب در اروپا شتافته بود،  آمریکا تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار داد!

 

 بله بی‌خیال قوانین و مقررات بین‌المللی و روابط حقوقی،    و خصوصاً بی‌خیال حقوق ملت ایران.  دستگاه ترامپ که جز روابط مافیائی و نفس‌کش‌طلبی و لاف‌وگزاف هیچ نمی‌شناسد،   سرانجام  در جایگاه واقعی‌اش ـ ماجراجو و تروریست ـ  قرار گرفت و «عظمت گذشته» را به آمریکا بازگرداند!   مدفوعات غرب و پامنبری‌های شیعی‌شان از جمله رضا پهلوی،   بدون اشاره به نقض قوانین بین‌المللی توسط آمریکا و بدون محکوم کردن تهاجم نظامی به خاک کشور ایران،  جملگی به طبل زدن در مورد «حقانیت آمریکا» و بی‌بی‌گوزک‌بافی در مورد میزان خسارت وارده به تأسیسات هسته‌ای فردو مشغول شده‌اند.   مسلم است که مدفوعات ملهم از تشیع علفی نیز به بی‌بی‌گوزک‌بافی در مسیر عکس بنشینند و تأکید کنند که «اسلام پیروز است؛   آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و...» خلاصه ملت ایران از چند  سو مورد تهاجم اوباش قرار گرفته.   تهاجم وحشیانة اسرائیل و آمریکا،   تهاجم سگ‌دست‌آموز و انقلابی‌شان،   حکومت ولی‌فقیه،  و خصوصاً تهاجم مخالف‌نمایان و حامیان استبداد نوین در داخل و خارج مرزها!                 

 

هنوز عرعر خامنه‌ای روی خطوط اینترنت در دسترس است:   «نه جنگ می‌شود،   نه مذاکره می‌کنیم؛   مذاکره با آمریکا غیرشرافتمندانه است؛  مذاکرات خوب پیش می‌رود؛‌   دهن لقی نکنید؛   در زمان امام جعفرصادق،   دهن لقی مسیر تاریخ را تغییر داد؛  گمان نمی‌کنم مذاکره با آمریکا به نتیجه برسد؛  آمریکا باید از منطقه برود،  اسرائیل غدة سرطانی است؛   غنی‌سازی به آمریکا مربوط نیست و ...»   بله،  در شرایطی که عباس عراقچی توافق را در دسترس ارزیابی می‌کرد و قرار بود دور جدید مذاکرات روز یکشنبه 15 ژوئن در پایتخت عمان برگزار شود،   در سالگرد کودتای هیزاکسلنسی سایمون گس،   خبر رسید که  سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح،   سردار سلامی،  فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،‌ امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوا ـ  فضای سپاه مذکور،  و ... و خصوصاً نه تن از «دانشمندان هسته‌ای» در حملۀ هوائی اسرائیل به قتل رسیده‌اند!

 

البته این «حملات هوائی» در واقع از داخل مرزهای ایران صورت گرفته بود!   این تصفیه خونین، یک هدف اصلی دنبال می‌کرد:   تشویق گوسفند‌الله به تظاهرات خیابانی بر علیه حکومت ملایان، جهت ایجاد دیوار دود در برابر کودتای نظامی آمریکائی‌ها!  همان اهداف والای «جنبش سبز!»  کودتائی که قرار بود اینبار شاه‌الله را به صورت رسانه‌ای در رأس هرم قدرت قرار دهد!   به همین دلیل علی روضه‌خوان، رهبر کبیر انقلاب اسلامی و لات و اوباش همراه وی،    از جمله «محمدقاطر» خالی‌باف، رئیس مجلسک جمکران در سوراخ پناه گرفته و میدان را برای خودارضائی سیاسی و تلطیف خشونت به دیگر روسپی‌های جهادی واگزار کرده بودند:   شیرین عبادی،   تقی رحمانی، و... احمد زرت‌آبادی،   «به فرموده نویس» اصلاح‌طلب و صاحب‌نظر در همة امور علمی،  فنی،  هنری،  اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و...  به ویژه متخصص تطهیر جنایت‌کار!

 

باری این وضعیت 3 روز ادامه یافت،  ‌ تا حکومت ملایان دریافت که کودتای ارباب ناکام مانده!   بلافاصله مجلسک جمکران به ریاست «محمدقاطر» تشکیل جلسه داد و توافقنامة همکاری ایران و روسیه را که طی سفر پرزیدنت زرشکیان به مسکو به امضاء طرفین رسیده بود و زیرعبای علی خامنه‌ای گیر کرده بود، به تصویب رساند!

 

4 روز بعد،   تشکل تروریست نهضت عاظادی هم از خواب غفلت برخاست و با صدور بیانیه‌ای تهاجم نظامی اسرائیل به ایران را محکوم کرد!   سپس نوبت رسید به  قوة قضائیة حکومت تشیع علفی که برای تطهیر حکومت آخوند،   چندین و چند «جاسوس اسرائیل» اعدام کند!

 

 ولی کیست که نداند دستگاه  «امنیتی ـ نظامی» این حکومت منفور،  46 سال است تحت نظارت مستقیم سازمان سیا و موساد به سرکوب و کشتار ایرانیان مشغول است؟!  و کیست که نداند حکومت آخوند را آمریکا در ایران مستقر کرده و وظیفة این حکومت دست نشانده،   مانند سلفش،  «پاسداری از منافع آمریکا» است!   حکومتی که 46 سال است با شعار «مرگ بر آمریکا،  و مرگ بر اسرائیل»،  در واقع جز سرکوب و تاراج ملت ایران سیاست دیگری نداشته و ندارد.

 

 

 

        


جمعه، اردیبهشت ۱۹، ۱۴۰۴

فستیوال کوچه و آزمون الهی!

 

دیدی که بازهم

صدگونه گشت و بازی ایام

[...]

با مرده باد آتش

و زنده باد  باد

[...]

مهلت به جمع روسپیان داد

(شفیعی کدکنی)

 

در آستانة سفر دونالد ترامپ به شیخ‌نشین‌های خلیج فارس،‌  آسوشیتدپرس،   یکی از مدفوعات غرب که به دستگاه «نیت سنج» مجهز شده‌،  از «قصد» کازینونژاد جهت تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی «گزارش» داد.   بوق نژادپرستان بریتانیا نیز بی‌درنگ تیز و آروغ کارفرمایان آسوشیتدپرس را به زبان فارسی در اختیار گوسفند‌الله گذارد تا در داخل و خارج، گله را بر محور تعصبات متحد کند!

 

 بلافاصله شوت‌وپرت‌های ساکن فرنگ پیرامون نام «خلیج فارس» به اجماع رسیده،  بساط طومار نویسی به راه می‌اندازند و ... و اوباش‌الله درون‌مرز از قماش مم‌جواد ظریف و ‌علی‌اکبر ولایتی و شرکاء نیز با توسل به نام «خلیج فارس»،  حرکت سینه‌خیز به سوی پروژۀ آمریکائی اعلیحضرت رضا پهلوی را آغاز می‌‌کنند.

 

 با توجه به وزش باد موافق در مسیر اهداف والای پرزیدنت کازینونژاد،   برای ایشان پیشنهاد بهتری دارم.    اگر نام «خلیج ترامپ» بر خلیج فارس بگذارند مناسب‌تر است،  و به این ترتیب ایشان خواهند توانست تنگه هرمز را نیز تنگة ملانیا بنامند!   کشور ایران هم،‌   برخلاف پیش‌گوئی‌های آریامهر مبنی بر «ایران را ایران‌ستان می‌کنند» می‌تواند ترامپستان شود!  در نتیجۀ این تغییرات کلان‌ستراتژیک،  و بر مبنای احکام مترقی شرع مبین،‌   تنگه برای‌ پاسدار شریعتمداری و شرکاء «حرام شرعی» می‌شود،  و دیگر نمی‌توانند روزی پنج نوبت در روزی نامۀ کیهان،  «تنگه» را ببندند!  در نتیجه عبور و مرور در تنگة ملانیا برای همة کشتی‌ها آزاد خواهد بود!   در چنین شرایطی است که با توجه به اکتشافات «علمی ـ شکمی» نوابغ تشیع علفی در سایت ایران اینترناشنال مبنی بر اینکه «آزادی مهم‌تر از دمکراسی است»،   گوسفندالله نیز خواهند توانست جهت استقرار حکومت  «آزادی،  عدالت،‌ آبادی» رفراندوم بیخ دیواری برپا کنند!   یادآور شویم حکومت خررنگ‌کن کذا،   پیشنهادی است که در پی فاجعة شه‌بندر از ذهن جعفر پناهی تراوش کرده و مانند همة پیشنهاد‌های سرشار از نبوغ پیروان مکتب تشیع علفی در رادیو فردا آناً انعکاس یافته.     

 

گویا حکومت نئاندرتال‌های شیعی و اربابانش برای به راه انداختن خردجال و رفراندوم با شعار گنگ،  مبهم و ابله‌پسندی همچون «آزادی،  عدالت، آبادی» بی‌صبرانه در انتظار فاجعۀ بندرعباس بوده‌اند!   از اینرو اربابان تشیع علفی هیچ پیام تسلیتی برای حکومت ملایان ارسال نکردند!  و اصلاح‌طلب و اصولگرا هم کور و کر و لال شدند،   و ... و از همه مهم‌تر علی روضه‌خوان است که از شدت خوشحالی 24 ساعت زبانش بند آمده بود؛   ظهور امام زمان آمریکائی‌اش را قریب‌الوقوع می‌دید!   تهاجم نظامی به شه‌بندر،  هم فستیوال موسیقی «کوچه» را به تعطیل کشاند،   هم مردم را در وحشت فرو برد،   و هم به دولت دکتر «زرشکیان» امکان داد تا با اعلام عزای عمومی،‌  نانی برای آخوند مفتخور و مفت‌گو و خودفروش به تنور بچسباند!

 

بله هیچ دلیلی نداردکه رهبر واتیکان بمیرد،  و دولت موسولینی 5 روز عزای عمومی اعلام کند،‌  و مافیای سیسیل مسابقات فوتبال را به تعویق بیاندازد،  آنوقت در چنین شرایطی هندو‌ها  در کشمیر به گردش بروند و یا ایرانیان در بوشهر فستیوال موسیقی «کوچه» برگزار‌کنند!   مگر نمی‌بینند که همه باید «به احترام محفل فاشیسم» سوگوار باشند؟!

 

باری 24 ساعت پس از انفجارهای شه‌بندر،   یک پیام بی‌سروته از سوی مقام معظم رهبری انتشار یافت که در آن برخلاف روال همیشگی هیچ اشاره‌ای به «دشمن و توطئه» و این حرف‌ها نشد.   ‌هر چند طبق معمول،   دادگاه‌های «عدالت علفی» اعدام‌ها را «به نام خداوند خونخوار ابراهیم» همچنان ادامه می‌دادند!   بله حکومت جبون و خود فروخته‌ای که حتی جرأت نداشت در مورد تهاجم نظامی اربابانش به بندرعباس اطلاع رسانی کند،   دستش برای کشتار ایرانیان باز است!   دو روز پس از انفجارها،   وزیرکشور ملایان یک بیانیة بی‌سروته‌تر صادر کرد که حاکی از سردرگمی و ناامیدی از ظهور امام زمان‌شان بود!                  

 

خلاصه طبق معمول بساط «کی بود، کی بود» پهن شد؛   مدفوعات غرب و شاخک‌های شیعی‌شان هم جهت سلب مسئولیت از عاملان و آمران این جنایت،  ‌ کشف کردند که «بی‌احتیاطی در جابجائی مواد شیمیائی و مواد منفجرة‌ خطرناک» باعث این انفجارها شده است!   به عبارت دیگر قربانیان  انفجارها،   «مسئول انفجار» شناخته شدند!   جالب اینکه،   رضاپهلوی هم به کمک برادران دینی‌اش آمده،   انگشت اتهام را به سوی «بی‌کفایتی» می‌گیرد!   بله،  انفجار قطار نیشابور ـ  18 فوریه 2004 ـ  را فراموش نکرده‌ایم؛  فاجعۀ اسکله شه‌بندر هم حکایت انفجار قطار نیشابور شده!   

 

باری محشرخری که به کمک مدفوعات غرب و شاخک‌های شیعی‌‌شان در کشور به راه  افتاده،   شرکت نفت بیانیه‌ای صدوریده و اعلام داشته که «خوشبختانه» به مخازن سوخت آسیبی نرسیده است!   توگوئی آسیب ندیدن مخازن سوخت به دلیل کفایت و درایت و نبوغ و کاردانی مدیران شرکت کذا بوده!   حال که به بندرعباس و شرکت نفت ملی ایران رسیدیم،   بدنیست یک مینی پرانتز بازکنیم و سری بزنیم به بهشت دوران آریامهر!    

 

در دوران صدارت هویدا،   ارسال سوخت به جزایر قشم،‌   ابوموسی،  تنب بزرگ و کوچک از بندرعباس صورت می‌گرفت.   گالن‌‌ها را در موتور لنج می‌گذاشتند،  جاشویان نیز در محل غذا می‌پختند.  و سرانجام روزی فرارسید که درست در کنار ناوگان دریائی ارتش شاهنشاهی ‌گالن‌های بنزین آتش گرفت،   و ده‌ها گالن مشتعل به سوی ناوشکن‌های اعلیحضرت به پرواز در آمد!   البته روزنامه‌ها با حفظ سیاست خفقان کامل اطلاع‌رسانی هم ‌کردند؛  یعنی هیچ نگفتند!  در دوران دکتر منوچهر اقبال ـ  سعید نفیسی در رمان نیمه‌راه بهشت از ایشان  به عنوان دکتر ادبار یاد کرده ـ  امور شرکت ملی نفت به یک آبدارچی به نام «نویدی» واگزار شده بود،   دولت نمی‌خواست  دلش را بشکند!

 

پیشتر در مورد ارتباط صدارت هویدا با استقرار دکتر ادبار و نوچه‌اش، «نویدی» در شرکت ملی نفت ایران توضیح داده‌‌ایم و اگر بوق‌های جمکران در مورد اصل و نسب دکتر «ادبار» و شغل اصلی «نویدی» خفقان اختیار کرده‌اند،   یک دلیل روشن دارد.   محفلی که با ترور حسنعلی منصور راه‌گشای پیشرفت و ترقی امثال ادبار و نویدی در ایران شد،  همان محفل تیغ‌کش‌هائی است که روز 22 بهمن 1357 در رأس هرم قدرت در ایران نشست.

 

باری در آن دوران که ایران گویا «بهشت» شده بود،   یک گزارش فوق سری در مورد خطرات ناشی از حمل سوخت به بنادر قشم و ...  به هیئت مدیرة شرکت نفت ارسال شد،   که صدالبته مسکوت ماند!   ولی پس از انفجارهای بندرعباس در نزدیکی ناوگان ارتش،  مسئولان این بساط جهت سلب مسئولیت از خود،  یک گروه از بازرسان شاهنشاهی را به بندرعباس فرستادند.   بازرسان شاهنشاهی هم که در جریان گزارش فوق سری نبودند،  ‌یقة مسئولان محلی را گرفتند که این چه وضعیتی است؟!   وقتی کپی گزارش در اختیارشان قرار گرفت،  به تهران بازگشتند،  ولی برخلاف انتظار،   هیچکس مزاحم دکتر ادبار و نویدی نشد!  این زوج خوشبخت همچنان بر امور شرکت ملی نفت نظارت عالیه اعمال می‌کردند!   جالب‌تر اینکه،  پس از  انقلاب «شکوهمند» ملایان که بوق‌های حکومتی دست به افشاگری‌های صدمن‌یک‌قاز در مورد دستگاه پهلوی می‌زدند،   هیچ سخنی از رابطۀ «نویدی» و دکتر «ادبار» به میان نمی‌آمد،   و هنوز هم نمی‌آید.

 

دلیل هم روشن است؛‌   محفلی که نویدی را در حاشیه گذارده،   خود نیز برای ناشناس ماندن  نیازمند صورتک است.   این محفل با نقاب اسلام به میدان آمده،‌   و اینک برای تقویت دین مبین اسلام به صورت زیرجلکی به تبلیغ مسیحیت در ایران مشغول شده!    چرا که بی‌بی‌گوزک‌های اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی یک هدف مشترک دنبال می‌کنند:   تحمیق و تخریب انسان‌ها جهت گله‌سازی!   حال مینی پرانتز را می‌بندیم و بازمی‌گردیم به انفجارهای شه‌بندر! 

 

به استنباط ما تقارن مذاکرات آمریکا و مترسک‌های شیعی‌اش با دو فاجعه ـ کشتار  توریست‌ها در کشمیر هند،   و تهاجم نظامی به شه‌بندر نشان می‌دهد که «هدف اصلی» کریدور شمال ـ جنوب بوده!   کریدوری که مهم‌ترین حلقة‌ تجارت میان آسیا و اروپا است. این کریدور مسافت 16 هزار کیلومتری حمل بار از طریق کانال سوئز را حدود 50 درصد کاهش می‌دهد و نان خیلی‌ها را آجر می‌کند.   

 

به همین دلیل «خیلی‌ها» در اواخر دوران پرزیدنت زین العابدین فایزر در هند تجمع کرده،   تصمیم گرفتند که این کریدور را با مسیر دیگری جایگزین نمایند که از اسرائیل عبور کند!   این تصمیم به تأئید موسولینی موطلائی،  رئیس دولت فعلی ایتالیا هم رسیده است!   ممانعت حکومت ملایان از احداث خط آهن «رشت  ـ آستارا» ریشه در همین مسائل دارد.  چرا که احداث این محور ریلی،   هم بندر بمبئی را به هلسینکی متصل خواهد کرد،    و هم قطار کانتینری «شانگهای ـ  تهران» می‌تواند از مسیر «رشت ـ آستارا ـ تفلیس» به اروپا برسد!  

 

در هر حال علیرغم خدمات «جنسی ـ ایدئولوژیک» حکومت تشیع علفی ـ‌  اعدام ایرانیان به ادعای واهی  عامل موساد،  شاعر کافر و ... ـ  گویا انفجارهای شه‌بندر نتیجة دلخواه اسرائیل و اربابانش را به بار نیاورد!  سر بریدۀ  مایک والتز،‌   مشاور امنیتی ترامپ و معاون‌اش را در سینی گذاشتند،   و اصابت یک موشک ـ   منتسب به حوثی‌ها ـ  به حوالی فرودگاه بن‌گوریون،  علاوه بر سامانه‌های دفاعی پاتریوت و تاد،   سامانه‌های گنبد آهنین،   فلاخن داوود،  و...  و خصوصاً عصای موسی و تنبان ابراهیم و شلوارشلیتة هاجر را هم ابترکرد،   و با سفر رسمی  تروریست 10 میلیون دلاری ـ احمد الشرع ـ به پاریس، یک سطل زباله هم روی سر حاکمیت فرانسه تخلیه شد!

 

به مناسبت بزرگداشت 80‌مین سالگرد شکست ارتش شکست‌ناپذیر آلمان نازی در مسکو،   که هیچیک از شیعی‌ها در آن حضور نیافتند.

 

 


یکشنبه، فروردین ۲۴، ۱۴۰۴

بورس، تروریسم، شرافت!

 

 

به نام خداوند جان و خرد!

 

حکومتی را بر سر میز «مذاکره با آمریکا» می‌بینیم که رهبرش این مذاکرات را غیرمنطقی و غیرشرافتمندانه ارزیابی کرده بود:

 

«مذاکره با آمریکا ‌هوشمندانه،  عاقلانه و شرافتمندانه نیست و هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد!»

منبع:  مهرنیوز،  ‌مورخ 19 بهمن‌ماه 1403

 

اینکه آمریکا با حکومت سگ‌های دست‌آموزش به «مذاکره»  نشسته،  فی‌نفسه جوک قرن می‌تواند باشد!  ولی اشارۀ‌ آخوند جنایتکار و تاراج‌گر و بی‌وطن به «شرافت و حل مشکلات کشور» به هیچ عنوان جوک نیست؛  اوج  دریدگی و وقاحت اوست!  دقیقاً همانطور که ادعای جیمی کارتر در مورد دفاع از حقوق بشر،  علاوه بر دریدگی و وقاحت،‌  حماقت بیکران وی را نیز به اثبات می‌رسا‌ند.  آمریکا هرگز کنوانسیون‌های حقوقی سازمان ملل در مورد «منع خشونت علیه زنان و کودکان» را امضاء نکرده!  به عبارت دیگر،   جیمی کارتر شارلاتانی بود که مانند همه شارلاتان‌ها مورد استقبال گستردۀ نئاندرتال‌ها و انگل‌‌ها و زالوهای شیعی قرارگرفت!       

 

در هر حال،  نمایندۀ ویژۀ ترامپ یک روز پس از دیدار با ولادیمیر پوتین،  با وزیر امورخارجۀ ملایان هم در عمان به مذاکره نشست.  و عراقچی،  تازه داماد دیپلماسی شیعی که پیشتر برای جنگ با آمریکا اعلام آمادگی کرده بود،   این مذاکرات را خیلی شرافتمندانه و خیلی‌خیلی محترمانه ارزیابی نموده!  به عبارت دیگر همانطور که می‌بینیم،   علاوه بر جهادی زال‌ممد معظم و فرزانه،   وزیر امور خارجه‌‌اش نیز با مفهوم «شرافت» آشنائی دیرینه دارد!   خلاصه از شگفتی‌های نخستین نوروز «نظم نوین» هر چه بگوئیم کم گفته‌ایم! نظمی که تحت قیمومت دولت اسرائیل،  کل منطقه را به مرداب متعفن اسلام تبدیل کرده.    

 

آن زمان که نشاندن روح‌الله خمینی ـ آخوند جیره‌خوار دربار پهلوی  ـ  بجای ولینعمت‌اش الزامی شده بود،  کسی  این روزهای اسف‌بار را پیش بینی نمی‌کرد!  این جایگزینی به لندن و واشنگتن امکان ‌داد،  در میان مدت،   منطقه را به مرداب متعفن اسلام تبدیل کنند و آن را تحت قیمومت اسرائیل قرار دهند.  آخرین قرعة «شانس» نیز همانطورکه شاهد بودیم پس از پیروزی قاطع ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحد،   «با تساهل و تسامح و بزرگواری پیامبرگونة کرملین»،‌  به نام سوریه اصابت کرد!

 

از اینرو علی روضه خوان که برای سفرای دولت‌های اسلامی ـ  جیره‌خواران آمریکا و پادوهای اسرائیل ـ  بالای منبر رفته بود،   برای غزه و لبنان اشک تمساح فراوان ‌ریخت،‌  ولی به مصائب سوریه و بمباران‌های پیاپی اینکشور توسط ارتش اسرائیل ـ   همان ارتش آمریکا ـ  اشاره‌ای نکرد:‌ 

 

« [ایشان] در خطبة دوم نماز عید فطر،  ادامة نسل‌کشی و کودک‌کشی رژیم صهیونی در غزه و لبنان را موجب تلخ‌کامی امت اسلامی در ماه رمضان خواندند وگفتند:  این جنایات در سایه ادامه کمک‌ها و حمایت‌های آمریکا از باند تبهکار غاصب فلسطین صورت گرفت [می‌گیرد]» منبع: ایسنا،   مورخ  11 فرودین‌ماه سالجاری، کد خبر: 1404011104996

 

بله همچنانکه می‌بینیم ویتنی رایت پس از سفر به افغانستان،  به روشنی «پیام ویژة» روسپی‌خانه‌داران غرب را به «رهبر انقلاب اسلامی» رسانده:

«اوضاع سوریه مطلوب است؛  کما فی‌السابق به سرکوب ملت ایران و جهاد لفظی با دشمن صهیونیستی و امپریالیسم آمریکا ادامه دهید.»

 

رهبرانقلاب شیعی‌ها هم «اطاعت» کرده با یک چرخش زبان ضمن حذف اقلیت‌های قومی و مذهبی و ایرانیان غیر مذهبی،   باورها و رسم‌ورسوم بدوی اشغالگران مسلمان را به ملت ایران تحمیل کرد،  باشد تا عزت و احترام جهان توحش اسلام و پیامبر راهزن‌اش افزایش یابد:

 

«[ایشان] با تبریک عیدسعید و مبارک فطر به امت اسلامی و ملت ایران،   این عید را یکی از نقاط اتصال دنیای اسلام به یکدیگر و موجب افزایش روزافزون عزت اسلام و رسول گرامی آن خواندند [...]»

همان منبع

 

البته در این «نماز رذالت و پستی و حقارت» علی خامنه‌ای تنها نبود؛  ‌ رجب اردوغان هم در نماز کذا از خداوند خونخوار ابراهیم تقاضا کرد تا «اسرائیل را نابود کند!»   نئاندرتال‌های ترک هم با کمک هوش مصنوعی،  کلیپ «فتح بیت‌المقدس توسط ارتش ترکیه» را در دسترس عموم قرار دادند.   اینچنین بود که وقتی در باکو،   هیئت‌های نظامی اسرائیل و ترکیه برای چپاول مشترک و مسالمت‌آمیز کشور سوریه با یکدیگر ملاقات کردند،   اخوان «المفلسین ترک» که از مشاهدة‌ «فتح بیت‌المقدس» در خلسه فرو رفته بودند،   از ملاقات غلامان ترک‌ با ارباب اسرائیلی‌شان بی‌خبر ماندند!

 

بله برای امت مسلمان،   «هوش مصنوعی» هم مانند دیگر پدیده‌های علمی و صنعتی و ... ابزاری شده جهت گسترش حماقت و توحش!  در هر حال پس از برگزاری «نماز ذلت و حقارت و حماقت» توسط دو یابوی فرسودة امپراتوری بریتانیا ـ اردوغان و خامنه‌ای ـ  ‌ نوبت رسید به کازینونژاد تا در علفزار کاخ سفید،   با وضع تعرفه‌های گمرکی جدید برای واردات «معرکه» بگیرد.   نتیجه این شد که بازارهای بور‌س اروپا و آمریکا و ژاپن به شدت سقوط کردند!   و بوق کهنه فروشان نیویورک ـ  بلومبرگ ـ   بلافاصله در سنگر مظلوم و قربانی و مال‌باخته نشست و از بربادرفتن بیش از 550 میلیارد دلار «خبر» داد!

 

ای زمرۀ‌ انگشت نما گشته به تقوی

در حلقۀ‌ مردان خدا،  همچو نگینید

امروز که بنشسته به صدرید به دنیا

فرداست که بر صفحۀ فردوس برینید!

(میرزادۀ‌ عشقی)،  ‌ نخستین قربانی کودتای آیرون‌ساید

 

ولی اشتباه نکنیم این سقوط قابل پیش‌بینی بود،  و برخی پاشنه‌آهنی‌ها را حسابی ثروتمندترکرد!   آندسته که پیش از معرکة کازینونژاد در علفزار،  از  تصمیمات وی آگاهی داشتند،  سهام‌شان را به بهای روز فروختند و پس از سقوط سهام،  آن را به «ثمن بخس» بازخریدند!   فقط افرادی که خارج از دایرة‌ قدرت قرار داشتند،  ‌ و در رأس‌شان طبقة نسبتاً مرفه ایالات‌متحد و اروپا،   متحمل زیان فراوان شد!   وارد جزئیات هم نمی‌شویم،  چرا که کلاشی و جیب‌بری دستگاه ترامپ یک سیاست سازمان‌یافته‌ جهت تأمین منافع  پاشنه‌آهنی‌هاست!

 

به عنوان نمونه،   ایلان ماسک طی یک روز 36 میلیارد دلار از این سیاست سود برد ـ  منبع: سایت فرانسه زبان ایندیپندنت، مورخ 10 آوریل سالجاری.  و نیازی نیست‌که بگوئیم ایلان ماسک صورتک جلوی صحنه است؛   ‌این منافع به محافل نژادپرست تعلق دارد! ‌ محافلی که کل منطقه را تحت قیمومت دو شبه‌کشور ترکیه و اسرائیل قرار داده‌اند!   ترکیه همانطور که می‌دانیم از فروپاشی امپراتوری غلامان ترک برجای مانده،  و پایه و اساس دومی نیز بر بی‌بی‌گوزک‌های هولیوودی و بساط «موسی و فرعون و توهم سرزمین موعود ـ  اهدائی بالفور ـ‌ و قبیلة‌ خزرها» است!  جالب اینکه هر دوی اینان ساتراپی‌های هخامنشی بودند که اینک «دُم» درآورده‌اند!    

 

باری،   چند روز پیش رئیس‌ دولت یکی از این ساتراپی‌ها که در دورۀ‌ ساسانی بخشی از امپراتوری رُم به شمار می‌رفت و با شورش غلامان ترک تبدیل شد به امپراتوری عثمانی،  و پس از جنگ اول جایش را به کشور خلق‌الساعۀ ترکیه سپرد،   با لاشۀ سربازان عثمانی دکان «جغرافیای معنوی» افتتاح کرده بود.   چه نشسته‌اید که رئیس کشور غلامان ترک،  رجب اردوغان رویای تسخیر آذرآبادگان  ـ  آترپاتن،  سرزمین آتش ـ  در سر می‌پروراند!   

 

همچنین ساتراپی ‌دیگر که هرگز به عنوان کشور‌ موجودیت تاریخی نداشته،‌  و اینک گفته می‌شود سلاح اتمی دارد،   به بهانۀ ممانعت از تجهیز حکومت ملایان به سلاح اتمی خواهان بمباران کشورمان شده است!   بله،  درست حدس زدید مقصود همان شبه‌کشور اسرائیل است که نخست‌وزیرش با هدف تثبیت حکومت پیزی‌افندی‌های انقلابی در ایران،   ملت را به تهاجم نظامی تهدید می‌کند؛  جشن‌های نوروز را تحت‌الشعاع ترس قرار می‌دهد،  اینهمه تا اراذل و اوباش مخالف‌نما را به سوی حکومت هی‌ نماید.  و همانطور که شاهد بودیم اعضای نهضت‌آزادی و شرکاء با ارسال یک نامۀ «سرگشاده» آمادگی خود را برای «دفاع از خاک کشور» به جهانیان اعلام داشته‌اند.

 

 می‌دانیم که «ملی‌ ـ مذهبی‌های» بی‌وطن،   خیلی میهن‌دوست و جنگاورند.   از اینرو نامۀ سرگشاده‌شان مورد تأئید فرخ نگهدار،  چریک فدائی و دلال حکومت در لندن هم قرار گرفته.   همزمان سناتور لیدی گراهام نیز با استخراج 6 عدد بمب هسته‌ای از لیفۀ تنبانش،‌ تلاش کرد تا از پیزی‌افندی‌ها،   تصویر «رستم صولت» ارائه دهد!   دردسرتان ندهم همچون دوران نورانی کارتر،   یک بار دیگر شاهد اتحاد «چماقدار و چپ‌نما» تحت نظارت آمریکا هستیم!         

  

در دوران باستان،‌  یعنی پیش از پرتاب جیمی کارتر به کاخ سفید،  پس از سیزده‌بدر،  در دبستان‌ها موضوع انشاء همیشه این بود که،  «نوروز را چگونه گذراندید؟»  حتی اگر نوروز با «ضیافت الهی» یا بهتر بگوئیم با ماه «رمدان»،  یا دوران روضه و زوزة‌‌ شیعی‌‌‌ها برای اشغالگران مسلمان تقارن زمانی می‌داشت،   هیچ آموزگاری از «گل‌های خندان و فرزندان ایران» نمی‌پرسید رمدان را چگونه گذراندید،  یا  در دوران بی‌بی‌گوزکی کربلا چه‌ها کردید؟   ‌همه جا صحبت از نوروز بود،  ‌ هر چند که در آن دوران نیز سایة شوم اسلام و شریعت چون «بختک» بر جشن‌های نوروز سنگینی می‌کرد!

 

به عنوان مثال آنزمان که هنوز «جعبۀ جادو» به ایران وارد نشده بود،   پهلوی دوم از رادیو تهران همیشه «این عید سعید و باستانی» را با صدای لرزان به اهالی مرز پرگهر تبریک می‌گفت.   پیش از تحویل سال نیز یک ‌نفر با صدای نکره و نخراشیده چند جمله‌ به زبان متجاوزان مسلمان برای «شنوندگان محترم» قرائت ‌کرده،   تلاوت آیات می‌نمود!   شنوندگان محترم هم،  «هایلی لایکلی»،   یعنی به احتمال قریب به یقین، ‌ یک یا چند جلد «کلام‌الله مجید» و کتاب دعا و مفاتیح‌الجنان و ...  در هفت سین‌شان چپانده بودند.   خلاصه آنروزها اثری از مراسم نوروزی در شاهنامة فردوسی و جام می و رامشگران و این حرف‌ها در کار نبود!   همه سر در مرداب متعفن اسلام و احکام توحش دین مبین فرو برده،   در لجن‌زار تقدس شناور بودند. 

 

همچنین آن روزها در کاخ سفید هم کسی با حذف اقوام ایرانی،   نوروز را به «پارسی‌ها» تبریک نمی‌گفت!   چراکه آنروزها «غلام‌بچگان ترک‌تبار» هنوز در تبریز و ارومیه بحران‌سازی به راه نینداخته بودند!  و هر چند آن روزها به بهانة ساختن «تئاتر شهر» در تهران،   «کافه شهرداری» را نابود ‌کرده،   بخشی از تاریخ پایتخت را به زباله‌دان ریختند،  و با یک شعبۀ بانک صادرات شکم کلاه‌فرنگی‌های میدان حسن‌آباد را دریدند، ‌  هنوز موفق نشده بودند مسجد دورة‌ سلجوقی در ارومیه را تحت عنوان «مرمت» به دورة قاجار پرتاب کنند!   بله این عملیات تخریبی از معجزات نئاندرتال‌های شیعی‌ همه فن حریف است!    

 

این مسجد سرگذشت غم‌انگیزی دارد.   پس از کودتای 22 بهمن 1357،  تبدیل ‌شد به «حوزة علمیه!»   یعنی ابتدا به تصرف انگل‌های شیعی درآمد و یک بخش از آن نابود شد،   بعد هم مورد تهاجم مرمت‌چیان «ثقتی‌کلاب» قرار گرفت!‌   وظیفة اینان نیز مانند «شهرخواری‌ها» ـ  شهرداری در فلسطین شیعی ـ  تخریب و تحریف میراث فرهنگی ایران  است.   البته این عملیات قهرمانانه را تحت عنوان مردم‌پسند «مرمت» انجام می‌دهند!

 

 روند کار این است که با محو ویژگی‌های بنای تاریخی،‌  جایگاه واقعی‌ اجتماعی‌، فرهنگی و تاریخی‌اش را در ابهام قرار می‌دهند!  برای آگاهی بیشتر از جزئیات تروریسم فرهنگی مراجعه فرمائید به تصاویر «مرمت» این مسجد بخت‌برگشته در حساب‌های توئیتری علیرضا علی‌آبادی و سام گیوراد،   مورخ 2 آوریل سالجاری. ‌  ما هم می‌پردازیم به دیگر انواع «مرمت!» از جمله «مرمت» فردوسی و عمرخیام نیشابوری و ... و خلاصه «مرمت» تاریخ و فرهنگ ملت ایران!

 

بله،   در گیرودار تهدید ملت ایران به تهاجم نظامی توسط مدفوعات اسرائیل و آمریکا و اروپا،  از یک‌سو غلام‌بچگان و صیغه‌ساعتی‌های حکومت در برابر ساختمانی که «مجلس» می‌خوانند زوزه می‌کشیدند!   از سوی دیگر،   چماقداران رژیم آینده نیز فرصت را غنیمت شمرده،  در اماکن تاریخی پیش‌اسلامی سرود «ای ایران» می‌خواندند!   قرار است این سرود جانشین «حزب، فقط حزب الله،» از شعارهای «کوبنده و دشمن‌شکن» چماقداران استعمار در ایران شود!   هر فرد یا گروهی مطالبات منطقی داشته باشد،  برایش سرود «ای ایران»‌می‌خوانند تا دهانش را ببندند!   باری در این محشر خر،  «هکرهای فرضی» هم بیکار نبودند،  به داده‌های اطلاعاتی مقامات اوباش‌سالاری در بانک سپه دستبرد می‌زدند  ـ ‌ منبع:  رادیو فردا، مورخ 31 مارس 2025!  ولی در همین گیرودار بود که خبر رسید،  شبکة آب‌رسانی یزد از کار اوفتاده و اهالی از آب آشامیدنی محروم‌اند!

 

 البته این تحرکات به سنت رایج به حساب «ناکارآمدی» حکومت ملایان نوشته شده است،   حال آنکه ناکارآمدی ملایان به جای خود،  اصل قضیه چیز دیگری است!   این عملیات بخشی است از خرابکاری‌های «عمدی» جهت آشوب‌سازی توسط نیروهای امنیتی،   و فراهم آوردن زمینة «خودبراندازی» جهت گسترش زمینة تاراج اقتصادی و سرکوب فرهنگی و اجتماعی ملت ایران!  

 

در دوران آریامهر هر چند شبکة‌ مجازی و «هَکر» و این‌حرف‌ها وجود نداشت،  ساواکی‌ها بیکار نمی‌نشستند.  ساواک آریامهر پس از کسب مجوز از قبلۀ عالم ـ  سفیر آمریکا در تهران ـ  جهت تحریک افکار عمومی و هی کردن گوسفندالله به مسیر مطلوب محفل «کارتر ـ  برژینسکی»،   در مورد صدها میلیارد دلاری که خانوادۀ پهلوی و دیگر مقامات از ایران خارج  کرده‌‌ بودند،   افشاگری‌های پرسروصدائی به راه می‌انداخت.   با این «افشاگری‌ها» خون شوت‌وپرت‌ها و ساده لوحان به جوش می‌آمد،   خشمگین و برآشفته،   «الله اکبر» گویان به خیابان می‌آمدند،   و لبخند رضایت بر لبان قلوه‌ای ویلیام سالیوان،  سفیر وقت آمریکا در تهران نقش می‌بست!   دولت شاهنشاهی هم خوشحال و خندان به این نمایش «ملی‌ومیهنی» می‌نگریست و بعضی‌ وقت‌ها برای تحریک هر چه بیشتر «انقلابیون» تیرهوائی شلیک می‌کرد. 

 

ولی این روزها اوضاع کاملاً متفاوت است؛  هیچکس ‌برای بانک سپه که ظاهراً قربانی هکرهای موسوم به «کد بریکرز» شده،  تیرهوائی شلیک نمی‌کند.   در نتیجه بانک مذکور  ناچار شده رأساً وارد میدان  شود و برای رسانه‌ها و افرادی که  اطلاعات «افشاء» شده را بازنشر کرده‌اند چماق تکفیر بلند نماید:

                 

«بانک سپه در پی انتشار گزارش‌هائی در فضای مجازی مبنی بر نفوذ گروهی موسوم به «کدبریکرز» (Codebreakers) به سامانه‌های آن و افشای اطلاعات هزاران مشتری نظامی و غیرنظامی بانک، رسانه‌ها و شهروندان را به تهدید قضائی در صورت بازنشر این اطلاعات تهدید کرد.»               

منبع:  رادیوفردا،‌  مورخ 23 فروردین‌ماه سالجاری  

 

شوت‌وپرت‌‌هائی که نمی‌دانند «کد بریکرز» کارمندان کدامین مرداب متعفن‌اند می‌توانند نیم‌نگاهی به بی‌بی‌گوزک‌های ادیان سامی بیاندازند و با «ابراهیم بت‌شکن» ـ  همان که همسرش را به عنوان خواهرش به این و آن اجاره می‌داد،  و بتکده‌ها را غارت می‌کرد ـ آشنا شوند.   به این ترتیب شاید به وجه تسمیة‌ شرکت «بلک راک»  ـ  صخرة سیاه،  یا همان حجرالاسود ـ  نیز پی ببرند و بدانند که مبنای « نظم نوین» در هزارة سوم،  همان قوادی و برده‌داری و بندگی و تجاوز و جنایت و دروغگوئی است «به نام خداوند!»   البته به نام خداوند خونخوار ادیان ابراهیمی،   نه خدای اقوام ایرانی که خداوند جان و خرد است.  

 

نفرمود ما را جز از راستی

که دیو آورد کژی و کاستی